هدایت شده از پایا
ڪُلّٰناٰ بِفِداٰڪِ یاٰ زَیْنَبُـــــ سَلامٌ الله علیها
تشییع پیکر مطھر شھیــد مدافع حرم
لشڪــــــــــــــر فاطــــــــــــــــــــمیون
زمان: چھارشنبه97/4/27 ساعت18:30
از مسجد امام حسن عسڪـــــری (ع)
به سمت حــــرم مطھــــــــــر و سپس
تدفین در قطعه31شھدای مدافع حـرم
بھــــــــــــشت معصــــــــــــــومه(س)
هدایت شده از #مهدی_یار
4_5848177510621119097.mp3
8.08M
این گل را به رسم هدیه تقدیم نگاهت کردیم😔
حاشا اینکه از راه توحتی لحظه ای برگردیم یازینب😔
تقدیم به شهیدای مدافع حرم 💔💔
📌۳ سفارش #ابلیس به نوح نبی(ع)
موضوع سفارشات ابلیس به برخی پیامبران و رسولان الهی مسألهای است که اهلبیت(ع) در روایات مختلف به آن اشاره کردهاند. در این بخش ماجرای سفارش ابلیس به #نوح(ع) را بر اساس کتاب خصال صدوق نقل میکنیم.
🔶امام باقر(ع) به جابر فرمود: «چون نوح نزد پروردگارش قوم خویش را نفرین کرد ابلیس ملعون نزد آن حضرت آمد و گفت: اى نوح تو حق یک نعمتى بر من دارى که میخواهم به تو به مثل آن را دهم. نوح فرمود به خدا بر من ناگوار است که بر تو حق نعمتى داشته باشم؛ آن نعمت چیست؟ گفت بله، #نفرین کردى خدا قومت را غرق کرد و دیگر هیچ کس نماند که من به گمراه کردن او #رنج ببرم. پس من راحتم تا مردم دیگرى به وجود آیند و آنها را گمراه کنم. نوح(ع) فرمود:مثل آن چه میخواهى به من بدهى؟
📌گفت مرا در سه جا بیاد آور که در این سه به بنده نزدیکترم: هر وقت #غضب کردى مرا به یاد آور، هر وقت خواستى میان دو نفر #حکم کنى مرا به یاد آور، هر وقت با زن بیگانه #خلوت کردى و با شما هیچ کس نیست مرا بیاد آور.»
📚 خصال، ج1، ص146
🍃🌸 @yaabasaleh0
🌹قطعه ای ازبهشت🌹
⬅️ عبارتی مشترک در قرآن کریم و سایت ناسا
قرآن کریم در آیه 47 سوره مبارکه ذاریات میفرماید:
💠و السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ💠
ترجمه آیت الله مکارم شیرازی: و ما آسمان را با قدرت بنا کردیم ،و همواره آن را وسعت می بخشیم
✅ یعنی آسمان ها در حال گسترده شدن هستند و آن کسی که چنین کاری را انجام می دهد خداوند است.
🔭 اما به تازگی سایت رسمی ناسا اعلام کرده است بعد از رصد اتفاقات کیهانی متوجه شده آسمان ها در حال گسترده شدن و وسعت پیدا کردن هستند.
نکته جالب در این خصوص این است که در ترجمه انگلیسی آیه 47 سوره مبارکه ذاریات از عبارت expander استفاده شده است:
https://quran.com/51/47
🚀 در سایت رسمی ناسا نیز از عبارت expanding برای اعلام این خبر استفاده شده:
https://www.nasa.gov/feature/goddard/2017/cosmic-lenses-support-findings-on-accelerated-universe-expansion
🛰 یعنی هر دو از عبارت expand که به معنی بسط دادن و گسترده کردن یا وسعت بخشیدن است استفاده کرده اند.
https://translate.google.com/#en/fa/expand
🎯 مطلبی را که قرآن کریم، این معجزه الهی چندین قرن قبل مطرح کرده است، تازه در قرن 21 توسط ناسا کشف می شود!
#بخوانید_و_منتشر_کنید
#قرآن #علم #نجوم
منتظرتون هستیم👇👇👇
🍃🌸 @yaabasaleh0
#شهیدی_که_روی_هوا_راه_میرفت❗️
#شهید_احمد_علی_نیری
#عارفانه
🍃شهید احمدعلی #نیری یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس بود ؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم این شهید بزگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد ، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است!
☘مرحوم آیت الله حق شناس درباره شهید نیری گفت: " #در_این_تهران_بگردید. ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟"
در بخشی از کتاب #عارفانه نوشته شده است: آیت الله حق شناس ، در مجلس ختم این شهید با آهی از حسرت که در فراق احمد بود ، بیان داشتند: رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند. اما من نمی دانم این #جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!"
🍀سپس در همان شب در منزل این شهید بزرگوار روبه برادرش اظهار داشتند: "من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم. به جز بنده وخادم مسجد ، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم ، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است. #اما_نه_روی_زمین ! بلکه #بین_زمین_و_آسمان_مشغول_تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم #احمد_آقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت #تا_زنده ام به کسی حرفی نزنید...."
📚کتاب عارفانه
🍃🌸 @yaabasaleh0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
مهربان خدای من سلام
با نام تو آغاز می کنم
شروع هر روزو هرکارم را
ای که بهترین و زیباترین
علت هر آغـاز تـــــویی
خدایا روزم را ختم به خیر بفرما
🌺دعای روز چهارشنبه
🌺بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ للهِ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ لِبَاسا وَ النَّوْمَ سُبَاتا وَجَعَلَ النَّهَارَنُشُورا لَکَ الْحَمْدُ أَنْ بَعَثْتَنِی مِنْ مَرْقَدِی وَ لَوْ شِئْتَ جَعَلْتَهُ سَرْمَدا حَمْدا دَائِما لا یَنْقَطِعُ أَبَدا وَ لا یُحْصِی لَهُ الْخَلائِقُ عَدَدا
🌺اللهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ أَنْ خَلَقْتَ فَسَوَّیْت وَ قَدَّرْتَ وَ قَضَیْتَ وَ أَمَتَّ وَ أَحْیَیْت وَ أَمْرَضْتَ وَ شَفَیْتَ وَ عَافَیْت وَ أَبْلَیْتَ وَ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَیْت وَ عَلَى الْمُلْکِ احْتَوَیْتَ
🌺ادْعُوکَ دُعَاءَ مَنْ ضَعُفَتْ وَسِیلَتُهُ وَ انْقَطَعَتْ حِیلَتُهُ وَ اقْتَرَبَ أَجَلُهُ،وَ تَدَانَى فِی الدُّنْیَا أَمَلُهُ وَ اشْتَدَّت إِلَى رَحْمَتِکَ فَاقَتُهُ وَعَظُمَتْ لِتَفْرِیطِهِ
حَسْرَتُهُ وَ کَثُرَتْ زَلَّتُهُ وَ عَثْرَتُهُ وَ خَلُصَتْ لِوَجْهِکَ تَوْبَتُهُ
🌺فصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ و عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ ارْزُقْنِی شَفَاعَةَ مُحَمَّدٍصَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لا تَحْرِمْنِی صُحْبَتَهُ إِنَّکَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
🌺اللهُمَّ اقْضِ لِی فِی الْأَرْبَعَاءِ أَرْبَعا اجْعَلْ قُوَّتِی فِی طَاعَتِکَ وَ نَشَاطِی فِی عِبَادَتِکَ وَ رَغْبَتِی فِی ثَوَابِکَ وَزُهْدِی فِیمَا یُوجِبُ لِی أَلِیمَ عِقَابِک َإِنَّکَ لَطِیفٌ لِمَا تَشَاءُ.آمین
🍃🌸 @yaabasaleh0
#جوان_زیبا_مومن_و_زن_حیله_گر_هوس_باز🚫
جوانک شاگرد بزاز، بی خبر بود که چه دامی در راهش گسترده شده. او نمیدانست این زن زیبا و متشخص که به بهانه خرید پارچه به مغازه آنها رفت و آمد میکند، عاشق دلباخته او است، و در قلبش طوفانی از عشق و هوس و تمنا بر پاست.
یک روز همان زن به در مغازه آمد و دستور داد مقدار زیادی جنس بزازی جدا کردند، آنگاه به عذر اینکه قادر به حمل اینها نیستم، به علاوه پول همراه ندارم، گفت: " پارچهها را بدهید این جوان بیاورد، و در خانه به من تحویل دهد و پول بگیرد ".
مقدمات کار قبلا از طرف زن فراهم شده بود، خانه از اغیار خالی بود، جز چند کنیز اهل سر، کسی در خانه نبود. محمد بن سیرین - که عنفوان جوانی را طی میکرد و از زیبایی بی بهره نبود - پارچهها را به دوش گرفت و همراه آن زن آمد. تا به درون خانه داخل شد در از پشت بسته شد.
ابن سیرین به داخل اطاقی مجلل راهنمایی گشت. او منتظر بود که خانم هر چه زودتر بیاید، جنس را تحویل بگیرد و پول را بپردازد. انتظار به طول انجامید. پس از مدتی پرده بالا رفت. خانم در حالی که خود را هفت قلم آرایش کرده بود، با هزار عشوه پا به درون اطاق گذاشت.
ابن سیرین در یک لحظه کوتاه فهمید که دامی برایش گسترده شده خواهش کرد، فایده نبخشید. گفت چارهای نیست باید کام مرا بر آوری. و همین که دید ابن سیرین در عقیده خود پا فشاری میکند، او را تهدید کرد، گفت: " اگر به عشق من احترام نگذاری و مرا کامیاب نسازی، الان فریاد میکشم و میگویم این جوان نسبت به من قصد سوء دارد. آنگاه معلوم است که چه بر سر تو خواهد آمد ".
موی بر بدن ابن سیرین راست شد. از طرفی ایمان و عقیده و تقوا به او فرمان میداد که پاکدامنی خود را حفظ کن. از طرف دیگر سر باز زدن از تمنای آن زن به قیمت جان و آبرو و همه چیزش تمام میشد. چارهای جز اظهار تسلیم ندید. اما فکری مثل برق از خاطرش گذشت. فکر کرد یک راه باقی است، کاری کنم که عشق این زن تبدیل به نفرت شود و خودش از من دست بردارد. اگر بخواهم دامن تقوا را از آلودگی حفظ کنم، باید یک لحظه آلودگی ظاهر را تحمل کنم. به بهانه قضاء حاجت، از اطاق بیرون رفت، بعد از کمی با سر و صورت و لباس آلوده از دستشویی برگشت. و به طرف زن آمد. تا چشم آن زن به او افتاد، روی درهم کشید و فورا او را از منزل خارج کرد.محمد خود را به نزدیکی آب روانی رساند و خود را شست، تنش برای همیشه بوی عطری بر خود گرفت از هرجا که عبور می کرد همه متوجه می شدند که محمد ابن سیرین از اینجا گذشته است. آری محمد با این نقشه پای بر نفس خویش نهاد و پوزه شیطان را بخاک مالید و از مهلکه نجات یافت.
محمد همان ابن سیرین معروف است که به تعبیر خواب معروف است. بزرگان و عارفان گویند هرکه بر شهوت خویش غلبه کند خداوند چون حضرت یوسف بر او علم خوابگزاری عطا نماید. و او نیز یکی از همان مردان بزرگ و وارسته است.
راستی ما اگر جای او بودیم چه می کردیم؟!!
🍃🌸 @yaabasaleh0