10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚امروز روز ولادت بانویی است که توانست عشق و عقل را به هم پیوند بزند، بیآنکه هیچ یک فدای دیگری شود.
بانویی که برادر را در هیچ شرایطی رها نکرد و عشق خواهرانه را سالها بذل و بخشش نمود.
در انتهای راه عشق را با عقل خویش کامل نمود و با کمک عقل مشعل هدایت را روشن نگاه داشت.
«ولادت عقیله بنی هاشم و زینب کبری بر عاشقان و شیفتگان امامت و ولایت مبارک باد.»
#یحیی_سنوار
#سید_حسن_نصرالله
#وعده_صادق
🥀 @yaade_shohadaa
#عروج_عاشقانه
🥀«۱۷ آبان ماه»
🌹زندگی زیباست؛ شهادت زیباتر🌹
💔 شهید حمید احسانی از مدافعین حرم لشکر فاطمیون در ۱۸ سالگی ازدواج کرد و وقتی دخترش نادیا ۸ ماهه بود به جبهه حق علیه باطل در سوریه اعزام شد.
شهید احسانی از اولین شهدای مدافع حرم حضرت زینب س در سال ۱۳۹۲ در سوریه بود و در اولین جشن تولد دخترش خبر شهادت او به خانواده اش داده شد.
♦️هدیه به روح شهید بزرگوار حمید احسانی «صلوات»
#شهید_مدافع_حرم
🥀 @yaade_shohadaa
🥀شهید سیدحسن نصرالله: ما از این شهید یاد گرفتیم...
❤️🔥شهیده والامقام «معصومه کرباسی»
💔شهیده معصومه کرباسی از مدیران رسانهی رسمی استاد شجاعی در «بخش تایملاین عربی» بوده و در تمام این سالها لحظهای از مجاهدت رسانهای در رصد و تولید و انتشار اخبار و محتوا غافل نشدند.
خصوصاً در جریان طوفانالأقصی و تأسیس کانال جهانخبر (صفحه خبری رسانه منتظر) از پیشگامان رصد اخبار بینالملل در بخش عربی بوده و در آغاز فعالیت این صفحه و انتشار گسترده آن در تایم لاین عربی، نقش بسیار بسیار مؤثری ایفا نمودند.
شهیده معصومه کرباسی، شهروند ایرانی که همراه با همسر لبنانی خود دکتر رضا عواضه فارغ التحصیل دانشگاه تهران و از برترین اساتید حوزه لینوکس در جهان، در شمال بیروت ترور و به شهادت رسید.
ظهر ۲۸ مهرماه، پهپاد ارتش تروریستی اسرائیل در تروری هدفمند سرنشینان یک خودرو در شهر جونیه، شمال بیروت را هدف قرار داد و معصومه کرباسی به همراه همسرش رضا عواضه که شهروند لبنانی بود، به شهادت رسیدند.
پهپاد رژیم صهیونیستی ابتدا موشکی به سمت این خودرو شلیک می کند که به کنار خودرو اصابت میکند، پس از این حمله رضا عواضه، همسرش را از خودرو بیرون می آورد، اما در شلیک دوم پهپاد هر دو نفر به شهادت می رسند.
♦️قرائت «آیتالکرسی» هدیه به روح مطهرش.
#شهید_قدس
#هفدهمینچلهتوسلبهشهدا
#روز دهم
🥀 @yaade_shohadaa
🌎 تولد در سائوپائولو
قسمت: 2⃣1⃣
🔶چند ماه از ورودم به ایران گذشتهبود که خبری شنیدم.بهترین اتفاقی که میتوانست برایم رخ هد دهد.مسئولان خوابگاه اعلام کردند قرار است برای زیارت اربعین به کربلا برویم.اسمم را برای این سفر نوشتم.اما دائم با خودم میگفتم: تا گنبد حرم امامحسین(ع) را ندیدهای باور نکن.اینقدر همهچیز رویایی بود.که سخت میتوانستم باور کنم.این در صورتی بود که من هنوز مشهد نرفته بودم و امامی که در ایران بود را زیارت نکردهبودم.
🔶تا مرز با قطار رفتیم.وارد منطقهای بیابانی شدیم و مقدار کمی پیاده رفتیم.من آنجا حس عجیبی داشتم.انگار همهمهای در فضا پیچیده بود که از یک جنگ در سالهای قبل خبر میداد.جنگی شبیه روز عاشورا.
انگار فرشتهها سالها قبل در این مکان پرواز کردهبودند و هنوز رد بالزدنهایشان در آسمان آنجا دیده میشد.اسم آن منطقه را پرسیدم.گفتند: اینجا #شلمچه هست.
وارد کشور عراق شدیم.من در عراق بیشتر از برزیل که کشور خودم بود،احساس امنیت میکردم و این حس در ایران چندین برابر بود.
🔶باورم نمیشد در یک کشور اسلامی دیگر،آن هم کشوری شیعه هستم.به نخلها نگاه میکردم و به گذشته فکر میکردم.
روزی که آمریکا به عراق حمله کرد.ما در برزیل تصاویر جنگ را میدیدیم و من در دلم حق را به آمریکا،کشور مورد علاقه و رویای زندگیام میدادم.
به پیروزیاش امیدوار بودم و حتی یک درصد هم به بیگناهی مردم عراق فکر نمیکردم.
ایران و عراق را دشمنان آمریکا میدانستیم و بر این اعتقاد بودم که همه دشمنان آمریکا باید نابود شود.
جایی در نزدیکی حرم امامعلی(ع) ایستاده بودم و به راههای طی کرده و راههای پیشرو فکر میکردم.به کشورهایی که روزی آرزوی نابودیشان را داشتم و حالا عاشقشان بودم.به سرنوشت خود که دست خدا آن را نقاشی کرده بود.
🔶قدم در راه کربلا گذاشتیم.من پرچم برزیل را به کولهپشتیام زدهبودم. نه برای اینکه خودنمایی کنم که من برزیلی هستم،نه، میخواستم به مردم ایران و عراق نشان بدهم که پیام امامحسین(ع) با دورترین نقطه از جهان هم رسیدهاست.مردم برزیل هم داستان کربلا را شنیدهاند و نشانههای عاشورا را فهمیدهاند.
من پیادهدوی را به نیت مادرم شروع کردم.به این امید که امامحسین(ع) او را شفا دهد.
🔶دل من تنگ شدهبود.دوست داشتم تمام راه را بدوم.صبح تا شب و شب تا صبح.نمیخواستم حتی یک لحظه را از دست بدهم.میخواستم هرچه زودتر به امامحسین(ع) برسم.به روح زندگیام به کسی که به خاطر او مسلمان شده بودم.
در مسیر پیادهروی احساس میکردم در این راه،گذشته به آینده متصل میشود.ما فقط از نجف تا کربلا نمیرفتیم.بلکه زائران انگار از امامحسین(ع) به امامزمان(عج) میرسیدند.استغاثی که به امید ختم میشد.هرچند کسی را نمیشناختم.اما هیچکس غریبه نبود.هیچکس از بقیه بالاتر یا پایینتر نبود.
🔶وقتی گنبد حرم امامحسین(ع) را دیدم.راه میرفتم و بیاختیار اشک میریختم.دستم را بالا بردم و به اولین امامی که به زیارتش آمدهبودم،سلام دادم.با دو انگشت،محکم بازویم رافشار دادم تا ببینم درد را احساس میکنم یا نه.میخواستم بدانم خوابم یا بیدار.
حرم آنقدر شلوغ بود که از همان اول از همگروهیهایم جدا شدم.ولی هیچ ترسی از گمشدن و تنهایی نداشتم.در کتابی نوشتهبود امامحسین(ع) دوست دارد اول برادرشان را زیارت کنید.
همین کار را کردم و وارد حرم حضرتعباس شدم.
آنجا یک حس عجیبی داشت یک نورانیت و معنویت غیرقابل وصف.بی اختیار گریه میکردم.
ادامه دارد...
#من_یک_مسلمانم
🥀 @yaade_shohadaa
❤️🔥شهیدی که گره گشایی میکند؛
✨به روایت مادر شهید کیومرث نوروزی: حسین وقتی که به جبهه اعزام شد، همسرش باردار بود. گفته بود:«اگر بچهمان پسر شد، اسمش را بگذارید حسین و اگر دختر شد، زینب». او در عملیات «والفجر 8» شهید شد. مدتی بعد از شهادت پسرم، دخترش «زینب» به دنیا آمد.
✨به روایت دختر شهید:
«پدرم در ایام ولادت حضرت زینب (س)، عجیب بذل و بخشش میکند».
زینب نوروزی که شش ماه پس از شهادت پدرش به دنیا آمده، میگوید:«برخی از آشنایان و مردم شهر، ماهها در انتظار شب میلاد حضرت زینب(سلام الله علیه) هستند تا در این روزها عیدی و حاجت خود را از او بگیرند.»
#رفیق_شهید
#حضرت_زینب
#امام_زمان
🥀 @yaade_shohadaa
✨یادبود شهدای مخاطبین
💔 شهید حیدر حسنی
✍🏻شهید حیدر حسنی در اراک متولد شد. او تحصیلات خود را تا مقطع سیکل ادامه داد و بعد به عضویت بسیج درآمد.
این شهید گرانقدر در اردوگاه لشگر جنوب به شهادت رسید.
مزار این شهید در قطعه 40 ردیف 118 شماره 19 بهشت زهرا (س) قرار دارد.
🥀شهید مهدی زین الدین:
هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کنید، آنها شما را نزد اباعبدالله «علیه السلام» یاد می کنند…
«هدیه به شهید بزرگوار شهید حیدر حسنی ذکر فاتحه و شاخه گل صلوات»
#شهدای_مخاطبین
#امام_زمان
🥀 @yaade_shohadaa