#کـافـهیـادگـاه
━━━━━━━━━━━
به دور از غم، میان جمعی و خوشحال و خندانی
تو از یک آدم بیهمدمِ تنها چه میدانی؟
اگرچه تلخ میگوییّ و دورم میکنی، امّا
به چشمانت نمیآید که قلبی را برنجانی
به هرکس میرسم، نام تو را با ذوق میگویم
شبیه اوّلین تکلیف یک طفل دبستانی
چه رازی عشق دارد با خودش تا حرف قلبت را
نمیگویی، پشیمانیّ و میگویی، پریشانی؟
کسی که عزم رفتن کرده، با منّت نمیماند
نمیگویم بمانی، چون که میدانم نمیمانی
خیال خام من این بود پنهانت کنم، امّا
نمیدانم چرا از پشت هر شعرم نمایانی...
━━━━━━━━━━━
❏ #سید_تقی_سیدی
#کـافـهیـادگـاه
━━━━━━━━━━━
چنین که غرق در آیینهای به خودبینی
مرا که مات نگاه تواَم، نمیبینی
اگرچه لحظهای از غم جدا نبوده دلم
پر است چهرهام از خندههای تزئینی
بگو تو را چه بنامم که جمع اضدادی
شراب تلخی و مثل گلاب شیرینی
عذاب میدهی امّا نمیتوانم، آه...
دعا کنم که به خاک سیاه بنْشینی
گداخت جان من امّا عجب گداختنی
شکست بغض من امّا چه بغض سنگینی
حقیقت همهی شعرها تبسّم توست
چه عاشقانهی نابی، عجب مضامینی...
━━━━━━━━━━━
❏ #نفیسه_سادات_موسوی
#کـافـهیـادگـاه
━━━━━━━━━━━
عکس یارم ،که به یغمای ندیدن رفتم
عمرِ صبحم، که به یک آه کشیدن رفتم
جلوهای کرد که از حسرت دل آب شدم
قطرهای گشتم و آخر به چکیدن رفتم
خاک بودم که مگر یار گذاری بکند
گلشنی گشتم و بیهوده به چیدن رفتم
«عالی!» افسوس که داد و ستدِ عمر خطاست
دُرِ قلبم که به دشنام خریدن رفتم...
━━━━━━━━━━━
❏ #عالی_شیرازی
#کـافـهیـادگـاه
━━━━━━━━━━━
نماید جلوهاش اکسیرِ جانها خاکِ راهی را
● #اسیر_شهرستانی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
چو اِستادهای، دست افتاده گیر
○ #سعدی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
کجا خواهد رساندن پَرفشانی مرغِ بسمل را؟
● #کلیم_کاشانی
━━━━━━━━━━━
3.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پنهان چه کنم که فاش می دانی
#کـافـهیـادگـاه
#کـافـهیـادگـاه
━━━━━━━━━━━
باران گرفت، در کلماتم فروچکید
در گیرودار ابر غزل روی دفترم
نام تو چیست؟ آینه یا آب؟ بگذریم...
نام تو پیش هر کس و ناکس نمیبرم
اینک تویی که در شب من گام میزنی؟
یا آفتاب میگذرد از برابرم؟
شب رفتنیست صبحِ غزل، قول میدهم
تنپوشی از سپیده برایت بیاورم
شب را غروب کن به نگاهی غروب کن
دست مرا بگیر و به خورشید بسپرم...
━━━━━━━━━━━
❏ #سید_اکبر_میرجعفری
#کـافـهیـادگـاه
━━━━━━━━━━━
یک شعر تمیز و تازه تحویل بگیر!
از صخره بیا گدازه تحویل بگیر!
هرکس به تو گفته پشت چشمت ابروست
تو اسم بده، جنازه تحویل بگیر!
━━━━━━━━━━━
❏ #امین_شیرزادی
#کـافـهیـادگـاه
━━━━━━━━━━━
در دست گلی دارم، اینبار که میآیم
کآن را به تو بسپارم، اینبار که میآیم
در بسته نخواهد ماند، بُگذار کلیدش را
در دست تو بسپارم، اینبار که میآیم
هم هرکس و هم هرچیز جز عشق تو پالودهست
از صفحهی پندارم، اینبار که میآیم
ابرم... همه بارانم، وی باغ گلافشانم!
جز بر تو نمیبارم، اینبار که میآیم
خواهی اگرم سنجی، میسنج که جز مهرت
از هرچه سبکبارم، اینبار که میآیم
سقفم ندهی -باری- جایی بسِپار، آری
در سایهی دیوارم، اینبار که میآیم
زآن بیهُشی سنگین، وآن خواب غبارآگین
هُشیارم و بیدارم، اینبار که میآیم
باور کن از آن تصویر -آن خستگی، آن تَخدیر-
بیزارم و بیزارم ، اینبار که میآیم
دیروز بِهِل جانا! با تو، همه از فردا
یک سینه سخن دارم، اینبار که میآیم...
━━━━━━━━━━━
● #حسین_منزوی
#کـافـهیـادگـاه
━━━━━━━━━━━
هربار غوغا میکنم، هربار "قیصر" میشوم
هربار رامم میکنی، هربار من شر میشوم
میخندی و از خندهات خشمم فروکش میکند
وَ اشک میریزم... به یک سیلاب منجر میشوم
اشک مرا میبینی و شک میکنی، با اینکه در
-قلبِ هزاران برکه و دریاچه باور میشوم
انگار صد دیوان شعر، در چشمخود داری کهمن
با یک نگاه کوچکت، یک شعر از بَر میشوم
لبخند نه، میلرزم از هر ریزخند کوچکت
با بردن نام تو هم یکجور دیگر میشوم
میدانی اشعار مرا از چیست عالم بَر شده؟
هربار طردم میکنی، من "منزوی"تر میشوم...
━━━━━━━━━━━
❏ #مهرداد_شبیری
#کـافـهیـادگـاه
━━━━━━━━━━━
گفتمش سیر ببینم مگر از دل برود
وان چنان پای گرفتست که مشکل برود
دلی از سنگ بباید به سر راه وداع
تا تحمل کند آن روز که محمل برود
چشم حسرت به سر اشک فرو میگیرم
که اگر راه دهم قافله بر گل برود
سهل بود آن که به شمشیر عتابم میکشت
قتل صاحب نظر آنست که قاتل برود
نه عجب گر برود قاعده صبر و شکیب
پیش هر چشم که آن قد و شمایل برود
کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست
مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود
#سعدی ار عشق نبازد چه کند ملک وجود
حیف باشد که همه عمر به باطل برود
━━━━━━━━━━━
❏ #سعدی