تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🌸خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی ✅قسمت0⃣1⃣ 💞 تنظیم لحظهایِ وقت برای باهم بودن... 💠 معمولاً سعی می
💞خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی (مدافع حرم)
✅قسمت2⃣1⃣
💞ذوق زندگی
💠 گاهی در خانه با هم #ورزش رزمی 🥋کار میکردیم. نانچیکو را به صورت حرفهای به من یاد داد. تیراندازی با اسلحه شکاری با اهداف روی سنگ، برگ درخت و ... هردومان برای زندگی خیلی #ذوق داشتیم😍آنقدر که وقتی کسی میگفت بچهدار شوید، با تعجب میگفتم چرا باید بچهدار شوم؟☺️وقتی این همه در زندگی خوشم چرا باید به این زودی یک مسئولیت دیگری را هم قبول کنم که البته وقت من و امینم را محدودتر میکند. به امین میگفتم «تو بچه دوست داری؟» میگفت «هروقت تو راضی شوی و دوست داشته باشی. تو خانم خانهای. تو قرار است بچه را بزرگ کنی. پس تو باید راضی باشی.» میگفتم «نه امین، نظر تو برای من خیلی مهم است. میدانی که هر چه بگویی من نه نمیگویم.» میگفت «هیچوقت اصرار نمیکنم. باید خودت راضی باشی.» من هم پشتم گرم بود😊 تا کسی حرفی میزد، میگفتم فعلاً بچه نمیخواهم، شوهرم برایم بس است. شوهرم همه کسم است. فکر میکردم زمان زیادی دارم تا بچهدار شوم💔
💠 اواخر امین میگفت «زهرا خیلی بد است که ما اینطور هستیم، باید وابستگی ما به هم کمتر شود...» انگار که میدانست قرار است چه اتفاقی بیفتد😔برای من میترسید. حرفهایش را نمیفهمیدم. اعتراض کردم که «چرا اینطور میگویی؟ خیلی خوب است که 2 سال و 8 ماه از زندگی مشترک ما میگذرد و این همه به هم وابستهایم که روز به روز هم بیشتر #عاشق هم میشویم.»
💠 واقعاً علاقه ما به نسبت ابتدای آشناییمان خیلی بیشتر شده بود. گفت «آره، خیلی خوب است اما اتفاق است دیگر. خدایی ناکرده...» گفتم «آهان! اگر من بمیرم برای خودت میترسی؟» گفت «نه، زهرا زبانت را گاز بگیر این چه طرز حرف زدن است؟ اصلاً منظورم این نیست!» از این حرفها خیلی ناراحت میشد. گفتم «همه از خدا میخواهند که اینقدر با هم خوب باشند!» دیگر چیزی نگفت.
#ادامه_دارد
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
💞خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) ✅قسمت2⃣1⃣ 💞ذوق زندگی 💠 گاهی در خانه با هم #ورزش رزمی 🥋ک
💞خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی (مدافع حرم)
✅قسمت 3⃣1⃣
💞همسرم حساس است
💠 به امین #حساسیت_بالایی داشتم. بعد از #شهادتش یکی از دوستانش به خانه ما آمد و به من گفت مرا #حلال کنید! گفتم چرا؟ گفت واقعیتش یکبار چند نفر از رفقا با هم شوخی میکردیم. امین هم که پایه ثابت شیطنت جمع ما بود. یکی از بچهها روی امین آب ریخت، امین هم چای دستش بود، چای را روی او ریخت. دوستش ادامه داد: «حلالم کنید! من ناخودآگاه به صورتش زدم و چون با ناخنم بلند بود، صورتش زخمی شد!» همان لحظه گفت «حالا جواب زنم را چه بدهم؟»😅😔به او گفتیم «یعنی تو اینقدر زن ذلیلی؟»😳گفته بود «نه، اما همسرم خیلی #حساس است. ناچار به همسرم میگویم شاخه درخت خورده وگرنه پدرتان را در میآورد!😐
💠 یادم آمد کدام خراشیدگی را میگفت. از مأموریت زنجان برمیگشت. از خوشحالی دیدنش داشتم میخندیدم که با دیدن صورتش، خنده از لبهایم رفت و با ناراحتی گفتم «صورتت چه شده؟» گفت «فکر کن شاخه درخت خورده اینقدر حساس نباش»😊گفتم «باشه. چمدانت را بگذار کفشهایت را در نیاور. چند لحظه منتظر بمانی آماده میشوم برویم داروخانه و برایت #پماد بخریم تا جای خراش روی صورتت نماند.» امین که میدانست من خیلی حساسم مقاومت نکرد. گفت «باشه، آماده شو» و با خنده ادامه داد «من هم که اصلاً خسته نیستم!»😅گفتم «میدانم خستهای. خسته نباشی! اما تقصیر خودت است که مراقب خودت نبودی! باید برویم پماد بخریم.»😕از آنجا که مردها زیاد به این مسائل توجه نمیکنند، هر شب خودم پماد را به صورتش میزدم و هر روز و شاید هر لحظه جای خراشیدگی را چک میکردم و با ناراحتی به او میگفتم «پس چرا خوب نشد؟»😞
💠 اولین بار که از #سوریه برگشت به او گفتم «امین جای خراش صورتت هنوز مانده. من خیلی ناراحتم.» گفت «نگران نباش دفعه بعد که به سوریه بروم و برگردم جای خراشم خوب میشود خیالت راحت.» گفتم «خدا کند زودتر خوب شود. خیلی غصه میخورم صورتت را میبینم.»
#ادامه_دارد
#ختم_عاشقی♥️
بسم الله الرحمن الرحیم به عنوان یک منتظر وظیفه مون دعا برای اقامون هست🌸✋🏼
✅ختم می کنیم #دعای_سلامتی امام زمان رو به نیابت از شهدا هدیه به اقامون...
#زمان قرائت دعای سلامتی: تا سه شنبه شب🌹
✨تعداد دعایی که میخونید رو به ای دی اعلام کنید تا ثبت بشه👇
@Sadatbanyfateme313
🕊لبخنداقاصاحب الزمان نصیبتون
#شهدا اینقدر مهربانند که
دست من و شما رو میگیرند و تو سفره
پربرکت #شهید و #شهادت دعوت میکنن... 💔
کسی که #خالصانه
و با تمام وجود
بهشون #متوسل بشه
دست خالے بر نمیگرده
#آےشهــــدا
#گاهےنگاهے
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
السَلامُ عَلیك یٰااباعبدالله.. 🌹الوعده وفا، خداروشکر دلنوشته چهل نفر و اسامی ۸۰نفر ازشما عاشقان اهل
الحق که اقاامام حسین کشتی نجات هستند❤️✋🏼
برخی بهم پیام دادند که از توسل به امام حسین و نامه ای که برای ارباب نوشتند وما ارسال کردیم حرم داخل ضریح، جواب گرفتند از دعوت شدن به کربلا شرکت کنند ها تا خانومی که به حرمت نامه ای که به اقا دادند و درزیارت نیابتی شرکت کرده بودند الان خبر فرزند دارشدنشون بعداز مدت ها دادند..
الحمدلله خداروشکر زندگی تون بیمه امام حسین«علیه السلام»🌹
سلام عزیزم
برادرم بیکاره مشکل شغل داره لطفا بفرمائید همه اعضا سه تا صلوات به امام جواد هدیه بکنن
_______________
+دعاشون بفرمایید
رفقا امام زمان #پدر ما شیعیان هست..
رابطه ما بااقامون باید یک رابطه #عاشق_ومعشوق باشه❤️
واین رابطه لزوم یک صمیمیت خاص هست...
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
رفقا امام زمان #پدر ما شیعیان هست.. رابطه ما بااقامون باید یک رابطه #عاشق_ومعشوق باشه❤️ واین رابطه
میبینیم که اوضاع جهان رو..
خبرهایی توراهه مبادا تو خیمه امام جایی برامنوشما نباشه..
مبادا از قافله مهدی فاطمه جابمونیم💔✋🏼
تو این کانال که #نذرِظهور خود اقاست کاربران خاصی دورهم جمع شدن بدون تعارف میگم برخی دلهاتون به وسعت دریا بزرگ هست❤️این اواخرهم کاربزرگ وپسندیده ای با کمک به زائرین کربلا کردین افرین...
خب امشب حرفی دارم باهاتون...
رفقا گفتم بهتون لزوم یک رابطه عاشق ومعشوقی با امام زمان داشتن یک رابطه #صمیمی هست..
✨حالا قراربراین هست طرحی داشته باشیم بنام #رفاقت_باامام_زمان❤️
و #هرشب دقیقه ای رو فقط به امام زمان اختصاص بدیم✋🏼
✅بدین صورت: یه مکان ساکت واروم توی خونه اختصاص می دیم بخودمون و سجاده ای پهن میکنیم و #دورکعت_نماز هدیه به امام زمان میخونیم و بعداز نماز فقط وفقط دقایقی رو باامام زمان #حرف میزنیم همین..
+میتونید دفتری هم تهیه کنید وحرفاتون باامام زمان رو بنویسید..
✅ #زمان انجام این طرح چون همگانی هست از ساعت 9 شب تا اذان صبح هست.
🌹این کار باعث میشه هرشب به یاد اقای غریب مون باشیم واقامون لبخند به لب شون بیاد..
🌸هریک از عزیزانی که دراین طرح شرکت میکنه حتما با کلمه #یامهدی بمن اعلام کنه👇👇
@Sadatbanyfateme313
❤️لبخند ونگاهِ محبتیِ اقاصاحب الزمان نصیب تون ان شاءالله
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
خب امشب حرفی دارم باهاتون... رفقا گفتم بهتون لزوم یک رابطه عاشق ومعشوقی با امام زمان داشتن یک رابط
✅فک نمیکردم اینقدر زیاد از این طرح حمایت بشه...
الحق که شیعه ومحب اقاصاحب الزمان هستید🌸✋🏼
✨خدارو چه دیدی شاید طی این ملاقات شبانه بااقاامام زمان به صورت خصوصی به دیدار مهدی فاطمه تشرف پیدا کردی😊
فقط کافیه نیت هامون خالص باشه..
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
یٰادِ #شُهدا کمتر از شهادت نیست🌹 🕊سلام برشما عاشِقان اهلبیت وشهدا.. 📣بٰا کسبِ اجازه از اقٰاصٰاحِبَ
ایول الله انفسکم🌹✌️🏼
🕊پایان دور سی وچهارم قرآن
✅ #شروع دور سی وپنجم قرآن
🌸درخواست ختم @Sadatbanyfateme313
🌹شهیدسیدمحمدزینال حسینی
🕊ماجرای استخاره شیرین حورالعین😅
@yadeShohada313
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🌹شهیدسیدمحمدزینال حسینی 🕊ماجرای استخاره شیرین حورالعین😅 @yadeShohada313
#استخاره_شیرین
سردار شهید تخریب حاج #سیدمحمدزینال_حسینی🌹
راوی: جعفر طهماسبی
روزهایی که برای پاکسازی میدون مین میرفتیم قبل از حرکت استخاره میکرد و هر آیه ای که میومد اول اون رو بلند میخوند و بعد ترجمه و مقداری پیرامونش صحبت میکرد👌
یه روز قبل از حرکت که قرآن رو باز کرد ،آیه ای که اومد در مورد نعمات بهشت به خصوص #حورالعین بود فقط آیه رو خوند و ما منتظر ترجمه و توضیحات در موردش بودیم که آقا سید با #جدیت فریاد زد بدو سوار شو دیر شد😑بچه ها #شوخیشون گل کرد و میگفتند آقا سید بقیه اش رو نگفتی😅🙈حورالعین هم یکی از نعمات الهی است اما اون روز تا از پاکسازی میدون مین برگشتیم بحث شیرین #حورالعین بود😅 البته بعضی ها تفال به #شهادت زدند و گفتند این آیه یعنی اینکه یکی #شهید میشه اما اون روز همه مون #سالم برگشتیم🙃
@yadeShohada313
✍امام رضا علیه السلام می فرمایند:
حداقلِ تشکر بنده از خداوند برای توفیق خواندنِ نماز واجبش این است که در سجده بعد از نماز بگوید :
شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّهِ
از حضرت سؤال شد که معنای این گفته چیست؟ فرمود: با این سجده میگوید این تشکر من است از خدا به جهت اینکه موفقم کرد تا به خدمتش برسم و نماز واجب را به جای آورم.
📚وسائل الشيعه، ج۷، ص۶
@yadeShohada313
✍يه #فلج قطع نخاعى از خواب كه بيدار میشه منتظره يک نفر بيدار بشه، سرش منت بذاره و ببرتش دستشويى و حمام و كاراى ديگه شو انجام بده. ميدونى آرزوش چيه؟ فقط يكبار ديگه خودش بتونه راه بره و كاراشو انجام بده...
✨يه #نابينا از خواب كه بيدار ميشه، روشنايى رو نميبينه، خورشيد و نميبينه، صبح رو نميبينه. ميدونى آرزوش چيه؟ فقط يكبار فقط يكروز بتونه نزديكاش و عزيزاش و آسمون و و زندگى رو با چشماش ببينه... يه بيمار #سرطانى دلش ميخواد خوب بشه و بدون شيمى درمانى و مسكن هاى قوى زندگى كنه و درد نكشه...يه #كرولال آرزوشه بشنوه بتونه با زبونش حرف بزنه... يه بيمار #تنفسى دلش ميخواد امروز رو بتونه بدون كپسول اكسيزن نفس بكشه... يه معتاد در عذاب آرزوى بيست و چهار ساعت پاكى رو داره...
✅الآن مشكلت چيه دوست من؟
دستتو ببر بالا و از ته قلبت #شكرگزارى كن که از قدیم گفتن
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند
💥با تمام وجودت از نعمتايى كه خدا بهت داده استفاده كن تو خيلى خيلى خيلى #خوشبختى❤️غر نزن، ناشكرى نكن. آسونا رو خودت حل كن
سختاشم خدا
🌹ﺧﺪﺍﯾﺎ !
🔹ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺗﺸﮑﺮ !
🔹ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺩﯼ ﺗﻔﮑﺮ !
🔹ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺗﺬﮐﺮ !
🔶ﮐﻪ :
🔹ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﻧﻌﻤﺖ !
🔹ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﺣﮑﻤﺖ !
🔹ﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺕ ﻋﺒﺮﺕ ﺍﺳﺖ !
@yadeShohada313
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
سلام ... دوستان پیشنهاد میکنم سعی کنید زندگی نامه شهدا رو بخونید خیلی تو زندگی تاثیر داره واقعا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
💞خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) ✅قسمت2⃣1⃣ 💞ذوق زندگی 💠 گاهی در خانه با هم #ورزش رزمی 🥋ک
💞 خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی (مدافع حرم)
✅قسمت 4⃣1⃣
💞 فقط تو بمان!
💠 برای جشن ازدواج برادرم آماده میشدیم. میدانستم امین قرار است به مأموریت برود اما تاریخ دقیق آن مشخص نبود. تاریخ عروسی و رفتن امین یکی شده بود. به امین گفتم «امین، تو که میدانی همه زندگیم هستی ...» خندید و گفت «میدانم. مگر قرار است #شهید شوم😅» گفتم «خودت میدانی و خدا که در دلت چه میگذرد اما میدانم آنجا جایی نیست که کسی برود و به چیز دیگری فکر کند.» سر شوخی را باز کرد گفت «مگر میشود من جایی بروم و خانمام را تنها بگذارم؟»😉
💠 امین همیشه به زبان لری به من میگفت "کُرِخان" به معنای "پسر خان". میگفت «من کُرِخان را تنها نمیگذارم.» گفتم «چه بگویم؟ هیچ بعید نیست!» با خنده گفت «نه بابا! آدم بدون اجازه رئیسش کاری نمیکند!»😄
💠 باز هم نگفت که قرار است به #سوریه برود. اول گفتخواهم به مأموریت اصفهان بروم. مأموریتی که 10 روز و شاید هم 15 روز طول میکشد. غصهام شد. گفتم «تو هیچ وقت 10 روز مرا تنها نگذاشتهای. خودت هم میدانی حتی در سفرهای استانی 4-3 روزهات من چه حالی پیدا میکنم. شبها خواب ندارم و دائماً با تو تماس میگیرم...» گفت «ببین بقیه خانمها چقدر راحت همسرشان را وقت سفر بدرقه میکنند و میگویند به سلامت!» گفتم «نمیدانم آنها چه میکنند، شاید همسرشان برایشان مهم نباشد...»گفت «مگر میشود؟» گفتم «من نمیدانم شاید اصلاً آنها دوست دارند همسرشان #شهید شود...» سریع گفت «تو دوست نداری شوهرت شهید شود؟» گفتم «در این سن و سال دلم نمیخواهد تو شهید شوی. ببین امین حاضرم خودم شهید شویم اما تو نه!» گفت «پس چطور است که در دعاهایت دائماً تکرار میکنی یا امام حسین خودم و خانوادهام فدای تو شویم؟» گفتم «قربان امام حسین بشوم، خودم فدایش میشوم اما فعلاً بمان. اصلاً این همه کار خیر ریخته! سرپرستی چند یتیم را بر عهده بگیر و...»
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
💞 خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) ✅قسمت 4⃣1⃣ 💞 فقط تو بمان! 💠 برای جشن ازدواج برادرم آما
❤️خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی (مدافع حرم)
✅قسمت 5⃣1⃣
💞 التماس می کنم بمان!
💠 انگار داشتیم کَل کَل میکردیم! نمیدانم غرضاش از این حرفها چه بود. وسط حرفها، انگار که بخواهد از فرصت استفاده کند، گفت «راستی زهرا احتمالاً گوشیام آنتن هم نمیدهد.» صدایم شکل #فریاد گرفته بود. داد زدم «آنتن هم نمیدهد! تو واقعاً 15 روز میخواهی بروی و تلفن همراهت آنتن هم نمیدهد؟» گفت «آره، اما خودم با تو تماس میگیرم نگران نباش😊..» دلم شور میزد. گفتم «امین انگار یک جای کار میلنگد. جان زهرا کجا میخواهی بروی؟» گفت «اگر من الآن حرفی به تو بزنم خب نمیگذاری بروم. همش ناراحتی میکنی.» دلم ریخت😳💔گفتم «امین، #سوریه میروی؟» میدانستم مدتی است مشغول آموزش نظامی است.
💠 گفت «ناراحت نشویها، بله!» کاملاً یادم است که #بی_هوش شدم. شاید بیش از نیم ساعت. امین با آب قند بالای سرم ایستاده بود. تا به هوش آمدم گفت «بهتر شدی؟» تا کلمه #سوریه یادم آمد، دوباره حالم بد شد. گفتم «امین داری میروی؟ واقعاً بدون رضایت من میروی؟» گفت «زهرا نمیتوانم به تو دروغ بگویم. بیا تو هم مرا به با رضایت از زیر قرآن رد کن.»
💠 حس التماس داشتم گفتم «امین تو میدانی من چقدر به تو وابستهام. تو میدانی نفسم به نفس تو بند است..» گفت «آره میدانم» گفتم «پس چرا برای رفتن اصرار میکنی؟»😭صدایش آرامتر شده بود، انگار که بخواهد مرا آرام کند. گفت «زهرا جان من به سه دلیل میروم. دلیل اولم خود خانم حضرت زینب (س) است. دوست ندارم یکبار دیگر آنجا محاصره شود. ما چطور ادعا کنیم مسلمان و شیعهایم؟ دوم اینکه به خاطر شیعیان آنجا، مگر ما ادعای شیعه بودن نداریم؟ شیعه کهف حد و مرز نمیشناسد. سوم هم اینکه اگر ما نرویم آنها به اینجا میآیند. زهرا؛ اگر ما نرویم و آنها به اینجا بیایند چه کسی از مملکت ما دفاع می کند؟»😔
#ادامه_دارد