eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
82 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
💞خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) ✅قسمت2⃣1⃣ 💞ذوق زندگی 💠 گاهی در خانه با هم #ورزش رزمی 🥋ک
💞خاطرات همسر (مدافع حرم) ✅قسمت 3⃣1⃣ 💞همسرم حساس است 💠 به امین داشتم. بعد از یکی از دوستانش به خانه ما آمد و به من گفت مرا کنید! گفتم چرا؟ گفت واقعیتش یک‌بار چند نفر از رفقا با هم شوخی می‌کردیم. امین هم که پایه ثابت شیطنت جمع ما بود. یکی از بچه‌ها روی امین آب ریخت، امین هم چای دستش بود، چای را روی او ریخت. دوستش ادامه داد: «حلالم کنید! من ناخودآگاه به صورتش زدم و چون با ناخنم بلند بود، صورتش زخمی شد!» همان لحظه گفت «حالا جواب زنم را چه بدهم؟»😅😔به او گفتیم «یعنی تو اینقدر زن ذلیلی؟»😳گفته بود «نه، اما همسرم خیلی است. ناچار به همسرم می‌گویم شاخه درخت خورده وگرنه پدرتان را در می‌آورد!😐 💠 یادم آمد کدام خراشیدگی را می‌گفت. از مأموریت زنجان برمی‌گشت. از خوشحالی دیدنش داشتم می‌‌‌خندیدم که با دیدن صورتش، خنده از لب‌هایم رفت و با ناراحتی گفتم «صورتت چه شده؟» گفت «فکر کن شاخه درخت خورده اینقدر حساس نباش»😊گفتم «باشه. چمدانت را بگذار کفش‌هایت را در نیاور. چند لحظه منتظر بمانی آماده می‌شوم برویم داروخانه و برایت بخریم تا جای خراش روی صورتت نماند.» امین که می‌دانست من خیلی حساسم مقاومت نکرد. گفت «باشه، آماده شو» و با خنده ادامه داد «من هم که اصلاً خسته نیستم!»😅گفتم «می‌دانم خسته‌ای. خسته نباشی! اما تقصیر خودت است که مراقب خودت نبودی! باید برویم پماد بخریم.»😕از آنجا که مردها زیاد به این مسائل توجه نمی‌کنند، هر شب خودم پماد را به صورتش می‌زدم و هر روز و شاید هر لحظه جای خراشیدگی را چک می‌کردم و با ناراحتی به او می‌گفتم «پس چرا خوب نشد؟»😞 💠 اولین بار که از برگشت به او گفتم «امین جای خراش صورتت هنوز مانده. من خیلی ناراحتم.» گفت «نگران نباش دفعه بعد که به سوریه بروم و برگردم جای خراشم خوب می‌شود خیالت راحت.» گفتم «خدا کند زودتر خوب شود. خیلی غصه می‌خورم صورتت را می‌بینم.»
#ختم_عاشقی♥️ بسم الله الرحمن الرحیم به عنوان یک منتظر وظیفه مون دعا برای اقامون هست🌸✋🏼 ✅ختم می کنیم #دعای_سلامتی امام زمان رو به نیابت از شهدا هدیه به اقامون... #زمان قرائت دعای سلامتی: تا سه شنبه شب🌹 ✨تعداد دعایی که میخونید رو به ای دی اعلام کنید تا ثبت بشه👇 @Sadatbanyfateme313 🕊لبخنداقاصاحب الزمان نصیبتون
#کاربرگرامی.. برای حل مشکل شون دوستان دعاکنید نفری سه صلوات هدیه به امام زمان وشهیدابراهیم هادی‌..
اینقدر مهربانند که دست من و شما رو میگیرند و تو سفره پربرکت و دعوت میکنن... 💔 کسی که و با تمام وجود بهشون بشه دست خالے بر نمیگرده
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
السَلامُ عَلیك یٰااباعبدالله.. 🌹الوعده وفا، خداروشکر دلنوشته چهل نفر و اسامی ۸۰نفر ازشما عاشقان اهل
الحق که اقاامام حسین کشتی نجات هستند❤️✋🏼 برخی بهم پیام دادند که از توسل به امام حسین و نامه ای که برای ارباب نوشتند وما ارسال کردیم حرم داخل ضریح، جواب گرفتند از دعوت شدن به کربلا شرکت کنند ها تا خانومی که به حرمت نامه ای که به اقا دادند و درزیارت نیابتی شرکت کرده بودند الان خبر فرزند دارشدنشون بعداز مدت ها دادند.. الحمدلله خداروشکر زندگی تون بیمه امام حسین«علیه السلام»🌹
سلام عزیزم برادرم بیکاره مشکل شغل داره لطفا بفرمائید همه اعضا سه تا صلوات به امام جواد هدیه بکنن _______________ +دعاشون بفرمایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رابطه ما باامام زمان چطوریه؟؟
رفقا امام زمان ما شیعیان هست.. رابطه ما بااقامون باید یک رابطه باشه❤️ واین رابطه لزوم یک صمیمیت خاص هست...
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
رفقا امام زمان #پدر ما شیعیان هست.. رابطه ما بااقامون باید یک رابطه #عاشق_ومعشوق باشه❤️ واین رابطه
میبینیم که اوضاع جهان رو.. خبرهایی توراهه مبادا تو خیمه امام جایی برامنوشما نباشه.. مبادا از قافله مهدی فاطمه جابمونیم💔✋🏼
تو این کانال که خود اقاست کاربران خاصی دورهم جمع شدن بدون تعارف میگم برخی دلهاتون به وسعت دریا بزرگ هست❤️این اواخرهم کاربزرگ وپسندیده ای با کمک به زائرین کربلا کردین افرین...
خب امشب حرفی دارم باهاتون... رفقا گفتم بهتون لزوم یک رابطه عاشق ومعشوقی با امام زمان داشتن یک رابطه هست.. ✨حالا قراربراین هست طرحی داشته باشیم بنام ❤️ و دقیقه ای رو فقط به امام زمان اختصاص بدیم✋🏼 ✅بدین صورت: یه مکان ساکت واروم توی خونه اختصاص می دیم بخودمون و سجاده ای پهن میکنیم و هدیه به امام زمان میخونیم و بعداز نماز فقط وفقط دقایقی رو باامام زمان میزنیم همین.. +میتونید دفتری هم تهیه کنید وحرفاتون باامام زمان رو بنویسید.. ✅ انجام این طرح چون همگانی هست از ساعت 9 شب تا اذان صبح هست. 🌹این کار باعث میشه هرشب به یاد اقای غریب مون باشیم واقامون لبخند به لب شون بیاد.. 🌸هریک از عزیزانی که دراین طرح شرکت میکنه حتما با کلمه بمن اعلام کنه👇👇 @Sadatbanyfateme313 ❤️لبخند ونگاهِ محبتیِ اقاصاحب الزمان نصیب تون ان شاءالله
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
خب امشب حرفی دارم باهاتون... رفقا گفتم بهتون لزوم یک رابطه عاشق ومعشوقی با امام زمان داشتن یک رابط
✅فک نمیکردم اینقدر زیاد از این طرح حمایت بشه... الحق که شیعه ومحب اقاصاحب الزمان هستید🌸✋🏼 ✨خدارو چه دیدی شاید طی این ملاقات شبانه بااقاامام زمان به صورت خصوصی به دیدار مهدی فاطمه تشرف پیدا کردی😊 فقط کافیه نیت هامون خالص باشه..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
marg-nagahanie.ali_.mp3
1.56M
🔊فایل صوتی 🔰 مرگ ناگهانی فرا میرسد 🔰 ┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄ @yadeShohada313
🌹شهیدسیدمحمدزینال حسینی 🕊ماجرای استخاره شیرین حورالعین😅 @yadeShohada313
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
🌹شهیدسیدمحمدزینال حسینی 🕊ماجرای استخاره شیرین حورالعین😅 @yadeShohada313
سردار شهید تخریب حاج 🌹 راوی: جعفر طهماسبی روزهایی که برای پاکسازی میدون مین میرفتیم قبل از حرکت استخاره میکرد و هر آیه ای که میومد اول اون رو بلند میخوند و بعد ترجمه و مقداری پیرامونش صحبت میکرد👌 یه روز قبل از حرکت که قرآن رو باز کرد ،آیه ای که اومد در مورد نعمات بهشت به خصوص بود فقط آیه رو خوند و ما منتظر ترجمه و توضیحات در موردش بودیم که آقا سید با فریاد زد بدو سوار شو دیر شد😑بچه ها گل کرد و میگفتند آقا سید بقیه اش رو نگفتی😅🙈حورالعین هم یکی از نعمات الهی است اما اون روز تا از پاکسازی میدون مین برگشتیم بحث شیرین بود😅 البته بعضی ها تفال به زدند و گفتند این آیه یعنی اینکه یکی میشه اما اون روز همه مون برگشتیم🙃 @yadeShohada313
✍امام رضا علیه السلام می فرمایند: حداقلِ تشکر بنده از خداوند برای توفیق خواندنِ نماز واجبش این است که در سجده بعد از نماز بگوید : شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّهِ از حضرت سؤال شد که معنای این گفته چیست؟ فرمود: با این سجده می‏گوید این تشکر من است از خدا به جهت اینکه موفقم کرد تا به خدمتش برسم و نماز واجب را به‏ جای آورم. 📚وسائل الشيعه، ج‏۷، ص۶ @yadeShohada313
✍يه قطع نخاعى از خواب كه بيدار میشه منتظره يک نفر بيدار بشه، سرش منت بذاره و ببرتش دستشويى و حمام و كاراى ديگه شو انجام بده. ميدونى آرزوش چيه؟ فقط يكبار ديگه خودش بتونه راه بره و كاراشو انجام بده... ✨يه از خواب كه بيدار ميشه، روشنايى رو نميبينه، خورشيد و نميبينه، صبح رو نميبينه. ميدونى آرزوش چيه؟ فقط يكبار فقط يكروز بتونه نزديكاش و عزيزاش و آسمون و و زندگى رو با چشماش ببينه... يه بيمار دلش ميخواد خوب بشه و بدون شيمى درمانى و مسكن هاى قوى زندگى كنه و درد نكشه...يه آرزوشه بشنوه بتونه با زبونش حرف بزنه... يه بيمار دلش ميخواد امروز رو بتونه بدون كپسول اكسيزن نفس بكشه... يه معتاد در عذاب آرزوى بيست و چهار ساعت پاكى رو داره... ✅الآن مشكلت چيه دوست من؟ دستتو ببر بالا و از ته قلبت كن که از قدیم گفتن شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند 💥با تمام وجودت از نعمتايى كه خدا بهت داده استفاده كن تو خيلى خيلى خيلى ❤️غر نزن، ناشكرى نكن. آسونا رو خودت حل كن سختاشم خدا 🌹ﺧﺪﺍﯾﺎ ! 🔹ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺗﺸﮑﺮ ! 🔹ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺩﯼ ﺗﻔﮑﺮ ! 🔹ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺗﺬﮐﺮ ! 🔶ﮐﻪ : 🔹ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﻧﻌﻤﺖ ! 🔹ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﺣﮑﻤﺖ ! 🔹ﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺕ ﻋﺒﺮﺕ ﺍﺳﺖ ! @yadeShohada313
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
💞خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) ✅قسمت2⃣1⃣ 💞ذوق زندگی 💠 گاهی در خانه با هم #ورزش رزمی 🥋ک
💞 خاطرات همسر (مدافع حرم) ✅قسمت 4⃣1⃣ 💞 فقط تو بمان! 💠 برای جشن ازدواج برادرم آماده می‌شدیم. می‌دانستم امین قرار است به مأموریت برود اما تاریخ دقیق آن مشخص نبود. تاریخ عروسی و رفتن امین یکی شده بود. به امین گفتم «امین، تو که می‌دانی همه زندگیم هستی ...» خندید و گفت «می‌دانم. مگر قرار است شوم😅» گفتم «خودت می‌دانی و خدا که در دلت چه می‌گذرد اما می‌دانم آنجا جایی نیست که کسی برود و به چیز دیگری فکر کند.» سر شوخی را باز کرد گفت «مگر می‌شود من جایی بروم و خانم‌ام را تنها بگذارم؟»😉 💠 امین همیشه به زبان لری به من می‌گفت "کُرِخان" به معنای "پسر خان". می‌گفت «من کُرِخان را تنها نمی‌گذارم.» گفتم «چه بگویم؟ هیچ بعید نیست!» با خنده گفت «نه بابا! آدم بدون اجازه رئیسش کاری نمی‌کند!»😄 💠 باز هم نگفت که قرار است به برود. اول گفت‌خواهم به مأموریت اصفهان بروم. مأموریتی که 10 روز و شاید هم 15 روز طول می‌کشد. غصه‌ام شد. گفتم «تو هیچ وقت 10 روز مرا تنها نگذاشته‌ای. خودت هم می‌دانی حتی در سفرهای استانی 4-3 روزه‌ات من چه حالی پیدا می‌‌کنم. شب‌ها خواب ندارم  و دائماً‌ با تو تماس می‌گیرم...» گفت «ببین بقیه خانم‌ها چقدر راحت همسرشان را وقت سفر بدرقه می‌کنند و می‌گویند به سلامت!» گفتم «نمی‌دانم آنها چه می‌کنند، شاید همسرشان برایشان مهم نباشد...»گفت «مگر می‌شود؟» گفتم «من نمی‌دانم شاید اصلاً آنها دوست دارند همسرشان شود...» سریع گفت «تو دوست نداری شوهرت شهید شود؟»‌ گفتم «در این سن و سال دلم نمی‌خواهد تو شهید شوی. ببین امین حاضرم خودم شهید شویم اما تو نه!» گفت «پس چطور است که در دعاهایت دائماً‌ تکرار می‌کنی یا امام حسین خودم و خانواده‌ام فدای تو شویم؟» گفتم «قربان امام حسین بشوم، خودم فدایش می‌شوم اما فعلاً بمان. اصلاً این همه کار خیر ریخته! سرپرستی چند یتیم را بر عهده بگیر و...»
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
💞 خاطرات همسر #شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) ✅قسمت 4⃣1⃣ 💞 فقط تو بمان! 💠 برای جشن ازدواج برادرم آما
❤️خاطرات همسر (مدافع حرم) ✅قسمت 5⃣1⃣ 💞 التماس می کنم بمان! 💠 انگار داشتیم کَل کَل می‌‌کردیم! نمی‌دانم غرض‌اش از این حرف‌ها چه بود. وسط حرف‌ها، انگار که بخواهد از فرصت استفاده کند، گفت «راستی زهرا احتمالاً گوشی‌ام آنتن هم نمی‌دهد.» صدایم شکل گرفته بود. داد زدم «آنتن هم نمی‌دهد! تو واقعاً‌ 15 روز می‌خواهی بروی و تلفن همراهت آنتن هم نمی‌دهد؟» گفت «آره، اما خودم با تو تماس می‌گیرم نگران نباش😊..» دلم شور می‌زد. گفتم «امین انگار یک جای کار می‌لنگد. جان زهرا کجا می‌خواهی بروی؟»‌ گفت «اگر من الآن حرفی به تو بزنم خب نمی‌گذاری بروم. همش ناراحتی می‌کنی.» دلم ریخت😳💔گفتم «امین، می‌روی؟» می‌دانستم مدتی است مشغول آموزش نظامی است. 💠 گفت «ناراحت نشوی‌ها، بله!» کاملاً یادم است که شدم. شاید بیش از نیم ساعت. امین با آب قند بالای سرم ایستاده بود. تا به هوش آمدم گفت «بهتر شدی؟» تا کلمه یادم آمد، دوباره حالم بد شد. گفتم «امین داری می‌روی؟ واقعاً‌ بدون رضایت من می‌روی؟» گفت «زهرا نمیتوانم به تو دروغ بگویم. بیا تو هم مرا به با رضایت از زیر قرآن رد کن.» 💠 حس التماس داشتم گفتم «امین تو می‌دانی من چقدر به تو وابسته‌ام. تو می‌دانی نفسم به نفس تو بند است..» گفت «آره می‌دانم» گفتم «پس چرا برای رفتن اصرار می‌کنی؟»😭صدایش آرام‌تر شده بود، انگار که بخواهد مرا آرام کند. گفت «زهرا جان من به سه دلیل می‌روم. دلیل اولم خود خانم حضرت زینب (س)‌ است. دوست ندارم یک‌بار دیگر آنجا محاصره شود. ما چطور ادعا کنیم مسلمان و شیعه‌ایم؟ دوم اینکه به خاطر شیعیان آنجا، مگر ما ادعای شیعه‌ بودن نداریم؟ شیعه کهف حد و مرز نمی‌شناسد. سوم هم اینکه اگر ما نرویم آنها به اینجا می‌آیند. زهرا؛ اگر ما نرویم و آنها به اینجا بیایند چه کسی از مملکت ما دفاع می کند؟»😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊اشک های همدانی در پیاده روی 🌹سالگردشهادت مدافع حرم شهید همدانی.. 🕊یادش را صلوات @yadeShohada313