📣فقط در رابطه با رفاقت باشهدا چند #نکته بگم :
#نکته اول از همه اینکه شهدا #زنذه هستند کلام #قران هست:
وَلٰا تحسبَن الذیـنَ قُتلوا فـی سبیلِ الله امواتا بَلْ احیـٰاءٌ عندَ ربهم یُرزَقون... کسانی که در راه خدا کشته شدند رو مرده نپندارید بلکه انها #زنده هستند ونزد خدای خود #روزی داده میشوند...
بچها منظور از #یرزقون غذای بهشتی نیست بلکه امتیازاتی هست که خداوند در اختیار شهدا قرار داده تا بتونند به مردم کمک کنند...
+ #نکته دوم این هست بچها اول از همه در رأس فقط #خـدا☝️ بعداز خدا .امام زمان واهلبیت وبعدهم شهدا.....
دوستان شهدا اهلبیت این ها یادتون نره که #واسطه هستند بین ما وخداوند درست نیست بگید شهیدفلانی حاجتمو بده...
نه بلکه باید گفت:
ای شهدا... شما زنده هستید شما ابرو دارید دعام کنید واسطه بین من وخدا بشید خدا به حق خون پاک شما بمن هم نظری کنه😭
ان شاءالله که شهدا در روز محشر که هیچی نداریم و دست مون خالیه #شفیع مون بشن😔💔
#شهداگاهی_نگاهی_دعایی
#نکته سوم حرفم بیشتر با دخترخانوم هاهست دوستان شهید درسته مقام اش بالاست اما باید حرمت ها نگهداشته باشه...
اول ازهمه یک شهید بدونید که یک اقاست ونامحرم نباید بیش ازحد افراط و تفریط کرد و وابسته شد این شهید رو شما بعنوان یک شهید منتخب و واسطه خودت و پروردگارت در نظر بگیر...
بیشتر حرفم با عزیزانی هست که زیادی حرمت هارو میشکنند که ملاک انتخاب شهید فقط خوش قیافه بودن وجوان بودن شون هست کلماتی بکار میبرند در همین فضای مجازی که بنظرم درست نیست ...
برای مثال
با حجاب اما روی قبر شهید سلفی میگیرند و بعنوان منو وعشقم یا منو دوست قشنگم تو فضای مجازی منتشر میکنند برای چشای رنگی شهید شعر میگن وو..خییلییی باید دقت کرد به این نکات دوستان...
تو این بحث #هوای_نفس هم شریک هست مبادا ناخواسته دل به دل شیطون بدیم ها...
امیدوارم که متوجه منظورم شده باشید حالا من صوتی رو که قبلا ارسال کردم در رابطه با عکس دوست شهید رو الان میفرستم دوبارخ ان شاءالله که متوجه بشیم...
البته که کاربران دوتا کانال ما حواسشون بیشتراز اینها جمع هست ان شاءالله رابطه مون باشهدا یک رابطه عمیق معنوی و پراز خیر برکت باشه....و نکته مهم به #وصیتنامه شون عمل کنیم این نکته خیلی مهمی هست..
#نکته اخر بچها شما وقتی که میخواین وارد محفل شهدا بشید بدون شک اتفاقی نیست واینکه مطمعن باشید نشونه هاشو هم خود شهدا بهتون نشون میدن....
✍ #سَـیّـدهْ...
💠 #خیابان_شهدا 💠
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
🌸اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🌸دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
🌸به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🌸به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🌸به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🌸ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم..
🌸هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🌸هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
🌸پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
🌸دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
💠از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا گاهی،نگاهی...🌹
@yadeShohada313
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🕊7)اولین پاسخ شهید تا اینجا خیلی سخت بود اما با کمی صبر ان شاءالله توی این مرحله به جایی می رسید که
📣 در رابطه با رفاقت باشهدا چند #نکته دیگه هم بگم :
#نکته اول از همه اینکه شهدا #زنده هستند کلام #قران هست:
وَلٰا تحسبَن الذیـنَ قُتلوا فـی سبیلِ الله امواتا بَلْ احیـٰاءٌ عندَ ربهم یُرزَقون... کسانی که در راه خدا کشته شدند رو مرده نپندارید بلکه انها #زنده هستند ونزد خدای خود #روزی داده میشوند...
رفقا، منظور از #یرزقون غذای بهشتی نیست بلکه امتیازاتی هست که خداوند در اختیار شهدا قرار داده تا بتونند به مردم کمک کنند...
+ #نکته دوم این هست بچها اول از همه در رأس فقط وفقط #خـدا☝️ بعداز خدا .امام زمان واهلبیت وبعدهم شهدا.....
شهدا،اهلبیت، این ها یادتون نره که #واسطه هستند بین ما وخداوند درست نیست بگید شهیدفلانی حاجتمو بده...
نه بلکه باید گفت:
ای شهدا... شما زنده هستید شما آبرو دارید دعام کنید واسطه بین من وخدا بشید خدا به حق خون پاک شما بمن هم نظری کنه😭
ان شاءالله که شهدا در روز محشر که هیچی نداریم و دست مون خالیه #شفیع مون بشن😔💔#شهدا_نگاهیدعایی
#نکته سوم حرفم بیشتر با دخترخانوم هاهست دوستان، شهید درسته مقام اش بالاست اما باید برخی حرمت ها هم حفظ بشه......
اول ازهمه ،یک شهید بدونید که یک اقاست ونامحرم نباید بیش ازحد افراط و تفریط کرد و وابسته شد این شهید رو شما بعنوان یک شهید منتخب و واسطه خودت و پروردگارت در نظر بگیر...
ازش الگو بگیرید صفات خوبش رو....
بیشتر حرفم با عزیزانی هست که زیادی حرمت هارو میشکنند که ملاک انتخاب شهید فقط خوش قیافه بودن وجوان بودن شون هست کلماتی بکار میبرند در همین فضای مجازی که بنظرم درست نیست ...
اکثر شما داستان نحوه آشنایی من و شهیدمدافعحرم علی عابدینی که یک جوان خوش سیما هم هستند رو میدونید که با مادر ایشون هم آشنا شدم...
خب چقدر دیدین من از این شهید پست های عجیب و غریب بزنم؟😅
کجا دیدین راجب چشم وابرو و... شهید شعر بگم؟😅☺️
شاید ماهی یک باری یه پست راجب اونم شخصیت شهید که الگو بشه من کانال زدم غیراینه؟
خییلییی باید دقت کرد به این نکات دوستان...👌🍃
تو این بحث #هوای_نفس هم شریک هست دیگه مبادا ناخواسته دل به دل شیطون بدیم ها...
برخی شاید به این حرفا ایراد بگیرند
اما خواهرمن جسارت نشه اما دختر پیغمبر که نیستیم اخه
انسانیم
انسان هم شرایط گناه براش پیش میاد اونم توسط اون شیطون پدرسوخته🙂
باید دربرابر هوای نفس ایستاد وجنگید..
دوستان شهید درسته واسطه هست اما بازهم انسان هست دیگه...
خلاصهخیلی تواین وانفسا مراقب این هوای نفس مون باشیم
یک ادم وقتی میره میدون جنگ و شهید میشه اون #جهاداصغر کرده اما وقتی یه انسان بانفس اش مبارزه کنه وشکستش بده اونجاست که #جهاداکبر کرده..
یعنی ارزشی بالاتراز فضیلت شهادت✋🏼
بخدا اگه کوفت مون بشه لذت گناه حتی ازشهدا هم جلو میزنیم🌹
البته میدونم سخته دربرابر نفس ایستادن
اما اگه بخوایم ونیت هامون خالص باشه اونوقته که
خدا مدد میکنه☝️
امام زمان مدد میکنه☝️
هرچه بیشتر به قله ظهور میرسیم هوا کمتر میشه ونفس واکسیژن هم کمتر میشه
بحث همون اتیش گداخته کف دسته
شهدا رو الگو زندگی مون قراربدیم بریم ببینیم چجوری دربرابر هوای نفس شون می ایستادن👌
#شهیدبابایی شبا میرفت مدوویید و جسم اش رو خسته میکرد...
#شهید_نیری، تو موقع گناه سرشو پایین انداخت..
#شهیدذوالفقاری چفیه مینداخت رو صورتش تاچشمش به گناه ونامحرم نیفته...
البته که کاربران کانال های ما حواسشون بیشتراز اینها جمع هست اگر سخنی بود بیشتر جهت اطلاع ویاداوری بود که اول مخاطب اش خودم بودم
ان شاءالله رابطه مون باشهدا یک رابطه عمیق معنوی و پراز خیر برکت باشه....و نکته مهم به #وصیتنامه شون عمل کنیم این نکته خیلی مهمی هست..
#نکته اخر بچها شما وقتی که میخواین وارد محفل شهدا بشید بدون شک اتفاقی نیست واینکه مطمعن باشید نشونه هاشو هم خود شهدا بهتون نشون میدن....
فقط باید صبور بود ....
#یازهرا🌷
...........🌸🍃
🕊 #خیـابـان_شهـدا .....
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
🌸اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🌸دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
🌸به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🌸به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🌸به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🌸ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم..
🌸هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🌸هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
🌸پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
🌸دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
💠از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا گاهی،نگاهی...🌹
@yadeShohada313