eitaa logo
یادگاه (فصل آگاهی)
109 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
168 فایل
لینک ناشناس
مشاهده در ایتا
دانلود
💠امام صادق(علیه السلام) : اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند،از عرش ندا می شود:۰برای تو صدهزار برابر مثل او است (صد هزار برابر برای تو است) این در حالی است که اگر برای خودش دعا می کرد،فقط به اندازه همان یک دعایش به او داده می شد.پس دعای تضمین شده ای که صد هزار برابر آن داده می شود بهتر است از دعایی(دعای شخص دعا کننده برای خود) که معلوم نیست مستجاب بشود یا نشود. 📚من لا یحضره الفقیه ج۲ ص ۲۱۲
اعتبار وعده های مردم دنیا غلط هان غلط، امشب غلط، فردا غلط نسخه آشفته دیوان عمر ما مپرس خط غلط، معنی غلط، انشا غلط، املا غلط! (عبدالرحمن جامی)
رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ...✨ / بینه ۸ هم خدا از آنها راضی است، و هم آنها از خدا . ☜ دل ڪندن از تمــامِ دوستــداشتنـی‌هاےِ غیــرِتـــو و رنـجِ طاعـت را به جــان خریــدن ... مـی‌ارزد ، مـی‌ارزد ؛ به یڪ تبسـمِ همچـون شڪرِ تــو...♥️ ___________________________
بزرگ زرتشتیان به گفتگوی با امام رضا علیه السلام دعوت شد . امام علیه السلام از او پرسید : تو بر چیست؟ بزرگ زرتشتیان : او چیزهایی برای ما آورده که پیش از او کسی نیاورده بود . ما او را ندیده‌ایم ؛ ولی از پدران ما به ما رسیده که او چیزهایی را برای ما حلال کرده که دیگران نکرده‌اند . از این جهت ، ما پیرو او شدیم . امام علیه السلام : آیا از راه اخبار پیشینیان ، نبوّت او برای شما ثابت شده است ؟ بزرگ زرتشتیان : آری . امام علیه السلام : این اخبار ، در مورد نبوّت پیامبران[ دیگر] و موسی و عیسی و محمّد هم هست . پس چرا به نبوّت اینها اعتراف نمی‌کنید ؟ بزرگ زرتشتیان ، دیگر نتوانست چیزی بگوید . فصل سیزدهم کتاب مناظرات ،مناظرات امام رضا علیه السلام
کفن؛ رخت و حنایت؛خون و نقلت؛سنگ و گل؛نیزه عجب عقدی ؛چه رقصی می کنند اسبان برای تو
گاه محض بردن نامت خجالت می کشم گاه دلگیر از خودم هستم از این آزارها گاه دردم را به امید دوا می آورم ناامیدم می کند هشدارها تکرارها اشتیاقم خیره مانده گوشه ی شش گوشه ات گم شده قلبم ولی در محضر انظارها با چه رویی راهیان نور گردانم حسین چشم ها را دست وپا را مجمعی از نار را در خور بالابلند عشق در من هیچ نیست ای که عشقت زنده کرده بارها مردارها بداهه😔😭 @yadgah
🔶 نشان مظلومیت 🔶 السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ، الطِّفْلِ الرَّضِيعِ [وَ الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ، الْمُتَشَحِّطِ دَماً، الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّمَاءِ، الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِي حَجْرِ أَبِيهِ‏]، لَعَنَ اللَّهُ رَامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِيَّ وَ ذَوِيهِ. و قيل إنه لما قتل أصحاب الحسين ع و أقاربه و بقي فريدا ليس معه إلا ابنه علي زين العابدين ع و ابن آخر في الرضاع اسمه عبد الله فتقدم الحسين ع إلى باب الخيمة فقال‏ ناولوني ذلك الطفل حتى أودعه فناولوه الصبي جعل يقبله و هو يقول يا بني ويل لهؤلاء القوم إذا كان خصمهم محمد ص قيل فإذا بسهم قد أقبل حتى وقع في لبة الصبي فقتله فنزل الحسين ع عن فرسه و حفر للصبي بجفن سيفه و رمله بدمه و دفنه ثم وثب قائما و هو يقول‏... و نقل است كه وقتى أصحاب و تمام نزديكانش به رسيدند و جز پسرش علىّ زين العابدين عليه السّلام و فرزند شيرخواره به نام كس ديگرى نزد او باقى نمانده و تنها شد آن حضرت درب خيمه آمده و فرمود: اين طفل را به من دهيد تا با او وداع كنم! پس او را غرق بوسه ساخته در حالى كه مى‏فرمود: اى پسركم واى بر حال اين قوم وقتى محمّد صلّى اللَّه عليه و آله با آنان مخاصمه كند!. گويند: ناگهان تيرى بيامد و بر بالاى سينه آن طفل نشسته و او را كشت، پس امام عليه السّلام از اسب به زير آمده و با غلاف شمشير قبرى كند و او را به خون بياغشت و دفن كرد آنگاه برخاسته و اين اشعار را سرود: همه كافر شدند و در گذشته از ثواب خداوند؛ ربّ جنّ و انس چشم پوشيده بودند. در گذشته و فرزندش كه از طرف مادر و پدر كريم بود را به قتل رساند. همگى از ايشان به خشم آمده و گفتند: الحال بر حسين يورش برده خونش بريزيم. واى بر آن اراذل مردم كه همه را براى أهل دو حرم و گرد آوردند. سپس همه رهسپار شده و سفارش نمودند كه ما نياز به رضاى ملحدين داريم. در ريختن خون من براى كه از نسل كافران است از خدا نترسيدند. و با لشكرى انبوه مرا آماج تيرهاى خود ساختند. و اين بخاطر مسأله‏اى از قبل نبود جز مباهات من بنور دو ستاره قطبى: يكى به علىّ خير و نيكو پس از نبىّ و پيامبرى كه پدر و مادرش از قريش بودند. پدر و مادر من برگزيده خداوند بودند و من فرزند دو برگزيده‏ام. نقره‏اى كه از طلا خالص شده، و من نقره‏اى هستم كه فرزند دو طلا مى‏باشم. چه كسى پدر بزرگ يا پدرى همچو من دارد كه من فرزند آن دو پيشوايم. زهراء مادرم است و پدرم در هم كوبنده كفر در كارزار و است. ريسمان دين، علىّ مرتضى است، او لشكر را فرارى داده و بر دو قبله نماز خوانده. و او در روز احد يورش و حمله‏اى برد كه با قبض دو لشكر حقد و كينه را التيام داد. سپس در كارزار احزاب و فتح مكّه موجب مرگ لشكريان كافر بود. اين امّت بد در راه خدا مرتكب چه كارى در حقّ عترت رسول شدند. عترت نيكوى مصطفى و نسل علىّ دلاور در روز كارزار سپاه. علىّ زمانى كه جوانى تازه بالغ بود بپرستش خدا پرداخت و قريش بت مى‏پرستيد. از ابتدا به بتها كينه مى‏ورزيد و لحظه‏اى با قريش آنها را سجده نكرد. دلاورانشان را در كارزار بدر و تبوك و حنين با شمشير خود آشنا ساخت. 📚 الإحتجاج (طبرسي) ج۲ ص۳۰۱ 🔹الهی بدم المظلوم بکربلا عجل لولیک المظلوم الفرج
•°|بیا عصاره حیدر، بیا چکیده ی زهرا °•|بیا که بوی رسولی ، بیا که نور خدایی •°|شب غریبی مان می شودبه یاد تو روشن °•|تویی که در همه شبها چراغ خانه مایی ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ   امام زمانم(:♥️ 🤲 ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
سلام. اللهم اشف کل مریض بدم المظلوم صدقه بدهید. به نیازمند تا دعاکند باب نجات و سلامت بازبشه ان شاء الله .
قبل از اینکه بیماری دامنمان را بگیرد با دستگیری از نیازمندان دل خدا را نرم کنیم و به رحم بیاریم خدا سریع الرضاست و خیر الراحمینه خدا را و خلق نیازمندش را یاری کنیم تا او هم یاری کنه همه را
وقتی در کمال غرور و تکبر ا ز دستگیری از افتادگان نیازمند سر باز می زنی توقع نداشته باش هزاردوره ختم و نذرو نیازهات هم جوابی بده : خدا یادم کن تا یادت کنم یاری کن تا یاری کنم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | فیلم کامل روضه‌خوانی حاج مرتضی طاهری در اولین شب مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) در حسینیه امام خمینی(ره). ۱۴۰۰/۰۵/۲۴ 📥 دریافت نسخه با کیفیت از آپارات: https://www.aparat.com/v/bxeOl 🚩 صفحه ویژه مراسم‌های حسینیه امام خمینی 💻 @hoseinie_emamkhomeini
🏴 | اوج مصیبت در کربلا شهادت طفل شش ماهه است ‌‌ ▪️رهبر انقلاب: به نظر من اوج مصیبت در کربلا، شهادت علی اصغر علیه السلام و این طفل شش ماهه در آغوش پدر است. معمولاً از روز هفتم محرّم تشنگی اصحاب سیّدالشّهدا علیه السلام و خاندان پیغمبر را مطرح میکنند اما عطش آدم بزرگ با عطش بچّه‌ی کوچک، آن هم بچّه‌ی شیرخوار، قابل مقایسه نیست. من وقتی در ذهن خودم ترسیم میکنم آن حالتی را که در خیمه‌های حسین بن علی علیه السلام در حدود عصر عاشورا بود، که این بچّه‌ی شش ماهه به شهادت رسید؛ آن هیجان را، آن نگرانی را، آن ناراحتی را که به خاطر عطش این بچّه پیش آمده بود، واقعاً برایم قابل تحمّل نیست و طاقت نمی‌آورم. 📥 مجموعه روایت کربلا
بسم ‌الله الرحمن الرحیم دق ام دادند جانم را گرفتند همه تاب و توانم را گرفتند جوانی داشتم خوش قدّ و بالا فلک دیدی جوانم را گرفتند ؟ فلک دیدی چه خاکی بر سرم شد علی اکبر ؛ علیِ اصغرم شد برایش کوچه واکردند ای وای چقدر اکبر شبیه مادرم شد به چشم خود خزانش را نبیند غم آرام جانش را نبیند دعا کردم سر نعش جوانم کسی داغ جوانش را نبیند مبادا گلشنی پژمرده باشد که بی گل باغبان افسرده باشد کسی میفهمد از حال دل من که در غربت جوانش مرده باشد " گلی که خود بدادم پیچ و تابش به اشک دیدگانم دادم آبش در این گلشن خدایا کی روا بود گل از من دیگری گیرد گلابش " زمین خوردی خزانی شد بهارت نزارم میکند حال نزارت ندارد قوتی پاهایم اما می آیم با سر زانو کنارت امان از ضربه با شدت علی جان تو را کشتند با سرعت علی جان شبیه فاطمه مادربزرگت زمین خوردی تو با صورت علی جان ترک خورده شبیه من لبانت شبیه تکه چوبی شد زبانت رمق دیگر ندارد دست هایم بگیرد لخته خون را از دهانت همین حس و همین حال ات مرا کشت همین زخم پر و بالت مرا کشت نمانده جای سالم در سر تو همین لبهای پامالت مرا کشت چه آهنگین چه با آواز کشتند تو را یک عده تیر انداز کشتند اسیر لشگر جرّاحه بودی تو را با چندتا مقراض کشتند علی اکبرم ! دردت به جانم نبی دیگرم! دردت به جانم نکش پا بر زمین در پیش بابا عزیز پرپرم دردت به جانم " به هرجا بنگرم تنها تو بینم نشان از روی زیبای تو بینم به هر جا ردی از جسم تو پیداست به صحرا بنگرم صحرا تو بینم " بنازم لحن باباگفتنت را نکش از دست بابا دامنت را نشستم روی خاک و باتحیر تماشا میکنم جان کندنت را فراقت میکند پیرم همین جا به من باشد که میمیرم همین جا ندارم پای رفتن سوی خیمه کنار تو زمینگیرم همین جا نخواهد کرد داغ تو رهایم بلرزد مثل دستانم صدایم پس از وقتی که تابوت تنت شد گرفته بوی تو دیگر عبایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای سانسور در قسمت بیستم سریال گاندو چه بود؟ در تیزر رسمی منتشر شده سریال گاندو، جاسوس شارلوت در حال مشاجره با یکی از کارمندان سفارت انگلیس عبارت (حق توحش) را بکار میبرد، اما در قسمت بیستم سریال که دیشب پخش شد این عبارت از این سکانس حذف شده بود. ظاهرا طبق اسنادسازمان اطلاعات ، کارمندان سفارت انگلیس در ایران حق توحش دریافت میکنند.
تو را اینسو و آنسو باد دارد می‌بَرَد با خود عزیزِ من به تو مانندِ پَر بودن نمی‌آید برای اولین بار است می‌خندند بر بابا به من در پیشِ لشکر خون‌جگر بودن نمی‌آید مرا عباس آورد و مرا زینب به خیمه بُرد به بابایِ غریبت دردِسر بودن نمی‌آید بمان ای غیرتی اینجا که بر ناموسِ این خیمه میانِ قاتلانت در به در بودن نمی‌آید عصایم شانه‌ات بود و عصایم بر زمین اُفتاد به این دستِ شکسته بال و پَر بودن نمی‌آید خدایا زحمتِ من را چه بد پاشیده‌اند از هم به تو اصلا به زیر دشنه و تیغ و تبر بودن نمی‌آید تو را باید که از دستِ سپاهی جمع سازم آه زِمن دنبال تیغِ صد نفر بودن نمی‌آید حسن‌ لطفی ۴۰۰/۰۵/۲۵ 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا