eitaa logo
یادگاه (فصل آگاهی)
94 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
176 فایل
لینک ناشناس
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 نشان مظلومیت 🔶 السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ، الطِّفْلِ الرَّضِيعِ [وَ الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ، الْمُتَشَحِّطِ دَماً، الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّمَاءِ، الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِي حَجْرِ أَبِيهِ‏]، لَعَنَ اللَّهُ رَامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِيَّ وَ ذَوِيهِ. و قيل إنه لما قتل أصحاب الحسين ع و أقاربه و بقي فريدا ليس معه إلا ابنه علي زين العابدين ع و ابن آخر في الرضاع اسمه عبد الله فتقدم الحسين ع إلى باب الخيمة فقال‏ ناولوني ذلك الطفل حتى أودعه فناولوه الصبي جعل يقبله و هو يقول يا بني ويل لهؤلاء القوم إذا كان خصمهم محمد ص قيل فإذا بسهم قد أقبل حتى وقع في لبة الصبي فقتله فنزل الحسين ع عن فرسه و حفر للصبي بجفن سيفه و رمله بدمه و دفنه ثم وثب قائما و هو يقول‏... و نقل است كه وقتى أصحاب و تمام نزديكانش به رسيدند و جز پسرش علىّ زين العابدين عليه السّلام و فرزند شيرخواره به نام كس ديگرى نزد او باقى نمانده و تنها شد آن حضرت درب خيمه آمده و فرمود: اين طفل را به من دهيد تا با او وداع كنم! پس او را غرق بوسه ساخته در حالى كه مى‏فرمود: اى پسركم واى بر حال اين قوم وقتى محمّد صلّى اللَّه عليه و آله با آنان مخاصمه كند!. گويند: ناگهان تيرى بيامد و بر بالاى سينه آن طفل نشسته و او را كشت، پس امام عليه السّلام از اسب به زير آمده و با غلاف شمشير قبرى كند و او را به خون بياغشت و دفن كرد آنگاه برخاسته و اين اشعار را سرود: همه كافر شدند و در گذشته از ثواب خداوند؛ ربّ جنّ و انس چشم پوشيده بودند. در گذشته و فرزندش كه از طرف مادر و پدر كريم بود را به قتل رساند. همگى از ايشان به خشم آمده و گفتند: الحال بر حسين يورش برده خونش بريزيم. واى بر آن اراذل مردم كه همه را براى أهل دو حرم و گرد آوردند. سپس همه رهسپار شده و سفارش نمودند كه ما نياز به رضاى ملحدين داريم. در ريختن خون من براى كه از نسل كافران است از خدا نترسيدند. و با لشكرى انبوه مرا آماج تيرهاى خود ساختند. و اين بخاطر مسأله‏اى از قبل نبود جز مباهات من بنور دو ستاره قطبى: يكى به علىّ خير و نيكو پس از نبىّ و پيامبرى كه پدر و مادرش از قريش بودند. پدر و مادر من برگزيده خداوند بودند و من فرزند دو برگزيده‏ام. نقره‏اى كه از طلا خالص شده، و من نقره‏اى هستم كه فرزند دو طلا مى‏باشم. چه كسى پدر بزرگ يا پدرى همچو من دارد كه من فرزند آن دو پيشوايم. زهراء مادرم است و پدرم در هم كوبنده كفر در كارزار و است. ريسمان دين، علىّ مرتضى است، او لشكر را فرارى داده و بر دو قبله نماز خوانده. و او در روز احد يورش و حمله‏اى برد كه با قبض دو لشكر حقد و كينه را التيام داد. سپس در كارزار احزاب و فتح مكّه موجب مرگ لشكريان كافر بود. اين امّت بد در راه خدا مرتكب چه كارى در حقّ عترت رسول شدند. عترت نيكوى مصطفى و نسل علىّ دلاور در روز كارزار سپاه. علىّ زمانى كه جوانى تازه بالغ بود بپرستش خدا پرداخت و قريش بت مى‏پرستيد. از ابتدا به بتها كينه مى‏ورزيد و لحظه‏اى با قريش آنها را سجده نكرد. دلاورانشان را در كارزار بدر و تبوك و حنين با شمشير خود آشنا ساخت. 📚 الإحتجاج (طبرسي) ج۲ ص۳۰۱ 🔹الهی بدم المظلوم بکربلا عجل لولیک المظلوم الفرج
عید ، عید سیاسی است ؛ دین اسلام دین سیاسی است ؛ برای برقراری یک حکومت کاملا برمبنای عدالت ، به عنوان آخرین راهکار نجات بشر و بشریت ، بر حضرت نازل شد ، ایشان سالها موفق به تشکیل پایگاه اجتماعی و حکومتی شدند ، منتهی وجه تمایز بین حکومت ایشان با حکومت کردن افراد غیر، در سلطه جویی و منفعت طلبی و دنیازدگی و خونریزی بر اساس اراده معطوف به قدرت و برتری جویی غیر ایشان بود. تمام معیارهای شایستگان حکومت را یا اصلاح کردند و یا شاخص های نو معرفی کردند. اینها و همه اتفاقات تاریخ حیات النبی ، مقدمه ای بر اتمام حجت های خداوند بر بشریت بود، تا روز معروف به غدیر ، روزی که دروازه ی برکات بر اهل زمین بازشد . مسیر درست زندگی نشان داده شد . مثال : دوره تحصیلات عالیه و دانشگاهی را تصورکنید، چهار تا هشت سال درس و بحث و تحقیق و جدل و شب نخوابیدن ها و... ایست برای ورود دانشجو به جایگاه برتر و جایگاه استادی و دکتری و دانشمندشدن . ازبین تمام پیروان حضرت محمد (شاگردان مکتب اسلام) ، نمره ی عالی را آورد . حقش بود . خیلی تلاش کرد و زحمات فراوان کشید و رنجهای بسیاری را تحمل کرد . نه بخاطر جایگاه استادی در دانشگاه اسلام ، یا بخاطر جایگاه امامت و ولایت بر امت اسلام . اولین مسلمان بود . اولین ایمان آورنده و باورکننده ی نبوت حضرت محمد بود. اولین کسی بود که در امتحانات سخت مثل ازجان خود گذشتن ها یا فداکاری ها یا بذل مال و جان ، بدون تردید و بدون درنگ ، با بهترین نمرات این امتحانات را پشت سر گذاشت. این را من در شان حضرت علی نمی دانم که بعضیها بدون اشاره به زحمات و تلاش هایی که انجام داد و آن همه جانفشانیها و ... که انجام داده ، میگویند " علی را خدا از اول خلقت بعنوان ولی الله انتخاب کرده بوده ، " و این حرفها را رواج می دهند . بزرگی و مرتبه ی انسانی و آسمانی حضرت علی ، بدون اسباب و مقدمات به او اعطا نشده . من اینطور گمان و فکر می کنم . الله اعلم حیث یجعل رسالته . بنابراین روز غدیر سیاسی ترین روز در طول تاریخ مکاتب است . کدام دین و مکتب ، غدیر دارد؟جشن سیاسی دارد؟ سیاست است که امور معیشت و فرهنگ و اجتماع و همه امورات زندگی اجتماعی و فردی بشر را هدایت میکند. سیاسی نبودن یعنی انکار غدیر . من همینقدر درک کردم که به امورات سیاسی نباید باشم . بی تفاوت به نحوه اجرای سیاست ها نباید باشم . چون همین بی تفاوتی و گوش به دهان نسناس های شیاد و عیاش بودن ، حق علی را از او گرفت . حقی که خدا هم تاییدش کرد که حق با علیست . آنقدر علی ، رفتار و گفتارش منطبق بر حق و حقایق الهی بود که ذوب در حق شد . جدا کردن علی و حق از یکدیگر ممکن شدنی نیست یا خیلی سخت بشود چنین کاری انجام بشود. فرض کنید در یک رشته ی تحصیلی دنبال جمع آوری منابع و مراجع باشید تا بتوانید بر مبنای علم آن منابع و مراجع ، کتاب هایی را مکتوب کنید و یک رشته تحصیلی را از نظر منابع و مراجع علمی برای رتبه بندی و تعیین سطح و نمره دهی و اعطای مدرک به دانشجویان آن رشته ، راه اندازی کنید. می روید سراغ فلان فرد که زبانزد ست . بر مبنای رفتار و گفتار او ، کتب رشته تحصیلی را مکتوب میکنید . آن کتاب ها میشوند مرجع و منبع و رفرنس برای آن رشته تحصیلی. هر حرفی بزند و هر اقدامی انجام بدهد ، آن حرف و آن اقدام ، ذات آن علم را تشکیل می دهد و کاملا علمی میشود. دیگر آن رشته تحصیلی را با آن فرد می سنجند . بعضی وقت ها شاید نام پدر را شنیده اید که برای بعضی رشته های دانشگاهی بکار می برند. شاید علی این است .