eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
412 دنبال‌کننده
24.8هزار عکس
8.7هزار ویدیو
49 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
در اولین روز ماه رجب عقد کردیم و صادق که روزه هم بود... در هنگام خواندن خبطه عقد چندین بار در گوش من زمزمه کرد که «آرزوی من را فراموش نکنید و دعا کنید» اولین مکانی که بعد از عقد رفتیم گلزار شهـــــدا بود.... وقتی که در گلزار شهدا با هم قدم می زدیم فقط در ذهنم با خود کلنجار می رفتم که می شود انسان کسی را که دوست دارد برایش یک چنین دعایی بکند که با شهادت از کنارش برود؟؟؟ با خود گفتم اگر در بین این شهـــــدا شهیدی را هم نام آقا صـــــادق ببینم این دعا را خواهم کرد... دقیقا همان لحظه ای که به این مسئله فکر می کردم مزار شهید صـــــادق جنگی را دیدم...  در آن لحظه حال عجیبی پیدا کردم اما بعداز آن به این دعا مصمم شدم.... همسر شهید صادق عدالت اکبری 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
🌸همسر شهید ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﻏﻮﺍﺹ ﮐﻪ ﻭﯼ ﺳﺎﻋﺖﻫﺎ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ : ﺍﻭﻝ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﻏﻮﺍﺹ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻧﯿﺰ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﺳﯿﺪ . ﻭﯼ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺎ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺩﺷﻤﻦ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﻮﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﮐﺮﺩ ﺍﮔﺮ ﺩﯾﺪﯼ ﺳﺮ ﺑﺮ ﺗﻦ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ، ﮔﻠﻮﮔﺎﻫﻢ ﺭﺍ ﺑﺒﻮﺱ ﻭ ﺑﮕﻮ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﭙﺬﯾﺮ... شهید مسلم خیزاب 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
كلاس هشتم بود. سال چهل و هشت، چهل و نه. فاميل دورشان با چند تا بچه ي قد و نيم قد از عراق آواره شده بود. هيچي نداشتند؛ نه جايي، نه پولي هفت هشت ماه پا پی صندوق دار مسجد لرزاده شده بود. مي گفت« بابا يه وام بدين به اين بنده خدا هيچي نداره . لا اقل يه سرپناهي پيدا كنه گناه داره.» حاجي هم مي گفت « پسرجون! وام ميخوايي، بايد يه مقدار پول بذاري صندوق. همين.» آن قدر گفت تا فاميل پول گذاشتند صندوق. همه را بدهكار كرد تا يكي خانه دار شد. شهید حسن باقری فرمانده نابغه جنگ 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صل الله علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی ادرکنی 💕،التماس دعای فرج
🕗 ✋ روشنای پر فروغ گنبد و گلدسته‌ات چشمه‌ی خورشید را در اصل معنا می‌کند ✨ 🍃اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🍃 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🦋 🦋 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم صلوات 🌷🍃 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
مداحی آنلاین - شب یلدا - رمضانی.mp3
4.68M
مهدی جان ... طولانی‌ترین شب سال اومد و نیومدی😔 🎤 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
نیت زیارت حضرتش هرصبح میخوانیم صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
ای وارث ذولفقار مولا برگرد ای نور دو چشم آل طاها، برگرد ماشعله به شعله سوختیم از غم یاس ای منتقم حضرت زهرا، برگرد... مادر جان! یاریمان نما که ما نیز مدافع حریم امام زمانمان باشیم سلام پدر مهربان ما صبحت بخیر 🖤 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
رفتم که از پا کِشَم زِ چشمم دور شد یک لحظه من شدم راهم دور شد . . .😔 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
🦋غم به دنبال از دست دادن چیزی یا تصور از دست دادنش تولید می‌شود، مومنان حقیقی آنانند که چنان به خدا تکیه داده و آرام شده اند که ترس از دست دادن هیچ چیز را جز خدا ندارند. 🌷سلام صبح اولین روز زمستونیتون بخیر🌷 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_722579792.mp3
2.69M
▪️روضۀ حضرت زهرا (س) از "شهید تورجی زاده" 🌹روضه را به درخواست "شهید حاج حسین خرازی" از پشت بیسیم خواند و بعد در كل بيسیم ها پخش شد 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ 🎥ایستاده رفتیم کانال کمیل چهار دست‌وپا از روی پیکر رفقامون برگشتیم ... 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
✨﷽✨ 🌹شهید ابراهیم هادی🌹 ✅خواب حضرت زهرا س 👈پائيز سال شصت و يك بار ديگر به همراه ابراهيم عازم مناطق عملياتي شديم. اين‌بار نَقل همه مجالس توسل‌های ابراهيم به حضرت زهرا (س) بود، هر جا مي‌رفتيم حرف از ابراهيم بود. خيلي از بچه‌ها داستان‌ها و حماسه‌آفريني‌هاي اون رو توي عمليات‌ها تعريف مي‌كردن كه همه اونها با توسل به حضرت صديقه طاهره(س) انجام شده بود. به منطقه سوماركه رفتيم و به هر سنگري که سر مي‌زديم از ابراهيم مي‌خواستن كه براي اونها مداحي كنه و از حضرت زهرا (س) بخوانه. شب در جمع بچه‌هاي يكي ازگردان‌ها شروع به مداحي كرد صداي ابراهيم به خاطر خستگي و طولاني شدن مجالس گرفته بود. بعد از تمام شدن مراسم يكي دو نفر از رفقا با ابراهيم شوخي مي‌كردن و صداش رو تقليد مي‌كردن وچيزهائي مي‌گفتن كه خيلي ناراحت شد. ابراهيم عصباني شد و مي‌گفت:"من مهم نيستم، اينا مجلس حضرت رو شوخي گرفتن. براي همين ديگه مداحي نمي‌كنم". هر چه مي‌گفتم:  "آقا ابرام، حرف بچه‌ها رو به دل نگير، تو كار خودت رو بكن"، بي‌فايده بود آخر شب هم كه برگشتيم مقر، قسم خورد كه :"ديگه مداحي نمي‌كنم". ساعت حدود يك نيمه شب بود كه خسته و كوفته خوابيدم. قبل از اذان صبح متوجه شدم كه كسي دستم را تكان مي‌دهد. چشمانم را به سختي باز كردم. چهره نوراني ابراهيم بالاي سرم بود. من رو صدا زد و گفت: "پاشو الان موقع اذانه" من هم بلند شدم. با خودم گفتم: "اين بابا انگار نمي‌دونه خستگي يعني چي؟" البته مي‌دونستم كه او هر ساعتي هم بخوابه ،قبل از اذان بيداره و مشغول نماز مي‌شه. ابراهيم بچه‌هاي ديگه رو هم صدا زد و بعد هم اذان گفت و نماز جماعت صبح رو به راه انداخت. بعد از نماز و تسبيحات، ابراهيم شروع به خواندن دعا کرد و بعد هم مداحي حضرت زهرا(س). اشعار زيباي ابراهيم اشك چشمان همه بچه‌ها را جاري كرد. من هم كه ديشب قسم خوردن ابراهيم رو ديده بودم از همه بيشتر تعجب ‌كردم، ولي چيزي نگفتم.  بعد از خوردن صبحانه به همراه بچه‌ها به سمت سومار برگشتيم. بین راه دائم در فكر كارهاي عيجب ابراهيم بودم. يكدفعه نگاه معني‌داري به من كرد و گفت: "مي‌خواي بپرسي با اينكه قسم خوردم، چرا روضه خوندم؟" گفتم: "خوب آره، شما ديشب قسم خوردي كه..." پريد تو حرفم و گفت: "چيزي كه بهت مي‌گم تا زنده‌ام جايي نقل نكن". بعد ادامه داد:"ديشب خواب به  چشمم نمي‌اومد ولی نيمه‌هاي شب كمي خوابم برد، يكدفعه ديدم وجود مطهرحضرت صديقه طاهره(س) تشريف آوردند و گفتند: "نگو نمي‌خوانم، ما تو را دوست داريم. هر كس گفت بخوان تو هم بخوان" ديگه گريه امان صحبت كردن بهش نمي‌داد. ابراهيم بعد از آن به مداحي كردن ادامه داد.            منبع سلام بر ابراهیم ص ۱۸۸_۱۸۹ 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهداى شب یلدا "شهداى خان طومان" بچه های عزیز شهدا یلدای شما هم مبارک هرچه امنیت وآرامش داریم مدیون پدران شما هستیم التماس دعا 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 بستنی‌ای که آب شد ولی دل بچه‌های تو کوچه رو آب نکرد 🌹 ✅یک کاربر فضای مجازی در توییتر نوشت: ‏مادرش از بقالی برای پسرش بستنی خرید، اونم بستنی رو تو آستینش قایم کرد ولی وقتی رسید خونه، بستنیش آب شده بود شهید غلامعلی پیچک به مامانش میگه که بستنیم آب شد ولی دل بچه های توکوچه آب نشد 🔹یادمون باشه تو این شرایط بداقتصادی عکسهای آنچنانی ‎یلدا رو استوری نکنیم تاشاید فقیری آهی بکشه. 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
🌺 : آن شهیدی که شب ۱۱ ماه رمضان حضرت صاحب را دید به ما میگوید: اگر ذره ای از ولایت فاصله بگیریم، شکستمان نه... نابودیمان حتمی است... 🔹 به نقل از پدر شهید مدافع حرم اسماعیل خانزاده در دیدار با حضرت آقا (مدظله) 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
🌿🥀 🍎 در کارش خیلی جدی بود اما غیر از آن با همکاران و سربازان  و در خانه خیلی اهل شوخی کردن بود. آن قدر برخوردش خوب بود که در مهمانی های فامیلی اگر کاری برایش پیش می آمد و نمی توانست شرکت کند همه سراغش را می گرفتند و می گفتند: چون . 🍎وقتی شهید خانزاده بود همه می خندیدند. یادم هست شش ماه قبل از شهادتش منزل یکی از دوستانمان که همکار شوهرم هم بود مهمان بودیم. به آنها با شوخی و خنده سفارش می کرد که بعد از شهادتش چه بکنند. 🍎از بس شوخی می کرد دوستانش می گفتند تو جدی باشد ما هر کاری بخواهیم می کنیم. می گفت بیایید همه تان با من عکس بیندازید، بعد از شهادتم خواستید بنر بزنید یا در پروفایل  هایتان عکس مشترک با من بگذارید و به همه بگویید با اسماعیل عکس دارم، داشته باشید.  🍎جالب است وقتی تابوت اسماعیل را آوردند خانه، پرچم روی تابوت برعکس زده شده بود و همین موجب خنده دیگران شد. 🍎 دوستانش می گفتند: اسماعیل تا اینجا هم با ما شوخی می کنی و می خواهی ما را بخندانی.  🍎همسر شهید:  از ابتدای ازدواجمان تنها حرفی که از آرزوهایش می زد در مورد شهادت بود. در مورد شهید شدنش مطمئن حرف می زد و می گفت: من به حالت عادی نمی میرم، مرگ طبیعی ندارم. یکبار اعتراض کردم چرا اینقدر حرف از شهادت می زنی؟ گفت: اعتراض نکن. دوست دارم شهید شوم اما نه به این زودی، حالا فعلا باشم اما تو دعا کن عاقبت من شهادت باشد. هر روز از سر کار می آمد تنها کاری که انجام می داد این بود که فیلم شهدا را می دید یا مداحی می گذاشت. رفتارش طوری شده بود که من هم دیگر مطمئن بودم شهید می شود. 
بندی از وصیت نامه.. 🥀🌱 بنام یکتا معبودی که زنده به عشق او هستم و پیوسته از او خواستارم که عشق و محبت خویش را در دلم جای دهد و توفیق دل بریدن از همه چیز و همه کس را به من عطا نماید تا بتوانم در راه رضای او گام بردارم و در راه رضای او به شهادت برسم..... 🥀🌱 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
ای شهیدان مدیون شماست هرچه ما داریم از شماست ای ها و ای ها دیدگانم غرق در ، ایثار شماست . . 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
-! گرچه‌این‌شهر‌شلوغ‌است ولی‌باورکن آنچنان‌جای‌توخالیست‌صدا‌میپیچد 💔 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran