eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
412 دنبال‌کننده
24.8هزار عکس
8.7هزار ویدیو
49 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ 📝 پیامبر اکرم صلےالله علیه و آله در شأن أمیرالمؤمنین علیه السلام فرمود : " و خداوند او را و و و من قرار داد . او از است و من از . محبت او و بغض او است ". @yadyaaran
✨ وضع زندگي‌شان خوب بود. پدرش پول تو جيبي خوبي بهش مي‌داد، اما هميشه جيبش خالي بود. وقتي شهيد شد كساني سرمزارش مي‌آمدن که کسی آنهارا نمي‌شناخت. آری پول توجيبي‌هاي علی اكبر، سفره ی خيلي‌ها بود.🌾 وقتی در رشته ی پزشکی قبول شد و اقوام و آشنایان به او تبریک میگفتند برايش اهميتي نداشت. با تبسّم میگفت: هر وقت شدم تبريك بگوييد.🍃 مي‌گفتند: پسرجان تو دانشجو هستي، فردا پس‌فردا مي‌شوي آقاي دكتر، به خودت برس. مي‌گفت: شخصيت انسان به اين چيزها نيست. با لباس هم مي‌شود رفت دانشگاه و درس خواند.🌼 با مي‌رفت سركلاس و بيشتر روزها مي‌گرفت... مي‌گفت: علم بدون فايده ندارد.🌺 در جبهه از خود گذشتگی و فدا کاریش زبانزد بود اگر پیکر شهیدی در کنارش میبود سوت خمپاره را كه مي‌شنيد، خيز مي‌رفت روي پیکر ، برای پیکر شهدا هم از خود گذشتگی میکرد...🦋 یک بار خيره شده بود به هلي‌كوپتر انگار اولين بار است كه مي‌بيند. گفت: اين آهن‌پاره ساخته دست انسان است و پرواز مي‌كند. انسان خودش اگر تا كجا مي‌رود؟🌱 هر بار وقت غذا بود خورده و نخورده بهانه مي‌آورد كه سير شدم و كنار مي‌كشيد. هركس با او مي‌شد كيف مي‌كرد.🌸 تنها جايي كه خودش را بر ديگران مقدم مي‌دانست، موقع بود. خودش جلو مي‌رفت و نيروها هم پشت سرش، در يكي از عمليات‌ها به خاطر فاصله كم دشمن، بچه‌ها غافلگير شده و بسياري از آن‌ها شهيد و مجروح شده بودند. روحيه بچه‌ها آسيب ديده بود. علی اكبر وضعيت را كه ديد پريد وسط عراقي‌ها و جنگ تن به تن راه انداخت. بچه‌ها هم پشت‌سرش شور گرفتند. بعد از آن، *چهل و هفت* روز در بيمارستان بستري بود.🌷 6⃣
•°•🌷🌷•°• او همه ی زندگی اش را به پای یک جانباز ریخت و با او ازدواج کرد وقتی علت این کار را از او سوال نمودند گفت: مگر دوست نداری که با یک گفتگو کنی⁉️ با یک شهید زندگی کنی⁉️ من در هر لحظه از زندگی با همسرم به سرزمین می روم، به دشت های سبز می روم، به انبوه کارزار می روم، به کوه های بلند می روم، به سرخی شفق می روم، به قله می روم.🍂 ما با هم از چشمه های وحدت می نوشیم ، من با او به می روم، من با او به نبرد اهریمن می روم..🌼 5⃣
🔴‏١-این عکس یکی ازدردناکترین ودر عین حال حماسی‌ترین لحظات فکه،ماجرای ‎ است که ٣٠٠نفرازنیروهایش درون یک کانال بمحاصرۀ ‎ هادر می‌آیندآنهاچندروزباتکیه بر ‎ خودبه مقاومت ادامه می‌دهندوبمرورهمگی توسط آتش دشمن ویاعطش مفرط به ‎ می‌ﺭﺳﻨﺪ،ساعات آخربیسیمچی گردان همت راخواست،حاجی پای بیسیم آمدصدای ضعیفی راازآن سوی خط شنیدکه میگوید: احمدرفت،حسین هم رفت،باطری بی‌سیم داردتمام می‌شود ‎ هاعنقریب می‌آیندتاماراخلاص کنند،من هم خداحافظی میکنم از قول مابه ‎ بگوییدهمانطورکه فرمودید ‎ وار ‎ کردیم،ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ وﺗﺎﺁﺧﺮایستادیم
❣جلسه ما حقیقتا دو جلسه 15 دقیقه بود و هیچ بحث مفصلی انجام نگرفت و در این دو نوبت متوجه ، و ایشان شدم و از ظاهر مهربان محمود دریافتم که فردی  معتقد است. 🌸 👌ایشان اعتقاد عجیبی به "ولایت فقیه"  داشت  و در این مورد نیز از لحاظ فکری بسیار نزدیک هستیم و از اخلاقی در ایشان هیچ مورد منفی ندیدم. با توکل به ائمه⚘، نریمانی را انتخاب کردم و  در طول دوران زندگی به این انتخاب شدم و خدا را شکر می‌کنم که زندگی مرا با این مرد بزرگ قرار داد.🍃 ❣ آقا محمود در خواستگاری درباره کار خود صحبت کردند که تعداد و مدت زمان ماموریت‌های ایشان زیاد است و خارج از کشور باید بروند و در ادامه گفتند که خیلی زیاد می‌روم  و ممکن است روزی هم بر نگردم که ایشان منظورشان "شهادت"⚘ بود🕊 ❣ ولی کلمه را به زبان نیاوردند و در مورد کار خود صحبت‌های کردند و اینکه ممکن است این مسیر به ختم شود، که در جواب ایشان گفتم آسمانی شدن ویژه آقایان نیست و خانم‌ها نیز می‌توانند شوند و نریمانی سکوت کرد. 🌷
همسر بزرگوار شهید✨ من و مهدی با هم نسبت فامیلی داشتیم، اما آن چیزی که مرا جذب کرد، و خاصی بود که باعث شد پاسخم به خواستگاری‌اش مثبت باشد. 🌸 موقع خواستگاری میگفت : خیلی دوست دارم همسرم از سادات و یا فرزند شهید باشد. میگفت : میخواهم فردای قیامت به حضرت زهرا (سلام الله علیها) محرم باشم.❤️ 5⃣
✔️شرط رسیدن به مقام شــ🌷ـــــهادت و ...
از شهید مصطفی چگینی حدود ۱۰ روز قبل از شهادتش عکسی به یادگار مانده است. 🌸 در این عکس، شهید چگینی روی تخته‌ای نوشته بود: «هر کس مهر امام خمینی‌(ره) و مقام معظم رهبری در دل نداشته باشد مطمئن باشد اگر در زمان یکی از امامان معصوم هم باشد مهر آنها را در دل نخواهد داشت.»🌹 چند روز بعد، ۲۲ دی سال ۱۳۹۴ مصطفی چگینی در سوریه، خود را در عمل اثبات کرد و در راه دفاع از حرم به شهادت رسید••🕊 4⃣
شهدا عاشق اند معشوقشان خداست شاگردند معلمشان (ع)است معلم اند... درسشان است مسلح اند سلاحشان است مسافرند،مقصدشان لقاءالله است مستحکم اند،تکیه گاهشان است 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
قبل ازدواج...💍 هر خواستگاری کہ میومد،🚶💐 به دلم نمے‌نشست...😕 اعتقاد و همسر آیندم خیلی واسم مهم بود...👌 دلم میخواست ایمانش واقعی باشہ😇 نه بہ ظاهر و حرف..😏 میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله...🙃😌 شنیده بودم چله خیلی حاجت میده... این چله رو توصیه کرده بودن...✍ با صد لعـن و صد سلام...✋ کار سختی بود😁 اما ‌به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود... ارزششو داشت، واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم. ۴۰ روز به نیت همسر معتقد و با ایمان... ۴،۳روز بعد اتمام چله… خواب شهیدی رو دیدم... چهره‌ ش یادم نیست ولی یادمہ... لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود...💚 دیدم مَردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان📿 ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار... یه تسبیح سبز📿 رنگ داد دستم و گفت: "حاجت روا شدے..." به فاصله چند روز بعد اون خواب... امین اومد خواستگاریم...🙂 از اولین سفر که برگشت گفت: "زهرا جان…❤ واست یه هدیه مخصوص آوردم..." یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت: زهرا، این یه تسبیح مخصوصه💕 به همه جا تبرک شده و... با حس خاصی واست آوردمش...❤️😌 این تسبیحو به هیچ‌کس نده! تسبیحو بوسیدم و گفتم: خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره... بعد شهادتش…💔 خوابم برام مرور شد... تسبیحم سبز بود که یہ شهید بهم داده بود...
شهدا عاشق اند معشوقشان خداست شاگردند معلمشان (ع)است معلم اند... درسشان است مسلح اند سلاحشان است مسافرند،مقصدشان لقاءالله است مستحکم اند،تکیه گاهشان است 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✨بسم ربّ الحسین(ع)... 🍃عاشق که باشی، دلت که بی‌قرار وصال باشد، لایق که باشی، معراجت می‌شود زادگاهت. فقط کافیست درست عمل کنی، آنوقت شهادت خودش کوچه پس کوچه‌های شهر را به دنبالت می‌آید. در امن‌ترین جای جهان هم که باشی، تو را پیدا می‌کند و در آغوش میکشد. 🍃عشق عمیقش به تک دخترکش، نازگل، زبان‌زد خاص و عام بود. شاید به همین دلیل هم بود که بعد از رفتن ، دختر را مدتی افسرده کرد. عاشقانه ‌های یک دختر ۵ ساله چقدر شیرین می‌تواند باشد. مخصوصا آن‌هنگام که نام پدر را به زبان می‌آورَد. 🍃اما تا کی؟ تا کجا؟ تا چه حد؟ تا حدی که درخت این عشق، در برابر عشق قد علم نکند. 🍃به گفته همسرش یک‌سال پایانی عمرش دگرگون شده بود. و یقین، در چشم‌هایش موج می‌زدند و صبر دلش را چون کوه استوار کرده بود. از رشادت‌های همسران به همسرش می‌گفت، گویا می‌دانست به زودی قطار زندگی‌اش به ایستگاه شهادت می‌رسد. 🍃مرداد سال ۹۸، همراه دوستش در تعقیب و گریز ضد انقلاب بودند که ماشینشان به درّه‌ای سقوط کردو شهادت جواد دوستش را در آغوش گرفت🥀 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۴ فروردین ۱٣۶۰ 📅تاریخ شهادت : ٢٢ مرداد ۱٣٩٨ 📅تاریخ انتشار : ٢۲ مرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : شهرستان سرو آباد، اورامان 🥀مزار شهید : کردستان، شهرستان قروه، روستای قزلجه کند
پیکر مطهر سردار به میهن عزیزمان ایران بازگشت ◾️شهید ابوالفضل علیجانی هفته گذشته در سوریه به شهادت رسید. وی اهل محله احمدآباد شهر درچه و برادر شهید دفاع مقدس می باشد. ✍🏻 چه ها و ها جان دادند تا اسلام بماند، من و تو برای اسلام چه کرده ایم؟ در انتخاب بین و ، بی طرف نداریم... بی طرف ها همان انتخاب کننده های راه کفرند که خود، بیخبرند.... 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
🕊شهدا عاشق اند ❤️معشوقشان خداست 🌱شاگردند معلمشان علیه السلام است💚 🌿معلم اند... درسشان است🌷🕊️ 🍃مسلح اند سلاحشان است 🍃مسافرند،مقصدشان لقاءالله است 🍃مستحکم اند،تکیه گاهشان است 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 در سال 63 از طرف لشگر25 کربلا به پايگاه اعزام شديم لشگر 8 نجف اشرف چون قـرار بود بہ مقر منتقـل شويم حکـم را داشتيم و بر ما واجب نبود اما ڪسانے ڪہ در در پايگاه مےماندند مےبايست مےگرفتند از جملہ مسئولين ستاد و امام جماعت و مکبر كہ 13 ساله اے بود داشت. اهـواز بسيار گرم بود و حتے يڪ ساعت بدون نوشيـدن آب تحمل نبود. اواخر ڪه اهـواز برگشته بودم احساس ڪردم نصف گوشت اين آب شده است. در واقع از چهره اين (مکبر نماز خانه) متجلے بود و هر وقت ياد آن صحنه مےافتم و آن طاقت فرسا ، از خودم مےڪشم كہ چرا نمےتوانستيم بگيريم. راوی : شادی روح و 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
🌷 🌷 ڪدوممون حاضریم، با شڪم روی یڪ مین با حرارت ۱۶۰۰درجه سانتیگراد بخوابیم، پوست و شڪممون آب بشه، بخاطر اینڪه عملیات لو نره 🌹 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
💠 چگونه آماده شوم؟ امام على (ع) ـ در پاسخ به اين سؤال كه آماده شدن براى مرگ به چيست؟ ـ فرمود: ▫️به‌جاى‌آوردن واجبات و ▫️دورى كردن از حرام ها و ▫️داشتن خوى هاى نيك. با رعايت اين امور، ديگر آدمى را چه باك كه او به سراغ مرگ رود يا مرگ به سراغش آيد. سوگند به خدا، كه پسر ابى طالب را باكى نيست كه خود به سراغ مرگ رود يا مرگ به سراغ او آيد. منتخب میزان الحکمه-ح 5862 📙 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ تقوا هم یعنی رعایت همین سه اصل، اگر اینها را داری (یعنی واجبات و محرّمات ظاهری و باطنی را شناخته‌ای و مطابقشان عمل میکنی)، نترس و شکر کن که آماده‌ای...
♡کاش میشد صدات کنم توام منو صدا کنی؛ من رضا رضا کنم توام منو نگاه کنی میگویند برات کربلا میدهد؛ اصلا گویا صحن انقلابش و آن پنجره فولاد آغاز زندگی است و آن هنگام که زیرلب حاجاتت را زمزمه میکنی خود شاه خراسان دست هایت را به خدا میرساند... تو هم اینگونه بودی و آرزوی شهادت را دخیل بستی به پنجره فولاد رضا، اصلا تمامی ویژگی هایت را هم نیز به شاه خراسان اقتدا کرده بودی. ساده زیست بودن و دور بودن از تجملات. و هفته هایی که مزین به زیارت اقایت میشد. آنقدر الگوی خوبی بودی که فرزندانت قدم بر ردپای پوتین های خونی ات گذاشتند و راه تورا در پیش گرفتند. تویی که ماهر ترین تخریبچی بودی و اول از همه نفس خودت را تخریب کردی... به دل میدان نفس زدی و با زیرکی و مین های گناه را یک به یک خنثی کردی و با سلاح و اراده خود را به سمت خیمه صاحب الزمان(عج) روانه کردی... ✍️نویسنده : شهید مدافع حرم سالروزشهادت🌷 ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
🌷درست است که ما مهمات کم داریم و آن‌ها مهمات زیاد دارند ولی خدا از آن‌ها بالاتر است؛ مهمّات نیست که کار می‌ کند؛ بلکه و است که کار می‌ کند؛ خدا با ما هست و دست خدا بر سر ماست پس هیچ از دشمن نداشته باشید.🌷 ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج احمد برگرد ...😔 سکانسی ماندگار از فیلم سینمایی "ایستاده در غبار" با صدای ماندگار جاویدالاثر "حاج احمد متوسلیان"