eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
412 دنبال‌کننده
24.9هزار عکس
8.7هزار ویدیو
50 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۱ اردیبهشت سالروز شهادت اولین فرمانده تیپ ۲۱ امام‌رضا(؏) عملیات بیت المقدس(فتح خرمشهر ۱۳۶۱) 🌷شهیدی که هم‌رزمانش بخاطر نظم، تقوا و شجاعتش لقب «مصعب پیامبر» را به او دادند... اولین سردار خراسان شهید مهدی خادم الشریعه
محمّدمهدی خادم الشریعه فرزند محمّد صادق؛ اولین سردار خراسان بود که جمعه ۱ خرداد ۱۳۳۷ ه.ش. در شهرستان سرخس در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد؛ او دوران ابتدایی را در سرخس به پایان برد و جهت ادامه تحصیل به مشهد عزیمت کرد. مادر شهید درباره قبل از تولد او می‏ گوید: «به کربلا رفته بودیم. باردار بودم. در حرم امام حسین(علیه السلام) اوّلین تکان کودکم را احساس کردم و همسرم را از موضوع آگاه کردم؛ او زیر گنبد سیدالشهداء(علیه السلام) دست به دعا برداشت و از خدا خواست، فرزندمان را از موالیان ائمه قرار دهد.» پدر شهید می‏ گوید:« در روز سوم تولدش بیمار شد. از عوارض بیماریش عطش سیری ناپذیرش بود؛ هیچ چیز نمی ‏توانست تشنگی او را رفع کند. من با دیدن بی‏ قراری فرزندم، به یاد تشنگی شهدای کربلا افتادم و سخت گریه کردم؛ به فاصله کوتاهی پسرم شفا یافت و از آن رنج جانکاه نجات پیدا کرد.» برادرش می گوید :«محمّدمهدی هنوز شش سال بیشتر نداشت که به بیماری فلج اطفال دچار شد .در آن زمان هر کس به این بیماری دچار می شد یا به طور کلی فلج می شد یا پاهایش به شدّت معیوب می شد . بعد از بیماری محمّد مهدی ، +پدرم دائم به حرم می رفت و نذر و نیاز می کرد تا این که برادرم شفا گرفت و به طور کامل سلامتی اش را به دست آورد به طوری که همه از این موضوع شگفت زده شده شدند.» یک روز یکی از روحانیان برجسته ی مشهد به خانه ما آمد و به محض این که چشمش به محمّدمهدی افتاد روبه به پدرم گفت :« هوای این پسر را داشته باش که از بندگان خوب خداست ». 🇮🇷
🏴 پیاده روی در سیره 🌷انگار ناف مهدی را با کربلا بریده بودند. در طول زندگی ۳۲ ماهه مان، سه سفر اربعین رفت و دو بارش مرا هم با خودش برد. سفر اول خواهر و شوهر خواهرم هم همراه مان بودند.  پس از سلامی به حضرت علی (ع) در نجف، حرکت کردیم. شب اول تا دو نصف شب راه می رفتیم. سفر با او اصلا خستگی نداشت. وسط راه روضه هم می خواند همه را می گریاند. 🔹وسط راه بچه ای دو ساله را دیدیم که به زائرها آب می داد. با دیدنش گل از گل مهدی شکفته بود. رفت با او عکس گرفت. گفت: «انشاء الله خدا چنین بچه ای بهمان بدهد سال دیگر با او بیائیم اربعین». نزدیک کربلا از یکی از موکب ها جارو گرفت و شروع به کار شد. جارو می کرد و می گفت: «این ها خاک قدم های زائر های کربلاست. بردارید برای قبرهای تان». راوی: مریم عظیمی؛ همسربزرگوار شهید .... 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
پارجه لباس پلنگی خریده بود، به یک خياطها داد و گفت: يک دست لباس كُردي برايم بدوز، روز بعد لباس را تحويل گرفت و پوشيد، بسيار زيبا شده بود، از مقر گروه خارج شد، ساعتي بعد با لباس سربازي برگشت! پرسيدم: لباست كو!؟ گفت: يكي از بچه هاي كُرد از لباس من خوشش اومد من هم هديه دادم به او! ساعتش رو هم به یک شخص ديگر داده بود، آن شخص ساعت را پرسيده بود و ابراهيم ساعت را به او بخشيده بود! اين كارهاي ساده باعث شده بود بسياري از بچه ها مجذوب اخلاق ابراهيم شوند. هادی🌷 📚 کتاب "سلام بر ابراهیم .... 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
٧آذر سالروز شهادت دانشمند برجسته و ممتاز هسته ای ولایتمدار پرفسور شهید محسن فخری‌زاده گرامی باد. علو درجات این شهید والامقام نثار صلوات بر محمد و آل محمد وعجل فرجهم 🌹 .... 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌹🍃🌷🍃━━━┛