eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
394 دنبال‌کننده
29.3هزار عکس
11هزار ویدیو
63 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 بیاد امام ویژه ۲۵ بسیجی عباس محمدی(محمودآباد)(🩸 ۲۷ ۱۳۶۴ ) : . 📩 برادران و خواهران و اي مومنان! زمان هجرت فرا رسيده و ما مهاجران در حال هجرت هستيم، هجرتي كه آغازش زندگي نو و تولدي تازه است و پاياني ندارد، كه اين هجرت را خداوند منت نهاد و اين حقير را جزو مهاجران اين كاروان كه راهي كوي عشق است قرار داد و اين تنها آرزويم بود كه در راه دوست جان دهم و جان به جانان ببخشم تا نداي رهبر كبير انقلاب اسلامي را لبيك گويم تا به مولايم و سرورم و سالار شهيدان بگويم: حسين جان ما را ببخش كه در صحراي كربلا نبوديم و شما مجبور شديد علي اصغر را به ميدان بياوريد تا در راه حضرتت تقديم نمائي. .
48.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏷 و این همه زحمات بچه های گمنام لشکر ویژه ۲۵ کربلا را فقط خدا دید و خداااااااا.... . 🎥 سری پنجم کمتر دیده شده از و ویژه ۲۵ قبل از هشت ( 📆 ۱۳۶۴)
4 تاشون رفتند بهشت یکی موند با ۶ سال اسارت و ۷۰ درصد جانبازی ... رفیقان می‌روند نوبت به نوبت خوش آن روزی که نوبت بر من آید ‌. 📷 ویژه ۲۵ : ایستاده از به :🌷 سردار حسین املاکی ؛🌷 سردار ذبیح اله عالی ، 🌷آزاده و حاج علی فردوس _نشسته : 🌷سردار حاج حسین بصیر ؛ 🌷سردار آقابرارنژاد. .
🏷 . 🩸بیاد علی اکبر ( ) ، ۲۵ .(🌷 شهادت ۴ دی ۶۵ کربلای ۴) . ▫️در ۲۶ مهر ماه 1334 در روستای « ترا» از بخش لاريجان شهرستان آمل بدنیا اومد.: شبی خواب دیدم، فردی نورانی، قنداقه ای را به من هديه می دهد و می گوید: اين فرزند شماست، بايد نام او را "علی اكبر" بگذاريد، اين فرزند پاک است و در آينده دارای مقامی والا می شود. با ديدن اين خواب تا تولد علی اكبر، شبی را بدون وضو سر بر بالين نگذاشتم. . 🔖 : یه روز بهم گفت خواهر جان! همیشه قبر گمنام و بی شمع و چراغ حضرت فاطمه زهرا (س) در نظرم می آید؛ دوست دارم روزی بشود که من هم جسدی نداشته باشم و گمنام بمانم. اگرهم دارم، يک مشت خاک بیشتر برای شما سوغات نیايد.۳۱ سال مفقود بود و یک مشت خاک از برادرم برگشت. . 🔖 : شبی که علی اکبر شهید شد ، من تو بیمارستان بودم و پسرم اکبر بدنیا اومد.بعد از شهادت علی اکبر شبی اکبر خیلی گریه می کرد به همراه اکبر بقیه بچه ها هم گریه می کردند منم خیلی خسته شده بودم بچه را زدم گفتم: من که مردم، بابات هم که رفت تو چرا داری جون منو می گیری؟ خوابیدم. در عالم خواب دیدم علی اکبر به من می گه: من نرفتم، بلکه همیشه پیش شما هستم. دل بچه درد می کنه. پاشو یه نبات درست کن تا بچه بخوره. در همین حین احساس کردم بلند شدم و نبات درست کردم و دارم به بچه می دم ولی به خودم آمدم دیدم دارم به بچه شیر میدم لحظاتی نگذشت که بچه آروم شد.
🌙 . ▫️(اللَّهُمَّ لاتَخْذُلْنِي فِيْهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ، وَلا تَضْرِبْنِي بِسِياطِ نَقْمَتِكَ، وَزَحْزِحْنِيِ فِيْهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ، بِمَنِّكَ وَأَيادِيكَ يا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرَّاغِبِينَ.) «خدایا در این ماه به خاطر دست زدن به نافرمانیت خوارم مساز، و تازیانه‌های عذابت را بر من مزن، و از موجبات خشمت دورم بدار با منت و بخششت بر من ببخشای‌، ای نهایت آرزوی آرزومندان.» . 📷 قلی مرادی ، ( ۲۷ محمد رسول الله
17.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏷هفده ساله ش بود. متولد ۱۳۵۰ زیراب سوادکوه. داشت می‌رفت جبهه به مادرش گفت : مامان اگه جنازه م اومد نتونستین شناسایی م کنین ، این شلوار و ببین که پاره بود واسم دوختی ، از همین شلوار من و بشناس ، از پام درش نمیارم. ۲۴ فروردین ۱۳۶۷ تو فاو بشهادت رسید. شادی روحش صلوات.🇮🇷 . 🎥 مصاحبه با قربانعلی نوری(زیراب) از ویژه ۲۵ کربلا... ۲۴ ۱۳۶۷ ... .
🚩رهروان این راه نه پیر بودند نه سیر شده از دنیا تنها عاشق بودند ..! . 📷 سعید کاکویی ( ) و مجید بهاری( عباس‌آباد) از ویژه ۲۵ شادی روحشان .
🥞 فدای سفره های خالیتان... فدای صفا و صمیمتان ... فدای نون خشک در دستانتان... فدای اون هایی که سفره های رنگین و غذاهای خوش طعم دستان مادر و همسر را به این همه سادگی در جبهه‌ها ترجیح داده بودند‌. فدای بچه های جبهه.... . 📷 ۲۵ ( اگر این رو دارین برام ) .
🔖 یادی از حبیب‌بن مظاهر لشکر 25 ، «حاج فرضعلی احمدی» ؛پیرمرد که به مقام رسید... . ▪️نه بود ، نه نه دوره دیده ی دانشگاه های افسری ، بود و کشاورز متولد ۱۳۰۲ ....با شروع جنگ با عضویت ، از و ۷ فرزند خود دل می‌کند و راهی جبهه ها می‌شود...!!!تا زمان هجده مرتبه عازم جبهه ها شد و بیش از ۵۰ ماه در مناطق عملیاتی حضور داشت... حاج فرضعلی احمدی، پیرمردی بود، عارف. . ▪️همیشه یک همیشه تو کوله پشتی اش و یک خرج هایی هم همراهش بود. خیلی راحت، خار و خاشاک را جمع می کرد. می ریخت تو قوطی و خیلی سریع، حتی در خطوط عملیاتی، چای، دم می کرد.تنها کسی که تو مجوز علنی رو داشت حتی جلو فرمانده لشکر ، حاج فرضعلی بود.😊 . ▪️انسان عجیبی بود. با نماز شب هایش، با ناله و گریه هایش، رزمنده ها را به شدت منقلب می کرد. میگفت: حاجی اواخر جنگ، خیلی گریه می کرد، می گفت: «کمیل! همه رفتند و من پیر شدم، محاسنم سفید شد ولی هنوز نشدم.» شهادت حق حاج فرضعلی بود و بالاخره آن پیرمرد بی سواد ، که کلاس درسش، مکتب امام بود. از فارغ التحصیل بندگی شد و چه زیبا در تاریخ ۴ خرداد ۱۳۶۷ به ملکوت اعلی پر کشید.
✍سلام بر شهیدان بلندترین واژه‌های بی‌صدا... 🔹سلام بر شهیدان که واژه نشدند تا در کتاب‌ها بمانند روشنایی شدند تا در جان‌ها بدرخشند دل‌داده‌هایی که خاک را به آسمان بخشیدند و جان دادند تا ما جان بگیریم... 🔸سلام بر شهیدان که در قلب تاریخ ایستاده‌اند با نور و حقیقت...