eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
398 دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
9.6هزار ویدیو
54 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹طرح| رهبرمعظم انقلاب: چقدر سخت است که خانواده‌ای داشته باشد. ♦️خانواده‌ای که نمیداند جوانش زنده است یا نه، هر لحظه برایش مثل است 🗓روز تجلیل از اسرا ومفقودین
همیشه میگفت :خوشا به حال کسانی که مفقودالاثر و هستند هرشب جمعه ؛"سلام الله علیها" خودش به دیدن آن ها میرود ، بالای سرشان می نشیند ،خوشا به حالشان که خانم را می بینند آن وقت مادر جان توبروی بالای سر پسرت بهتر است یا خانم فاطمه زهرا "سلام الله علیها" میگفتم : خب معلومه حضرت فاطمه زهرا "سلام الله علیها" . میگفت :پس هیچ وقت فکر نکنی اگه من شدم چرا نیامدم ،اجازه بده بی بی دو عالم بیاید بالای سرم همیشه حواسش به رزمندگان گردان و حتی خانواده هایشان بود . گاهی وقتی از طرف لشکر هدیه ای به او میدادند آن را به خانواده یا شهدای گردان هدیه میکرد . یک بار که یک فرش به او هدیه داده بودند ،خبردار شد که یکی از بچه های صاحب فرزند شده و در خانه اش فرش ندارد آن فرش را به عنوان هدیه تولد به خانواده اش هدیه داد . با این که خودش به آن فرش احتیاج داشت . پاکش پس از شانزده سال گمنامی در سال ۸۱ کشف و در زادگاهش ، دفن شد . 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
بر ما غم زمانه ز هر سو که رو کند مائیم و روی دل به همه حال سوی دوست ما جز رضای دوست تمنا نمی‌کنیم چون آرزوی ماست همه آرزوی دوست 🔅 شهید محمود صانع تولد: ۱۳۴۴ شهادت :۱۳۶۲ محل تولد : اهواز محل شهادت : تنگه چذابه در عملیات منجر به شهادت : خیبر 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
✍هر چقدر تقلا مے ڪردیم، را نمے گفت. فقط وقتے با اصرارهاے ما مواجه مے شد مے گفت: …پیرمردے گندمگون و چهار شانه بود. یڪ بار ڪه براے رفته بودم قم،تو خیابان دیدمش. ڪنجڪاو شدم. ڪردم.رسیدم به یڪے از محله هاے فقیر نشین همین ڪه خواست در خانه را باز ڪند، من را دید. پرید.لبخندے زد و با محبت مرا به داخل تعارف ڪرد. به استقبال من آمد.پیرمرد گفت: همسرم است،تنها ڪه شد،حتے هم از جنازه اش نیامد. مادرش آنقدر ڪرد که شد. بعد هم به من گفت: برو نگذار تا ے پسرم زمین بماند. پیرمرد چند ماه بعد تو عملیات شد. وقتے برای بردن خبر پیرمرد،به همان محله رفتم اطلاعیه پیرزن،من را پشت در میخکوب ڪرد… #پ.ن: خدایاڪمڪ ڪن شـرمنـده ے شهـدا نشیم😔 شادےروح شهداصلوات 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
🍃 امیدوارم ڪه پیڪرم بازنگردد تا همچون فرزندان مادرم (سلام‌الله‌علیها) باشم ڪه از روی هزاران شهیدی ڪه بی‌هیچ تشییع جانشان را فدا ڪرده‌اند شرمنده نشوم جاویدالاثر 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran  
دانه‌های سفیدی روی بدن بود و من از بچه‌های معراج پرسیدم اینها چیست که گفتند چیزی روی بدن ریخته‌اند و همین باعث شده پوست روی بدن از بین برود. روی سنگ قبرشان هم نوشته شده پیکرشان سالمه 😭🍃⚘🍃 به روایت از یکی از آزادگان : 👇 یک هفته در استخبارات بودیم. آنجا به محل شکنجه معروفه ، شکنجه با کابل و برق و اتو و... . داخل یک پیت حلبی غذا می اوردند و برای رفع حاجت هم از همان پیت حلبی استفاده میکردند و بیماری اسرا هم اغلب از همین ظروف بود😔 در الرشید داخل اتاقهای سه در چهار 40 الی 50 نفر جا داده بودند بطوری که شبها برای استراحت 10 الی 20 نفر میخوابیدند و 20 نفر سرپا میایستادند تا آنها استراحت کنند. دوباره جاها عوض میشد.😔 چای را داخل یک دیگ کوچکی میریختند ، می اوردند داخل اتاقها. یک نفر که مسئول چای بود دیگ را جلوی دهان ما نگه میداشت و میگفت سهم هر کس دو قورت است یا دو قلوپ ، لیوان نبود. به این طریق چایی را میخوردیم😔 ما در لیست صلیب سرخ نبودیم. اصلا آنها نمیدانستند ما در این اردوگاه هستیم. نامه‌هایی را که مینوشتیم جوابی نداشت. از همان جا متوجه شدیم که هستیم و خانواده هایمان از ما اطلاع ندارند😔 👇👇 ┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
💢 . ▪️💢 غلامعلی نژاد اکبر ملقب به جواد. متولد سال ۱۳۴۰ روستای بیسه سر بابل. کودک آرام و گوشه گیری بود و عاشق فوتبال.از کودکی اهل نماز و تکبیر گوی مسجد محل بود.دیپلم فنی در رشته و برق را گرفت و با برق کاری ساختمان امرار معاش میکرد.با شروع جنگ عازم جبهه ها شد.سال ۱۳۶۰ پاسدار شد. . ▪️سال ۶۱ عملیات آزادسازی مجروح سختی شد‌‌.سال 1361 با خانم آمنه مرتضى زاده كه عضو سپاه پاسداران بود ازدواج كرد . مراسم در نهايت سادگى و با يك جلد كلام الله مجيد و با اقامه نماز جماعت در مقر پاسداران بابل برگزار شد .از سال ۶۲ تا ۶۵ فرمانده دسته ؛ گروهان ، معاون گردان و گردان بود. دوباره مجروح شد.آخرين بارى كه در تاريخ 14 بهمن 1365 به جبهه مى رفت مادرش او را از رفتن منع كرد. خطاب به وى گفت: « من نمى خواهم و آخرت مى خواهم، حتماً به جبهه مى روم و چند روز ديگر مى شوم و مفقودالاثر خواهم شد. . ▪️نژاداكبر در عمليات كربلاى 5 با سمت فرمانده الزمان شركت داشت و در طلوع فجر صبح روز 12 اسفند 1365 در منطقه شلمچه در اثر اصابت گلوله مستقيم به ناحيه سينه به رسيد و شد. از او دو فرزند، پسرى به نام كميل سه ساله و دخترى به نام فاطمه چند ماهه به يادگار مانده است. جنازه جواد نژاداكبر پس از سالها در عمليات جستجوى گروه تفحص در سال 1376 كشف و شناسايى شد و پس از انتقال به زادگاهش در گلزار شهداى روستاى بيشه سر بابل به خاك سپرده شد