eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
412 دنبال‌کننده
24.9هزار عکس
8.7هزار ویدیو
50 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃برای اولین بار در کوچه پس کوچه های خاطرات بیست سال پیش قدم برمیدارم. در پیچ و خم هفتاد و نه! 🍃 به دنبال نشانی میگردم و عاقبت به خانه اش میرسم. گویی زمان در آن متوقف شده و در و دیوار، بارِ خاطرات دوران را به دوش می‌کشند. 🍃من با این غریبه بودم! همه چیز در شنیده هایم خلاصه میشد. حالا به دنبال مقصدی مشخص، دست را گرفته و پا در این دوران گذاشته بودم تا اینبار دیده هایم را ثبت کنم📝 🍃مقصودم دیدن مردی بود به اسم فتح‌الله. بسته شده بود ولی او هنوز در آن سالها در و محکم ایستاده و حرف هایی داشت که برای منِ تشنه، به قطره آبی می‌مانست ولی برای خودش، هم درد بود و هم درمان! 🍃با به یاد آوردن آنها روح خسته اش درد میکشید ولی دل تنگش آرام می‌گرفت. نمیدانم عاقبت صندلی چرخداری که روزی همدم تنهایی‌اش بود او را خسته کرد یا همین خاطراتش عرصه را بر او تنگ کرد که طاقت نیاورد و از بند زمین رها شد. 🍃رهایی بی قید و شرط پس از چندین سال اسارت در چنگال دردی به اسم !🕊 🍃اسفند هفتاد و نه برای او زمستان نبود ، بهار بود. که بهایش سیزده‌سال همنشینی با بود💔 ✍نویسنده: 🕊به مناسب سالروز شهادت ✨🌙
🚨 احترام به والدین (بخش اول) 🔘 آقای غلام شاه پسندی محافظ رهبر معظم انقلاب: 💠 سال ۶۷ پدر آقای خامنه‌ای مرحوم شدند الان هم توی حرم امام رضا علیه السلام دفن اند... اگر جلسه ریاست جمهوری با یک رئیس جمهور خارجی هم بود وقتی پدر ایشان وارد می شدند ، ایشان می ایستادند و با سرعت به طرف پدرشان می دویدند و حتماً دست ایشان را . تا روزی که پدرشان مرحوم شد ، من یاد ندارم یک بار آقای خامنه‌ای به پدرشان برسند و دستشان را نبوسند ، این نبود که حالا چون رئیس جمهور است و برای خودش کسی است، نه...! دیدارشان با مادرشان چون بیشتر توی منزل بود ما کمتر دیدیم ولی پدرشان را با چشم خیلی دیدیم. پدرشان می خواست از فرودگاه بیاید به ما می‌گفت بروید آنجا پدرم را بیاورید ، هم ببرید ، پیاده نیاید که اذیت می شود. بهشان بگویید گفت: من مشکل دارم ، اگه من بیایم باید ۵۰ نفر با من همراه بیایند. من ... به ریاست جمهوری که می‌رسیدیم آقای خامنه ای دم در ورودی می آمدند توی ماشین و می‌نشستند و تا کنار در ساختمان همراهی می‌کردند. دم در ساختمان هیچ کدام از ما اجازه نداشتیم که حتی یک از پدرشان را بگیریم کمک کنیم. آقای خامنه‌ای خودشان پدرشان را می‌کردند تا از ماشین پیاده شود. 📚 ماه در آینه ، ص ۱۳۱