eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
398 دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
9.6هزار ویدیو
54 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌷🌷🌷🌷 🔰 فرمانده لشکر : ▪️میخواستم برم سرویس بهداشتی، وقتی رسیدم دیدم همه آفتابه ها خالی هستند، برای پر کردن آن ها باید چند کیلومتر تا هور میرفتیم... یک بسیجی آن طرف تر ایستاده بود، صدایش کردم و گفتم: برادر این آفتابه را برام آب پر میکنی... آفتابه را گرفت و رفت، وقتی آمد دیدم آبی که آورده تمیز نیست.. بهش گفتم: اگه ۱۰۰ متر آن طرف‌تر رفته بودی آب تمیز تر بود....آفتابه را گرفت و رفت و آب تمیز آورد. چند روز بعد قرار بود فرمانده لشکر برایمان حرف بزند؛ دیدم همان کسی که چند روز پیش برایم آب را آورده بود، فرمانده لشکر(شهید زین الدین) است...💔 📚 کتاب یادگاران/ ص ۷۷ شهید مهدی زین الدین فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) @yadyaaran
🌹 🌷 فرزند احمد، متولد سال ۴۵/۵/۵در روستای کلاریجان شهرستان سوادکوه ، استان مازندران دیده به جهان گشود. 🌹آقاموسی در خانواده ای مذهبی بزرگ شد و تا مقطع راهنمایی تحصیل کرد. در ادب و تواضع و اطاعت پذیری از والدین زبانزد بود. از دیگران دستگیری می کرد. 🌹 پس از پیروزی انقلاب بر اساس فرمان امام (ره) به عضویت بسیج درآمد. دفاع از اسلام را تکلیف خود می دانست. بخاطر همین در ۱۵ سالگی بعد از طی دوره ی آموزشی در پادگان گهرباران ساری رهسپار میادین نبرد شد. 🌹حضور در جبهه و مناطق عملیاتی، تحولی شگرف در موسی بوجود آورد. در ۱۲ فروردین ۶۴ پاسدار شد. مربی غواصی و دیده بانی واحد اطلاعات از خدمات ارزنده آقا موسی بود. 🌹 در تاریخ ۶۵/۱۰/۴ در عملیات کربلای ۴ در جزیره ام الرصاص به شهادت رسید💔🕊 🥀 پیکر مطهرش در گلزار شهدای پل سفید به خاک سپرده شد 😔💔 🍂‌ یا رب نرود ناله ز خاکستر عشاق... در خاک هم این سوختگان فاخته باشند...🕊 یادش گرامی و راهش پررهرو باد🌹 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
ساعت از حوالی نیمه شب گذشته که علی وارد روستایی حوالی ورامین میشود. در میزند. تا باز شدن در، دست به کار میشود و در صندوق عقب ماشینش را باز میکند. ، گوشت، مرغ و خلاصه همه ملزومات یک زندگی را پشت در میگذارد. در باز میشود و مردی جلوی در ظاهر میشود. از شرمندگی سرش را پایین می اندازد. چشم راستش نابیناست وپلکش بسته و چشم چپش هم در وسط پیشانیش است. این چهره مادرزادی، از همان کودکی او را از نعمت زندگی عادی محروم کرده بود در اوج فقر و نداری عزلت نشین شده بود. و چند ماهی هم میشد که از کار، بیکارش کرده بودند. اگر خدا علی را سرراهش قرار نداده بود.... سرش را بالا میگیرد و از ته دل برایش دعا میکند؛ جوون! الهےهر چی از خدامیخوای بهت بده. دست به خاکستر بزنی طلا بشه." و چقدر دعایش خالصانه بود. شهید علی امرایی 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
عباس جزء باتقواترین افراد در زمان کنونی بود و من همیشه در دعاهایم از خداوند برای او درجات عالیه مسئلت می کنم. بسیار به حال عباسم غبطه می خورم که چرا فرزند شهیدم را آنگونه که باید درک نکردم امیدوارم راهش همیشه توسط دوستان و نسل جوان ادامه پیدا کند. شهید عباس آسمیه 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
پیکر را که آوردند من نگران این بودم که پیکر بی‌سر باشد و  به یاد آن حرفی که گفته بود دعا کن من بی‌سر برگردم افتادم و به خودم می‌گفتم حتما الان بدون سر است وقتی صورتش را دیدم, خیالم راحت شد و در اولین جمله به او گفتم «محمدرضا چراباسر آمدی!» در صورتی که وقتی فرماندهان نحوه شهادت محمدرضا را توضیح دادند فهمیدیم که محمدرضا واقعا بی‌سر بوده و فقط یک لایه صورتش را آوردهو همانطوری که خودش می‌خواسته شهید_شد و فقط صورتش را برای ما آورده که با دیدن صورتش آرامش بگیریم. شهید محمدرضا دهقان امیری 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
🌹 🍃«حبيب» دفتر خاطرات آن ایام هم‌رزمش را اين‌‌گونه ورق ميزند: «او مدتی تك‌تيرانداز و فرمانده دسته بود. از طرفی، علاقه زيادی به حضور در واحد اطلاعات ـ عملیات داشت. تا اين‌كه با اصرار خودش و درخواست شهید «طوسی»، وارد اين واحد شد. اگرچه وقتی در ابتدا سردار طوسی، جثّه كوچك موسی را ديد، برايش سخت بود كه او را وارد بخش اطلاعات ـ عمليات بكند. اما بعد، با نگاهی به چهره موسی، گفت: آينده خوبی در واحد اطلاعات داری! سپس موسی از همان‌جا وارد اين واحد شد و كارش را به عنوان يك نيروی اطلاعاتی، در عمليات والفجر ۸ آغاز كرد. 🌹 تا جایی که شناسائی كار شناسایی او در آن عمليات، آن هم با سنّ كمش، زبانزد بود. در عمليات والفجر ۸  که با بچه‌های محور ۲، شب وداع برپا كرده بوديم، با اين شهید نیز، وداع عاشقانه‌ای داشتيم. او واقعاً گمنام ماند. 🌹 شهيد «مهدی نصيرايی» مداحی ميكرد و او گريه. محور ۲، محوراشك و ناله شده بود. وقتی موسی كنار شهيد طوسی می ايستاد و ميخواست از زير قرآن سردار «كميل» رد شود، شهيد طوسی با آن قامت بلندش، او را مانند پدر در آغوش ميگرفت و می بوسيد. ميگفت: امشب بايد دل حضرت زهرا(س) و پيامبر را شاد كنيم. كاش دوربينی بود و آن لحظات را ثبت ميكرد». 🥀 🌹🕊 🥀 ✨🌙
‌‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🦋 🦋 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم صلوات 🌷🍃 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تشکر ویژه مریلا زارعی از همسر شهید داریوش رضایی نژاد مریلا زارعی در نشست خبری فیلم هناس: 🔹 برایم باعث افتخار بود که وقتی اشک‌های خانم شهره پیرانی را دیدم همراه او اشک ریختم و خداروشکر کردم که ایشان از این فیلم رضایت داشتند. 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
خانم مریلا زارعی ثابت کرد میشه سلبریتی بود و خیلی زیبا و با وقار لباس پوشید :) 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
🌺تصویر کمتر دیده‌ شده از امام خامنه‌ای در جریان تظاهرات علیه رژیم پهلوی در مشهد 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran