⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘
#گروه_اشعار_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e
3.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 السلام علیک یا تالی کتاب الله و ترجمانه...
سلام بر تو ای مولایی که آیههای نور از لسان تو میتراود،
و تفسیر حقیقیاش از قلب نازنین تو جاری میشود.
#سلام_نامه
#زیارت_آل_یاسین
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شیر خدا مظهر داور علی
باب رجاء ساقی کوثر علی
بدر دجا شمس منور علی
یار وفادار پیمبر علی
همسر زهرای مطهر علی
فاتح دروزاۀ خیبر علی
مرشد عباس توانا علی
تاج سر حضرت عیسا علی
شمس رخش مطلع الانوار بود
مرد قوی پنجۀ پیکار بود
سینۀ او مخزن الاسرار بود
صاحب شمشیر شرر بار بود
گرچه برای همه دلدار بود
در نظر بی خردان خوار بود
کیست حیا کیست نجابت علی
جان علی کیست شرافت علی
مدح علی رشتۀ بی انتهاست
مرگ علی اول راه بقاست
خاک کف پای علی کیمیاست
هرکه به او گفت خدا در خطاست
نیست خدا لیک علی با خداست
خانۀ او مدرسه کربلاست
نام علی بر سرما افسر است
رهبر آزادۀ ما حیدر است
هرکه دلش زخم غم و ماتم است
قامت هرکس که ز محنت خم است
چارۀ او چشم پر از شبنم است
چشم پر از اشک دوای غم است
من چه کنم شادی و غم درهم است
اشک تو با لطف علی توام است
فاصله ای نیست زما تا علی
خیز و به فریاد بگو یا علی
یکشنبتون متبرک به حضرت علی علیه السلام
#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
3.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
″مسئول ما باید توالت بشوید تا آن
غروری که در درون او هست،بریزد.″
#شهید_محمدابراهیمهمت
#شهدای_ایران #ایران_قوی
#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
♨️ دوای درد من تویی!
🔸سید باقی بن عطوه حسنی میگوید:
پدرم زیدی مذهب بود و اطرافیان خود مخصوصاً فرزندانش را از تمایل به مذهب شیعه اثنی عشری باز میداشت، و به شیعیان میگفت:
«سالها است کلیههای من بیمار است و من از این درد رنج میبرم. اگر صاحب الامر شما مرا شفا دهد، من مذهب شما را قبول میکنم.»
🔸یک شب، همه دور هم جمع بودیم ناگاه صدای پدرمان را شنیدیم که ما را به کمک میطلبید. به سرعت نزد او رفتیم.
گفت:« صاحب الامرتان را دریابید که همین الآن از نزد من خارج شد.»
🔸ما به سرعت به جستجو پرداختیم، اما کسی را نیافتیم. وقتی بازگشتیم و ماجرا را پرسیدیم، گفت:
شخصی آمد پیش من و گفت: ای عطوه!
گفتم: تو کیستی؟
گفت: صاحب الامر و امام فرزندانت!
آن گاه دست مبارکش را به کلیههای من کشید و فشار داد و رفت. وقتی متوجه شدم، دیدم اثری از درد نمانده است!
بیماری پدرم از آن روز از بین رفت و او مانند آهو چابک و سرحال شد.
📚 کشف الغمة، ج ۳، ص ۳۰۰ و ۳۰۱،
فی معجزات الصاحب ۷؛
بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۶۵.
#امام_زمان
#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
🖤😭 تقدیم به مادرِ هستی
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
چشم خود را بست
...............................
چه داغی... آه! دختر چشم خود را بست
چه سنگین بود! حیدر چشم خود را بست
چه آمد بر سر مادر که در کوچه
برادر مثل خواهر چشم خود را بست
رها کردند سنگی را به دستِ ننگ
پر از خون شد کبوتر چشم خود را بست
صدا زد باردارم، دست بردارید!
چنان زد با لگد، در... چشم خود را بست
ملافه، پرچم سرخ شهادت شد
به جای فضه، بستر چشم خود را بست
حسن این آخری ها از شِفا می گفت
ولی افسوس، مادر چشم خود را بست
حسینِ مادری، در خواب آن شب دید
که در گودال، خنجر چشم خود را بست
ولی زینب نه تنها داغ مادر دید
که دید از روی نی، سر... چشم خود را بست
دهان کوفه و شام از عطش وا بود
ولی ابرِ سبکسر چشم خود را بست
شبی چشمان عباسش نجاتش داد
شبی با دستِ اکبر چشم خود را بست
رباب آمد که شیرش را دهد شیر و
به یاد آورد اصغر چشم خود را بست
چه کردند اسب ها با پیکر شاهش
که حتی کل لشکر چشم خود را بست
گرفته پهلویش را شاعر از این داغ
چه داغی... آه! دفتر چشم خود را بست
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج
آخ ماااااااااادر 😭😭😭
#اشعار_فاطمی
مشت آتش
....................
نور می بخشد جهانی را اگر زرتشتِ آتش
مادر ما را چرا آتش زده ست و کشته آتش!؟
مظهر غیرت، علی را دستْ بسته می کشاندند
جان به لب شد تا که بر چادر رسید انگشت آتش
مادری ققنوس وار آمد که ایمان ها نسوزد
موی او آتش گرفت از هجمه ی پُرپشت آتش
سیلی از دیوار و در را تاب آورد آه... اما
تا به خود آمد مدینه، شد کبود از مشت آتش
شعله شعله، مستیِ هیزم فروکش کرد و خوابید
گرم بود اما به جهل این جماعت، پشت آتش
در میان دست خود پروانه ای دارد شکسته
وا شود با ذوالفقارِ اشک اگر که مشت آتش
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج