باز هم دست گل جدید از طرف اصلاحات و ...
✍انگار قرار است اصلاحات تا پایان دوره ی چهار ساله و اتمامِ سال ۱۴۰۰ برای پرت کردن حواس مردم از کم کاری ها و بی مسئولیتی ها و گرانی ها هر چند مدت با یک موضوع جدید، سرگرمی جدیدی در رسانه ها و شبکه های اجتماعی تولید کنند تا سالهای باقیمانده بگذرد و حواس ها از فسادهای اقتصادی پرت شود ،هربار با یک روایت و خلاقیت جدید.
#حرف_حساب
🏴رسانه مرد
@yahtadoon
خطگیریِ همزمان اپوزیسیون داخلی و خبرنگار bbc در شایعه پراکنی در مورد دلار های زوار اربعین
احمق های عزیز به زائران #كربلا اسکناس نمیدن بلکه حواله ۴۰ دلاری از #سامانه_نیما با نرخ نیما بهشون میدن برای گرفتن ویزا ...اسکناسی درکار نیست که بتونن بفروشن. بیشرفا برای فریب افکار عمومی دروغ میگن اما یادشون رفته هر ساله بیست میلیون ایرانی این سفر تجربه میکنن
کافر همه را به کیش خود پندارد.
@yahtadoon
یهتدون
خطگیریِ همزمان اپوزیسیون داخلی و خبرنگار bbc در شایعه پراکنی در مورد دلار های زوار اربعین احمق های
به ساعت و تاریخ توییت دقت کنید!!! دقیقا در یک روز
اینقدر همزمان پرداختن به یک موضوع فقط نشان از سرخط مشترک این رسانه ها دارد ، محصول یک اتاق فکر
◾معاون استاندارایلام:جهت رونق به کسب اهالی ایلام ازبرپایی ایستگاه های صلواتی درایام #اربعین جلوگیری می شود!
😳😳😳مردک فکر کرده با این حقه ها میتونه اعتقاد مردم و بشوره بره از آزادی دم میزنن و در مقابل ضد آزادی عمل کرده اعتقادات مردم و کلک و دروغ به اسارت میگیرن
اگه حب حسینه که 1400 سال تو قلب مردم ایرانه که خود مردم ایلام با برپایی ایستگاه های صلواتی بیشتر از قبل تو دهن این فرد خواهند زد
@yahtadoon
🔹یادتونه توی فیزیک یه قانون داشتیم؛
"انرژی از بین نمیرود بلکه همواره از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشود"
🔸حالا باید گفت؛
"مدیران دولتی لیبرال عزل و برکنار نمیشوند
بلکه همواره از پستی به پست دیگر انتقال پیدا میکنند."
🔴انتصاب ولی الله سیف به مشاور اقتصادی دولت🔴
ایشون نباید الان در حال رسیدگی به اتهامات شون باشند؟؟!
#تنفس_مصنوعی
#اقتدار_قضایی
#اغتشاش_گرام
#تلگرام_رمز_فتنه_بهمن
@Yahtadoon
#یه_وجب_از_بهشت
#زنجبیل
حالا که از خواص فوق العاده ی زنجبیل باخبر شدی و گل زیباش رو هم دیدی اگه دوست یک گلدون گل زنجبیل تو خونه داشته باشی و از ریشه اش هم استفاده کنی در یهتدون نحوه ی پرورش زنجبیل و ببین 👇
@yahtadoon
#ی_وجب_از_بهشت
#برداشت_زنجبیل
پس از گذشت چند ماه و وقتی گیاه شما به خوبی رشد کرد با کنار زدن خاک می توانید ریزوم ها یا همان غده های جدید را مشاهده کنید.
در صورت تمایل می توانید آنها را خارج کرده و زنجبیل تازه و پر از خاصیت خود را به صورت دمنوش یا داخل آب میوه میل کنید. و یا در انواع خورشتها از خواص آن بهره ببرید .
ویا در صورت تمایل میتونید آنها رو دوباره بکارید برای برداشت بعدی .
به این راحتی شما میتوانید خودتان این گیاه معجزه آسا را بکارید و برداشت کنید این پروسه چند ماهی طول میکشد اما لذت بخش است . پس یادتان باشد که در کاشت و پرورش زنحبیل باید کمی صبر و حوصله هم چاشنی کارتان بکنید .
همچنین می توانید همین روش را در باغچه خانه هم پیاده کنید و از محصول خود لذت ببرید.
#تنفس_مصنوعی
#اقتدار_قضایی
#اغتشاش_گرام
#تلگرام_رمز_فتنه_بهمن
#نه_به_تلگرام
👈در یهتدون بخوانید 👉
@yahtadoon
http://eitaa.com/joinchat/904593409Cdf6cc11aa3
هدایت شده از یه استکان چای دبش
#یه_استکان_چای_دبش
#دوران
#قسمت_سیزدهم
....از تکانهای هواپیما بیدار می شوم.خلبان آمده تا حال من را بپرسد.دست هایم از بس در دستان امیر بوده عرق کرده..دریای ابری هنوز ادامه دارد..
کمربندم را باز می کنم و از روی صندلی بلند می شوم...
امیر با نگرانی می پرسد : کجا ؟؟ خلبان راه را باز می کند.می روم سمت کابین و روی صندلی کنار خلبان می نشینم .دریای ابری صاف و یک دست رو به رویم است...
به امیر می گویم بگذارد کمی آن جا بنشینم. خلبان با اشاره به او می گوید : مسئله ای نیست..و پدرانه نگاهش می کند..
من دستم را سر می دهم روی بدنه فلزی.
سرم را می چرخانم و بال ها را نگاه می کنم...
توی دلم می گویم : یا همین حالا بیا یا برای همیشه از قلبم برو..
کسی از پشت چشمهایم را می گیرد.با خستگی می گویم : امیر حالا وقت شوخی نیست ، برو.اما چشم هایم را رها نمی کند.می خواهم دست هایش را باز کنم که سری با ماسک و کلاه جلو می آید..
از پشت طلق شیشه ای کلاه ؛ چشم هایی که غریبه نیست ؛ نگاهم می کند..
این نمی تواند واقعی باشد.تو عباس منی که حالا نشسته ای و هواپیما را می بری...
چیزی که نمی دانم چیست ، راه گلویم را بسته..
نگاهت می کنم و صورتت پر از خنده می شود.این همه خنده را از کجا آوردی عباس !
دست کش هایت را در می آوری.دستم را می گیری.هنوز احساس غریبگی می کنم.
دستم را جلو می آورم.کلاه و ماسک را بر می دارم.تو همانی .گم شده ی منی. دست می کشم روی موهایت ؛ واقعیند.
تو این جایی..
سرت را فرو میکنی توی پشتی صندلی و خیره نگاهم می کنی.
بگو که خواب نیستم..بگو که این چشم های تو است که دارد من را نگاه می کند..
نگاه آرام تو خوابم می کند...
دستم را می گیری و می دویم روی ابرها..تو روی ابرها دراز می کشی و غلت می زنی تا آن ته و آن جا ، پشت مه آلودگی ابرها گم می شوی..
گلویم یکدفعه باز می شود و فریاد می کشم : عباس ، عباس نرو.من بی تو سقوط می کنم.و می روم پایین ، پایین تر...
امیر آشفته تکانم می دهد .روی گونه هایم جای کشیده های محکمش می سوزد..خلبان با نگرانی صدایم می کند..
امیر ماسک اکسیژم را می گذارد روی دهانم..
من نفس عمیق می کشم و با تو در ابرها می دوم...
از کتاب : دوران به روایت همسر شهید
به قلم : زهرا مشتاق
#تنفس_مصنوعی
#اقتدار_قضایی
#اغتشاش_گرام
#تلگرام_رمز_فتنه_بهمن
#نه_به_تلگرام
#یه_استکان_چای_دبش ☕️🌹
@yahtadoon
http://eitaa.com/joinchat/904593409Cdf6cc11aa3
هدایت شده از کانال روشنگری🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 #مداحی #بهنام_بانی
#خواننده #شیعه باس محرما برا #امام_حسین بخونه👌
#نوحه #عزاداری #سلبریتی #موسیقی #زیبا #محرم
👉 @roshangarii 🌹
#فتو_حدیث
#یک_برگ_از_معرفت
امام باقر علیه السلام میفرمایند؛
دورترین مردم از خداوند.... .
🔸تکبر به معنای خودرا بزرگ پنداشتن است.
تکبر انواع مختلفی دارد از جمله تکبر در برابر خدا ، پیامبران و ائمه و دیگر انسان ها.
🔹تکبرآقازاده ها مشکل جامعه کنونی ما ...
این آقا زاده ها از تکبر دربرابر انسانها به تکبر دربرابر خداوند دچار شده اند و در برابر انقلاب اسلامی قد علم کرده اند.
@Yahtadoon
هدایت شده از انرژی مثبت
میگویندسری راکه دردنمیکند
دستمال نمیبندند،❤ولی سر من
دردمیکند برای سربندی که
نام مقدس تو❤️
روی آن حک شده باشد
لبیک یا حسین(ع)❤
#کانالانرژیمثبتM
💎 @MOSBAT
توهین عضو اصلاحطلب شورای شهر نیشابور به عزاداران حسینی و احمق خواندن آنان
رضا مهرداد، سخنگوی شورای شهر نیشابور در نظری زیر پست اینستاگرامی به مناسبت محرم نوشت: " اگر حسین نبود. چطور اینگونه مردم را تحمیق میکردید؟"
یهتدون:از امام حسین و محرمش ناراحتی چون عزای حسین، همچنان بعد از گذشت قرنها جیره خوران سفره ی معاویه رو رسوا میکنه
@yahtadoon
یهتدون
تقابل حسینیان و یزیدیان بعد از 1400 سال همچنان ادامه دارد #یااباعبدالله_انی_سلم_لمن_سالمکم_و_حرب
🔴التهاب در نیشابور در پی اهانت یک عضو شورای شهر به ساحت اباعبدالله(ع)
🔺هیئات مذهبی شهرستان نیشابور در پی اهانت رضا مهراد که پیش از این سمت سخنگویی این شورا را نیز برعهده داشته با تجمع در مقابل ساختمان شورا خواستار برکناری وی هستند.
🔺همچنین خبر می رسد امام جمعه نیز خواستار تعلیق وی از سمت های اجرایی تا زمان رسیدگی به جرم است.
🔺شورای شهر نیز در بیانیهای رسمی، عنوان سخنگویی شورای شهر برای این فرد را مربوط به دوره یک ساله اول دانسته و عنوان کرده در سال دوم شورا این فرد عهدهدار سمت سخنگویی نیست.
@yahtadoon
⭕️ رونمایی از یک خیانتِ عجیب!
🔹 در نامهی جنبش عدالتخواه دانشجویی به سرپرست وزارت اقتصاد کشور در مورد لوایحِ مرتبط با FATF، از اتفاقی فاجعهبار که با اجرای استانداردهای FATF رخ داده، پرده برداشته شده است!
🔹 در بخشی از این نامه آمده: «طی اخبار واصله، واحد اطلاعات مالی ایران (FIU) در اقدامی عجیب و برطبق تعهدات ایران در FATF لیست صرافی هایی را که به نوعی تحریم ها را دور می زدند به واحد اطلاعات مالی طرف های خارجی ارائه داده اند که این امر منجر به شناسایی این صرافی ها و ایجاد بحران ارزی اخیر شده است.»
💥 در واقع با اجرای برخی استانداردهای FATF و راهاندازی واحد اطلاعات مالی ایران (FIU)، اطلاعات کلیه تراکنشهای کشور کاملا در اختیار طرف غربی است. کافی است کشوری مثل آمریکا یا اسرائیل اراده کند اطلاعات تراکنش ریالی رخ داده در فلان بانک ایرانی و طرفین و ذینفعان آن را بگیرد. مطابق ضوابط FATF، ایران موظف است، این اطلاعات حیاتی را در اختیار دشمن قرار بدهد.
💥 لازم به ذکر است، رئیس FATF که همزمان دستیار بخش تأمین مالی تروریسم خزانهداری آمریکا است، در جلسه استماع کنگره گفته است: برای مقابله با ایران، همکاری نزدیکی با اسرائیل و عربستان داریم!!
#پاسخگو_باشید
#شکنجه_اقتصادی
#تغییر_به_نفع_مردم
@yahtadoon
کلیپ آتش زدن کبوتر ها که مربوط به گذشته است ، نشر مجدد آن در این زمان نتیجه ای غیر از یک برنامه ی از پیش تعیین شده برای زدن محرم ، عزاداریهای محرم ، شیعه و اسلام در ذهن متواتر نمیکند . دلیل این مدعا خط گیری همزمان مهره های این جبهه از یک نقطه ی مشخص بدون روشنگری این اتفاق است
@yahtadoon
هدایت شده از یه استکان چای دبش
#یه_استکان_چای_دبش
#دوران
#قسمت_چهاردهم
.....این دومین و آخرین نامه ای است که بعد از بیست سال برایت می نویسم و تمام حرفم این است که به تو بگویم در این دنیای بزرگ هیچ زنی نیست که شوهرش را دوبار روی شانه هایش تشییع کرده باشد.
کاش بتوانی بفهمی عباس ، حمل تابوتی به سبکی پر ، چقدر سخت است..
من و امیر. این سنگینی را در سکوت با هم تقسیم کردیم ، بی آن که از قبل چیزی به هم گفته باشیم..
دالان دراز را با هم آمدیم تو .باید خیلی راه می رفتیم تا به معراج شهدا می رسیدیم..
احساس می کردم استخوانهایم دارند خورد می شوند..
امیر بیشتر می دوید تا یک راه رفتن معمولی..
انگار قرار بود خود تو را ببیند ؛ عباس زنده و سلامت را.انگار نه انگار تو بیست سال قبل رفته بودی و امیر آن وقت،هشت ماهش بود...
به حال خودم نیستم..گاهی به م تنه می زنند.دلم می خواهد امیر دست هایم را بگیرد ، هر دو دستم را و از بین این همه آدم عبور دهد.
می دانم پایان این قدم ها رسیدن به تو است..
من هنوز مبهوت دیدن توام..
ما نزدیکترین کسان مردی هستیم که به او می گویند قهرمان و این قهرمان مردی است که من سالهای درازی است که دوستش دارم..
حالا خوب می دانم سهم تمام لیلی ها بی مجنون ماندن است..
درست مثل پروانه که بعد از رفتن علی یاسینی فهمید دل من از نبودن تو چه سوخته است...
عباس ، من ؛بعد از این دالان دراز بی رحم که انگار هیچ وقت نمی خواهد تمام شود ، تو را می بینم..
دلم می خواهد موقع برداشتن سر تابوت هیچ کس اینجا نباشد.هیچ چشمی تو را نبیند.دلم می خواهد این آخربن دیدار ، فقط مال ما باشد ؛ من و امیر و تو...
این آخرین ملاقات را جز با خدا ، با هیچ کس دیگری نمی خواهم قسمت کنم...
پیش از آمدن، وقتی امیر رفت پشت تریبون ؛ تا درباره تو حرف بزند...نمی دانستم چه می خواهد بگوید..نمی دانستم کدام یک از این حرفهایی را که در تمام این سالها برایش تکرار کرده ام می گوید..
امیر با سری بالا گرفته و با غرور از تو حرف می زند...
می گوید : پدر من یک قهرمان بود.او زمانی تصمیم به عملیات شهادت طلبانه گرفت که با داشتن من و مادرم احساس خوشبختی می کرد.اما او به چیز بزرگتری فکر کرد....
.......امیر هنوز دارد حرف می زند و من دیگر چیزی نمی شنوم..فقط می خوام مراسم تمام شود.میخ های تابوت را در می آورم ، نایلون های کهنه را کنار بزنم و ببینم این جعبه ی جادویی از تو چه سوغاتی برایم آورده.
امیر دوزانو می شود و روی تابوت تو را می بوسد . تابوتی که رویش پرچم ایران کشیده اند .حالا در تابوت را باز می کنند..
جز یک استخوان از تو چیزی نمانده.استخوان درشت ران . استخوانی که مال هیچکس دیگر نیست.مال عباس من است....مابقی خاک است...
......یکی می پرسد اطمینان دارید که این شهید دوران است ؟؟ من می دانم.دلم می گوید..امیر زیر بار نمی رود و در جواب مرد می گوید می خواهیم آزمایش DNA بدهیم...
به خاطر دل امیر سکوت می کنم...
امیر باز دست می کند توی تابوت و گریه اش بیشتر می شود..مردی می گوید : این جسد از قبر شهید دوران دراومده...نبش قبر شده ست...باز می گوید : دست توی خاک نکنید ؛ آلوده ست.من و امیر نگاهش می کنیم...
دلم می خواهد همه چیز دروغ باشد.تو هنوز زنده باشی ، در تابوت دوباره باز بشود و ما تو را ببینیم که از خوابی دراز و دور بیدار می شوی و به ما لبخند می زنی...
باز سوار ماشین خودمان بشویم .از تونل دراز و تاریک عبور کنیم و آخرش در آن نور تند چشم هایمان را باز کنیم و در بیشه کلا باشیم..تو و امیر بدوید سمت دریا و من از دور نگاهتان کنم ، برایتان لبخند بزنم.....
پایان...
از کتاب : دوران به روایت همسر شهید
به قلم : زهرا مشتاق
#تنفس_مصنوعی
#اقتدار_قضایی
#اغتشاش_گرام
#تلگرام_رمز_فتنه_بهمن
#نه_به_تلگرام
#یه_استکان_چای_دبش ☕️🌹
@yahtadoon
http://eitaa.com/joinchat/904593409Cdf6cc11aa3