eitaa logo
«کمــی کــافــر...»
3.3هزار دنبال‌کننده
174 عکس
65 ویدیو
0 فایل
یک صبح «کمی کافر» و یک صبح «مسلمان» یک مـــرتبــه زنــدیــقـــم و یک مـــرتبــه درویــــش کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی @MOSAB_YAHYAEI
مشاهده در ایتا
دانلود
شروع نشده بازی را باخته‌ای آقای وسط‌باز! درست است: «در جمهوری‌ اسلامی بدون مردم هیچ‌کس به مقصد نمی‌رسد» ولی ای کاش اسنپِ نامزدهای انتخابات گزینه‌ی «عجله ندارم» هم داشت! پَستی ارتفاع نمی‌گیرد، و پُست هیچ‌گاه بی‌جنبه‌ها را بالا نبرده است... -این متن را دو بار بخوانید چون‌که من درباره‌ی لاری‌جانی حرف نمی‌زنم!- جان گران است، نان را گران نکنید. آه نان... دلم برای سفره‌ی ساده‌‌ی مادربزرگم تنگ شده است؛ «سرای ایرانی» به جای عطر بابونه و بهارنارنج و مُشک و میخک، بوی قسط می‌دهد! (از این‌ شهر و سراها هیچ بعید نیست که -فرداروزی- در تبلیغات‌شان بنویسند: كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ... شهید هم بشوید باید به «شهر فرش» قسط بدهید؛ شروع اقساط: بعد از شهادت!) مانده‌ام تلویزیون رسانه‌ی مستضعفین شهر است، یا مستعمره‌ی «شهر لوازم خانگی»؟! آآآآی‌ آقای رسانه‌ی ملی آدم باش! ما نخواهیم از زنجیری‌ها -ببخشید- زنجیره‌ای‌ها خرید کنیم و دو دقیقه بدون شنیدن اسم شهر فرش و سرای ایرانی فیلم ببینیم چه کسی را باید ببینیم؟! ما فقیر نیستیم؛ ولی فقر از بهتر است! یک نفر بیاید که درد را می‌فهمد؛ درد را -مثل نان- از هر طرف که بخوانی همان است... کمک به «رفح» با «شاخص رفاه» نسبت مستقیم دارد؛ و با شاخص «آدمیت» بیشتر! من «انسانیت» را در چادرهای رفح دیدم که زنده زنده داشت می‌سوخت؛ حرمله خودش را با پرینتر سه‌بعدی تکثیر کرده و تیرهای سه‌ شعبه‌اش به کلاهک هسته‌ای مجهز شده بودند! «آدم» داشت می‌سوخت و درد می‌کشید... کاش این وسط یکی بیاید که «درد» را فهمیده باشد؛ همین... عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🔴@yahyaei_m