eitaa logo
«کمــی کــافــر...»
3هزار دنبال‌کننده
256 عکس
108 ویدیو
0 فایل
یک صبح «کمی کافر» و یک صبح «مسلمان» یک مـــرتبــه زنــدیــقـــم و یک مـــرتبــه درویــــش کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی @MOSAB_YAHYAEI
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسیده‌ای: «از نو قرار کوه داری؟!» بــا مـن بیــا ای دل اگــر انـــدوه داری 🟢@yahyaei_m
2.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برخی گزارش‌ها حاکی از این است که کاترین شکدم کلاً ۱۸ روز در ایران بوده است. این‌که چطور در هجده روز اقامت، با ۱۲۰ نفر از افراد مهم کشور همخوابگی داشته است را قوه قضائیه می‌بایست با احضار این مجسمه‌ی سفاهت و تندیس بلاهت و پرسش از او، پیگیری کند. روان جامعه، میدان صبحگاه نیست که ناروزنامه‌نگارهایی مثل کواکبیان روی آن رژه بروند! کاش از این بشر بپرسند که این خبر هم احیاناً از جنس گاف «نقدی بر مصاحبه‌ی تلویزیونی احمدی‌نژاد» نیست که متن نقد را پیش از مصاحبه‌ای که اصلاً اجرا نشد نوشته بودید؟! مساله اینجاست که تفت دادن چرت و پرت و اراجیف‌گویی برای این حضرات هزینه ندارد و جالب آن‌که همین‌ها وقتی که شهردار محبوب‌شان همسرش را با پنج گلوله در حمام به قتل رساند فریاد اخلاق‌گرایی سر می‌دادند! از این حرف‌ها که بگذریم من معتقدم کاترین شکدم با دویست نفر هم همخواب شده باشد، ۱۹۹ نفرشان از هم‌طیفی‌های همین مردک مذبذب‌اند و آن یکی هم دیر یا زود به مغناطیس اردوگاه همین‌ها جذب و جلب می‌شود! 🔴@yahyaei_m
آآآی مردم عالم پیش از آن‌که گوگل‌مپ نام «غزه» را هم از روی نقشه‌هایش پاک کند از شما می‌پرسم: این باریکه نام دیگری هم دارد که آزادگان جهان بر آن مویه کنند؟! گویی این رسم وارونه‌ی روزگار است؛ حرام‌زاده‌ای را می‌بینم شبیه به ابن‌زیاد با کت و شلوار مشکی و کراوات آبی که در پناهگاهی در اعماق زمین مشغول رجزخوانی‌ست، و مست از بطری‌های پپسی و کوکا و دلگرم به لشکر میمون‌ و میمون‌بازها، بر روی اجساد زنان و کودکان رقص فتح می‌رود! شنیده‌ام شمر ابن ذی‌الجوشن اسکن امان‌نامه‌‌هایش را از بایگانی بی‌بی‌سی بیرون کشیده است و چند روز بعد از ترور هنیه و سیدحسن ایمیلی را به پیوست یک شاخه زیتون و یک قطعه پیجر به منظور برگزاری یک دور مذاکرات سازش به دفتر سیاسی حماس و حزب‌الله لبنان ارسال کرده‌ است. ابن‌سعدهای سعودی‌ چشم به امارت کدام سرزمین و گندم کدام مُلک باز کرده‌اند که چشم‌های‌شان را این‌گونه بر روزگار اعراب فلسطینی می‌بندند؟! نفرین بر بشکه‌های متورم نفت و گاوهای شیردهی که بازماندگان عصر جاهلیت‌اند و جز نشخوار ذلت و رقص شمشیر با سگی زرد در ضیافت دلار و دختران اندوخته‌ای ندارند. حرمله خلبان جنگنده‌ای‌ست که موشک‌های سه‌زمانه را حمل می‌کند، و می‌گویند که دوربین‌های حرارتی و دید در شبش عطش لب‌های کودکان و سفیدی گلوی‌‌شان را از پشت دیوارهای فروریخته و زیر سقف‌های بی‌دیوار و در ازدحام صف‌های دریافت غذا تشخیص می‌دهد. خولی تنور خانه‌‌ و خانه‌های غزه را با بمب‌های فسفری نشانه گرفته و به آتش کشیده است. دشمنان خدا آب را بر ملتی که تا بن دندان مسلح به «الله‌اکبر» است بسته‌اند؛ آآی ای امت به اصطلاح مسلمان شما چرا از شرم آب نمی‌شوید؟! عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🔴@yahyaei_m
«کمــی کــافــر...»
آآآی مردم عالم پیش از آن‌که گوگل‌مپ نام «غزه» را هم از روی نقشه‌هایش پاک کند از شما می‌پرسم: این بار
ألاااا يا أهلَ العالَمِ، قبلَ أنْ یمحوَ "جوجل مابُ" اسمَ "غزّةَ" من خرائطِهِ، أسألُكُم: هل لهذا الشّريطِ الضَّيِّقِ اسمٌ آخرُ ينوحُ له أحرارُ العالمِ؟ كأنها سنةُ الحياةِ المعكوسةِ، أرى لقيطاً، يشبهُ "ابنَ زياد"، ببدلةٍ سوداءَ وربطةِ عنقٍ زرقاءَ، يختبئ في جُحرٍ في قعرِ الأرضِ يهذي بسُعارِ الكلامِ، سكرانٌ بزجاجاتِ البيبسي والكولا، ويستمدُّ قوَّتَهُ بجيشٍ من القردةِ ومُلاعبي القرودِ؛ على جثثِ النساء والأطفالِ يرقصُ رقصةَ الفتحِ... بَلّغَني أنّ "شمرَ بن ذي الجوشنِ" استخرجَ صورةَ أوراقِ أماناته من أرشيفِ الـBBC، وبعدَ اغتيالِ "هنية" و"سيّد حسن" بعدةِ أيام، أرسلَ بريداً إلكترونياً مرفقاً بغُصنِ زيتونٍ وجهازِ بيجرٍ، يدعو فيهِ حماسَ وحزبَ الله إلى جولةِ "مُفاوضاتِ سلامٍ"! وأبناءُ "سعد" السعوديینَ، تتطلّعُ عيونُهم إلى أيّ إمارةٍ وإلى غلالِ أيّ أرضٍ بينما يغضّون الطرفَ عن مأساةِ أهلِ فلسطينَ ؟! اللعنةُ على براميلِ النفطِ المنتفخةِ، وعلى الأبقارِ الحلوبِ، بقايا عصرِ جاهليٍ، ولا يَملكونَ سوى اجترارَ الذلِّ ورقصَ السيوفِ بصحبةِ كلبٍ أصفرَ، في وليمةِ الدولارِ والبناتِ! "حرملة" العصرِ طيّارُ حربيٌّ يحملُ صواريخَ الموتِ الثلاثيةَ، ويَزعمونَ أنّ كاميراتِه الحراريةَ ورؤيتَه الليليةَ تُميّزُ عطشَ شفاهِ الأصغار وبياضَ حناجِرِهم من وراءِ الجدرانِ المتهاويةِ، وتحتَ الأسقفِ العاريةِ وفي زحمةِ طوابيرِ استلامِ الطعام. "خولي" الزمانِ استهدفَ تنورَ البيوت، وبيوتَ غزةَ، بالقنابلِ الفوسفوريّةِ، وأحرقَها. أعداءُ الله يمنعون الماءَ عن أمةٍ تسلّحتْ حتّى النخاعِ بـ "الله أكبر" ألاااا، يا أمةً تُدعى بالإسلام زوراً، لماذا لا تذوبونَ خجلاً؟! عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🔴@yahyaei_m
هدایت شده از «کمــی کــافــر...»
من یک روزی می‌روم از این خراب‌آبادی که بشر مدرن اسمش را گذاشته‌ «شهر». و هیچ معتقد نیستم که مدینه‌ی فاضله یعنی «شهرِ آرمانی». «آرمان‌شهر» این شهرهای پر از دود با خیابان‌های قیر اندود و معبرهای مسدود نیست؛ بل‌که دهاتی‌ست که شب‌هایش سرشار از بوی شب‌بوهاست و پلنگ‌های کوهستانش تا صبح چنگ می‌اندازند و پنجه می‌کشند به چهره‌ی ماه. «آرما‌ن‌شهر» روزهایش پر است از عطر پونه و بابونه و طعم آویشنِ کوهی روی اجاق کوه‌پایه. جایی که سر ظهر قمری‌هایش روی شاخسار بیدهای مجنون می‌نشینند و جوری جان‌سوز آواز می‌خوانند کأنه شروه‌خوان عشقی قدیمی‌اند و چشم‌انتظار آمدن پری‌زادی پری‌رو که عقل و دین را به یک نظر نظّاره‌اش باخته‌اند. «آرمان‌شهر» ولایتی‌ست که مزرعه‌ی گل نرگس دارد و قامت نخل‌هایش سر به سر کوه‌هایی می‌گذارند که مأمن کبک‌ و تیهوهاست. جایی که «آب‌ روان می‌رود پای سپیداری...» شهر آرمانی ما که این قفس‌ سربی و سیمی و سیمانی نیست. این شهرها بیش از آنی که «اُتوپیا» باشند، «زوتوپیا» هستند. باغ‌وحش‌های بزرگی که مالیات می‌گیرند تا انسان را توی قفس نگه دارند. و مدنیّت اگر این است که ما همان بچه‌های تخسِ پاپتیِ پشت‌کوهی باشیم که نه شیشه‌ها آسایش داشتند از شر تیر و کمان‌مان و نه پَنگ نخل‌ها ایمن بودند از دست سنگ‌ کِیوارهامان بهتر است. ای نفرین به شهر! من یک روزی کوله‌ام را می‌بندم و می‌روم از این -به اصطلاح- شهر! می‌روم یک جایی از این دنیا که فقط خودم باشم و هیچ‌کس. می‌روم و یک گوشه‌ای قلیان دلتنگی‌هایم را چاق می‌کنم. بساط چای و آویشنِ آرمان‌شهرم را جایی کنار کَرچاله‌ی کومه‌ و کَپَرم پهن می‌کنم و بی‌وقفه فایز می‌خوانم. جوری که همه‌ی قمری‌های دشت را بکشانم پشت کومه‌ام. می‌نشینم و گَرده‌ی پولاد اسماعیلی می‌خوانم: «دلا امشب غم بسیار داری/ یقین شوق وصال یار داری...» و لابلای بیت‌هایش هی دست حسرت می‌کوبم روی زانویم. و زیر لب می‌گویم: ای روزگااااار... ای روزگااااار... ای نفرین به شهر و به هر کجا که بشر اهل و اهلی آنجا نبوده و نیست. و ای بلاکش آدمی‌زاد... کِی‌ و کجایش را نمی‌دانم. ولی مطمئنم یک روز کوله‌ام را می‌اندازم پشت کولم و راهی می‌شوم. آدم دلش‌ خوش نباشد پابند هیچ کجا نیست. من یک روزی از این شهر می‌روم و هیچ سر دوراهیِ چه‌کنم گیر نخواهم کرد. یک روزی علی‌الطلوع دلم را می‌زنم به دریا و درست مثل مجنون سر می‌گذارم به کوه. راستی؛ یادم رفت بپرسم. تو اهل کدام ولایتی...؟! عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🟢@yahyaei_m
هدایت شده از «کمــی کــافــر...»
آآآی مردم عالم پیش از آن‌که گوگل‌مپ نام «غزه» را هم از روی نقشه‌هایش پاک کند از شما می‌پرسم: این باریکه نام دیگری هم دارد که آزادگان جهان بر آن مویه کنند؟! گویی این رسم وارونه‌ی روزگار است؛ حرام‌زاده‌ای را می‌بینم شبیه به ابن‌زیاد با کت و شلوار مشکی و کراوات آبی که در پناهگاهی در اعماق زمین مشغول رجزخوانی‌ست، و مست از بطری‌های پپسی و کوکا و دلگرم به لشکر میمون‌ و میمون‌بازها، بر روی اجساد زنان و کودکان رقص فتح می‌رود! شنیده‌ام شمر ابن ذی‌الجوشن اسکن امان‌نامه‌‌هایش را از بایگانی بی‌بی‌سی بیرون کشیده است و چند روز بعد از ترور هنیه و سیدحسن ایمیلی را به پیوست یک شاخه زیتون و یک قطعه پیجر به منظور برگزاری یک دور مذاکرات سازش به دفتر سیاسی حماس و حزب‌الله لبنان ارسال کرده‌ است. ابن‌سعدهای سعودی‌ چشم به امارت کدام سرزمین و گندم کدام مُلک باز کرده‌اند که چشم‌های‌شان را این‌گونه بر روزگار اعراب فلسطینی می‌بندند؟! نفرین بر بشکه‌های متورم نفت و گاوهای شیردهی که بازماندگان عصر جاهلیت‌اند و جز نشخوار ذلت و رقص شمشیر با سگی زرد در ضیافت دلار و دختران اندوخته‌ای ندارند. حرمله خلبان جنگنده‌ای‌ست که موشک‌های سه‌زمانه را حمل می‌کند، و می‌گویند که دوربین‌های حرارتی و دید در شبش عطش لب‌های کودکان و سفیدی گلوی‌‌شان را از پشت دیوارهای فروریخته و زیر سقف‌های بی‌دیوار و در ازدحام صف‌های دریافت غذا تشخیص می‌دهد. خولی تنور خانه‌‌ و خانه‌های غزه را با بمب‌های فسفری نشانه گرفته و به آتش کشیده است. دشمنان خدا آب را بر ملتی که تا بن دندان مسلح به «الله‌اکبر» است بسته‌اند؛ آآی ای امت به اصطلاح مسلمان شما چرا از شرم آب نمی‌شوید؟! عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🔴@yahyaei_m
نرو بی من، نرو... بی‌ تو زمین‌گیرم سفر خون می‌کند دل‌های عاشق را 🟢@yahyaei_m
صحنه‌ی سیاست، صفحه‌ی شطرنج است. نه بیرون راندن یک مهره در آن سو نشانه‌ی پیروزی‌ست و نه خارج شدن مهره‌ای در این طرف، مؤید شکست. صبوری، فهم استراتژیک و نگاه کلان به عرصه، اجزای قدرت هستند. واقعیت این است که رقیب، گاهی عامدانه مهره‌ای را بر سر راه حریفش قرار می‌دهد تا واسطه‌ی تحرک بیشتر در میدان شود و مسیر دسترسی به عمق را برای خود باز کند. تمامی فعل و انفعالات عرصه، مرتبط با یکدیگر و در خدمت هدفی غایی هستند. این معنای ساده‌ی جنگ ترکیبی‌ست که بر خلاف تصور عده‌ای، به لحاظ مفهوم و کارکرد، بسیار دیرپا و کهن است. باید توجه کرد که دفاع مقدس ۱۲ روزه تنها یک وجه از اضلاع هندسه‌ی جنگ‌ است و دشمن تمام قد در پی اجرای طرح‌هایی‌ست که به نوعی محورهای هم‌عرض حمله‌ی نظامی هستند و یا نهایتاً به عنوان پیوست این نبرد ۱۲ روزه تعریف می‌شوند. هم‌زمانی تنش‌های آبی در کشور با عملیات رسانه‌ای صهیونیست‌ها، ایجاد تلاطم ذهنی برای مردم توسط مرجفونی مانند کواکبیان، تحرکات تجزیه‌طلبان و گروهک‌ها در استان‌های مرزی، تلاش برای ایجاد دوقطبی‌های کاذبی از سنخ امت و ملت و ... مسائلی هستند که می‌بایست در کنار توجه به جنگ و نبرد مستقیم با صهیونیست‌ها به آن توجه کرد. البته رژیم صهیونیستی تاکنون طرفی از این اقدامات نبسته است، لکن بیکار نیز نخواهد نشست. به زعم من عمده‌ترین تلاش دشمن در وهله‌ی اول معطوف بر سفیدشویی آمریکا و جداسازی نقش آمریکا و اسراییل از یکدیگر به منظور وارد کردن مجدد ایران به چرخه‌ی مذاکره‌ست و در گام دوم تمرکز بر ناترازی مدیریتی در دولت و ناتوانی قوه‌مجریه در مدیریت کشور قرار گرفته است. البته این معنای عبور از دولت پزشکیان و مخالفت با قوه مجریه نیست، بل‌که تلاش برای ایجاد مفاهمه و سعی در همکاری با دولت برای رفع مشکلات است. موثرترین اقدام این است که ذهن‌تان را به رسانه‌های منحط ندهید... 🔴@yahyaei_m
هدایت شده از «کمــی کــافــر...»
اربعین، رجوع به گذشته نیست؛ «رجعت» است. رجعت انسان به حقیقت وجود و وجود حقیقی خویش که جز با غلبه بر مرگ حاصل نمی‌شود. در این بین، حرکت متراکم ابدان مومنین به سمت عقبه‌ی تاریخی و جغرافیای زمانیِ -به ظاهر- سپری شده در اربعین، در واقع تلاش جمعی امت واحده‌ی اسلام برای کشیده شدنِ هرچه بیشتر زِه کمانی‌ست که نقطه‌ی کانونی آینده‌ی جهان را برای وراثت مستضعفین نشانه گرفته است. دیر یا زود این تیر از چله رها خواهد شد و بر هدف خواهد نشست. آن روز همان صبح ظهوری‌ست که بشر قرن‌هاست چشمی خون و چشمی اشک، به انتظارش ایستاده است. و اگر حسین‌ابن‌علی(ع) اولین کسی‌ست که به دنیا رجعت می‌کند سرنوشت شیعیان اربعینی او مشخص است. باور کنیم یا نه؛ ما در تاریخی‌ترین لحظه‌ی جهان قرار گرفته‌ایم. هیچ تردیدی نیست که اربعین شاهراه ظهور است و در نهایت به همین مقصد ختم می‌شود. ما تنها موظفیم که در این مسیر، نسبت سلوک‌مان را با عیار اربعین و معیار طریق‌الحسین(ع) مشخص کنیم... عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🔴@yahyaei_m
من نه به خـــود می‌روم در طلب کـــوی دوست حلقــــــه دام بـــلاست، سلســـلهٔ مـــــوی دوست دوش که مجنــون و مــن هم‌قــدم هم شــدیم گفت:کجا؟ گفتمش:با دل‌و جان سوی دوست 🟢@yahyaei_m
جنگ تمام نشده است! ساده‌لوحی‌ست اگر که گمان کنیم صهیونیست‌ها بدون یک طرح عملیاتی همه‌جانبه و صرفاً با تکیه بر طراحی نظامی وارد جنگ با ایرانی شده‌اند که خود بیش از هر کسی به قدرت چند بُعدی‌اش معترف‌اند و به غیرت دینی و کینه‌ی انقلابی‌اش برای تحقق استراتژی «محو اسرائیل» آگاه هستند. این پیش‌فرض -در صورت وجود- دشمن را بیش از اندازه کوچک و احمق فرض کرده و غرور و غرّه‌گی را بر اردوی اسلام و انقلاب مسلط می‌کند. بدیهی‌ست که یک طراح هوشمند، در کنار طرح اصلی عملیات به پیوست‌هایی از جمله عملیات روانی، طرح هم‌عرض سیاسی، اقتصادی و ...، احتمال پاسخ حریف، سطح درگیری و نهایتاً میزان موفقیت در دستیابی اهداف مختلف نظر دارد. واقعیت این است که هرچند نتیجه اولیه جنگ با اهداف و آمال اسرائیل فاصله زیاد داشت، اما این به معنای پایان جنگ نیست و نبرد، طبق الگویی از پیش طراحی شده، وارد مرحله‌ی بعد و طراحی‌های غیرنظامی شده است. تحرکات ایجاد شده در جهان، منطقه و کشور نشان‌دهنده‌ی این است که صهیونیست‌ها برنامه‌ی مفصلی را تدارک دیده‌اند. تضعیف سرپنجه‌های مقاومت در منطقه از طریق انسداد مسیرهای پشتیبانی ایران از این محور یکی از اهداف اسرائیل است. اما شواهد گویای تلاش دشمن برای ایجاد آشوب در کشور است. آنچه ایران اسلامی را به غایت مشغول می‌کند درگیری و آشوب در درون کشوری‌ست که همه تلاش‌های منطقه‌ای و جهانی، برای ثبات و امنیت آن است. صهیونیست‌ها با حمله به ایران تکه‌هایی از پازل ناامنی را چیدند اما قطعات اصلی هنوز در جای خود قرار نگرفته‌اند. این همان خلاءیست که به خاطر دست کوتاه دشمن در داخل کشور، می‌بایست توسط سرمایه‌های داخلی او پر و تکمیل شود. اتفاقاتی از جمله بیانیه جبهه اصلاحات، مقاله‌ی ظریف، بیانیه‌نویسی اصحاب فتنه، حاشیه‌سازی کواکبیان، بحران‌‌نمایی و بحران‌سازی به اسم ناترازی در حوزه آب و برق، حضور ضعیف و ناکارآمد در سیاست‌های منطقه‌ای و ... را باید در چارچوب همین جورچین تحلیل کرد. جبهه اصلاحات از این‌ که به عنوان سرمایه‌های داخلی دشمن معرفی شود به شدت عصبی و ناراحت است، لکن این نارضایتی چیزی را تغییر نمی‌دهد. این جریان خواسته یا ناخواسته خود را به ابزار دشمن برای به بن‌بست کشاندن کشور بدل کرده است. این سوالی اساسی‌ست که چرا غالب تهدیدهایی که متوجه جمهوری اسلامی شده است یا مانند حمله اخیر، در ادوار رسمی دولت‌های اصلاح‌طلب بوده و یا مثل فتنه ‌۸۸ در پی آشوب‌هایی‌ست که زیاده‌خواهی و دروغ‌پردازی این طیف ایجاد کرده است؟! جامعه‌ ایرانی باید تکلیف خود را با خط نفاق روشن کند. جریانی که «فرصت‌سوزی» و «تهدیدسازی» وجه مشخصه و اساس همه‌ی فعالیت‌های او در ادوار مختلف بوده است. جنگ هنوز تمام نشده است. اکنون فرصت خوبی برای افشای چهره‌ی منافقین و خاموش کردن صدای مرجفون است. اتحاد و انسجام ملی حول محور «ایران اسلامی» با طرد عناصر وحدت‌شکن محقق می‌شود نه تساهل و تسامح در اصول. پس زدن نقاب نفاق، مقدمه‌ی پیروزی در جنگ ناتمام ماست. این نقاب را از چهره‌ی عده‌ای در کشور پس بزنید، ببینید چطور آه از نهاد اسرائیل بلند می‌شود... عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🔴@yahyaei_m
2.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مساله تنها این نیست که این فرد از چند موسسه تبلیغ گرفته و پول دریافت کرده است و رویافروشی می‌کند تا بچه‌های مردم را ترغیب کند که در این موسسات عضو شوند. مشکل اصلی اینجاست که همین فرد چند صباح دیگر پزشک متخصص یا فوق‌تخصص خواهد شد و با این سطح بینش و دغدغه، احتمالاً هر فردی که از در مطبش وارد می‌شود را یک کیف پول سیار می‌بیند که دارایی‌اش باید با یک شیب تند تخلیه و به جیب دکتر سرازیر شود. سلامتی، در چنین دیدگاهی، تنها یک کالاست و مطب، بنگاه اقتصادی. من و شما هم هرچه بیمارتر، سودآورتر! گدا بهر طمع، فرزند خود را کور می‌خواهد طبیب بی‌مروّت، خلق را رنجور می‌خواهد... 🔴@yahyaei_m