#شور
#امام_حسن_علیهالسلام
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیهالسلام
ای یکه تاز و یل حسن جانم
ای فاتح جمل حسن جانم
ای نمک روضه حسین جان و
ای ذکر تو عسل حسن جانم
یه عمره سائل لطف مدامت منم
همون مست مست شراب نابت منم
همون که میشه تهش پیر غلامت منم
مستم مست حسن ذکرمه پیوسته حسن
دنیا رو پس زدم که بشم پابست حسن
روزی اشک گریه کنا با فاطمه و
رزق زیارت کرببلا دست حسن
یا کریم بن کریم
ای دل و دلبرم حسن مولا
من سنه نوکرم حسن مولا
ای حرمت محشر حسین جان و
ای شه بی حرم حسن مولا
واسه کشیدن نفس، دلیلم تویی
اون که بسته به دامنش دخیلم تویی
همون که میشه قیامت کفیلم تویی
بزم غم محرم، آب و تابش حسنه
ذکر حسینِ روضه خون، جوابش حسنه!
با ذکر یا حسن روزی سالتو بگیر
روضه دارالکرمه، دَقُّ البابش «حسنه»
یاکریم بن کریم
ای نوهی شیر خدا قاسم
ای ثمر فاطمه یا قاسم
جان! چه یلی شدی مث بابات!
ای حسن کرب و بلا قاسم!
بنازم شجاعتو با کفن اومده
شبیه حیدره و بت شکن اومده
جمل رفته ها گفتن حسن اومده
قاسم امیرمه، دنیامه، دل و دینمه
قاسم همون که اسم باباش حک رو سینمه
وقتی میترسم از مرگ و قیامتم فقط
قاسم پناهگاهمه حصن حصینمه
یا کریم بن کریم
شعر و سبک:
#میثم_کاوسی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@mkavoosi110
بسم الله الرحمن الرحیم
از ازل خورده لبم بر نمک نان حسن
سفره ای نیست مگر سفره ی احسان حسن
افتخار است گدائی در خانه ی او
بی نیاز از همه هستند گدایان حسن
حاجتی دارد اگر نوکر درگاه حسین
به یقین می شود او دست به دامان حسن
جگرش خون شده از طعنه و از زخم زبان
نیست جز زهر جگر سوز که درمان حسن
درد دل می کند و خون ز دهان می ریزد
می شود خواهر غم دیده پریشان حسن
یادش افتاده که مادر به زمین خورد و سپس
آتش انداخته این خاطره بر جان حسن
خادمی نیست میان حرم خاکی او
گرچه هستند ملائک همه دربان حسن
می رسد منتقم آن وقت بنا خواهد شد
بارگاه و حرم و گنبد و ایوان حسن
هرکجا مجلس ارباب به پا می گردد
سفره پهن است همان سفره ی احسان حسن
#عباس_گودرزی
#امام_حسن_علیهالسلام
#صفر
#امام_زمان
@yaqoote_sorkh
#غزل
#امام_حسن_علیهالسلام
کریما دستگیرا فاتحا شاها جوانمردا!
بزرگا یکه تازا بی همانندا یلا فردا!
چه کس مثل تو صفین و جمل را زیر و رو کردهاست!؟
الا شیر علی فرزند زهرا بیهماوردا!
به روی دوش داری کیسهی خرما و نان هر شب
تو تکرار علی هستی، اباالایتام و شبگردا!
کشید از زیر پا سجادهات را جهل سرداران
«شگفتا و دریغا حسرتا واویلتا دردا!»
از آن یک مشت نامردی که دورت بود معلوم است
تو را زهر جفا از پای در میآورد؛ مردا!
بگو هر شب فدای غربت آن قبر خاکی که
بدون سایه بان خورشید میتابد بر آن فردا!
#میثم_کاوسی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@mkavoosi110
@yaqoote_sorkh
#غزل
#امام_حسن_علیهالسلام
به دربار تو حاتم نیز از خیل خدم باشد؛
کنار سفرهات هر وعده سائل بیش و کم، باشد!
به عشق تو قمر دور زمین میگردد و باید
قد ماه از ادب پیش بلندای تو خم باشد
چه کس مثل تو میبخشد سه دفعه زندگیش را!؟
چه کس مثل تو نام خانهاش دارالکرم باشد!؟
ندیدم جز تو شاهی را که حتی با جذامی ها
شود هم سفره و آن لقمه پیشش محترم باشد!
ندیدم جز تو شاهی را که رعیت را به یک لبخند
کند دلخوش ولی قلب خودش دریای غم باشد...
ندیدم جز تو شاهی را که دنیا سائلش، اما؛
تمام سهمش از دنیا مزاری بی حرم باشد!
برای افتخار مردم ایران همین کافیست
همین که کار صحنت دست معماری عجم باشد
سراسر در رواقت از طلا با خط نستعلیق
صد و هجده کتیبه شعرهای محتشم باشد
النگو های خود را نذر صحنت کرده تا شاید
کمی از گنبدت هم یادگار مادرم باشد
#میثم_کاوسی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@mkavoosi110
@yaqoote_sorkh
#غزل
#امام_حسن_علیهالسلام
نمیرود نفسی از سرم هوای ضریحت
به خواب سر بگذارم به خاک پای ضریحت
شدهاست غصهی لبهای عاشقان تو یک عمر
هزار بوسهی حسرت به جای جای ضریحت
کنار خاکی قبرت رساست گریهی غربت
چه شعرها که نگفتیم در رثای ضریحت
شبیه چشمهی خون است چشمهایم از اینکه
نشد دخیل ببندم به چشم های ضریحت
دوباره میشود آباد خاکی حرم تو
به گوش کل جهان میرسد صدای ضریحت
همیشه بعد نمازش دعای مادرم این است
بدست خویش النگو کند فدای ضریحت
#میثم_کاوسی
📝گروه یاقوت سرخ
@mkavoosi110
@yaqoote_sorkh
کربلایی حسین ذوقیان4_5785100555760177703.mp3
زمان:
حجم:
7.69M
#زمینه
#امام_حسن_علیهالسلام
🔹به دربار تو حاتم نیز ...
🎙#کربلایی_حسین_ذوقیان
✏️#میثم_کاوسی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@mkavoosi110
@yaqoote_sorkh
هدایت شده از میثم کاوسی
کربلایی حسین ذوقیان4_5776086918349460352.mp3
زمان:
حجم:
10.32M
#شور
#امام_حسن_علیهالسلام
🔹ای یکه تاز و یل حسن جانم
🎙#کربلایی_حسین_ذوقیان
✏️#میثم_کاوسی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@mkavoosi110
@yaqoote_sorkh
هدایت شده از میثم کاوسی
#غزل
#امام_حسن_علیهالسلام
کریما دستگیرا فاتحا شاها جوانمردا!
بزرگا یکه تازا بی همانندا یلا فردا!
چه کس مثل تو صفین و جمل را زیر و رو کردهاست!؟
الا شیر علی فرزند زهرا بیهماوردا!
به روی دوش داری کیسهی خرما و نان هر شب
تو تکرار علی هستی، اباالایتام و شبگردا!
کشید از زیر پا سجادهات را جهل سرداران
«شگفتا و دریغا حسرتا واویلتا دردا!»
از آن یک مشت نامردی که دورت بود معلوم است
تو را زهر جفا از پای در میآورد؛ مردا!
بگو هر شب فدای غربت آن قبر خاکی که
بدون سایه بان خورشید میتابد بر آن فردا!
#میثم_کاوسی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@mkavoosi110
@yaqoote_sorkh
هدایت شده از میثم کاوسی
#غزل
#امام_حسن_علیهالسلام
به دربار تو حاتم نیز از خیل خدم باشد؛
کنار سفرهات هر وعده سائل بیش و کم، باشد!
به عشق تو قمر دور زمین میگردد و باید
قد ماه از ادب پیش بلندای تو خم باشد
چه کس مثل تو میبخشد سه دفعه زندگیش را!؟
چه کس مثل تو نام خانهاش دارالکرم باشد!؟
ندیدم جز تو شاهی را که حتی با جذامی ها
شود هم سفره و آن لقمه پیشش محترم باشد!
ندیدم جز تو شاهی را که رعیت را به یک لبخند
کند دلخوش ولی قلب خودش دریای غم باشد...
ندیدم جز تو شاهی را که دنیا سائلش، اما؛
تمام سهمش از دنیا مزاری بی حرم باشد!
برای افتخار مردم ایران همین کافیست
همین که کار صحنت دست معماری عجم باشد
سراسر در رواقت از طلا با خط نستعلیق
صد و هجده کتیبه شعرهای محتشم باشد
النگو های خود را نذر صحنت کرده تا شاید
کمی از گنبدت هم یادگار مادرم باشد
#میثم_کاوسی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@mkavoosi110
@yaqoote_sorkh
هدایت شده از میثم کاوسی
#غزل
#امام_حسن_علیهالسلام
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع_علیهم_السلام
نمیرود نفسی از سرم هوای ضریحت
به خواب سر بگذارم به خاک پای ضریحت
شدهاست غصهی لبهای عاشقان تو یک عمر
هزار بوسهی حسرت به جای جای ضریحت
کنار خاکی قبرت رساست گریهی غربت
چه شعرها که نگفتیم در رثای ضریحت
شبیه چشمهی خون است چشمهایم از اینکه
نشد دخیل ببندم به چشم های ضریحت
دوباره میشود آباد خاکی حرم تو
به گوش کل جهان میرسد صدای ضریحت
همیشه بعد نمازش دعای مادرم این است
بدست خویش النگو کند فدای ضریحت
#میثم_کاوسی
📝گروه یاقوت سرخ
@mkavoosi110
@yaqoote_sorkh
امامی که چنان حیدر کلامش تیغ بران بود
ولی بعد از جمل تنهاترین سردار دوران بود
فقط از قدرت شمشیر او دشمن نمیترسید
که حتی بعد صلحش هم معاویه هراسان بود
اگرچه منبرش از دوستان خالی ولی هر روز
گدا دور و بر بیت امام ما فراوان بود
همیشه در جواب ناسزاها خنده بر لب داشت
اگرچه خونجگر از دست بیمهری یاران بود
به وقت رزم مصداق اشدا علی الکفار
ولی وقت کرم آیات رحمانی قرآن بود
حدیث فضلش اینگونهست وقتی سفره می انداخت
تمام شهر پای سفرهای شاهانه مهمان بود
حدیث حسن او را اینچنین تاریخ آوردهست
مسیر منتهی تا خانه ی او راهبندان بود
حدیث غربتش را قبرخاک آلوده میگوید
زمانی مرقدش دارای حوض و صحن و ایوان بود
#رمضان_الکریم
#امام_حسن_علیهالسلام
#علی_کاوند
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
بحر طویل امام حسن علیه السلام
داشت آرام قدم برمیداشت
شیخ الاسلام قدم برمیداشت
مست میکرد هرآنچه که سر راهش بود
ماه مست از روی چون ماهش بود
کوچهها مست و خیابانها مست ، مست تر هر خانه
مثل این بود که در میخانه
باده و جام قدم برمیداشت
همه مشغول تماشای نگاهش بودند
مات از جلوهی زیبای نگاهش بودند
چه نگاهی بهبه
که ز اعجاز مسیحایی اش از بادیهی خشک
چمن می روید
غنچه باغ ختن می روید
سوسن و لاله و زنبق همه در دشت و دمن میروید
و خلاصه چه تماشایی بود
من همیشه سر هر کوچه که او رد میشد
می نشستم هربار هر زمان حال دلم از بد دوران و زمان بد میشد
آنقدر زیبا بود که مسیری که به بیتش میخورد
دائم از شدت دلباختهها سد میشد
خودم من نیز گرفتار جمالش بودم
تشنهی جام وصالش بودم
محو اخلاق و کمالش بودم
چه مسیحایی بود
تا که دستش به سرم گرم نوازش میشد
دلم از شوق گرفتار همان چهرهی بازش میشد
و زبانم و نگاهم پره خواهش میشد
که اگر میشود آقا به من خسته و درمانده و سائل کرمی یا که اگر درهمی از کیسهی شاهانه نه از فضل کریمانهی خود بذلکنی
مثل هربار محبت میکرد بس که از لطف عنایت میکرد که مرا غرق خجالت میکرد
تازه یکبار که از شرم نگاهم فهمید
زود نعلین خودش را بخشید
و چه آقایی بود
تا که یک روز سواری وسط شهر که از شام عرب بود چنان چهرهاش آشفته و پر بغض و غضب بود که من دانستم به سرشنیت شومی دارد
گره انداخت به ابرو و دوتا مشت و به بازو و چنان با عجله با همه نیروی به سمت حسن آمد
و دهان را وا کرد تو بگو کوره ای از آتش کینه که رساندهست خودش را به مدینه
و چقد طعنه و نفرین و چقد حرف بد و زشت به روی لبش آورد وَ دشنام بدی داد که تو باعث شرمندگی و ذلت اسلامی وبدنامی و تو مایه ننگی و خلاصه که همه جمع شدند از همهی شهر که این کیست که با این غضب و قهر به آقای کریم اینهمه الفاظ رکیک و بد و بیراه بگوید یکی دست به تیر و دگری دست به شمشیر
که فرمود در این بین حسن شاه کریمان جهان اسوهی اخلاق و ادب : ساکت و آرام بمانید و بدانید که این مرد غریب است وکمی خسته و تشنه است کمی آب دهید آتش بین جگرش را ، بتکانید غبار سفرش را
یقینا که گرسنهست و فرمود که این جان من است و قدمش روی دو چشمان من است و بخدا شامل احسان من است و پساز این لحظه بدانید که مهمان من است
و چقد این منشش سیرهی زهرایی بود
خاطرم هست که این مرد کریم اینکه با بی ادب شام چنین تا کرده یک زمان بین جمل معرکه برپا کرده تیغ ابروی کجش دروسط میمنه غوغا کرده همه مبهوت رجزخوانی و جنگیدن و رقصیدن شمشیر حسن در دل میدان بودند
همهی لشگریان از غضب و هیبت این شیر پریشان بودند پریشان که نه حیران بودند که علی در وسط جنگ رجزخوان شده یاکه اسدالله جوانتر شده یا اینکه حسن جلوهی حیدر شده یا اینکه علی عازم خیبر شده است
خاطرم هست که این شیردل بخشنده این یل رزمنده
از دل میمنه تا میسره را مثل یک شیر شکاری طی کرد چارتا پای شتر را پی کرد و چنان نعره کشید که سوارش پس از آنروز که از ترس به خود می لرزید تا به امروز فقط خواب پریشان حسن را همه شب می بیند
که حسن قوت بازوی علی بن ابیطالب و بر کل یلان غالب و در وصف نیاید که نوشتند
علی در وجناتش علی در سکناتش علی در حرکاتش علی در کلماتش علی در ضرباتش علی در حسناتشعلی در نفحاتش علی در برکاتش علی در جملاتش علی در همه جا در همه ی قول بیانش به اذانش بهنمازش به سجودش به رکوعش به وجودش به صیامش به قیامش به قعودش شده تکرار نه اصلا متجلیشده عالی شده اعلی شده مصداق اشداء علی الکفار است که حسن سیدالابرار و حسن حیدر کرار به تکراررسیده است به این کسوت و این صولت و این نسبت او تا ابدالدهر نثار همه سادات که بر آل محمد به محمدصلوات
#رمضان_الکریم
#امام_حسن_علیهالسلام
#علی_کاوند
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333