eitaa logo
یاران ابراهیم
153 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
900 ویدیو
12 فایل
پویش مردمی یزد "شهید ابراهیم هادی" لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20 در تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAFW1DKO9yh9tSu07Qg در واتساپ https://chat.whatsapp.com/HDqV1SiVL6WHbg1XeBermX
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|🌿🌹 میگویند که ابتدای صبــح رزق بندگانت را تقسیم میکنی!! میشود رزق من امـروز رفاقتی️ باشد از جنس شهـیدان .. با عطـر شهــــــادت .. @yarane_ebrahim_yazd
. عَزیزٌ عَلَیَّ اَݩ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُریٰ...🕊 وَ لا اَسْمَعَ لَڬَ حَسیساً وَ لا نَجْوا...🍃 بسیار سخت است بر من که خلق را همه ببینم و تو را نبینم... و هیچ از تو صدایی حتی آهسته هم به گوشم نرسد... @yarane_ebrahim_yazd
🌹 🌸صلوات ✨ موجب تقرب انسان است 🌸صلوات ✨ رمز دیدن پیامبر در خواب است 🌸صلوات ✨ سپری در مقابل اتش جهنم است 😍 هدیه به صاحت مقدس ولی عصر (عج) 🍃💐اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💐🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹 @yarane_ebrahim_yazd
🚘❤️ ♡♡♡ رمانی که توایتاکولاک به پاکرده😱😍 تواین قرنطینه،حوصلت سررفته ونمیدونی چیکارکنی؟🙁🤭 کارِت شده زل زدن به درودیوار؟😑 خب لاوم پاشوبیااین کانال، رمان بخون😍 تازه خانم نویسنده،دوتارمان تو کانال گذاشته🤩 یه رمان تموم شده🤪 یه رمانم تازه شروع شده🙄 دیگه چی میخوای؟😆 و وکلی خوشگلم میذاره😌💓 ♡♡♡ رمان قبلی:عشقی به پاکی گل نرگس🌼 ☆☆☆ رمان جدید:پیش به سوی اردوی عاشقانه😀 ژانر👇 ❤️ 😂 👨‍✈️ به قلم:فاطمه اکبری✍🍀 جوین بده تاازدستت نرفته👇😋 http://eitaa.com/joinchat/2519924765C794ddbbe72 http://eitaa.com/joinchat/2519924765C794ddbbe72
گمنام ... بسم رب الشهدا و الصدیقین چه زیباست .. خاطرات مردانی که پروای نام ندارند و در کهف گمنامی خویش مأوا گرفته اند .... ... به یاد شهدای گمنام ... آنان که در زمین گمنامند و در آسمانها مشهورند ...😭😭 🌷سلام برابراهیم🌷 @yarane_ebrahim_yazd
قسمت شصت و چهارم ما تو را دوست داریم🌹 🗣جواد مجلسی @yarane_ebrahim_yazd
💫پائيز سال1361 بود. بار ديگر به همراه ابراهيم عازم مناطق عملياتی شديم. 💫اين بار نَقل همه مجالس توسل های ابراهيم به حضرت زهرا سلام الله علیها بود. هر جا می رفتيم حرف از او بود! 💫خيلی از بچه ها داستان ها و حماسه آفرينی های او را در عمليات ها تعريف می كردند. همه آنها با توسل به حضرت صديقه طاهره سلام الله علیها انجام شده بود. 💫به منطقه سومار رفتيم. به هر سنگری سر می زديم از ابراهيم می خواستند كه برای آنها مداحی كند و از حضرت زهرا (س) بخواند. 💫شـب بود. ابراهيم در جمع بچه های يكی ازگردان ها شروع به مداحی كرد. 💫صدای ابراهيم به خاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود! 💫بعد از تمام شدن مراسم، يكی دو نفر از رفقا با ابراهيم شوخی كردند و صدايش را تقليد كردند. بعد هم چيزهائی گفتند كه او خيلی ناراحت شد. 💫آن شب قبل از خواب ابراهيم عصبانی بود و گفت: من مهم نيستم، اين ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همين ديگر مداحی نمی كنم! 💫هر چه می گفتم: حرف بچه ها را به دل نگير، آقا ابراهيم تو كار خودت را بكن، اما فايده ای نداشت. 💫آخر شب برگشتيم مقر، دوباره قسم خورد كه ديگر مداحی نمی كنم! 💫ساعت يک نيمه شب بود. خسته و كوفته خوابيدم. 💫قبل از اذان صبح احساس كردم كسی دستم را تكان می دهد. چشمانم را به سختی باز كردم. چهره نوراني ابراهيم بالاي سرم بود. من را صدا زد و گفت: پاشو، الان موقع اذانه. 💫من بلند شدم. با خودم گفتم: اين بابا انگار نمی دونه خستگي يعنی چی!؟ 💫البته می دانستم كه او هر ساعتی بخوابد، قبل از اذان بيدار می شود و مشغول نماز. 💫ابراهيم ديگر بچه ها را هم صدا زد. بعد هم اذان گفت و نماز جماعت صبح را برپا كرد. 💫بعد از نماز و تسبيحات، ابراهيم شروع به خواندن دعا کرد. بعد هم مداحی حضرت زهرا سلام الله علیها !!! 💫اشعار زيبای ابراهيم اشک چشمان همه بچه ها را جاری كرد. 💫من هم كه ديشب قسم خوردن ابراهيم را ديده بودم از همه بيشتر تعجب كردم! ولی چيزی نگفتم. 💫بعد از خوردن صبحانه به همراه بچه ها به سمت سومار برگشتيم. بين راه دائم در فكر كارهای عجيب او بودم. 💫ابراهيم نگاه معنی داری به من كرد و گفت: می خواهی بپرسی با اينكه قسم خوردم، چرا روضه خواندم؟! 💫گفتم: خُب آره، شما ديشب قسم خوردی كه.. 💫پريد تو حرفم و گفت: چيزی كه می گويم تا زنده ام جايی نقل نكن. 💫بعد كمی مكث كرد و ادامه داد: ديشب خواب به چشـمم نمی آمد اما نيمه های شب كمی خوابم برد. يكدفعه ديدم وجود مقدس حضرت صديقه طاهره سلام الله علیها تشريف آوردند و گفتند نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داريم هر كس گفت بخوان تو هم بخوان. 💫ديگر گريه امان صحبت كردن به او نمی داد. 💫ابراهيم بعد از آن به مداحی كردن ادامه داد. @yarane_ebrahim_yazd
دستمان بگیر🌹 ❄️نگاهت از ما نگیر ای نور تابان... رُخت همان حیات بخش زندگیست!! ❄️ما به گل نشسته ایم ز گناه ❄️ای ماه همیشه تابان ابراهیم! دستمان را محکم بگیر که بد گرفتار این عالم فنا شده ایم! @yarane_ebrahim_yazd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید راه درازی را طی میکند تا به آن مقام میرسد. اما من چه سیاهی گناه چهره ام را پوشانده و تنم را لَخت و کسل کرده. بخشی از وصیت شهید عباس دانشگر اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ 🌹🌹 به شهید بی سر بپیوندید🌹🌹 •┄═•🕊🌹🕊•═┄• @yarane_ebrahim_yazd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا