هدایت شده از کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
هدایت شده از کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹بخشی از سخنرانی سردار #شهید_حاج_قاسم_سليمانی درباره جنايات داعــش
🖤@chamran🖤
هدایت شده از کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدیو «سفیـر مجــاهد»
🗓 به مناسبت سالروز شهادت حاج حسن ایــرلـــو
🖤@chamran🖤
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
📋شما هم یک دفتر داشته باشید!
✍ آیت الله مجتهدی: باید همانطور که یک بازاری شب به شب به حساب کاسبیش می رسد ، شما هم یک دفتر داشته باشید و تمامی کارهایی که صبح تا شب انجام داده اید را بنویسید . از کارهای بدتان استغفار کنید و به خاطر کارهای نیکتان خدا را شکر کنید .
شخصی می گفت : پدرم از من خواست که تمامی کارهایی که در طول روز انجام می دهم را شب ها برایش بگویم . من همان روز اول و دوم خسته شدم و به او گفتم : هر خواهشی داری به من بگو تا برایت انجام دهم ، اما این کار را از من مخواه که برایم مشکل است! پدرم گفت : " تو که از بازگو کردن کارهای یک روزت خسته شده ای چگونه طاقت می آوری در روز قیامت خداوند به حساب تمامی اعمالت برسد؟!
📚در محضر آیت الله مجتهدی ، ص 226
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 خطر وسواسی
🔹زراره و ابوبصیر میگویند:
به امام صادق علیه السلام عرض کردیم:
مردی در نماز شک میکند که چند رکعت خوانده و چند رکعت مانده، و هرچه نمازش را تکرار میکند باز همین شک و وسواس را دارد. چه کند؟
حضرت فرمودند:« به شک خود اعتنا نکند و نمازش را با همان وضع به آخر برساند.»
🔹سپس فرمودند:
وسواس کار شیطان است، شیطان خبیث را با شکستن نماز و تکرار آن به طمع نیندازید و به او اجازه نفوذ ندهید، زیرا که او دست بردار نیست، بار دیگر شما را به وسوسه و شک میاندازد، بنابراین به شک خود اعتنا نکنید. وقتی شما اعتنا نکردید او مأیوس شده و به سراغ شما نخواهد آمد.
إنما یرید الخبیث أن یطاع فإذا عصی لم یعد إلی أحدکم: به راستی شیطان ناپاک میخواهد از او پیروی شود. پس هرگاه از او پیروی نشد دیگر به سوی شما باز نمی گردد.
📌آری! وسواسی بودن نه تنها در نماز، کار شیطان است بلکه درکارهای دیگر نیز کار اوست و یک نوع مرض روحی و روانی است که باید جدأ از آن پرهیز نمود.
📚بحار ج ۲۷، ص ۸ و ۲۷۰.
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چقدر امام مهربونی داریم...
🔹ماجرای عجیبی که در زمان هارون الرشید اتفاق افتاد!
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🔴پرهيز از نفرين پدر
🌺امام حسين عليه السلام مي فرمايد:
من با پدرم در شب تاريكي خانه خدا را طواف مي كرديم. كنار خانه خدا خلوت شده بود و زوار به خواب رفته بودند كه ناگهان ناله جانسوزي به گوشمان رسيد. شخصي رو به درگاه خدا آورده و با سوز و گداز خاصي ناله و گريه مي كرد.
🌸پدرم به من فرمود: اي حسين! آيا مي شنوي ناله گنهكاري كه به درگاه خداوند پناه آورده و با دل شكسته اشك پشيماني فرو مي ريزد. برو او را پيدا كن و نزد من بياور.
امام حسين عليه السلام مي فرمايد: در آن شب تاريك دور خانه خدا گشتم. او را در ميان ركن و مقام در حال نماز يافتم.
🌼سلام كردم و گفتم: اي بنده پشيمان گشته! پدرم امير المؤمنين تو را مي خواهد. با شتاب نمازش را تمام كرد. او را محضر پدرم آوردم حضرت ديد جواني است زيبا و لباسهاي تميز به تن دارد. فرمود:
- تو كيستي؟
عرض كرد: من يك عربم.
🔆پرسيد: حالت چطور است؟ چرا با آهي دردمند و ناله اي جانگداز گريه مي كردي؟
عرض كرد: يا امير المؤمنين! گرفتار كيفر نافرماني پدرم گشته ام و نفرين او اركان زندگيم را ويران ساخته و سلامتي و تندرستي را از من گرفته است. پدرم فرمود: قضيه تو چيست؟
🌷گفت: من جواني بي بند و بار بودم. پيوسته آلوده معصيت و گناه بودم و از خدا ترس و واهمه نداشتم. پدر پيري داشتم كه نسبت به من خيلي مهربان بود. هر چه مرا نصيحت مي كرد به حرفهايش گوش نمي دادم.
هر وقت مرا نصيحت و موعظه مي كرد، آزرده خاطرش نموده و دشنام مي دادم و گاهي كتك مي زدم. يك روز مقداري پول در محلي بود، به سويش رفتم تا آن پول را بردارم و خرج كنم. پدرم مانع شد و نگذاشت. من هم از دستش گرفته او را محكم به زمين زدم. دستهايش را روي زانو گذاشت. خواست برخيزد، اما از شدت درد و كوفتگي نتوانست از زمين بلند شود. پولها را برداشتم و به دنبال كارهاي خود رفتم و در آن لحظه شنيدم كه همه آمال و آرزوهايش نسبت به من بر باد رفته و در آخر به خدا سوگند خورد كه به خانه خدا رفته و درباره من نفرين مي كند.
🦋چند روز روزه گرفت و نمازها خواند. سپس وسايل مسافرت را تهيه كرد و به سوي خانه خدا حركت نمود و خود را به اينجا رسانيد. من شاهد رفتارش بودم. پس از طواف دست بر پرده كعبه انداخت و با دلي شكسته و آهي سوزان نفرينم كرد.
🌟به خدا قسم! هنوز نفرينش به پايان نرسيده بود كه اين بدبختي به سراغم آمد و تندرستي از من گرفته شد.
در اين هنگام پيراهنش را بالا زد و يك طرف بدنش را فلج ديديم.
🌷جوان سخنانش را ادامه داد و گفت: پس از اين قضيه از رفتار خود سخت پشيمان شدم. پيش پدرم رفته، معذرت خواستم، ولي او نپذيرفت و به سوي خانه خود حركت كرد. سه سال با اين وضع زندگي كردم تا اينكه سال سوم موسم حج درخواست كردم به خانه خدا مشرف شده، در آن مكان كه مرا نفرين كرده، براي من دعاي خير نمايد. پدرم محبت كرد و پذيرفت. به سوي مكه حركت كرديم تا به بيابان سياك رسيديم. شب تاريك بود. ناگهان پرنده اي از كنار جاده پرواز كرد. بر اثر سر و صداي بال و پر او شتر پدرم رميد و او را به زمين انداخت. پدرم روي سنگها افتاد و جان به جان آفرين تسليم كرد. بدن او را در همان مكان دفن كردم و آمدم. مي دانم اين بدبختي و بيچارگي من به خاطر نفرين و نارضايتي پدرم است. امير المؤمنين پس از شنيدن قصه دردناك جوان فرمود:
✨- اكنون فريادرس تو فرا رسيد. دعايي كه رسول خدا صلي الله عليه و آله به من آموخت به تو مي آموزم و هر كس آن دعا كه (اسم اعظم) الهي در آن است بخواند خداوند دعاهايش را مستجاب مي كند و بيچارگي، غم، درد، مرض، فقر و تنگدستي از زندگي او برطرف مي گردد و گناهانش آمرزيده مي شود...
🍂سپس فرمود: در شب دهم ذي حجة دعا را بخوان. سحرگاه نزد من آي تا تو را ببينم.
امام حسين عليه السلام مي فرمايد: جوان نسخه را گرفت و رفت. صبح دهم ماه، با خوشحالي پيش ما آمد. ديديم سلامتي اش را باز يافته است.
🍃جوان گفت: به خدا اسم اعظم الهي در اين دعا است. سوگند به پروردگار! دعايم مستجاب شد و حاجتم برآورده گرديد.
حضرت امير عليه السلام او خواست كه چگونگي شفا يافتنش را توضيح دهد.
جوان گفت: در شب دهم كه همه در خواب رفتند و پرده سياه شب همه جا را فرا گرفت، دعا را به دست گرفتم و به درگاه خدا ناليدم و اشك ريختم. همين كه براي بار دوم چشمانم را خواب گرفت، آوازي به گوشم رسيد كه اي جوان! كافي است. خدا را به اسم اعظم قسم دادي و دعايت مستجاب شد. لحظه اي بعد به خواب رفتم. در خواب رسول خدا صلي الله عليه و آله را ديدم كه دست مباركش را بر اندامم گذاشت و فرمود:
✨- به خاطر اسم اعظم الهي سلامت باش و زندگي خوشي را داشته باشد. من از خواب بيدار شدم و خود را سالم يافتم.
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قلب فرهنگی شهر
🔮 شفای زهرا
🍀 تنها فرزندم زهرا و تنها يادگار حاج مهدی در تب میسوخت و تلاشهايم برای پايين آوردن دمای بدنش اثری نداشت. 😔😔
نگران بودم. اگر بلایی سرش میآمد، خودم را نمیبخشيدم.😭
بالای سرش نشستم و قدری قرآن خواندم. در همين حال به یاد قسمتی از پارچهای كه روی جنازهی همسرم انداخته بودند و چند نفر با خواست خدا به وسيلهی تبرك جستن به آن پارچه شفا يافته بودند، افتادم.😍😍
پارچه را آوردم و كنار زهرا خوابم برد. در عالم رؤيا ديدم حاج مهدی در كنار بستر زهرا نشسته و او را بغل گرفته است. او مرا از خواب بيدار كرد و با لبخندی گفت: «چرا اين قدر ناراحت هستی؟»😊😊
گفتم: «زهرا تبش پايين نمیآيد، میترسم بلایی سرش بيايد.»
حاج مهدی گفت: «ناراحت نباش. زهرا شفا پيدا كرده و ديگر تب ندارد.»☺️☺️
از خواب بيدار شدم. به اطرافم نگاه كردم. كسی نبود. دست بر پيشانی زهرا گذاشتم، تب نداشت. آری او شفا يافته بود.🙏😍😊
"" شادی روح شهدا صلوات ""
راوی: 🌹 همسر#شهيدحاجمهدیطیاری
┈┈•✾🌸✾•┈┈
#قلبفرهنگیشهر
@ghalbefarhangishahr
هدایت شده از فقه و احکام رهبری (leader.ir)
📚 مطالبۀ قیمت در اختلاف متراژ ملک با سند
💠 سؤال: مساحت یک واحد آپارتمان در قولنامه، ۸۸ متر قید شده است ولی پس از گذشت دو سال از تنظیم سند، معلوم شد که مساحت ملک ۹۷ متر است، آیا فروشنده حق دارد از خریدار چیزی مطالبه کند؟
✅ جواب: اگر واحد را بر اساس متراژ (به صورت هر متر فلان مبلغ) فروخته باشد، می تواند قیمت مساحت اضافی را دریافت کرده یا معامله را فسخ کند؛ اما اگر فروشنده بر اساس محاسبۀ خود یا دیگری، آپارتمان هشتاد و هشت متری را به مبلغ مورد توافق فروخته است، فقط حق فسخ خواهد داشت.
#احکام_معاملات #احکام_فسخ
🆔 @leader_ahkam
هدایت شده از فقه و احکام رهبری (leader.ir)
📚 حق فسخ و گرفتن ارش هنگام معیوب بودن مورد معامله
💠 سؤال: پس از مدتی مشخص شد که موتور خودرویی که خریدم ایراد اساسی داشته است. با توجه به اینکه در قرارداد فیمابین ذکر شده است که خودرو سالم بوده و حق فسخ خریدار محفوظ است، آیا پس از این مدت و انتقال رسمی سند، شرعا مجاز به فسخ هستم؟
✅ جواب: می توانید معامله را فسخ کرده یا ارش (ما به التفاوت قیمت خودرو سالم با معیوب) از فروشنده بگیرید.
#احکام_معاملات #حق_فسخ
🆔 @leader_ahkam
هدایت شده از فقه و احکام رهبری (leader.ir)
📚 نفقۀ فرزندان
💠 سؤال: اگر زنی درآمد مستقل داشته باشد، آیا بر او واجب است که در نفقۀ فرزندان مشارکت کند؟
✅ جواب: چنانچه فرزندان از خود مالی نداشته باشند، نفقۀ آنان بر عهده پدر است و در صورتی که پدر فقیر باشد، بر پدربزرگ پدری واجب خواهد بود اما اگر او (یا پدران او در صورت زنده بودن) نیز توانایی مالی نداشته باشند، در این صورت است که پرداخت نفقه بر مادر، واجب می گردد.
#احکام_حقوق #احکام_نفقه
🆔 @leader_ahkam
هدایت شده از کانال رسمی بسیج اساتید، طلاب و روحانیون کشور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷انقلاب اسلامی صاحب دارد...
•┈┈••✾••┈┈•
"سازمان بسیج اساتید، طلاب و روحانیون کشور"
https://eitaa.com/joinchat/2197094580C4845346d92
هدایت شده از امام زاده حیات الغیب313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هرکس حرفی بزند
میگن تضعیف نظام است
کدام نظام؟
🇮🇷 پخش کلوچه
۰۹۱۰۲۰۴۰۸۹۵
هدایت شده از کانال روشنگری عرفان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀
🎥 نماوا مطالبه مردمی حجاب
🗓 ۲۰ آذر ۱۴۰۱
#آیت_الله_سید_ابوالحسن_مهدوی
#آیت_الله_مهدوی
#نماوا
•••═━🍃❀💠❀🍃━═•••
https://eitaa.com/roshangaryerfan
هدایت شده از 🇮🇷 رسانه تخصصی فقه و احکام 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 امام زمانِ حضرت زهرا چه کسی بوده؟!
✅ اثبات حقانیت شیعه با حدیثی از پیامبر
🔺هر بچه شیعه که می خواد یک دلیل محکم برای شیعه بودنش داشته باشه این را گوش کند ...
عالیه 👌
🔰 علامه امینی و علمای اهل سنت