eitaa logo
یاران مهدی (عج الله)..
402 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
14 فایل
برای فرج آقا کاری کنیم لبیک یا صاحب الزمان (عج الله)...
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌸🍃🌺🌸🍃🌺🌸🍃🌺🌸 🔹درمان سریع برگرداندن مادر توسط : 🔸مالیدن روغن روی ملاج سر و معده طفل 🔸خوردن توسط . 🔹درمان نوزاد : 🔸خوردن عرق توسط مادر 🔸خوابانیدن نوزاد روی برگ . 🔸 (خوردن توسط مادر و مالیدن عصاره آن روی زردی) . 🔸 پشت گوش نوزاد با خراشهای بسیار جزئی و آمدن چند قطره خون . 🔹 تسکین درد ناشی از درآوردن اطفال : 🔸ماساژ لثه‌های طفل با روغن 🔹 درمان بچه هایی که بد غذایند و بنیه قوی ندارند و اند : 🔸خوردن یک قاشق غذاخوری با یک لیوان آب جوش گرم با به مدت 21 روز . 🔹 درمان اطفالی که دچار و و فلج شده اند : 🔸روغن مالی ملاج (جای مسح)سر تا قبل از 2 سالگی با روغن و روغن تلخ . هفته ای یکی دوبار . (قبل از تشکیل کامل ملاج سر). ✅ اینکار باعث رشد مغزی و بهتر شیر خوردن و آرامش بخشی و رشد جسمی اطفال میشود. 🔹 درمان اطفال : 🔸روغن مالی و نوزادان با روغن و یا روغن . ✅ اینکار باعث رفع و و نوزادان نیز می باشد . 🔹درمان اطفالی که دچار میشوند : 🔸مالیدن آسیاب شده برگ گیاه روی موضع. 🔸مالیدن روغن روی موضع . 🔸مالیدن مادر روی موضع 🔹 درمان بچه هایی که دیر باز میشود : 🔸خوردن 1 قاشق مرباخوری روزانه . بادام . تخم کبوتر و گنجشک . 🔹 درمان نوزادان : 🔸مالیدن روغن روی شکم 🔸گرم کردن شیر مادر (خوردن عرق و عسل توسط مادر). میتوان 7 عدد را در آب خیس کرد و آبش را شبانگاه قطره قطره به نوزاد داد . اگر هم مادر یبوست دارد خودش را درمان کند با خوردن گرمیجات و انجیر . 🔹درمان کودکان : 🔸روغن مالی و زیر شکم و مثانه با روغن و نیز خوردن غذاهای گرم مزاج . ✅ اطفال بدلیل استفاده از پوشک در دوران نوزادی و رطوبت ناشی از آن مستعد پیدایش سردی در اندام تحتانی از جمله مثانه هستند . 🔹 درمان نوزاد : 🔸اگر از خشکی طفل باشد روغن مالی ملاج سر با روغن گل بنفشه. ☘☘☘☘☘☘
داستان کامل توبه نصوح 😍 پیشنهاد مطالعه 👌 ⁉️ نصوح که بود؟؟؟ مردی بود شبیه زنها، صدایش بود، صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت. او با سوء استفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار میکرد و کسی از وضع او خبر نداشت. او از این راه، هم امرار میکرد و هم برایش لذت بخش بود. گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار اش را می شکست. روزی دختر به حمام رفت و مشغول شد. از قضا گوهر گرانبهایش همانجا مفقود شد. دختر پادشاه در شد و دستور داد که همه را تفتیش کنند. وقتی نوبت به رسید او از ترس رسوایی، خود را در خزینه حمام پنهان کرد. وقتی دید مأمورین برای گرفتن او به خزینه آمدند، به خدای تعالی رو آورد و از روی و به صورت همانجا توبه کرد. ناگهان از بیرون آوازی بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که پیدا شد و مأموران او را رها کردند. و نصوح خسته و نالان شکر خدا را به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد و به خانه خود رفت. او عنایت پروردگار را مشاهده کرد. این بود که بر اش ثابت قدم ماند و از گناه کناره گرفت. چند روزی از غیبت او در سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد و نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به و مشت و مال نیستم و دیگر هم به حمام نرفت. هر مقدار مالی که از راه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و از شهر خارج شد و در کوهی که در چند فرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به خدا مشغول گردید. در یکی از روزها همانطور که مشغول کار بود، چشمش به افتاد که در آن کوه چرا میکرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از آن کیست? عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعا از شبانی فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستی من از آن نگهداری کنم تا صاحبش پیدا شود. لذا آن میش را گرفت و نگهداری نمود، پس از مدتی میش زاد و ولد کرد و نصوح از آنها بهره مند میشد. روزی کاروانی راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگی مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که را دیدند از او آب خواستند و او به جای آب به آنها شیر داد، به طوری که همگی سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند. او راهی نزدیک به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانی کردند و او در آنجا قلعه ای بنا کرده و چاه آبی حفر نمود و کم کم آنجا منازلی ساخته و شهرکی بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا می آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگی به چشم بزرگی به او می نگریستند. رفته رفته و او به گوش رسید که پدر همان دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وی را از طرف او به دربار دعوت کنند. همین که دعوت شاه به نصوح رسید، نپذیزفت و گفت: من کاری دارم و از رفتن به نزد سلطان عذر خواست. مأمورین چون این سخن را به شاه رساندند، بسیار تعجب کرد و اظهار داشت: حال که او نزد ما نمی آید ما میرویم او را ببینیم. با درباریانش به سوی نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به امر شد که جان را بگیرد. بنا بر رسم آن روزگار و به خاطر از بین رفتن شاه در اقبال دیدار نصوح، نصوح را بر بنشاندند. نصوح چون به پادشاهی رسید، بساط را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و با همان دختر پادشاه ازدواج کرد. روزی در بارگاهش نشسته بود، شخصی بر او وارد شد و گفت: چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را از عدالت تو طالبم. نصوح گفت: میش تو پیش من است و هر چه دارم از آن میش توست. وی دستور داد تا تمام منقول و غیر منقول را با او کنند. ? آن شخص به دستور خدا گفت: بدان ای نصوح! نه من شبانم و نه آن، یک میش بوده است، بلکه ما دو ، برای آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت، اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد. و از نظر غایب شد. به همین دلیل به توبه واقعی و راستین، () گویند... 🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼
👌 پاکسازی و تقویت معده 🌱 خوردن با پوست بنابر فرمایش امام صادق(ع) پوست باقلا معده را دباغی میکند و تعفن و رطوبت زائد معده را از بین میبرد. 🌱 معده را دباغی میکند و پرز معده را می رویاند. 🔴 با پیه اش امام صادق (ع) فرمودند انار را پیه اش بخورید زیرا معده را دباغی و را تقویت می کند. 🟡 به معده را دباغی و را تقویت می کند و درمان خیلی از بیماری های است. 🍎 بنابر سفارش حضرت امیر(ع) سیب معده را می کند. 🟠 سنجد ها را گرم و معده را دباغی می کند. 🍞 امام صادق(ع) فرمودند به کسی که شدید دارد نان برنجی بدهید که برای کسی که اسهال دارد بهتر از نان برنجی نیست ، معده را دباغی میکند و را بیرون می کشد. 🥛 ( محلی و علوفه خورده ) بنابر فرمایش امام باقر(ع) گاو معده را دباغی میکند ، پی کلیه ها را زیاد میکند و سبب اشتهای غذا می شود. 🍐 را دباغی میکند ، خوردن گلابی بعد از غذا و در حال سیری مفیدتر است و نفعش بیشتر از ناشتا خوردنش است. 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹