عارفانه..
نسیمی هست ابری هست اما نیستی در شهر
دلم بیهوده میگردد خیابـانهای خالی را
#اصغر_معاذی
┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈
#از_کرونا_تا_بهشت
#قسمت ۳۳🎬:
علی بود با لبخندی به طرفم میامد,عباس هم کنارش بود,
یکدفعه با صدای ضعیفی که آب طلب میکرد ,تصویر علی وعباس رنگ باخت ,از خواب پریدم.
عه من کی به خواب رفتم؟
زینب چشماش را باز کرده بود واب میخواست...باورم نمیشد,سرش راغرق بوسه کردم واز ته دل خداراشکر کردم.
لیوان ابی ریختم وکمی لبهاش راخیس کردم,جلوی در حسن وحسین وزهرا با نگاهی که خوشحالی ازش میبارید تعقیبم میکردند.
به زهرااشاره کردم:زهرا جان دخترم یک لیوان شربت عسل باگلاب برام بیار...
دخترم از خوشحالی به دقیقه نکشید که شربت رابه دست رساند,قاشق قاشق شربت را دردهان زینب میریختم وباهر قاشقی که زینب میخورد لبخند من وبچه هایم پر رنگ تر میشد....
خدا راشکر به خیرگذشت...
زینب تا چند روز بعدش سرفه خشک میزد وبعدهم خوب شد,اما عجیب این بود که نه من ونه بقیه ی بچه ها طوریمان نشد واین بیماری رانگرفتیم وشاید هم گرفتیم وخیلی محرز نشد.
با خیال راحت روی کاناپه ی انتظار نشسته بودم وبعداز چندین روز بی خبری,صفحه گوشی را روشن کردم وصفحات مجازی را نگاه کردم,همه اش از کرونا بود وکرونا...
عه اینجا را...یه ایمیل ناشناس...یعنی چیه؟
بازش کردم....باورم نمیشد..
#ادامه دارد...
🖊به قلم……ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
#از_کرونا_تا_بهشت
#قسمت۳۴🎬:
ادرس ایمیل نا اشنا بود اما حرفی که زده بود خیلی اشنا بود(بشین روی کاناپه ی انتظار ومنتظر خبرهای خوش باش)
به خدا این حرف علی هست,اخه کاناپه انتظار یه حرف,یه رمز بین من وعلی بود.
پس خبرای خوش در راهه,حتما عباس را پیدا کرده,حتما قراره باهم بیان....
سریع از جایم بلند شدم,باید کل خانه را گردگیری میکردم,باید خونه مثل دسته ی گل میشد,اخه میهمون عزیزی قراره بیاد,عباسم...پسرعزیزم بعداز چندین ماه دوری ,وعلی این مرد زندگی من,قراره بیان...
به بچه ها چیزی نگفتم,اخه اگر یک درصدهم احتمال میدادم که نیان,اونموقع این بچه ها ضربه میخوردند.
اما بچه ها از جنب وجوش بی موقع من وخوشحالی بیش از اندازه ام حتما حدس میزدند که ,خبری شده...
دو روز از موقعی که ایمیل علی به دستم رسیده بود ,میگذشت ودیگه خبری نشد که نه شد,گوشی از دستم نمیافتاد مگر زمانی که میخواستم بخوابم ,همش منتظر بودم,واقعا درد انتظار سخته وجانکش,باخود فکرمیکردم اگه اینجوری که من انتظار خبری از علی راداشتم ,کل عمرم انتظار مهدی زهرا س رامیکشیدم وخودم رااماده میکردم برای,ظهور وپذیرایی از حضرتش,الان سالها بود که حضرت ظهور کرده بود,حیف که ما کم کاری میکنیم و...
نماز شبم چنددقیقه قبل از اذان صبح تمام شد,نماز صبحم راخواندم ورفتم طرف اشپزخانه تا بساط صبحانه را فراهم کنم.
قبل از رفتن ,طبق معمول این چند روزه,وارد صفحات مجازی شدم....
با دیدن عکس روی چندتا خبر داخل صفحه ها وعبارت زیرش,زانوهام شل شد ورعشه تمام بدنم راگرفت..
#ادامه دارد....
🖊به قلم…ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
#از_کرونا_تا_بهشت
#قسمت۳۵ 🎬:
عکس علی بود با پیراهن سفید وچفیه ای برگردنش,لبخندی به لبش که چهره اش را آسمانی کرده بود.
زیرعکس با عبارت عربی وهم فارسی نوشته بود(علی جان شهادتت مبارک)
گوشی رابارها وبارها بوسیدم ,گریه امانم رابریده بود,دوباره غرق تماشای علی شدم,
تصویرعلی وگوشی دستم,کدر وکدرتر شد وهمه جا را تاریکی فراگرفت.
چشام راکه باز کردم,نور لامپ اتاق ,چشام را زد,اتاق خودم بود,اتاق من وعلی,سرم رابه طرف راستم چرخاندم,این که عباس بود...حتما هنوز درعالم خواب و بی هوشیم....عباس کجا بود,اوهام هست.
دستان کوچک عباس دست من را گرفت وبوسه به دست وصورتم زد....خواب نیست...به خدا بیدارم...اینم عباس من است,
به شدت از جایم بلندشدم که سوزشی در دستم پیچید وسوزن سرم کشیده شد,عباس را دراغوش گرفتم از بالای سرش اطراف را درجستجوی علی, نگاه میکردم.به خودم امیدمیدادم که ان عکس وخبرشهادت علی جزیی ازخوابم بوده است.
اما همه بودند وعلی نبود.
بعدها برایم گفتند که علی,عباس رانجات میدهد وخودش شهید میشود,اما من باورم نمیشود,احساس درونم میگفت یه چیزی غلط هست وعلی زنده است,اخه ادم بایه عکس وخبرکه شهیدنمیشه,میشه؟!
نه پیکر علی رابه من دادند ونه خاطره ای ازشهادتش ونه وسایلش,فقط گفتند علی شهید شده.....
نمیدانم تخیلات است یا واقعا وجود دارد,ازخانه که بیرون میروم,گاهی احساس میکنم کسی تعقیبم میکند وهمیشه به خودم قبولاندم که کسی به فکرماست وحواسش,پیش ماست وان کس از نظر من ,فقط علی است وعلی است.
امروز اول ماه رجب است,کلی کار دارم,باید به وب سایتم ,سری بزنم,صفحات مجازی هم مانده اند....
#ادامه دارد
🖊به قلم……ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دم نقاش گرم 😂😂😂
صبحتون به خیییییر😊🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐶 کجای قرآن گفته سگ نجسه؟
💥جواب زیبا و درخور به خودعالم پندار های اینستاگرامی
#شبهه
https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرزندان همانی میشوند که ما هستیم نه همانی که ما میخواهیم حتی تو نماز خوندن😉
https://eitaa.com/yasegharibardakan
Hejab.mp3
6.67M
#چرا_رعایت_حجاب_در_جامعه_اسلامی_الزامی_است
با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے
https://eitaa.com/yasegharibardakan
#از_کرونا_تا_بهشت
#قسمت۳۶ 🎬:
هنوز کرونا درجهان غوغا میکند ,نه درمانی برایش کشف شده ونه دارویی,از هرطرف دنیا اشوبی سرمزند,امریکا این شیطان بزرگ درگیر جنگهای داخلی شده,ملک سلمان به درک واصل شد وبن سلمان تکیه برتخت پادشاهی زده وبا شاهزادگان دیگرسعودی درجنگ وستیز است,کل دنیا بهم ریخته,انگار جهان ابستن حوادثی نو است ومنتظر اتفاقی بزرگ...
من برای ادای نذرم دیدم بهترین فرصت است به قول ایرانی ها ,عدو شود سبب خیراگر خدا خواهد.
وب سایتی بازکردم صفحه های مجازی زیادی در نرم افزارهای جهانی بازکردم وبا چهار زبان عربی,عبری,فارسی وانگلیسی که بلد بودم شروع به تبلیغ دین ومذهبم وامام زمانم نمودم,
نام وب سایت وتمام صفحه های مجازی ام را گذاشتم(ازکرونا تابهشت)روزانه میلیونها نفر ازسراسر جهان از این صفحه هابازدید وپیگیری میکنند.
خیلی از بچه شیعه ها هم به همین کار رو اوردند.
با خطی بزرگ ورودی,صفحه ام نوشتم(درمان کرونا وتمام دردهای این دنیا,جنگ وظلم وستم,فقط وفقط باعلم الهی منجی دنیا,امام مهدی عج است,علم اوعلم مطلق وگرفته شده ازعلم خداست,علمی که به گفته ی حضرتش اگر۲۷حرف باشد,بدون منجی فقط دوحرفش شناخته شده وبس)
توضیحات مفصلی راجب به مقوله ی مهدویت ونجات دنیا به دست حجت زنده ی خدا برروی زمین,بازبانهای مختلف نوشته ام وهرروز مطلب جدیدتری اضافه میکنم.
امروز روز موعوداست,روز اول رجب ومن وتعدادی دیگراز بچه شیعه ها میخواهیم کاری بزرگ انجام دهیم,به قول ایرانیها,کاری میکنیم کارستان....
همه وهمه دراین کارعظیم باید شرکت کنند...مطمینم که اثری فوق العاده دارد.
#ادامه دارد..
🖊به قلم……ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
#از_کرونا_تا_بهشت
#قسمت۳۷🎬:
روزی کتاب کمال الدین شیخ صدوق رامیخواندم که به این مطلب برخوردم:
خداوند به جهاتی بنی اسرائیل را عذاب نمود به اینکه، ۴۰۰ سال پیامبری برایشان نیامد.
۲۳۰ سال گذشت، خیر و برکت کم شد و مردم تصمیم گرفتند با ناله و ضجه برای فرج منجی دعا کنند.
خداوند به خاطر پشیمانی عمیق آن ها ۱۷۰ سال باقیمانده را بخشید و حضرت موسی ظهور کرد و آن ها را از دست فرعون نجات داد.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
شما هم همین گونه اید اگر به جِد دعا کردید و گریه را همراهش نمودید فرج حاصل می شود وگرنه، نه.
همانطور که امام صادق ع فرمودند,تاریخ مدرسه ایست که باید از ان درس گرفت ودرسی که ازاین واقعه گرفتم مرا وخیلی از شیعه ها را برآن داشت تا یک زمانی رامشخص کنیم وتمام کسانی که مطالب ماراپیگیری میکنند درساعتی مشخص درهرجای جهان که باشند,باهر زبان ومرام ودین ومسلکی,منجی دنیا را از خدا بخواهند ومطمینا خداوند رحمتی راکه برقوم موسی ع اورد برما نیز نازل میکند.
بعداز کلی,مشورت,ساعت ۱۲شب اول ماه رجب پیشنهاد شد ومیلیونها نفر قراراست دراین ساعت که دربرخی,کشورها روز ودربرخی دیگر شب وعصرو..است,درهمین ساعت مشخص دست به دعا برداریم وبطلبیم انچه را که سالهاست از ان غافلیم....
#ادامه دارد....
🖊به قلم……ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
#از_کرونا_تا_بهشت
#قسمت۳۸🎬:
خدای من چه غوغاییست درمجازی,خیلی پستها وصفحه ها برای دعای نیمه شب امشب تبلیغ میکنند,از همه جای دنیا باهر زبانی پیام هست,بازدید صفحه های ما هم چندین برابر شده وهمه اظهار همراهی کرده اند...
امشب شب بزرگیست,شاید شبی باشد که تقدیر یک جهان رقم بخورد,شاید شبی باشد که چهره ی مضطر مهدی زهراس به لبخندی مزین شود واجازه ی خروج از پرده ی غیبت را خدا به این حجت زنده اش ارزانی دارد....
هرچه میگذرد ,دلشوره ام بیشتر میشود,یعنی خدایا میشود که بشود؟؟
به بچه ها گفتم چه خبراست ,هرکدام ختم قران برداشته اند تا به انچه که میخواهیم برسیم....
ساعت ۱۱به وقت ایران است,به همه توصیه کردم بالباس نظیف ووضو وچهره ی گریان دست به دعا بردارند,با بچه ها تجدیدوضوکردیم,قران به دست وروبه قبله نشستیم .
به بچه ها گفتم از همین الان دعای,الهی عظم البلا...را هرچه که میتوانید بخوانید.
شور وشوقی وصف ناپذیر درصورت بچه ها موج میزد,بیرون از خانه درهمه ی دنیا بلوا واشوب به پا بود واما درخانه ی من وتمام انهایی که مهیای طلب حجت میشدند,ارامشی وصف ناپذیر حکم فرما بود....
رأس ساعت ۱۲.....
خدای من ازهرجای شهر آوای یاغیاث المستغیثین ویاصاحب الزمان الغوث والامان میامد......
گویی تمام شهر وتمام دنیا زبان شده بود برای طلب رحمت...خداوندا....عجز ولابه ی اینهمه مردم..مردمی که یا حجت رامیشناسند ویا نمیشناسند,اما طلبش میکنند را اجابت کن.....
بچه ها به پهنای صورت اشک میریختند ودردودلها وشیرین زبانیها برای خدای مهربانشان میکردند اما ته ته همه ی شیرین زبانیهایشان طلب مهدی زهراس بود.
انقدر این دعا واستغاثه به جانمان شیرین نشسته بود که متوجه گذشت زمان نمیشدیم..وقتی به خود امدیم که اذان صبح بود....
بیش از چهارساعت راز ونیاز کرده بودیم اما برایمان مثل لحظه ای کوتاه بود...بچه ها هم انگار حلاوت این عبادت به جانشان نشسته بود,بااینکه هنوز,سنشان کم بود میبایست خسته شده باشند,اما سرحال تراز همیشه مینمودند.....
صبح شده بود که...
#ادامه دارد....
🖊به قلم……ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
🔘داستان کوتاه
مرد تاجری در شهر کوفه ورشکست شد و مقدار زیادی بدهکار گردید، به طوری که از ترس طلبکاران در خانه اش پنهان شد، و از خانه بیرون نیامد، تا اینکه شبی از ماندن در خانه دلتنگ گردید.
بنابر این نیمه شب از خانه خارج شد و برای مناجات به مسجد رفت، و مشغول نماز و راز و نیاز به درگاه خداوند بی نیاز شد و در «دعاهایش از ارحم الّراحمین خواست که فرجی بفرستد و قرض هایش را ادا فرماید، و صدای ضجه و یا الرحمن الراحمین اش تمام فضای مسجد را پُر کرده بود».
در همان زمان بازرگان ثروتمندی در خانه اش خوابیده بود، در خواب به او گفتند: «اکنون مردی، خدای ارحم الراحمین را می خواند و از خدای مهربان و بخشنده ادای دین خود را می طلبد، برخیز و قرض او را ادا کن.»
بازرگان ثروتمند از خواب بیدار شد، وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند و دوباره خوابید، باز در خواب همان ندا را شنید، تا اینکه در مرتبه سوّم برخاست و هزار دینار با خود برداشت و سوار شتر شد، آنگاه مهار شتر را رها کرد و گفت: آن کسی که در خواب به من امر کرد که از خانه خارج شوم، خودش مرا به مرد محتاج خواهد رسانید.
شتر کوچه های شهر را یکی پس از دیگری پیمود و در برابر مسجدی توقّف کرد، تاجر پیاده شد و به طرف مسجد رفت، ناگهان متوجّه شد از درون مسجد صدای گریه و زاری می آید و کسی صدا می زند یا ارحم الرّاحمین... داخل مسجد شد، پیش تاجر ورشکسته رفت و گفت: ای بنده خدا، سر بردار، زیرا خدای ارحم الراحمین دعایت را مستجاب کرد.
آنگاه هزار دینار پول را به او داد و گفت: «با این قرض هایت را بپرداز و مخارج زن و بچه هایت را تأمین کن و هر وقت این پول تمام شد و باز محتاج شدی، اسم من فلان، و محلّ کارم فلان جا است و خانه ام در فلان محلّه می باشد، به من مراجعه کن؛ تا دوباره به تو پول بدهم.»
تاجر ورشکسته گفت: «این پول را از تو می پذیرم، زیرا می دانم عطا و بخشش خدای ارحم الراحمین است، ولی اگر دوباره محتاج شدم پیش تو نمی آیم». بازرگان گفت: «چرا؟ پس به چه کسی مراجعه می کنی؟»
تاجر ورشکسته گفت: «به همان کسی که امشب به او عَرْضِ حاجت کردم و او تو را فرستاد تا کارم را درست کنی. بازهم اگر محتاج شوم، از او که مهربانترینِ مهربانان و بخشنده ترینِ بخشنده ها است، ارحم الرّاحمین است کمک و یاری و مساعدت می خواهم که هیچ وقت بنده هایش را از یاد نمی برد.
اگر محتاج شوم باز هم به خدایم که به من نزدیک تر است و دعایم را مستجاب می کند روی می آورم و از او می خواهم، و او هم وسائلی مانند شما را برایم می فرستد و کارم را اصلاح می کند».
📗 #قلب_سلیم، ج 1
✍ شهید آیت الله دستغیب
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آفرین
آفرین
خیلی خندیدیم😂
عضو کانال مجمع عاشقان بقیع اردکان بشید👈 https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما دهه شصتی ها توو مداحی هم شانس نداشتیم😂😂😂😂🤪
وااای چه کرشمهای هم میاد😂🤣😅
هلالی ما دهه شصتی ها.... هلالی اینا😂😂😂
عضو کانال مجمع عاشقان بقیع اردکان بشید👈 https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایی من اگه با اسرائیل و آمریکا جنگ بشه اصلا نمیترسم. ولی از هند چرا، ببینید چجوری با یه موز ۴ نفرو کشت، نفر پنجم به رگبار بستش همشو جاخالی داد.😂😂
اینا موشکهامونو رو هوا میگیرن😂 نیاز به گنبد آهنین ندارن...😁
عضو کانال مجمع عاشقان بقیع اردکان بشید👈 https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه با افراد بد حجاب مواجهه داشته باشیم؟ چجوری نصیحت کنیم؟
اگه اثر نداشت چیکار کنیم
پاسخ استاد وکیلی
عضو کانال مجمع عاشقان بقیع اردکان بشید👈 https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلوهی زیبای جوانمردی....
همه اگه تو حیطه کاری خودشون اینجوری باشن، خیلی از مشکلات حل میشه
عضو کانال مجمع عاشقان بقیع اردکان بشید👈 https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خدایا این لحظه زیبا و عرفانی را نصیب همه مشتاقان بفرما....😊
عضو کانال مجمع عاشقان بقیع اردکان بشید👈 https://eitaa.com/yasegharibardakan
عزیزان همیشه دست و دلباز برای اهل بیت س؛
صلاح میدونید این هفته ، جمعه شب که جشن میلاد امام رضاع و ۲۶ سالگی تاسیس مجمع رو داریم ، غذای تبرکی با نمک مهمانسرای امام رضا ع که از حرم امام رضا ع برامون فرستادند رو هم داشته باشیم؟
بله؟
پس بسم الله....
شماره حساب سیبا ۰۱۰۶۵۵۶۶۹۴۰۰۱ به نام مجمع عاشقان اردکان
به شماره کارت 6037998800051582
و شناسه شبا
IR73 0170 0000 0010 6556 6940 01
حدود۳۵ میلیون نیاز داریم....
الهی به زودی توو حرم امام رضا ع در حالی که فیش غذای حضرتی توو دستتونه ، ببینمتون....😊🌹
یا امام رضا ع....
عرض تسلیت محضر برادر عزیز و خادم مجمع ، جناب آقای عباس ادبی....
روحش قرین رحمت الهی
روابط عمومی مجمع
https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥خاطره شنیدنی حجت الاسلام والمسلمین راجی از حضور در مدارس در هنگام اغتشاشات ١۴٠١
در برنامه «جهان آرا»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حیرت داوران از تلاوت فوق العادهی این نوجوان...
👈يه فلج قطع نخاعى از خواب كه بيدار میشه منتظره يک نفر بيدار بشه، سرش منت بذاره و ببرتش دستشويى و حمام و كاراى ديگه شو انجام بده ؛
ميدونى آرزوش چيه؟ فقط يكبار ديگه خودش بتونه راه بره و كاراشو انجام بده!
👈يه نابينا از خواب كه بيدار ميشه، روشنايى رو نميبينه، خورشيد رو نميبينه، صبح رو نميبينه ؛
ميدونى آرزوش چيه؟ فقط يكبار فقط يک روز بتونه نزديكاش و عزيزاش و آسمون و زندگى رو با چشماش ببينه!
👈يه بيمار سرطانى دلش ميخواد خوب بشه و بدون شيمى درمانى و مسكن هاى قوى زندگى كنه و درد نكشه!
👈يه كر و لال آرزوشه بشنوه بتونه با زبونش حرف بزنه!
👈يه بيمار تنفسى دلش ميخواد امروز رو بتونه بدون كپسول اكسيزن نفس بكشه!
👈يه معتاد در عذاب آرزوى بيست و چهار ساعت پاكى رو داره!
الآن مشكلت چيه دوست من؟
🤲دستتو ببر بالا و از ته قلبت شكرگزارى كن که از قدیم گفتن
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند
با تمام وجودت از نعمتايى كه خدا بهت داده استفاده كن ؛ تو خيلى خيلى خيلى خوشبختى، غر نزن، ناشكرى نكن.
آسونا رو خودت حل كن؛ سختاشم خدا ...
🌸🌸🌸
✍در بیست سالگی برای خواستهای که از خداوند داری، وضو میگیری و دعا میکنی. آنقدر مصمم هستی که به سجده میروی و در سجده دعا میکنی... اما، نمیشود! دلگیر میشوی از خداوند ... در سی سالگی هم به سجده میروی،البته این بار سجدهی شکر، برای آنکه دعای بیست سالگیات پذیرفته نشد! این یک تفاوت ده ساله بود که باعث شد به گوشهای از حکمت پروردگارت پـی ببری. فکرش را بکن در آینده چقدر از پذیرفته نشدن برخی از خواستههایمان خوشحال خواهیم شد... به انتخاب خداوند اعتماد کن
📚قرآن کریم / سوره بقره / آیه۲۱۶
چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرّ شما در آن است. و خدا میداند، و شما نمیدانید.
🌸🌸🌸