❣﷽❣
#رمان
#مثل_هیچکس ♥️
#قسمت_بیست_وهفتم7⃣2⃣
🍂روزها می گذشت و یک لحظه نمی توانستم از ذهنم دورش کنم. چند بار به بهشت زهرا رفتم.🌷 چند ساعت همان جا به انتظار نشستم. اما از او خبری نبود.
یک بار در کلاس معارف دانشگاه درباره ی #نذرکردن شنیده بودم. نذر کردم اگر دوباره او را ببینم #نمازهایم را بخوانم.
فکر می کردم خدا بخاطر نماز خوان شدنم او را دوباره سر راهم قرار می دهد. اما بیفایده بود... 😔
🌿هر روز بی تاب تر می شدم💗 گاهی در خواب اتفاقات آن روز را میدیدم و همان جملات را از زبانش میشنیدم. "اکثر آدم هایی که میان اینجا یه گمشده ای دارن... " راست میگفت. من هم #گمشده ای داشتم. باید همانجا پیدایش می کرم.
🍂مادر و پدرم نگران بودند. نمیدانستند چه اتفاقی افتاده. فقط چند باری غیر مستقیم گفتند دچار افسردگی شده ام و باید تحت نظر مشاور باشم. اما زیر بار نمی رفتم. محمد هم کم کم متوجه پریشانی ام شده بود. به پیشنهاد خودش یک روز باهم سر خاک #شهدا قرار گذاشتیم.
🌿تا آن روز چیزی از آن دختر و احساساتم نگفته بودم. مثل همیشه زودتر از قرار آمد. وقتی رسیدم آنجا بود.
_ سلام آقای رضای گل. خوبی؟😊
+ سلام. ممنون. تو خوبی؟
_ الحمدلله. مقدمه چینی کنم و صغری کبری بچینم؟ یا یهو برم سر اصل مطلبی که بخاطرش قرار گذاشتم؟
+ برو سر اصل مطلب.
_ عاشق شدی؟😉
🌿از رک و صریح بودنش شوکه شدم...
تا بحال درباره ی چنین مسائلی باهم صحبت نکرده بودیم. نمیدانستم اسم این احساس را چه میگذارند. نمیدانستم چطور متوجه شده. گفتم:
+ نمیدونم.😔
_ رنگ رخسارت که خبر میدهد از سرّ درونت.☺️
+ نمیدونم اسمش چیه. ولی...😔😢
🍂چشمهایم اشک آلود شد. محمد مرا در آغوش گرفت و گفت:
_ از سر و روی پریشون و رنگ زردت مشخصه گرفتار شدی. ولی پسر خوب این چه قیافه ایه برا خودت درست کردی؟ مثلا تو خوش تیپ مایی.😄 حالا بگذریم از اینا. اومدم اینجا بگم اگه دلت میخواد دربارش حرف بزنی من حاضرم شنونده باشم.
+ نمیدونم چی شد. یه روز همینجا نشسته بودم. یکی اومد و صدام زد. یه غریبه ی آشنا... دوباره همینجا دیدمش. چند کلمه حرف زد. یه آتیشی به جونم افتاد و رفت. حالا نمیدونم باید چیکار کنم. وقتی دور می شد اشکام میریخت محمد.😢 نمیدونم چرا. نمیدونم کی بود. نمیدونم چی بود. فقط آشنا بود. مطمئنم آشنا بود.
🌿دوباره چشمهایم پر از اشک شد. محمد با لبخند روی دستم زد و آهی کشید. بعد از چند ثانیه سکوت گفتم :
+ همینجا از یه #شهید_گمنام خواستم دوباره ببینمش. ولی دیگه نیومد. نذر کردم اگه ببینمش نمازخون بشم. بخدا اگه سر راهم قرار بگیره میخونم.
_ حالا بیا یه قرار دیگه ای با خدا بذار. تو نمازخون شو. بعد از هر نماز دعا کن خدا دوباره اونو سر راهت قرار بده.👌
+ ولی #نذر کردن که اینجوری نیست.
_ دیدی وقتی تو در حق کسی خوبی کنی اونم سعی می کنه خوبیتو برات جبران کنه؟ حالا تو بیا و اول نذرتو ادا کن. بعد امیدوار باش که حاجتتو بگیری.
+ اگه نماز بخونم ولی دیگه نبینمش چی؟ آخه تا کی بخونم؟ تا کی منتظر باشم؟
_ یه مدت بخون. اگه ندیدیش دیگه نخون.
🍂حرفش به دلم نشست..
و پیشنهادش را قبول کردم. تا آن روز فقط چند باری در حرم #امام_رضا نماز خوانده بودم. به نمازهای یومیه مسلط نبودم. خجالت می کشیدم به محمد بگویم که ترتیب و جزییات نماز ها را بلد نیستم. در کتاب ها جستجو کردم و یاد گرفتم. اوایل برایم #سخت بود اما کم کم #تسلطم بیشتر شد. بعد از نماز از صمیم قلب برای دیدار مجددش دعا می کردم.
🌿یکی دو هفته گذشت. کمی #آرام_تر شدم. انگار هربار که قامت میبستم بار غصه برای دقایقی از شانه ام برداشته می شد. اما هنوز دلم بی تاب بود و مرتب به #بهشت_زهرا می رفتم🚶
#ادامه_دارد...
@YasegharibArdakan
✨#دعاهایخاصهرروز✨
🌹#جهتتمامحوائجورفعگرفتاری🌹
☘شنبه: "زیارت جامعه کبیره"
☘یکشنبه: "زیارت عاشورا"
☘دوشنبه: "زیارت امین الله و دعای معراج"
☘سه شنبه: "دعای توسل"
☘چهار شنبه: "زیارت آل یاسین"
☘پنج شنبه: "دعای کمیل حدیث کساء"
☘جمعه: "دعای ندبه و سمات"
🌸✨✨🌸✨✨🌸✨✨
🔹شیء #گمشده🔹
✨مرحوم لواسانی می فرماید:
هرگاه کسی چیزی را گم کند، این دعا را روز #شنبه ۱۲۰ مرتبه تکرار کند . او را در خواب راهنمایی خواهند کرد.
💥یٰا قَیُّومُ فَلٰا یَفُوتُ شَئٌ مِنْ عِلْمِهِ وَ لٰا یؤُودُهُ
📖با الهام از سوره حج آیه ۷۰
📚 منتخب الختوم صفحه ۱۳۰
💢پسر #آیت_الله_قاضی می فرمود: پدرم دو چیز را با دستان خود خیلی ریز و مثل طومار نوشته بودند و همیشه در عمامه شان بود، یکی از آن ها #دعا_سمات بود و دیگری حدیث کساء که مقید بودند هر #شنبه آن را بخوانند و دلیلش را هم اینطور بیان نمودند که خداوند ظرف خواندن #حدیث_کسا را در روز شنبه قرار داده است. نه اینکه روزهای دیگر نمی توان خواند، اما ظرف زمانی آن در روز شنبه است.
از آداب استجابت دعاهای آخر حدیث کساء روشن کردن عود است.
🎙 #شيخ_عباس_صراف
🌸✨✨🌸✨✨🌸✨✨
🌹این اذکار را در طول هفته هر روز 200 مرتبه بخواند برای رسیدن به حاجات بارها تجربه شده است . بلکه در میان هفته به حاجت خویش خواهد رسید . مکان و زمان باید ثابت باشدو طهارت بدن و طهارت مکان را باید در نظر گرفت :
#شنبه : یا رحمن یا رحیم
#یکشنبه : یا واحد یا احد
#دوشنبه : یا صمد یا فرد
#سه_شنبه : یا حی یا قیوم
#چهارشنبه : یا حنان منان
#پنجشنبه : یا ذاالجلال و الاکرام
#جمعه : یا الله یا رحمن
#مجرب_است
📗منبع : خزینة الفوائد ص 209
https://eitaa.com/yasegharibardakan