eitaa logo
مجمع عاشقان بقیع اردکان
4هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
36 فایل
مجمع عاشقان بقیع اردکان اردکان ، خیابان مطهری جلسات هفتگی: جمعه شب ها، با سخنرانی سخنرانان توانا و مداحی مداحان اهل بیت از استان وکشور، آموزش مداحی ارتباط با مدیران کانال @Maa1356 @h_ebrahimian
مشاهده در ایتا
دانلود
💝🕊💝🕊💝🕊💝 ۵۰ حاج آقا زودتر از ما پیاده شد. جوانی دوید جلو،حاج آقا را گرفت در بغل و ناغافل به فارسی گفت:《تسلیت می گم!》 نفهمیدم چی شد. اصلا این نیرو از کجا آمد که توانستم به دو خودم را برسانم پیش حاج آقا یک حلقه از آقایان دوره اش کرده بودند. پاهایش سست شد و نشست. نمی دانم چطور از بین نامحرمان رد شدم. جلوی جمعیت یقه اش را گرفتم. نگاهش را دزدید، به جای دیگری نگاه می کرد. با دستم چانه اش را گرفتم و صورتش را آوردم طرف خودم. برایم سخت بود جلوی مردها حرف بزنم ،چه برسد به اینکه بخواهم داد بزنم، گفتم:《به من نگاه کنید!》اشک هایش ریخت😭😭😭 پشت دستم خیس شد. با گریه داد زدم😭 مگه نگفتین مجروح شده؟ نمی توانست خودش را جمع کند به پایین نگاه می کرد. مردهای دور و بر نمی توانستند کمکی کنند،فقط گریه می کردند😭😭😭😭😭😭 دوباره داد زدم:《مگه نگفتین خونریزی داره؟اینا دارن چی میگن؟؟》 اشکش را پاک کرد،باز به چشم هایم نگاه نکرد و گفت:《منم الان فهمیدم!》 نشستم کف خیابان،سرم را گذاشتم روی سنگ های جدول و گریه😭کردم. روضه خواندم،همان روضه ای که خودش در مسجد راس الحسین علیه السلام برایم خواند: من می روم ولی جانم کنار توست❤️ تا سال های سال،شمع مزار توست عمه جانم،عمه جانم،عمه جان قد کمانم عمه جانم،عمه جانم،عمه جان نگرانم عمه جانم،عمه جانم،عمه جان مهربانم💕 @YasegharibArdakan
#بازدید حجت الاسلام حدادپور جهرمی نویسنده کتابهای حیفا، کف خیابون، تب مژگان و... از #گنجینه_ایثاروشهادت_اردکان @yasegharibardakan
معرفی #گنجینه_ایثاروشهادت_اردکان توسط حجت الاسلام حدادپور در کانال دلنوشته های یک طلبه @yasegharibardakan
💝🕊💝🕊💝🕊💝 ۵۱ انگار همه بی تابی و پریشانی ام را همان لحظه سر حاج آقا خالی کردم. بدنم شُل شد. بی حس بی حس. احساس می کردم یکی آرامشم داد👌 جسمم توان نداشت. اما روحم سبک شد. ما را بردند فرودگاه 🛫, کم کم خودم را جمع کردم. بازی ها جدی شده بودند. یاد روزهایی افتادم که هی فیلم آن مادر شهید 🌷لبنانی را می گرفت جلویم که: ( تو هم همین طور محکم باش!) حالا وقتش بود به قولم وفا کنم. کلی آدم منتظرمان بودند. شوکه شدند از کجا باخبر شده ایم. به حساب خودشان می خواستند نرم نرم به ما خبر بدهند. خانمی دلداری ام می داد. بعد که دید آروم نشسته ام , فکر کرد بُهت زده ام. هی می گفت: ( اگه مات بمونی دق می کنی. گریه کن😭جیغ بکش. داد بزن ) با دو دستش شانه هایم را تکان می داد: ( یه چیزی بگو!) گفتند: ( خانواده شهید🌷 باید برن, شهید رو فردا صبح 🌄زود یا نهایتاً فردا شب می آریم!) از کوره در رفتم 😡یک پا ایستادم که: ( بدون محمد حسین از اینجا تکون نمی خورم☹️) هر چه عز وجز کردند, به خرجم نرفت. زیر بار نمی رفتم با پروازی🛫 که همان لحظه حاضر بود,برگردم, می گفتم:( قرار بود باهم برگردیم) می گفتند: پیکر 🌷رو باید با هواپیمای خاصی منتقل کنن. توی اون هواپیما✈️ یخ می زنی. اصلاً زن نباید سوارش بشه. (همه ی کادر پرواز مرد هستن) می گفتم: ( این فکر رو از سرتون بیرون کنین که قراره تنها بر گردم) مرتب آدم ها عوض می شدند, یکی یکی می آمدند راضی ام کنند. وقتی یک دندگی ام را می دیدند, دست خالی بر می گشتند☹️ آخر سر خود حاج آقا آمد‌. گفت :(بیا یه شرطی با هم بذاریم. تو بیا بریم. من قول می دم هماهنگ کنم دو ساعت⏰ با محمد حسین باشی) خوشحال شدم️, گفتم :( خونه ی خودم, هیچ کسم نباشه) حاج آقا گفت: ( چشم) داخل هواپیما پذیرایی آوردند, از گلویم پایین نمی رفت. حتی آب هنوز نمی توانستم امیر حسین را بگیرم. نه اینکه نخواهم, توان نداشتم. با خودم زمزمه کردم: ( الهی بنفسی انت!) آفریننده که خودِ تو بودی, نمی دونم شاید برخی جون ها روبا حساب خاصی که فقط خودتم می دونی, ارزشمند تر از بقیه خلق کردی که خودت خریدارشون می شی!)👌 ¤¤¤¤¤ بعد از ۲۸ روز مادرم را دیدم در پارکینگ خانه🏠 پاهایش جلو نمی آمد. اشک روی صورتش می غلتید. اما حرف نمی زد🤐 نه او, همه انگار زبانشان بند آمده بود. بی حس و حال خودم را ول کردم در آغوشش🤗 رفته بودم با محمد حسین برگردم. ولی چه برگشتنی😔 می گفتند: (بهتش زده که برّ وبرّ همه رو نگاه می کنه🙄) داد وفریاد راه نمی انداختم. گریه هم نمی کردم. نمی دانم چرا, ولی آرام بودم. حالم بد شد, سقف دور سرم چرخید. چیزی نفهمیدم. از قطره های آب که پاشیده می شد روی صورتم , حدس زدم بی هوش شده ام. یک روز بود چیزی نخورده بودم,شاید هم فشارم افتاده بود. @YasegharibArdakan
جمعه های پاک......... جلسه هفتگی مجمع عاشقان بقیع اردکان توسل به حضرت زهرا س جمعه ۹۸/۱۰/۲۷ همراه با اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء (امام جماعت : حجه الاسلام خردمند) سخنران : حجه الاسلام حسین حیدریان ( بلافاصله بعد از نماز) توجه: شروع مراسم همزمان با اذان مغرب اردکان - خیابان شهید مطهری - مجتمع فرهنگی بیت الزهرا س باحضور هیئت دانش آموزی روابط عمومی مجمع عاشقان بقیع اردکان @YasegharibArdakan
✍ بسم الله الرحمن الرحیم 🍀 به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی‌ام را انجام دهم. فهمیدم که بیمارم. 🌟 خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده. 🍃 زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج، چهل درجه اضطراب نشان می‌داد. 💫 آزمایش ضربان قلب، نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم. تنهایی، سرخرگهایم را مسدود کرده بود و آنها دیگر نمی‌توانستند به قلب خالی‌ام خون برسانند. 🍁 به بخش ارتوپدی رفتم، چون دیگر نمی‌توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم. بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم. ⭐ فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی‌توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم. ☘ زمانی که از مشکل شنوایی‌ام شکایت کردم، معلوم شد که مدتی است صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می‌گوید، نمی‌شنوم. ✨ خدای مهربان برای همه‌ی این مشکلات به من مشاوره رایگان داد، و من به شکرانه‌اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است، استفاده کنم: 🍂 هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم. 🍃 قبل از رفتن به محل کار، یک قاشق آرامش بخورم. 🍁 هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم. 🍀 زمانی که به خانه برمی‌گردم، به مقدار کافی عشق بنوشم؛ 🍂 و زمانی که به بستر می‌روم، دو عدد قرص وجدانِ آسوده مصرف كنم. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ▪ «الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج» @YasegharibArdakan
آقا چند تا نکته نمیتونم نگم: بدون شک از فردا عصر، خاورمیانه و بلکه کل دنیا وارد معادلات جدیدی شده و مثل همیشه، همه مبهوت مواضع و بیانات حکیمانه معظم له خواهند شد. لذا 🔺 اولا از فردا عصر، قطعا پروپاگاندای منافقین تلاش میکنه بیانات مهم و حساس حضرت آقا را به حاشیه ببره. حتی امکان داره چندین خرابکاری و یا سناریوی منفی در هفته های آتی (مخصوصا هفته دیگه) اتفاق بیفته که حرف آقا شنیده نشه. هنوز یادمون نرفته که موسوی خویینی ها در سال ۸۸ بعد از خطبه تاریخی حضرت آقا در اتاق فکر فتنه گران گفته بود: «نذارین حرف های خامنه ای فصل الخطاب باشد!» پس رفقا لطفا خسته نشید و با تمام توان حواستون به همه چیز باشه و مدیریت عالمانه و مدبرانه فضای مجازی و رسانه را در هفته های آتی در دست بگیرید. 🔺ثانیا معمولا آقا از شرایط حساس و دشوار سخنرانی میکنند و خطوط کلی انقلاب و نظام برای عبور از آن شرایط را تبیین میکنند. امیدوارم همه تیرهای دشمنان به سنگ بخوره اما حواستون باشه. قصد به هم زدن آرامش کسی نداریم اما نمیشه نگفت که مدل شرایط الان، مدل است. همانطور که آقا در دانشگاه افسری، از مسائل کف خیابونی منافقین خبر و هشدار داده و به نیروهای مسلح آماده باش دادند و دیدیم چند هفته بعدش اتفاقات آبان ماه و وحشی گری منافقین آموزش دیده و دواعش وطنی رخ داد ... 🔺ثالثا لطفاً خواهشاً و عاجزانه تقاضا میکنم از بعد از خطبه های حضرت آقا به جای اشعار و عکس های احساسی و بیان غم‌ و غربت و مظلومیت بزرگ رهبر جهان اسلام، اقدام به و و به زبان های مختلف دنیا و رفرنس یابی از آیات و روایات و سیره ائمه هدی کنید. یک و نیم بامداد جمعه ، ۲۷ دی ماه ۹۸ @YasegharibArdakan
ای ماه، بیا که ما مریدت هستیم دلگرم به آن روح رشیدت هستیم گفتند که خطبه را شما خواهی خواند ما منتظر حکم جدیدت هستیم @YasegharibArdakan
💝🕊💝🕊💝🕊💝 ۵۲ شب🌌 سختی بود. همه خوابیدند 😴اما من خوابم نمی برد. دوست داشتم پیام های تلگرامیش را بخوانم. رفتم داخل اتاق در 🚪را بستم. امیرحسین را سپردم دست مادرم. حوصله هیچ چیز را نداشتم و می خواستم تنها باشم. بعد از این مدت به تلگرام وصل می شدم. وای خدای من, چقدر پیام فرستاده بود یکی یکی خواندم: بار اول که دیدمت چنان بی مقدمه زیبا بودی که چندین روز بعد یادم افتاد باید عاشقت می شدم. جنگ چیز مهمی نیست, مگر اینکه تو مرا با خود به غنیمت ببری. شق القمری, معجزه ای, تکه ی ماه🌙/ لا حول ولا قوه الابالله. خندیدی وبر گونه تو چال افتاد, از چاله در آمد دلم ❤️افتاده به چاه دوستت دارم, بگو این بار باور کردی😍 عشق در قاموس من از نان شب هم واجب تر است دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست😍,آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست👌 تو نیم دیگر من نیستی تمام منی! تنها این را می دانم که دوست داشتنت, لحظه لحظه ی زندگی ام را می سازدو عشقت💞 ذره ذره ی وجودم را👌 مرا ببخش وبا لبخندت یهو بفهمان که بخشیده ای مرا, که من هرگز طاقت گریه ات😭 را ندارم! بهش فوش دادم قبل از رفتن. خیالم را راحت کرده بود. گفت: ( قبلش که نمی تونستم از تو دل بکنم💔, چه برسد به حالا که امیر حسینم هست. اصلاً نمی شه. مطمئن بودم این آدم قرار نیست به مرگ طبیعی بمیرد. خیلی تکرار می کرد: ( اگر شهید 🌷نشی می میری) ولی نه به این زودی. غبطه خوردم. آخرین پیام هایش فرق می کرد. نمی دانم🤔 بخاطر ایام محرم بود, یا چیز دیگری. هیئت بسیار دارم. روضه های گوشی ام.... این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است/سرترین آقای دنیا را خدا بی سر 🌷گذاشت. وقتی می میریم هیچ کس به داد ما نمی رسد, الّاحسین《 علیه السلام》😍 ای مهربان تر از پدر ومادرم حسین《علیه السلام》👌 پیامام به دستش نمی رسید نمی دانستم گوشی اش 📱کجاست. ولی برایش نوشتم: ( نوش جونت. دیگه ارباب خریدت دیدی آخر مارک دار شدی) @YasegharibArdakan
✅ زنده یاد مرحوم کافی نقل می کرد که: 🍃 شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه می خواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است. می خواست کمکش کنم. 🍃لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم، در حین پایین آمدن از پله ها فقط در ذهن خودم گفتم: با خودت چکار کردی حاج احمد؟ نه آسایش داری و نه خواب و خوراک؛ همین. 🍃رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیدم. همان شب حضرت حجه بن الحسن (عج) را خواب دیدم... 🍃فرمود: شیخ احمد حالا دیگر غر میزنی؛ اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند سراغ شخص دیگری؟ 🍃آنجا بود که فهمیدم که راه انداختن کار مردم و کار خیر، لطف و محبت و عنایتی است که خداوند و حضرت حجت (عج) به من دارند... 🍃وقتی در دعاهایت از خدا توفیق کار خیر خواسته باشی، وقتی از حجت زمان طلب کرده باشی که حوائجش بدست تو برآورده و برطرف گردد و این را خالصانه و از روی صفای باطن خواسته باشی؛ خدا هم توفیق عمل می دهد، هرجا که باشی گره ای باز میکنی؛ ولو به جواب دادن سوال رهگذری با این مقدمه می خواستیم تشکر کنیم از خانواده محترمی که دومین تخته فرش مورد نیاز خیریه مجمع رو در اختیارمان گذاشتن. اجرتون با صاحب اجر... واحد خیریه مجمع عاشقان بقیع اردکان @YasegharibArdakan
🔴 پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: 💠 پس از اسلام، هيچ براى مرد بهتر از زن مسلمانى نيست که هرگاه به او بنگرد، کند و هرگاه به او فرمان دهد، نمايد و در غياب او ناموس و مالش باشد. 📙من‌لا‌يحضره‌الفقيه، ج ۳، ص ۲۵۵ @YasegharibArdakan
🔹🔹🔹احکام 💠🔺💠 الزام به حجاب 🍃س: اگر همسر حجاب را رعايت نکند آيا بايد شوهر، او را با دعوا و درگيرى به رعايت حجاب وادار کند؟ 🍃ج) در رعايت حجاب واجب و انجام ساير تکاليف شرعيه، شوهر حق دعوى و درگيرى و کتک کارى ندارد، و فقط مجاز است با ملايمت، امر به معروف و نهى از منکر زبانى نمايد. ❇️ استفتائات مقام معظم رهبری @YasegharibArdakan