#درمحضرقرآن
🕋 وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ
🌱 همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند.
📖 سوره حشر؛ آیه ۱۹
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
#ادبستان_نماز
همون جاهایی از نماز
که داری بیش از معمول
به خودت فشااااااااار میاری
دقیقا همونجاها داری
امتیاز اصلی رو میگیری...💪💰
نماز
تُشک میدون و کُشتیه
نه تشکِ نازِ خوشخواب!
#نمازاول_وقت
صفحه ۳۲۹ مصحف شریف
سوره مبارکه انبیاء
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
4_6050963064356865878.mp3
1.84M
🔸ترتیل صفحه 329 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام بیات
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
قرآن ترجمه المیزان
سوره 21
سوره مبارکه الانبياء
صفحه 329
وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَٰلِكَ ۖ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ (82)
و از شيطان ها افرادى را [براى وى رام ساختيم ]که براى او غوّاصى مى کردند و کارهايى غير از آن انجام مى دادند و ما نگهبان آنها بوديم. (82)
۞ وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (83)
و ايّوب را [ياد کن] آن گاه که پروردگار خود را ندا کرد که: من به درد و رنج دچار شده ام و تو مهربان ترين مهربانانى. (83)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ ۖ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَىٰ لِلْعَابِدِينَ (84)
پس به نداى او پاسخ داديم و درد و رنجش را بر طرف ساختيم و خانواده وى را [که از دست رفته بودند ]به او عطا کرديم و افزون بر آنان مانند آنها را [نيز] با ايشان [به او داديم] که رحمتى بود از ما و تذکرى براى پرستشگران. (84)
وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ ۖ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ (85)
و اسماعيل و ادريس و ذاالکفل را [ياد کن] که همه از صابران بودند. (85)
وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا ۖ إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ (86)
و آنان را در رحمت خود داخل کرديم، زيرا ايشان از شايستگان بودند. (86)
وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (87)
و ذوالنون (يونس) را [ياد کن] آن گاه که خشمگين برفت و گمان کرد بر او تنگ نخواهيم گرفت; پس در تاريکى ها ندا کرد که معبودى جز تو نيست، منزهى تو، به يقين من از ستمکارانم. (87)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ (88)
پس به نداى او پاسخ گفتيم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنان را اين گونه نجات مى دهيم. (88)
وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ (89)
و زکريا را [ياد کن] آن گاه که پروردگارش را ندا کرد: پروردگارا! مرا تنها [و بى فرزند ]مگذار و تو بهترين وارثانى. (89)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَىٰ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا ۖ وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ (90)
پس به نداى او پاسخ داديم و يحيى را به او بخشيديم و [نازايى] زنش را برايش اصلاح کرديم. [لطف ما در باره اين پيامبران ]بدين سبب بود که آنان همواره در کارهاى خير مى شتافتند و ما را از روى اميد و بيم مى خواندند و در برابر ما خاشع بودند. (90)
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۲۹🌷
پیامبری در شکم نهنگ:
دیگر یونس(ع) خسته شده بود. مردمِ سرزمینش ـ نینوا ـ به سخنان او هیچ توجّهی نمی کردند، و نتیجه ی سال ها دعوت و تبلیغ خیرخواهانه ی او، ایمان آوردن دو نفر بود که یکی از آن دو پیوسته در حال عبادت، و دیگری، فردی دانشمند و خردمند بود. پیامبر خدا با دو پیروش در این باره مشورت کرد که با این قوم لجباز گمراه چه باید کرد. مرد عالم اعتقاد داشت که باید با صبر و تحمّل به راه خود ادامه دهند، و مرد عابد معتقد بود که دیگر شکیبایی دلیلی ندارد و یونس(ع) باید دست به آسمان بلند کند و از خدا بخواهد که عذابش را بر آن قوم نازل کند. یونس هم که از ایمان آوردن مردم مأیوس و از آزار و اذیتشان خسته شده بود، پیشنهادِ مرد عابد را پسندید و قومش را نفرین کرد و با خشم و ناراحتی، قوم خود را ترک گفت. او که می دانست به زودی عذاب نازل می شود، از سرزمینش دور و دورتر شد تا به ساحل دریا رسید. آنگاه بر کشتی سوار شد و خود را به دامان دریا انداخت. پس از مدّتی، کشتی شروع به لرزیدن کرد و نهنگ غول پیکری سر از آب بیرون آورد و دهانش را باز کرد؛ چنان که گویی مأموریّت خاصّی دارد و منتظر شخص معیّنی است. سرنشینان کشتی گفتند: به نظر می رسد شخص خاصّی در میان ماست که باید طعمه ی این نهنگ شود. پس قرعه کشیدند و قرعه به نام یونس(ع) درآمد و یونس به دریا افکنده شد. نهنگ، یونس را در یک چشم بر هم زدن بلعید و از کشتی دور شد. البتّه آن نهنگ دنبال غذا نمی گشت؛ بلکه مأموریّت داشت یونس را مدّتی در شکم خود زندانی کند تا آن مرد الهی در خلوت و تاریکی اعماق دریا، فرصتی پیدا کند تا بیش از هر زمان به وظیفه ی سنگین خود در برابر خدای بزرگ و خلق او بیندیشد.
آری، آن پیامبر معصوم، مرتکب هیچ گناهي نشده بود؛ ولی بهتر بود کمی بیشتر صبر می کرد و با چنان عصبانیّتی قومش را ترک نمی گفت؛ چه این که جزئی ترین حرکات پیامبران زیر ذرّه بین خدا قرار دارد. به خواست خدا، یونس در شکم ماهی زنده ماند و به درگاه خدا روی آورد و از خدا خواست که از وی خشنود شود. خدا نیز دعای بندهی پاکش را اجابت کرد و به نهنگ فرمان داد که او را در ساحل دریا رها کند. آنگاه بوته ی کدویی را در کنارش رویاند تا با سایه ی برگ های بزرگ آن، خود را از آفتاب حفظ کند و با میوه اش قوّت گیرد. قوم یونس امّا که پس از نفرین پیامبرشان، از کارهای خود پشیمان شده بودند، با راهنمایی آن مرد عالم، پیش از رسیدن فرمان قطعی خدا در مورد عذابشان توبه کردند و از خدا بخشش خواستند، و خدا نیز آنان را عفو کرد. سپس یونس(ع) نزد قوم باایمان خود بازگشت و رهبری آن جامعه ی نجات یافته را از سر گرفت.
- در نگارش این متن از تفسیر نمونه ذیل آیات مورد بحث و آیات 139 تا 148 سورة صافات استفاده شده است.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4