صفحه ۳۲۹ مصحف شریف
سوره مبارکه انبیاء
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
4_6050963064356865878.mp3
1.84M
🔸ترتیل صفحه 329 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام بیات
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
قرآن ترجمه المیزان
سوره 21
سوره مبارکه الانبياء
صفحه 329
وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَٰلِكَ ۖ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ (82)
و از شيطان ها افرادى را [براى وى رام ساختيم ]که براى او غوّاصى مى کردند و کارهايى غير از آن انجام مى دادند و ما نگهبان آنها بوديم. (82)
۞ وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (83)
و ايّوب را [ياد کن] آن گاه که پروردگار خود را ندا کرد که: من به درد و رنج دچار شده ام و تو مهربان ترين مهربانانى. (83)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ ۖ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَىٰ لِلْعَابِدِينَ (84)
پس به نداى او پاسخ داديم و درد و رنجش را بر طرف ساختيم و خانواده وى را [که از دست رفته بودند ]به او عطا کرديم و افزون بر آنان مانند آنها را [نيز] با ايشان [به او داديم] که رحمتى بود از ما و تذکرى براى پرستشگران. (84)
وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ ۖ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ (85)
و اسماعيل و ادريس و ذاالکفل را [ياد کن] که همه از صابران بودند. (85)
وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا ۖ إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ (86)
و آنان را در رحمت خود داخل کرديم، زيرا ايشان از شايستگان بودند. (86)
وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (87)
و ذوالنون (يونس) را [ياد کن] آن گاه که خشمگين برفت و گمان کرد بر او تنگ نخواهيم گرفت; پس در تاريکى ها ندا کرد که معبودى جز تو نيست، منزهى تو، به يقين من از ستمکارانم. (87)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ (88)
پس به نداى او پاسخ گفتيم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنان را اين گونه نجات مى دهيم. (88)
وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ (89)
و زکريا را [ياد کن] آن گاه که پروردگارش را ندا کرد: پروردگارا! مرا تنها [و بى فرزند ]مگذار و تو بهترين وارثانى. (89)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَىٰ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا ۖ وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ (90)
پس به نداى او پاسخ داديم و يحيى را به او بخشيديم و [نازايى] زنش را برايش اصلاح کرديم. [لطف ما در باره اين پيامبران ]بدين سبب بود که آنان همواره در کارهاى خير مى شتافتند و ما را از روى اميد و بيم مى خواندند و در برابر ما خاشع بودند. (90)
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۲۹🌷
پیامبری در شکم نهنگ:
دیگر یونس(ع) خسته شده بود. مردمِ سرزمینش ـ نینوا ـ به سخنان او هیچ توجّهی نمی کردند، و نتیجه ی سال ها دعوت و تبلیغ خیرخواهانه ی او، ایمان آوردن دو نفر بود که یکی از آن دو پیوسته در حال عبادت، و دیگری، فردی دانشمند و خردمند بود. پیامبر خدا با دو پیروش در این باره مشورت کرد که با این قوم لجباز گمراه چه باید کرد. مرد عالم اعتقاد داشت که باید با صبر و تحمّل به راه خود ادامه دهند، و مرد عابد معتقد بود که دیگر شکیبایی دلیلی ندارد و یونس(ع) باید دست به آسمان بلند کند و از خدا بخواهد که عذابش را بر آن قوم نازل کند. یونس هم که از ایمان آوردن مردم مأیوس و از آزار و اذیتشان خسته شده بود، پیشنهادِ مرد عابد را پسندید و قومش را نفرین کرد و با خشم و ناراحتی، قوم خود را ترک گفت. او که می دانست به زودی عذاب نازل می شود، از سرزمینش دور و دورتر شد تا به ساحل دریا رسید. آنگاه بر کشتی سوار شد و خود را به دامان دریا انداخت. پس از مدّتی، کشتی شروع به لرزیدن کرد و نهنگ غول پیکری سر از آب بیرون آورد و دهانش را باز کرد؛ چنان که گویی مأموریّت خاصّی دارد و منتظر شخص معیّنی است. سرنشینان کشتی گفتند: به نظر می رسد شخص خاصّی در میان ماست که باید طعمه ی این نهنگ شود. پس قرعه کشیدند و قرعه به نام یونس(ع) درآمد و یونس به دریا افکنده شد. نهنگ، یونس را در یک چشم بر هم زدن بلعید و از کشتی دور شد. البتّه آن نهنگ دنبال غذا نمی گشت؛ بلکه مأموریّت داشت یونس را مدّتی در شکم خود زندانی کند تا آن مرد الهی در خلوت و تاریکی اعماق دریا، فرصتی پیدا کند تا بیش از هر زمان به وظیفه ی سنگین خود در برابر خدای بزرگ و خلق او بیندیشد.
آری، آن پیامبر معصوم، مرتکب هیچ گناهي نشده بود؛ ولی بهتر بود کمی بیشتر صبر می کرد و با چنان عصبانیّتی قومش را ترک نمی گفت؛ چه این که جزئی ترین حرکات پیامبران زیر ذرّه بین خدا قرار دارد. به خواست خدا، یونس در شکم ماهی زنده ماند و به درگاه خدا روی آورد و از خدا خواست که از وی خشنود شود. خدا نیز دعای بندهی پاکش را اجابت کرد و به نهنگ فرمان داد که او را در ساحل دریا رها کند. آنگاه بوته ی کدویی را در کنارش رویاند تا با سایه ی برگ های بزرگ آن، خود را از آفتاب حفظ کند و با میوه اش قوّت گیرد. قوم یونس امّا که پس از نفرین پیامبرشان، از کارهای خود پشیمان شده بودند، با راهنمایی آن مرد عالم، پیش از رسیدن فرمان قطعی خدا در مورد عذابشان توبه کردند و از خدا بخشش خواستند، و خدا نیز آنان را عفو کرد. سپس یونس(ع) نزد قوم باایمان خود بازگشت و رهبری آن جامعه ی نجات یافته را از سر گرفت.
- در نگارش این متن از تفسیر نمونه ذیل آیات مورد بحث و آیات 139 تا 148 سورة صافات استفاده شده است.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
🔸 درس اول (بخش دوم)
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
12.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
#هدایای_معنوی(۳)
🎁 آنگونه که مرحوم ملاصدرا توصیه کردند، نماز بخوانیم تا با یک نماز هشت در بهشت به روی ما باز شود.
🆔 لینک کانال 👇
http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab
🌼 کیفیت ثبت گناهان توسط فرشتگان
سوال – مي گويند : بعد از گناه بلافاصله توبه کنيد تا ملائک آنرا ثبت نکرده اند . در اين مورد توضيحاتي بفرماييد .
پاسخ –دو ملک که اعمال خوب و بد ما را ثبت مي کنند يعني آن عمل را نگه مي دارند نه اينکه با قلم آنرا مي نويسند . در سوره ي انفطال داريم : مردم بر شما ملائکه اي هستندکه ناظر و حافظ هستند که اعمال شما را حفظ مي کنند . کاتبين و ثبت کنندگان بزرگواري هستند و هر کاري شما بکنيد آنها مي دانند . اينکه مي گويند اين کاتبين بزرگوار هستند بخاطر اين است که وقتي شخصي کار خيري انجام مي دهد ملکي که حسنات را ثبت مي کند فورا آن عمل خير را ده برابر مي نويسد .
اگر کسي گناهي انجام بدهد ملک رحمت به ملک شقاوت مي گويد که عجله نکن ، ننويس ،هفت ساعت ( در بعضي روايت دايم به اندازه يک شب تا صبح ) مهلت بده که اگر توبه کرد چيزي نوشته نشده باشد . يعني در نامه ي عمل فرد ثبت نمي شود. بخاطر همين مي گويند که توبه واجب فوري است . بعد از هفت ساعت اگر فرد توبه نکرد ملک سمت راست که حکم رئيس را دارد مي گويد که ثبت کن . انصاري همداني استاد شهيد دستغيب موقع نماز مغرب به موذن گفت که اذان را بگو . موذن گفت : هنوز موقع اذان نشده است .ايشان فرمودند که مگر نمي بيني ملائک جايشان را عوض کرده اند .
از امام صادق (ع) سوال شد ، با اينکه خدا خودش ناظر است اين ملائک چکاره هستند ؟ امام فرمود : هر چه چشم بيشتر باشد مراقبت انسان از اعمالش بيشتر است . اگر انسان بفهمد که علاوه بر خداوند متعال چشمان ملائکه هم دائما ناظر اوست و معصومين هم او را مي بيند بيشتر مراقب خودش است . پس فلسفه ي وجودي اين ملائکه مراقبت بييشتر ما از اعمال مان است . انشاء الله ملکي که اعمال خير ما را بالا مي برد پرکار باشد و ملکي که اعمال بد ما را به پايين مي برد بيکار باشد.
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
13920305000910.mp3
2.88M
✅ عاشقان وقت نماز است
اذان میگویݩد…
#حَیعَلَیالبَندِگی 🕊
#نمازاولوقٺ 🌱
#ادبستان_نماز
🌸نماز جواز بر صراط هست
🌸نماز کلید بهشت است
🌸نماز مهریه حورالعین هست
✔️هیچ چیزی جای نماز رو نمیگیره
شروع پیوند برقرار کردن با بهشت با نماز است.
🌸نماز قیمت بهشت است
#نمازاول_وقت
صفحه ۳۳۰ مصحف شریف
سوره مبارکه انبیاء
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
4_5764984488018839152.mp3
1.74M
🔸ترتیل صفحه 330 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام ماهور - صبا
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
قرآن ترجمه المیزان
سوره 21
سوره مبارکه الانبياء
صفحه 330
وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ (91)
و آن زن (مريم) را [ياد کن] که دامن خود را پاک نگه داشت، پس ما از روح خود در او دميديم و او و پسرش را نشانه اى بزرگ [از قدرت خود] براى جهانيان قرار داديم. (91)
إِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ (92)
همانا اين امتِ شما است امتى يگانه و منم پروردگار شما، پس مرا پرستش کنيد. (92)
وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ ۖ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ (93)
و کار [دين] خود را در ميانشان پاره پاره کردند; همه فقط به سوى ما باز خواهند گشت. (93)
فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ (94)
پس هر که کارهاى شايسته انجام دهد و مؤمن نيز باشد، سعى او ناسپاسى نمى شود و ما حتماً [کارهاى او را ]برايش مى نويسيم. (94)
وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ (95)
و ممنوع است بر [اهل] قريه اى که آنان را هلاک کرده ايم [که براى جبران گذشته خود به دنيا بازگردند]، آنان باز نخواهند گشت. (95)
حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ (96)
[کارها به همين منوال ادامه دارد] تا وقتى که [سدّ ]يأجوج و مأجوج گشوده شود در حالى که آنها از هر بلندى سرازير مى شوند. (96)
وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ (97)
و آن وعده حق (قيامت) نزديک شود، پس ناگهان چشمان کسانى که کفر ورزيده اند خيره گردد [و گويند: ]اى واى بر ما! راستى که ما از اين [روز] در غفلتى [عميق] به سر مى برديم، بلکه ما ستمکار بوديم. (97)
إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ (98)
[به آنان گفته مى شود:] به يقين شما و آنچه جز خدا مى پرستيد، سوختِ جهنميد، شما در آن وارد خواهيد شد. (98)
لَوْ كَانَ هَٰؤُلَاءِ آلِهَةً مَا وَرَدُوهَا ۖ وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ (99)
اگر اينها (بت ها) معبود [به حق] بودند وارد جهنم نمى شدند در حالى که همه (بُتان و بت پرستان) در آن جاودانه اند. (99)
لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَهُمْ فِيهَا لَا يَسْمَعُونَ (100)
آنان در آن جا ناله اى دردناک دارند و آنها در آن جا [سخنى خوشحال کننده ]نمى شنوند. (100)
إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَىٰ أُولَٰئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ (101)
همانا کسانى که پيش تر از جانب ما وعده نيکو به آنان داده شده است از آن دور داشته خواهند شد. (101)
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۳۰🌷
پیامبری در شکم نهنگ:
دیگر یونس خسته شده بود. مردمِ سرزمینش ـ نینوا ـ به سخنان او هیچ توجّهی نمی کردند، و نتیجه ی سال ها دعوت و تبلیغ خیرخواهانه ی او، ایمان آوردن دو نفر بود که یکی از آن دو پیوسته در حال عبادت، و دیگری، فردی دانشمند و خردمند بود. پیامبر خدا با دو پیروش در این باره مشورت کرد که با این قوم لجباز گمراه چه باید کرد. مرد عالم اعتقاد داشت که باید با صبر و تحمّل به راه خود ادامه دهند، و مرد عابد معتقد بود که دیگر شکیبایی دلیلی ندارد و یونس باید دست به آسمان بلند کند و از خدا بخواهد که عذابش را بر آن قوم نازل کند. یونس هم که از ایمان آوردن مردم مأیوس و از آزار و اذیتشان خسته شده بود، پیشنهادِ مرد عابد را پسندید و قومش را نفرین کرد و با خشم و ناراحتی، قوم خود را ترک گفت. او که می دانست به زودی عذاب نازل می شود، از سرزمینش دور و دورتر شد تا به ساحل دریا رسید. آنگاه بر کشتی سوار شد و خود را به دامان دریا انداخت. پس از مدّتی، کشتی شروع به لرزیدن کرد و نهنگ غول پیکری سر از آب بیرون آورد و دهانش را باز کرد؛ چنان که گویی مأموریّت خاصّی دارد و منتظر شخص معیّنی است. سرنشینان کشتی گفتند: به نظر می رسد شخص خاصّی در میان ماست که باید طعمه ی این نهنگ شود. پس قرعه کشیدند و قرعه به نام یونس درآمد و یونس به دریا افکنده شد. نهنگ، یونس را در یک چشم بر هم زدن بلعید و از کشتی دور شد. البتّه آن نهنگ دنبال غذا نمی گشت؛ بلکه مأموریّت داشت یونس را مدّتی در شکم خود زندانی کند تا آن مرد الهی در خلوت و تاریکی اعماق دریا، فرصتی پیدا کند تا بیش از هر زمان به وظیفه ی سنگین خود در برابر خدای بزرگ و خلق او بیندیشد.
آری، آن پیامبر معصوم، مرتکب هیچ گناهي نشده بود؛ ولی بهتر بود کمی بیشتر صبر می کرد و با چنان عصبانیّتی قومش را ترک نمی گفت؛ چه اینکه جزئی ترین حرکات پیامبران زیر ذرّه بین خدا قرار دارد. به خواست خدا، یونس در شکم ماهی زنده ماند و به درگاه خدا روی آورد و از خدا خواست که از وی خشنود شود. خدا نیز دعای بنده ی پاکش را اجابت کرد و به نهنگ فرمان داد که او را در ساحل دریا رها کند. آنگاه بوته ی کدویی را در کنارش رویاند تا با سایه ی برگ های بزرگ آن، خود را از آفتاب حفظ کند و با میوه اش قوّت گیرد. قوم یونس امّا که پس از نفرین پیامبرشان، از کارهای خود پشیمان شده بودند، با راهنمایی آن مرد عالم، پیش از رسیدن فرمان قطعی خدا در مورد عذابشان توبه کردند و از خدا بخشش خواستند، و خدا نیز آنان را عفو کرد. سپس یونس نزد قوم باایمان خود بازگشت و رهبری آن جامعه ی نجات یافته را از سر گرفت.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
26.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 درس پانزدهم : قاعده ادغام
در این درس به قاعده ی ادغام و
نحوه ی اجرای آن و مثال های آن
پرداخته شده است.
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
1⃣5⃣
در درس پانزدهم، به مسئله ی ادغام،
تعریف آن، شرائط ادغام و نحوه ی
اجرای ادغام پرداخته شده است. ✅
.
ایام حزن و اندوه روز های پایانی
ماه صفر را خدمت عزیزان تسلیت
عرض می نماییم. التماس دعا◾️🥀
.
توجه : روز های تعطیل و جمعه ها
درس ارسال نمی گردد. ❌
✍ #داستان_پیامبران
حصرت الیاس علیه السّلام(۴)
خداوند سه سال قحطي را بر بني اسرائيل مسلّط كرد. گرسنگي و قحطي آنها را در فشار سختي قرار داد. بلا زده شدند و دچار مرگهاي پي در پي گشتند، و فهميدند كه همه آن بلاها بر اثر نفرين الياس - عليه السلام - است. با كمال شرمندگي و حالت فلاكت بار خود را نزد الياس - عليه السلام - رساندند و گفتند: «همه ما مطيع تو هستيم، به داد ما برس.»
الياس - عليه السلام - همراه آنها به شهر بَعْلُبك وارد شد، شاگردش «اَلْيسَع» نيز همراهش بود. به همراه هم نزد شاه رفتند و گفتگوي زير بين شاه و الياس - عليه السلام - رخ داد:
شاه: «تو بني اسرائيل را با قحطي، نابود كردي»
الياس: «بلكه آن كسي آنها را نابود كرد، كه آنها را گمراه نمود»
شاه: «از خدا بخواه كه آب به آنها برساند.»
وقتي نيمههاي شب فرا رسيد، الياس - عليه السلام - به دعا و راز و نياز پرداخت. سپس به اَلْيسَع فرمود: به اطراف آسمان بنگر چه ميبيني.
او به آسمان نگريست و گفت: ابري را مينگرم.
الياس - عليه السلام - گفت: «مژده باد به شما به باران و آب، خود را حفظ كنيد كه غرق نشويد.»
خداوند باران پي در پي براي آنها فرستاد. زمين سبز و خرم شد. الياس - عليه السلام - در ميان قوم آمد و مدتي آنها در اطراف او بودند و در راه خداپرستي استوار ماندند.
ولي پس از مدتي بر اثر غرور و سرمستي نعمت، بار ديگر غافل شدند، و حقّ الياس - عليه السلام - را انكار نموده، و از دستور او سركشي كردند. سرانجام خداوند دشمنانشان را بر آنها مسلط كرد. دشمنان به ميانشان راه يافتند، و آنها را سركوب نموده، شاه و همسرش را كشتند. و پيكر آنها را به همان باغي كه همسر شاه آن را غصب كرده بود و صاحب صالحش را كشته بود افكندند.
الياس - عليه السلام - پس از نابودي طاغوتيان، وصيتهاي خود را به وصي خود «اَلْيسَع» نمود و سپس به سوي آسمان عروج كرد، و لباس نبوّت را از طرف خدا به اَلْيسَع - عليه السلام - پوشانيد. اَلْيسَع به هدايت بني اسرائيل پرداخت. بني اسرائيل از او اطاعت كرده و احترام شاياني به او نمودند.(1)
------------------------------
1- بحار، ج 13، ص 393-396.
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd