eitaa logo
متن و سبک مداحی
4.6هزار دنبال‌کننده
128 عکس
208 ویدیو
27 فایل
مداح #رضاابوالحسنی جهت هماهنگی 09198167899 @Reza_abolhasani_1368
مشاهده در ایتا
دانلود
#⃣ مهدی رسولی- #⃣# صاحب قبر بی نشون سلام مادر- #⃣ ⚫️😭⚫️😭⚫️⚫️😭⚫️😭⚫️😭⚫️😭⚫️😭😭⚫️⚫️ صاحب قبر بی نشون سلام مادر برا زیارتت کجا بیام مادر عرش و فرشته ها به پات می افتن به احترام تو قیام می کنند وقت نماز تو قیامت میشه بس که فرشته ها سلام می کنند نماز بخون ظلمت شب سحر شه از پرتو نوری که داره سیمات وقت قنوتت برا ما دعا کن محتاج دنیا به تو و دعاهات مادر مریض بشه بازم یه مادره از فکر بچه ها خوابش نمی بره خون گریه می کنه با اشک بچه هاش بی خود که نیست بهشت افتاده زیر پاش صاحب قبر بی نشون سلام مادر برا زیارتت کجا بیام مادر سسلرمم هر لحظه آنا اوین آباد قرة عین مصطفی اوین آباد سنه فدا منیم جانیم اوین آباد سسلرمم هر لحظه خانوم اوین آباد سنه فدا منیم جانیم اوین آباد زمانده فخر ال دال دالاندام در زندگی ام با افتخار پشتم گرم بوده سایه ی چادر شبیمه همیشه به سایه چادر نماز شب شما همیشه حسی دیلم بیر عمریدو اورکد سنین محبتین ایدیبدی ریشه و حس می کنم محبت شما در دلم ریشه کرده است او مادرانه باخیشین سببدی نگاه مادرانه ی شما سبب شده است مردوم ایچینده اگر عزتیم وار که بین مردم عزت داشته باشم خدا بیلیر که من اوشاخلیقیمنان خدا می داند که من از بچگی سنه بیر آیری جور ایرادتیم وار اردات خاصی به شما دارم نور وجودیمه دنیای دیل خوشام به نور وجود شما در این دنیا دل خوش کردم هی ایلرم ایفتخار سن سن منیم آنام و به این افتخار می کنم که شما مادر من هستید لطفه زیندیگیم سامان تاپوپ خانوم با لطف شما زندگیم سامان گرفته است مهری مداویمه قوربان اولا جانوم و امید دارم با مهر و محبت شما جانم فدا شود سسلرمم هر لحظه خانوم اوین آباد و دائماً این را با خودم می گویم که خانه ات آباد قرة عین مصطفی اوین آباد ای نور چشم مصطفی (ص) خانه ات آباد صاحب قبر بی نشون سلام مادر برا زیارتت کجا بیام مادر 1403/7/29https://eitaa.com/yazahramadadi135/5531 کانال متن و سبک مداحی 🟢
سجاده‌ام معطر، از بوی ربنا بود آنچه شنیده می‌شد، از من فقط "خدا" بود یک عمر آه و نفرین، از این و آن شنیدم تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود دیشب برای مردم، تا صبح گریه کردم ای کاش یک نفر هم، یک دم به فکر ما بود طفلان من به جایِ مردم گرسنه بودند افطار خانه‌ی ما در سفره‌ی شما بود امروز را نبینید این بی حیا لگد زد دیروز پشت این دَر، جمعیت گدا بود من هیچ شکوه‌ای از بیگانگان ندارم آن‌که به حال و روزم خندید آشنا بود من درد مرتضی را با جان خود خریدم در راه عشق باید آماده‌ی بلا بود دستم شکست اما من درد حس نکردم اسم علی دوا بود، ذکر علی شِفا بود رفتم برای مردم حجت تمام کردم: او را که می کشیدید او حجت خدا بود ای کاش می‌شکستند این دست دیگرم را اما به جای این دست، آن دست بسته وا بود با کفش‌های خاکی، در خانه‌ام قدم زد آن خانه‌ای که فرشش، بال فرشته‌ها بود ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد وقتی سرم به در خورد، فضه! علی کجا بود؟! تازه میان کوچه قلبم به درد آمد حیدر برهنه سر بود، حیدر برهنه پا بود * * تا قبر بردنم را، همسایه هم نفهمید از بسکه مُردن من، چون شمع بی‌صدا بود از بسکه قطره قطره بر پای تو چکیدم تابوت من سبک‌تر حتی ز بوریا بود ای آخرت وفا کن با ما شکسته دل‌ها با ما شکسته دل‌ها، دنیا که بی وفا بود... ✍ 📝 https://eitaa.com/yazahramadadi135
کانال متن روضه مجمع الذاکرین. .mp3
1.26M
حضرت زهرا سلام الله علیها تک واحد ➖➖➖➖➖➖➖ یاور شیر خدا مادر کرب و بلا دست تو را بوسه زده مصطفی تو عصمت داوری تو قدری و کوثری باعث خلقِ احمد و حیدری بر لب اولیا و انبیا زمزمه ذکر یا فاطر و دعای یا فاطمه حُجت بر حُجَج کن دعا بر فَرَج یا مولاتی ➖➖➖➖➖➖➖ به نورحق ، نورعین شافعِ در نَشأتِین سَیِّدةُ النِّساءِ فِی الْعالمین سِّرِ خدا در حجاب ای سپر بوتراب به یازده قمر تویی آفتاب به قنوتت قسم به آن نماز شبت رَب کند افتخار به نغمه ی یا رَب ات حُجت بر حُجَج کن دعا بر فَرَج یا مولاتی ➖➖➖➖➖➖➖ هم نفسِ ذوالفقار عصتِ پروردگار نام تو میدهد امانم زِ نار بیت تو بیت خداست زائر آن مصطفی ست خاک روی چادر تو کیمیاست به طهارت قسم ، قسم به پاکیِ تو رزق عالم دهد چادر خاکیِ تو حجت بر حجج کن دعا بر فرج یا مولاتی https://eitaa.com/yazahramadadi135
[HajAmirKermanshahi]Fatemiye1445-SadatJeloyeMenbar.mp3
14.2M
سادات جلوی منبر امشب شما روضه خونید چند وقته سوالی دارم گفتند که شما میدونید مگه عرض خونه چقدر بوده که چهل تا یه جا از رو در رد شدند مگه عرض خونه چقدر بوده که چهل تا همه از رو در رد شدند مگه عرض کوچه چقدر بوده که مقاتل میگن صد نفر سد شدند وای توی طول کوچه به طول دو تا دست کبودی روی صورت مادری هست آه حسن روی پنجه یکی زد با پنجه مگه عمر زهرا چقدره که اینقدر برنجه ای مادر ای مادر ... سادات کنار مجلس حالا که تو روضه هستید شرمنده میشه بپرسم اینقدر چرا شکستید مگه عرض گودال چقدر بوده که یه لشکر با اسباش بخواهد جا بشه مگه عرض خیمه چقدر بوده که بخواهد اینجوری تازه دعوا بشه وای به طول سه ساعت توی طول گودال کشیدن تن شاه رو ای کاش زبونم بشه لال وای یه خواهر رو پنجه سری بین پنجه بازم بیشتر از هر کسی مادره که میرنجه ای مادر ای مادر ... شاعر: محسن سلطانی https://eitaa.com/yazahramadadi135
هدایت شده از متن و سبک مداحی
10.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک روز دوشنبه که بارون میومد دیدم صحنه ای روکه آتیش به قلب ودل وجون من زد دیدم توکوچه زنی روکه افتاد یه جوری زمین خورد که انگاری پیش چشام مردو جون داد همینکه زمین خوردسریع چادرش رو به دورش پیچید همینکه زمین خورددیدم بچه ای روکه باگریه سمتش دوید همین که زمین خورددلم رفت توکوچه کنارحسن همین که زمین خوردیهوجاری شداشکای چشمه من *کی دیده توکوچه دلش پرغمه اونی که پناه همه عالمه رولبهاش داره ذکریافاطمه       یازهرا گریه کم کن که طاقت ندارم کمک کن به مادرکمک کن که دست روی شونت بزارم چشمم کبوده  گناهم چی بوده چی میشدنبینی برای توموی سفیدخیلی زوده *عزیزم تومردی نبایدبزاری که اشکات سرازیربشه نبایدبزاری که مادربیوفته زمین گیربشه ۰۰کمک کن که ردشم ازاین کوچه تنگ وتاریک وسرد نمیبینه چشمام تموم وجودم روپرکرده درد *کی دیده توکوچه دلش پرغمه اونی که پناه همه عالمه رولبهاش داره ذکریافاطمه           یازهرا کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
03_Zamine_Sotude.mp3
2.85M
بی هوا خوردم اولین سیلی رو من از شعله ها خوردم آسمون نمی بارید کوچه ها پر از مه شد پیش من غرور حسن زیر دست و پا له شد شعله پا شد از جا و دست به چادرم انداخت بی حیا طنابش رو دست شوهرم انداخت پره معجرم سوخت همه پیکرم سوخت آخ الهی که خیر نبینن دل شوهرم سوخت امون امون ای دل شعله ور بودم میدونستن بی معرفتا پشت در بودم یک نفر بودم چهل تا مرد بی حیا یک نفر بودم خونمو توی شهرم رو سرم خراب کردن من رشید بودم اما پیکرم رو آب کردن چشام هی می باره تمومی نداره چشم رو هم میذارم اگه غم محسنم بذاره امون امون ای دل بارمو بستم دو سه ماهی میشه که دیگه از همه خستم سینه پر درده نفسم از سینه میره وبرنمیگرده زینبم بیدار مونده توی تب که میسوزم پیرهن حسینو با آه و ناله میدوزم میبینم غروبی که زینبم پریشانه پیرهن حسینم نیست روی خاکا عریانه دیده هام یه دریاست فکر روز فرداست کاش نباشم اون لحظه که تنش زیر سُم اسباست امون امون ای دل https://eitaa.com/yazahramadadi135
|⇦•آخر نگاه خویش را... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی سماواتی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "صل الله علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسول‌الله و یا زوجة ولی الله" روز آخر عمر حبیبه خداست تو بستر افتاده لحظات آخر و سپری میکنه. نمیدونم امروز چه جوری کار خونه را انجام داد. همه چیزرو مرتب کرد آنگونه که خوشحال شدن اهل خانه.. همین که علی مرتضی مسجد رفت و بچه ها رفتن. گفت اسما..* آخر نگاه خویش را سویم بیفکن میخوابم اینک پرده ایی رویم بیفکن بنشین کناری ناله از دل در خفا زن بانوی خود را ساعتی دیگر صدا زن دیدی اگرخاموش به بستر خفته ام من راحت شدم نزد پیامبر رفته ام من آیند چون طفلان معصومم به خانه پرسند از مادر خبر داری تو یا نِه دیدند اگر خاموش وبی تاب است مادر آهسته بگو به آنها بگو خواب است مادر *اما اومدن مضطرب و نالان سراغ مادرو گرفتن جوابو شنیدن قانع نشدن.اومدن کنار بستر روپوش را کنار زدن. امام حسن (علیه السلام) صدا میزنه مادر.. ابی عبدالله صدا میزنه..مگه مادر جواب میده نه.. امام حسن گریه میکنه میگه مادر "کلِّمِینِی" با من حرف بزن مادر. "قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی" الهی بمیرم حسینیا ابی عبدالله صورت کف پای مادر..مادر "کلِّمِینِی" لباتو باز کن مادر من حسینم، من حسینم، من حسینم... دیدن نه ناله ها اثر نداره سراسیمه اومدن مسجد بابا بیا. مادر از دنیا رفت. علی مرتضی تا این جمله را شنید با صورت زمین افتاد..خدا میدونه چگونه به خانه آمد او هم تا رسید عبا و عمامه از سر انداخت. اومد کناربستر فاطمه صدا میزد زهرا جان، فاطمه جان، دختر پیغمبر، مادر حسنین من، مادر زینبین من،"يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ" دید فاطمه لب از لب باز نمیکنه ،چاره ساز عالم کانّه بیچاره شد. دستاشو زمین گذاشت صورت مقابل صورت فاطمه صدا زد.. زهرا جان من علیم تا به حال نشده جوابم رو ندی.. اشک چشمش به صورت فاطمه چکید کارخودشو کرد. مگه فاطمه میتونه اشک چشم علی را ببینه روح به بدن حبیبه خدا برگشت.چشماشو باز کرد صدا زد.. علی جان! "هذا فِراقُ بَیْنِی وَ بَیْنِکَ‌"..* *دلا رو ببرم کربلای معلی از لحظه آخر حسینش بگم..خواهرش اومد خودشو رساند دید یه گوشه میدان شمشیرا بالا میره پایین میاد هی صدا زد.."وا محمدا، وا علیا وا حسینا" کسی اعتنا نکرد. صدا زد" یا قوم اَمافیکُم مُسلِم" مگر میان شما یه نفر مسلمان نیست. باز هم اعتنا نکردن صدا زد.."یابن سَعد! اَیُقتَلُ اَبُوعبداللّه وَ انتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟" حسین جانم حسین...* *روز شهادت مادرش فاطمه هست یه جمله هم بگم.. امان از اون لحظه ایی که دید بولهب بر صفحه قرآن نشست.. روی حنجر خنجر برّان نشست بشکند پایت شکست آیینه اش پیش من منشین به روی سینه اش این مسیحِ من نفس دارد هنوز مرغِ روح او قفس دارد هنوز با نگاهش حرفا میزد حسیـــــن پیش زینب دست و پا میزد حسیـن https://eitaa.com/yazahramadadi135 «صلی الله علیک یا ابا عبدالله»
|⇦•سایه ی سوختن خیمه... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی علی پیله وران •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ" ذکر و وردم مدام فاطمه است افتخارم ز نامِ؛ فاطمه است شیعه گی مذهب است و مکتب ماست به خدا این مرامِ فاطمه است *از فاطمه یاد گرفتیم که شیعه و محب امیرالمومنین باشیم * جبرییلی که عرش کشور اوست درمدینه غلام فاطمه است نی عجب گر محدثه باشد وحی مُنزل کلام فاطمه است ایها الناس علی ولی شماست تا ابد این پیامِ فاطمه است عاقبت در خلافت مهدی چرخ گردون به کام فاطمه است *چه خبر شد مدینه، روز روشن زدن دختر پیغمبرو..* سایه ی سوختن خیمه به دیوار افتاد گذر زینب از این کوچه به بازار افتاد *یعنی هر اتفاقی افتاد از سقیفه شد"إِذَا کُتِبَ الْکِتَابُ قُتِلَ الْحُسَین" حواسمون باشه از کجا بوده..* تا که با نعره ی یک سنگدل آیینه شکست شیشه ای خرد شد و از سر دیوار افتاد * گریه فاطمیه متفاوته با گریه ی محرم و صفره..خودشون فرمودن. امام صادق فرمود: خدا رحمت کنه کسی رو که برا مادر ما بلند بلند گریه کنه..چرا امام معصوم این حرف و میزنه؟ شاید یک دلیلش اینه که مادرشون جوون بوده جوون مرگ شده برا جوون باید بلند گریه کرد.از کجا این حرف و میزنی؟ ببینید کربلا دو سه جا نوشتن امام حسین "فبکا بکائا عالیا" یعنی ابا عبدالله بلند بلند گریه کرده. اولین جایی که بلند گریه کرده بالاسر علی اکبرشه، بالاسر جوانشه.. عبارت اینه "فجلس علی التراب" رو خاک نشست یجوری گریه کرد.صداش به خیمه ها رسید. برا همین خواهرش از خیمه ها بیرون دوید هی میگفت خدایا برادرم از دستم رفت یعنی چی ؟ فعل امام برا من و تو حجته اگه ابی عبدالله بلند گریه کرده برا جوونش یعنی برا مادر جوون امام حسین باید بلند بلند گریه کرد..* پای آتش به در خانه گلها واشد غنچه ای سوخت به پهلوی گلی خار افتاد کینه و بغض و حسد دست که دادن به هم دست مادر وسط معرکه از کار افتاد عمر گهواره به بوسیدن محسن نرسید قرعه ی چوب به تابوتِ تن یار افتاد میخ شمشیر شد و نیزه شد و خنجر شد میخ تیری شد و در چَشم علمدار افتاد *بی بی تا رسید جلو در مسجد دید یک شخصیت نامردی مثل خالدابن ولید شمشیر گرفته بالا سر علی. گفت اگه رها نکنید میرم کنار قبر بابام پیراهن بابامو رو سرم میندازم نفرینتون میکنم. فضه میگه خانوم برگشت خانه.. نشست کنار قبر پیغمبر تو حجره فرمود: بیار پیراهن بابامو.. علی تنهاست. هنوز فاطمه نفرین نکرده سلمان میگه ستونهای مسجد میلرزید از رو زمین کنده شد. بیت الاحزان محدث قمی میگه طوری این ستونها بالا رفت که یکنفر میتونست از زیرش رد بشه. تا این اوضاع شروع شد امیر عالم نگاه به سلمان کرد فرمود: یا سلمان! خودتو برسون به زهرا بگو علی گفته صبر کن. سلمان رسید فاطمه آرام شد. امیرالمومنین هم برگشت. اما تو‌ کتاب الاسرار نوشتن وقتی مولا برگشت همه لباسش پاره پاره شده بود. امیرالمومنین تو اون درگیریهای کوچه یقه امیرالمومنین پاره شده بود این لباس خودشو حائل میکرد فاطمه رو نزنن ..اره میخوام یک‌ جمله بگم لباس علی تو اون گیر و دار پاره پاره شد. اما ننوشتن لباسش با خنجر و نیزه پاره پاره بشه. حسینش تو گودال انقدر تیر و نیزه به بدنش زدن لباسش پاره پاره شد.خواهرش اومد کنار گودال صدا زد.."یَومٌ عَلیٰ صَدرِ المصطفیٰ. وَ یَومٌhttps://eitaa.com/yazahramadadi135 عَلیٰ وَجهِ الثَّریٰ" «به قصد فرج دستت و بیار بالا سه مرتبه بگو یا حسین....»
|⇦•بالا رود دود... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید رضی مرتضوی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "صلی الله علیک یا مولاتنا یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله" بالا رود دود از در و دیوار خانه *مردم مدینه دیدند درِ خانه زهرا دود بلند میشه؛ رسم بود عزادار تا چند روز غذا درست نمی‌کرد. زهرا مگه عزای باباش رو فراموش کرده؟!بیان ببینند در خانه زهرا آتش گرفته..* بالا رود دود از در و دیوار خانه دشمن نشسته پشتِ در با تازیانه خدا کند در پشتِ در زهرا نیاید حالا که میآید بگو تنها نیاید *بی بی دو عالم آمد پشت در،علامه مجلسی می نویسد:« شعله های آتش مثل تازیانه بر سر و روی زهرا ..»حضرت فرمود : تا زنده ام نمی‌گذارم وارد بشید. این شیطان مجسم صداش بلند شد زهرا تو چرا آمدی پشت در ؟صدای بهشتی زهرا بلند شد گفت: یا شقی آمدم آتشی که تو روشن کردی خاموش کنم. اگه زهرا نمی آمد، اون ملعون امت اسلام را از بین می برد.زهرا دین بابا رو زنده کرد. با خون خودش امضا کرد* دری که آتش لرزانده آن را دیگر نمانده بر پایهٔ برجا با یک لگد در از نگار خود برون شد دیگر نگویم که حال زهرا را که چون شد *یه وقت صدای بی بی بلند شد:"يَا رَسُولَ اللَّهِ هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ" بابا ببین بعد تو با دخترت چه کردند.* «حق نبی ادا شد مادر ما فداشد» *اما در این شب ها امیرالمومنین بدن زهرا را غسل میده چه صحنه ای میبینه ؟هنوز جای میخِ در رو بدن زهراست. هنوز خون از بدن زهرا جاریه..* مقداد و این سخن مولا علی شنیده هنگام دفن زهرا خون از کفن چکیده «حق نبی ادا شد مادر ما فدا شد» *اما اون چیزی که موجب شهادت زهرا شد این میخ در نبود.. تازیانه هایی بود که قنفذ و مغیره توی کوچه به جرم حمایت از علی به زهرا زدند.* آخ ای ناهی منکر علی آه ای مدافع از حق امیرت گفتا امام صادق مولا و رهبر ما از ضرب تازیانه شد کشته مادر ما *آمد یک بدن تکیده را به دست پیامبر سپرد صدا زد:"لَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ"دیگه امانت و ودیعه پیغمبر برگشت و "اُخلِصَت الزّهرا" ...زهرا دیگه راحت شد .بگه یا رسول الله یا محمد از رخت شرمنده ام..* یا فاطمه! روز حشر ستاری کن دلسوختگان را ز کرم یاری کن ما با همه گفتیم که با زهراییم تو نیز بیا و آبرو داری کن۵ https://eitaa.com/yazahramadadi135