eitaa logo
متن و سبک مداحی
6هزار دنبال‌کننده
166 عکس
273 ویدیو
60 فایل
مداح #رضاابوالحسنی جهت هماهنگی @Reza_abolhasani_1368
مشاهده در ایتا
دانلود
. قدری بخند ای پدر مهربان ما محزون نباش گرچه شده عید تو عزا در محفل ورودیه عمه جان بیا ای نور چشم منتظران جهان بیا آقا بگو که زائر قم یا مدینه ای دیگر بیا که مرهم هر زخم سینه ای کی می شود که سر بشود عهد غیبتت در روز عید، شیعه بیاید به خدمتت در خانه ی تو مجلس شادی به پا شود با یک اشارت تو جهان باصفا شود مدح کریمه از لب تو آرزوی ماست دوران شاهی تو فقط عید هر گداست آقا دعای دیدن خود کن دگر روا این اشتیاق دیدن تو می کشد مرا یارب قسم به زینب موسای اهل بیت بنما غضب به تک تک اعدای اهل بیت دیگر ظهور منتقمت را رقم بزن در عهد فتنه، ریشه ی تزویر را بکن ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .# # در ایتا https://eitaa.com/yazahramadadi135
. در غروب گرفته پاییز.. نفس روشن بهار رسید آی مردم به جاده اش بروید.. خوش بحال شما نگار رسید این سکوت عبث شکستنی است آسمان زمزمه فرستاده مرتضی یک علی به ایران داد فاطمه فاطمه فرستاده کوثر موسوی آل الله آیه ی نوری خدا امد مردها صد قدم عقب بروید بانوی ما به شهر، تا آمد چشمه میجوشد از مناجاتش خاک سبز است از قدمهایش مرد و زن جمله چشمها بسته همه کوراند از تماشایش اهل قم!این امانت رضوی بین شهر شما تک و تنهاست حرمتش را همه نگه داریست چادرش آبروی اهل ولاست نکند دور او شلوغ شود.. نکند محملش تکان بخورد.. آی زنها حواستان باشد دم افطار آب و نان بخورد خانه اش که شدست بیت النور نبردیش به سمت ویرانه دور باشد ز آیه تطهیر چشم سنگین مرد بیگانه اهل قم!عمه همین بانو وسط شام دیده اش تر بود با لباس اسیر رد میشد دستهایش براش معجر بود ✍ .# # در ایتا https://eitaa.com/yazahramadadi135
حسین طاهریمژده دهید باغ را چون برکات میرسد.mp3
زمان: حجم: 5.18M
مژده دهید باغ را چون برکات میرسد این یم و شوره زار را قند و نبات میرسد قصدش اگرچه قم نبود دست قضا ببین عجب حضرت معصومه به قم قبل وفات میرسد یا حضرت معصومه ... کشتی نوح آمده بر روی ناقه جلوه گر این خبر از سما رسید راه نجات میرسد حُسن تمام اهل بیت منبع جود و معرفت هم برکات آمده هم حسنات میرسد یا حضرت معصومه ... بر دل عاشقان بسی از نفس مقدسش با قدم مبارکش شور و نشاط میرسد بوی مدینه میوزد از سر جاده بر مشام جاده شده معطرش تا نفحات میرسد سجده کنید جنیان همچو ملائکه بر او وقت رسیدنش به قم وقت صلاه میرسد تشنه معرفت اگر تشنه هنوز مانده از بر لب خشک او بگو آب حیات میرسد یا حضرت معصومه ... بانوی قم کریمه است مثل برادرش رضا بر سر زائران خود حین ممات میرسد از طرف رضا بود به دست خواهرش اگر برای کربلا به ما برگ برات میرسد یا حضرت معصومه ... او نرسیده بر رضا پس نشود چنین دگر حال بدان که زائرش بر عتبات میرسد مژده به جمکران دهید از حرم کریمه اش غصه مخور که مهدی آن جلوه زات میرسد منتقم فاطمه و منتقم خون حسین تکیه به کعبه میزند با صلوات میرسد نزد کریمه ملتمس با ادب و تکیده باش از دل و جان قبول کن هر چه برات میرسد یا حضرت معصومه ... 🎙 #️⃣ #️⃣ .# # در ایتا https://eitaa.com/yazahramadadi135
. یا لطیف سالروز ورود ملیکه ی ملک عرب و عجم به قم عاشقی..،نقطه ی پایانی درماندگی است عاطفه..،مزّه ی شیرینیِ سرزندگی است عشق..،در مکتبِ توحیدی ما،بندگی است فِیضِ دارندگی اصلاً به برازندگی است مثل پرونده ی فقریم که مختومه شدیم از طفولیّتمان خادم معصومه "س" شدیم آفتابی است که در ظلمت شب گُم نشود رود نوری است که درگیر تلاطم نشود باغ سبزی است که در ذهن تجسم نشود هیچ جایی حرم فاطمه ی قم نشود... "السّلام ای حرمت شرح پریشانی ما" السلام ای نفسِ شاه خراسانی ما چهره ی زشت زمین با قدمت زیبا شد جسم بی جان تمامیِّ جهان احیا شد سند فخر عجم تا به ابد امضا شد تربت شهر تو تسبیح بهشتی ها شد آن زمینی که شده لانه ی جبریل"قُم" است شوره‌زاری که به دریا شده تبدیل"قُم" است گنبد زرد تو خورشید فلک گسترمان آسمانِ حرم ات آرزوی آخرمان کاش دستی بکشی بر روی بال و پرمان سایه ی مادری ات کم نشود از سرمان دومین شافعه ی محشر ما هستی تو مثل زهرا بخدا مادر ما هستی تو آه ای شادیِ در حالِ عبور بابا خنده ات مایه ی لبخندِ سرور بابا بانیِ دردِدل وادی طور بابا به خداوند تویی سنگ صبور بابا "به فداکِ..." مگر از آن لبِ تر می اُفتاد هر زمان نامه ی تو دست پدر می افتاد انبیا شیفته ی مبحث خاصَ‌ ات..،بانو جان ‌فدایِ دلِ توحیدشناس‌ ات بانو می شود با چه کسی کرد قیاس ات بانو! مریم و آسیه شاگرد کلاس ات بانو نمی از قطره ی علم تو خودش یک دریاست حوزه ی علمیه از برکت تو پابرجاست جای جای حرم‌ ات جنّت رضوانی هاست گوشه ی صحن تو خلوتگهِ بارانی هاست عبد کوی تو شدن اوج مسلمانی هاست دامنت منشاء رزق همه ایرانی هاست تشنگان را به لب جوی طهورا بفرست "چادرت را بتکان روزی ما را بِفِرست" بَرَکات تو به جانِ عَجَمت می چَسبد ای کریمه ، چقدر اشک غمت می چسبد گریه کردن سر خوانِ کرمت می چسبد "یا رضاااا "داد زدن..،در حَرَمَت می چسبد زائرت از همه دلگیر شده..،رحمی کن بخدا مشهد من دیر شده..،رحمی کن کاش در بین قنوت سحرت یاد شوم من آلوده ی دلباخته هم شاد شوم چه هراسی است،اگر طعمه ی صیّاد شوم مطمئنَّم که به دستان تو آزاد شوم چون برادر..،به تو هم آمده خوش‌خو باشی به گمانم که تو هم ضامن آهو باشی! خاک ایران شرف عرش مُعلّی دارد چون دو طوبای بهشتیِ خدا را دارد مشهدش"حیدر" و قم "حضرت زهرا" دارد روی دیده قدم آل نبی جا دارد شُکر..،این خاک دلِ پاکِ ولی را نشکست شهر قُم حُرمَتِ ناموس علی را نشکست بی حیایی وسط کوچه ندیده است کسی ضربه ی سیلی مُهلک نچشیده است کسی معجر دخترکی را نکشیده است کسی لاله ی گوش!؟!به قرآن ندریده است کسی آه ای عمه ی سادات..،چه دیدی در شام آه ای زینب کبری..،چه کشیدی در شام ✍ .# # در ایتا https://eitaa.com/yazahramadadi135
. سال‌ها شهر در اعماق سیاهی سخت است روز و شب بگذرد اما به تباهی سخت است نفس باغ به تکرار نیامد بالا آفتاب از سر دیوار نیامد بالا اینکه عمری فقط از سفره کپک برداری گندم و پنبه بکاری و نمک برداری خشکیِ باغچه‌ها روی زمین باقی ماند سال‌ها طی شد و این شهر چنین باقی ماند در فراموشیِ انجیر و انار و گندم ناگهان گفت نهیبی که هلا ای مردم آب در دست اگر هست زمین بگذارید تا خود صبح بر این خاک جبین بگذارید از تبار گل و آیینه کسی می‌آید «مژده، ای دل که مسیحا نفسی می‌آید» پس به همراه همان ابر که باران آورد مهربانی خدا در زد و مهمان آورد دختری آمده از ایل و تبار حیدر از هر آنچه بنویسیم فراتر، برتر وصف اورا نتوان گفت به صد منظومه گفته معصوم به او «فاطمۀ معصومه» آفتابی که به سر چادری از شب دارد جلوۀ فاطمی و هیبت زینب دارد آفتابی‌ست که اعجاز فراوان با اوست باد سرمست شده، عطر خراسان با اوست شهرِ آفت زده از رنج و بلا عاری شد برکت از در و دیوار بر آن جاری شد از سفر آمده‌ای خستۀ راهی بانو زنده کن وادیِ مارا به نگاهی بانو ما اسیریم و فقیریم و یتیم ای مهتاب دختر حضرت موسی! دل ما را دریاب قم کویر است کویری که تلاطم دارد چادرت را بتکان قصد تیمم دارد آمد این‌گونه ولی هر چه که آمد نرسید عشق همواره به مقصود به مقصد نرسید که اویس قرنی هم به محمد نرسید عاقبت حضرت معصومه به مشهد نرسید... قصه این بود و به وصفش قلم ما در ماند داغ دیدار برادر به دل خواهر ماند ماند تا پنجرۀ باغ اِرَم وا باشد حرم او حرم حضرت زهرا باشد تا که ما روضۀ بسیار بخوانیم درآن روضه‌های در و دیوار بخوانیم در‌آن... ✍ .👇# # در ایتا https://eitaa.com/yazahramadadi135