eitaa logo
متن و سبک مداحی
4.5هزار دنبال‌کننده
128 عکس
201 ویدیو
21 فایل
مداح #رضاابوالحسنی جهت هماهنگی 09198167899 @Reza_abolhasani_1368
مشاهده در ایتا
دانلود
وسبک_مداحی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ⚫️ قابل توجه عزاداران حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها 🏴حرمت ایام فاطمیه (سلام الله علیها) 😔از آنجا که تاریخ شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها تا قیام حضرت ولیعصر ارواحنا فدا بر همگان همانند قبر مطهرشان مخفیست 🥀 حفظ حرمت ایام فاطمیه در هر دو تاریخ شهادتی که نقل شده است بر همگان واجب است. ✍ با توجه به بیانات ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله خامنه ایی (حفظه الله) 🌷در ایام فاطمیه ۲ روز قبل از شهادت و ۲ روز بعد از شهادت و روز شهادت در مجموعا ۵ روز فاطمیه اول و ۵ روز فاطمیه دوم ، باید مسلمین حرمت مادر سادات را حفظ نمایند. ✍جهت تاریخ زدن مراسمات شادی و عروسی دقت لازم را داشته باشید که در تاریخهای ذیل مراسمی جهت حفظ حرمت مادر سادات گرفته نشود 👇👇 🏴(فاطمیه اول بنابر سیزدهم جمادی الاولی) ⚠️چهارشنبه: ۱۴۰۳/۸/۲۳ ⚠️پنج شنبه: ۱۴۰۳/۸/۲۴ ⚠️جمعه: ۱۴۰۳/۸/۲۵ (روز شهادت) ⚠️شنبه: ۱۴۰۳/۸/۲۶ ⚠️یکشنبه: ۱۴۰۳/۸/۲۷ 🏴(فاطمیه دوم بنابر سوم جمادی الثانی) ⚠️سه شنبه: ۱۴۰۳/۹/۱۳ ⚠️چهارشنبه: ۱۴۰۳/۹/۱۴ ⚠️پنج شنبه: ۱۴۰۳/۹/۱۵ (روز شهادت) ⚠️جمعه : ۱۴۰۳/۹/۱۶ ⚠️شنبه: ۱۴۰۳/۹/۱۷ ❌به حرمت مادر سادات ثواب انتشـــــار این پیام فاطمی با شما✅ https://eitaa.com/yazahramadadi135 هشتک کانال حذف نشود ❌
روبه علی بستی چرا چشم ترت را درحسرت رویت نشاندی همسرت را مُچ درد دارد فضه، از بس مخفیانه! هی شب به شب شسته لباس و معجرت را پهلو به پهلو دنده هایت درد میکرد پهلو به پهلو خون گرفته بسترت را این بغضهای وقت و بی وقتت مرا کشت این بغضهایی که گرفته حنجرت را صدبار مُردم شب به شب وقتی که دیدم با دستمال گریه ات بستی سرت را جارو نزن هی خانه را با حال زارَت زحمت نده اینقدر هی بال و پرت را من که نمردم تا تو با دست شکسته شانه کنی هی زلفهای دخترت را شرمنده ام از این امانتداری خویش هر دفعه که کردی صدا پیغمبرت را حرف وصیت میزنی اما عزیزم! بعد از خودت بر که سپردی حیدرت را : 💔 ببین که گیسوی زینب به شانه محتاج ست  دلش تو خوش کن و ای نازنین ما برخیز سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهhttps://eitaa.com/yazahramadadi135/5530 کانال متن و سبک مداحی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 # فاطمیه دفتری حضرت فاطمه زهرا(س) کوچه امام حسن(ع) بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم.. یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دو عالم حضرت زهرا (س) ایام فاطمیه است انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته آید به آبروی فاطمه زهرا (س) حاجت روا بشید شفای همه مریضا انشاالله 🔸دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد 🔸سراغ باغ گلی را شبانه می گیرد 🔸چه حکمتی است که چون نام فاطمه آید. 🔸برای گریه دل ما بهانه می گیرد ; ⏪صدا زد گفت حسن جان بیا پسرم عزیزدلم... می خوام برم قباله ی فدک رو بگیرم باید یه مردی باهام بیاد به بابات که نمی تونم بگم... تو بیا حسنم... آخه مادر حسن رو مرد خطاب کرده قند تو دلش آب شد خوشحال شد کنار مادر راه افتاد رفتن و برگشتن دست تو دست مادرشه تو کوچه های بنی هاشم خوشحال دارن برمیگردن اما آی گریه کنای زهرا... و حسن یه مرتبه همه چی عوض شد امان از اون لحظه ای که اون نانجیب جلو راه مادر رو بست چشمتون روز بد نبینه الهی نبینید اون چه حسن... دید تا اون نامرد رسید چنان سیلی به صورت زهرا... زد... ای وای ای وای حسن میگه یه مرتبه دیدیم مادرم روی زمین افتاده داره دنبال گوشواره ی پاره شده ش می گرده ضرب سیلی چنان شدت داشت دیدیم مادرم راه خونه رو گم کرده دستش رو گرفتم صدا زد حسن جان مبادا به بابات علی بگی... نکنه بگی چه دیدی کنارم اگه به بابات بگی دق می کنه های های ازتون ناله می خواما باید حقش رو ادا کنیم ناله داری یانه؟ رحمت خدا بر پدر و مادراتون آره حقشم اینه باید برا مادرمون زهرا... بلند بلند گریه کنیم باید برا بغض های جانسوز حسن بلند بلند گریه کنیم عالمی به فدای بغض های شبانه ی حسن.. الهی بشکند دست مغیره... میان کوچه ها بی مادرم کرد... ناله بزن بلند بگو ای غریب حسن آخ... بنال ای دل که قلبم بی شکیب است دلم محتاج درمان طبیب است اخ بگو به سوی آسمان پر کشیدی مادر مادر خداوندا چه آمد بر سر من هرجا صدای منو میشنوی امروز مادر امام حسن.. ان شاءالله دعات کنه ان شاءالله امروز مادر دل سوخته مادر غریب برای گره های کارت برای شفای مریضت برای دردهای دلت دعا کنه دستتو بیار بالا از عمق وجودت صداش بزن یا حسن یا حسن یا حسن الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 1403/7/29https://eitaa.com/yazahramadadi135/5531 کانال متن و سبک مداحی
#⃣ مهدی رسولی- #⃣# صاحب قبر بی نشون سلام مادر- #⃣ ⚫️😭⚫️😭⚫️⚫️😭⚫️😭⚫️😭⚫️😭⚫️😭😭⚫️⚫️ صاحب قبر بی نشون سلام مادر برا زیارتت کجا بیام مادر عرش و فرشته ها به پات می افتن به احترام تو قیام می کنند وقت نماز تو قیامت میشه بس که فرشته ها سلام می کنند نماز بخون ظلمت شب سحر شه از پرتو نوری که داره سیمات وقت قنوتت برا ما دعا کن محتاج دنیا به تو و دعاهات مادر مریض بشه بازم یه مادره از فکر بچه ها خوابش نمی بره خون گریه می کنه با اشک بچه هاش بی خود که نیست بهشت افتاده زیر پاش صاحب قبر بی نشون سلام مادر برا زیارتت کجا بیام مادر سسلرمم هر لحظه آنا اوین آباد قرة عین مصطفی اوین آباد سنه فدا منیم جانیم اوین آباد سسلرمم هر لحظه خانوم اوین آباد سنه فدا منیم جانیم اوین آباد زمانده فخر ال دال دالاندام در زندگی ام با افتخار پشتم گرم بوده سایه ی چادر شبیمه همیشه به سایه چادر نماز شب شما همیشه حسی دیلم بیر عمریدو اورکد سنین محبتین ایدیبدی ریشه و حس می کنم محبت شما در دلم ریشه کرده است او مادرانه باخیشین سببدی نگاه مادرانه ی شما سبب شده است مردوم ایچینده اگر عزتیم وار که بین مردم عزت داشته باشم خدا بیلیر که من اوشاخلیقیمنان خدا می داند که من از بچگی سنه بیر آیری جور ایرادتیم وار اردات خاصی به شما دارم نور وجودیمه دنیای دیل خوشام به نور وجود شما در این دنیا دل خوش کردم هی ایلرم ایفتخار سن سن منیم آنام و به این افتخار می کنم که شما مادر من هستید لطفه زیندیگیم سامان تاپوپ خانوم با لطف شما زندگیم سامان گرفته است مهری مداویمه قوربان اولا جانوم و امید دارم با مهر و محبت شما جانم فدا شود سسلرمم هر لحظه خانوم اوین آباد و دائماً این را با خودم می گویم که خانه ات آباد قرة عین مصطفی اوین آباد ای نور چشم مصطفی (ص) خانه ات آباد صاحب قبر بی نشون سلام مادر برا زیارتت کجا بیام مادر 1403/7/29https://eitaa.com/yazahramadadi135/5531 کانال متن و سبک مداحی 🟢
سجاده‌ام معطر، از بوی ربنا بود آنچه شنیده می‌شد، از من فقط "خدا" بود یک عمر آه و نفرین، از این و آن شنیدم تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود دیشب برای مردم، تا صبح گریه کردم ای کاش یک نفر هم، یک دم به فکر ما بود طفلان من به جایِ مردم گرسنه بودند افطار خانه‌ی ما در سفره‌ی شما بود امروز را نبینید این بی حیا لگد زد دیروز پشت این دَر، جمعیت گدا بود من هیچ شکوه‌ای از بیگانگان ندارم آن‌که به حال و روزم خندید آشنا بود من درد مرتضی را با جان خود خریدم در راه عشق باید آماده‌ی بلا بود دستم شکست اما من درد حس نکردم اسم علی دوا بود، ذکر علی شِفا بود رفتم برای مردم حجت تمام کردم: او را که می کشیدید او حجت خدا بود ای کاش می‌شکستند این دست دیگرم را اما به جای این دست، آن دست بسته وا بود با کفش‌های خاکی، در خانه‌ام قدم زد آن خانه‌ای که فرشش، بال فرشته‌ها بود ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد وقتی سرم به در خورد، فضه! علی کجا بود؟! تازه میان کوچه قلبم به درد آمد حیدر برهنه سر بود، حیدر برهنه پا بود * * تا قبر بردنم را، همسایه هم نفهمید از بسکه مُردن من، چون شمع بی‌صدا بود از بسکه قطره قطره بر پای تو چکیدم تابوت من سبک‌تر حتی ز بوریا بود ای آخرت وفا کن با ما شکسته دل‌ها با ما شکسته دل‌ها، دنیا که بی وفا بود... ✍ 📝 https://eitaa.com/yazahramadadi135
کانال متن روضه مجمع الذاکرین. .mp3
1.26M
حضرت زهرا سلام الله علیها تک واحد ➖➖➖➖➖➖➖ یاور شیر خدا مادر کرب و بلا دست تو را بوسه زده مصطفی تو عصمت داوری تو قدری و کوثری باعث خلقِ احمد و حیدری بر لب اولیا و انبیا زمزمه ذکر یا فاطر و دعای یا فاطمه حُجت بر حُجَج کن دعا بر فَرَج یا مولاتی ➖➖➖➖➖➖➖ به نورحق ، نورعین شافعِ در نَشأتِین سَیِّدةُ النِّساءِ فِی الْعالمین سِّرِ خدا در حجاب ای سپر بوتراب به یازده قمر تویی آفتاب به قنوتت قسم به آن نماز شبت رَب کند افتخار به نغمه ی یا رَب ات حُجت بر حُجَج کن دعا بر فَرَج یا مولاتی ➖➖➖➖➖➖➖ هم نفسِ ذوالفقار عصتِ پروردگار نام تو میدهد امانم زِ نار بیت تو بیت خداست زائر آن مصطفی ست خاک روی چادر تو کیمیاست به طهارت قسم ، قسم به پاکیِ تو رزق عالم دهد چادر خاکیِ تو حجت بر حجج کن دعا بر فرج یا مولاتی https://eitaa.com/yazahramadadi135
[HajAmirKermanshahi]Fatemiye1445-SadatJeloyeMenbar.mp3
14.2M
سادات جلوی منبر امشب شما روضه خونید چند وقته سوالی دارم گفتند که شما میدونید مگه عرض خونه چقدر بوده که چهل تا یه جا از رو در رد شدند مگه عرض خونه چقدر بوده که چهل تا همه از رو در رد شدند مگه عرض کوچه چقدر بوده که مقاتل میگن صد نفر سد شدند وای توی طول کوچه به طول دو تا دست کبودی روی صورت مادری هست آه حسن روی پنجه یکی زد با پنجه مگه عمر زهرا چقدره که اینقدر برنجه ای مادر ای مادر ... سادات کنار مجلس حالا که تو روضه هستید شرمنده میشه بپرسم اینقدر چرا شکستید مگه عرض گودال چقدر بوده که یه لشکر با اسباش بخواهد جا بشه مگه عرض خیمه چقدر بوده که بخواهد اینجوری تازه دعوا بشه وای به طول سه ساعت توی طول گودال کشیدن تن شاه رو ای کاش زبونم بشه لال وای یه خواهر رو پنجه سری بین پنجه بازم بیشتر از هر کسی مادره که میرنجه ای مادر ای مادر ... شاعر: محسن سلطانی https://eitaa.com/yazahramadadi135
هدایت شده از متن و سبک مداحی
10.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک روز دوشنبه که بارون میومد دیدم صحنه ای روکه آتیش به قلب ودل وجون من زد دیدم توکوچه زنی روکه افتاد یه جوری زمین خورد که انگاری پیش چشام مردو جون داد همینکه زمین خوردسریع چادرش رو به دورش پیچید همینکه زمین خورددیدم بچه ای روکه باگریه سمتش دوید همین که زمین خورددلم رفت توکوچه کنارحسن همین که زمین خوردیهوجاری شداشکای چشمه من *کی دیده توکوچه دلش پرغمه اونی که پناه همه عالمه رولبهاش داره ذکریافاطمه       یازهرا گریه کم کن که طاقت ندارم کمک کن به مادرکمک کن که دست روی شونت بزارم چشمم کبوده  گناهم چی بوده چی میشدنبینی برای توموی سفیدخیلی زوده *عزیزم تومردی نبایدبزاری که اشکات سرازیربشه نبایدبزاری که مادربیوفته زمین گیربشه ۰۰کمک کن که ردشم ازاین کوچه تنگ وتاریک وسرد نمیبینه چشمام تموم وجودم روپرکرده درد *کی دیده توکوچه دلش پرغمه اونی که پناه همه عالمه رولبهاش داره ذکریافاطمه           یازهرا کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
03_Zamine_Sotude.mp3
2.85M
بی هوا خوردم اولین سیلی رو من از شعله ها خوردم آسمون نمی بارید کوچه ها پر از مه شد پیش من غرور حسن زیر دست و پا له شد شعله پا شد از جا و دست به چادرم انداخت بی حیا طنابش رو دست شوهرم انداخت پره معجرم سوخت همه پیکرم سوخت آخ الهی که خیر نبینن دل شوهرم سوخت امون امون ای دل شعله ور بودم میدونستن بی معرفتا پشت در بودم یک نفر بودم چهل تا مرد بی حیا یک نفر بودم خونمو توی شهرم رو سرم خراب کردن من رشید بودم اما پیکرم رو آب کردن چشام هی می باره تمومی نداره چشم رو هم میذارم اگه غم محسنم بذاره امون امون ای دل بارمو بستم دو سه ماهی میشه که دیگه از همه خستم سینه پر درده نفسم از سینه میره وبرنمیگرده زینبم بیدار مونده توی تب که میسوزم پیرهن حسینو با آه و ناله میدوزم میبینم غروبی که زینبم پریشانه پیرهن حسینم نیست روی خاکا عریانه دیده هام یه دریاست فکر روز فرداست کاش نباشم اون لحظه که تنش زیر سُم اسباست امون امون ای دل https://eitaa.com/yazahramadadi135
|⇦•آخر نگاه خویش را... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی سماواتی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "صل الله علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسول‌الله و یا زوجة ولی الله" روز آخر عمر حبیبه خداست تو بستر افتاده لحظات آخر و سپری میکنه. نمیدونم امروز چه جوری کار خونه را انجام داد. همه چیزرو مرتب کرد آنگونه که خوشحال شدن اهل خانه.. همین که علی مرتضی مسجد رفت و بچه ها رفتن. گفت اسما..* آخر نگاه خویش را سویم بیفکن میخوابم اینک پرده ایی رویم بیفکن بنشین کناری ناله از دل در خفا زن بانوی خود را ساعتی دیگر صدا زن دیدی اگرخاموش به بستر خفته ام من راحت شدم نزد پیامبر رفته ام من آیند چون طفلان معصومم به خانه پرسند از مادر خبر داری تو یا نِه دیدند اگر خاموش وبی تاب است مادر آهسته بگو به آنها بگو خواب است مادر *اما اومدن مضطرب و نالان سراغ مادرو گرفتن جوابو شنیدن قانع نشدن.اومدن کنار بستر روپوش را کنار زدن. امام حسن (علیه السلام) صدا میزنه مادر.. ابی عبدالله صدا میزنه..مگه مادر جواب میده نه.. امام حسن گریه میکنه میگه مادر "کلِّمِینِی" با من حرف بزن مادر. "قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی" الهی بمیرم حسینیا ابی عبدالله صورت کف پای مادر..مادر "کلِّمِینِی" لباتو باز کن مادر من حسینم، من حسینم، من حسینم... دیدن نه ناله ها اثر نداره سراسیمه اومدن مسجد بابا بیا. مادر از دنیا رفت. علی مرتضی تا این جمله را شنید با صورت زمین افتاد..خدا میدونه چگونه به خانه آمد او هم تا رسید عبا و عمامه از سر انداخت. اومد کناربستر فاطمه صدا میزد زهرا جان، فاطمه جان، دختر پیغمبر، مادر حسنین من، مادر زینبین من،"يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ" دید فاطمه لب از لب باز نمیکنه ،چاره ساز عالم کانّه بیچاره شد. دستاشو زمین گذاشت صورت مقابل صورت فاطمه صدا زد.. زهرا جان من علیم تا به حال نشده جوابم رو ندی.. اشک چشمش به صورت فاطمه چکید کارخودشو کرد. مگه فاطمه میتونه اشک چشم علی را ببینه روح به بدن حبیبه خدا برگشت.چشماشو باز کرد صدا زد.. علی جان! "هذا فِراقُ بَیْنِی وَ بَیْنِکَ‌"..* *دلا رو ببرم کربلای معلی از لحظه آخر حسینش بگم..خواهرش اومد خودشو رساند دید یه گوشه میدان شمشیرا بالا میره پایین میاد هی صدا زد.."وا محمدا، وا علیا وا حسینا" کسی اعتنا نکرد. صدا زد" یا قوم اَمافیکُم مُسلِم" مگر میان شما یه نفر مسلمان نیست. باز هم اعتنا نکردن صدا زد.."یابن سَعد! اَیُقتَلُ اَبُوعبداللّه وَ انتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟" حسین جانم حسین...* *روز شهادت مادرش فاطمه هست یه جمله هم بگم.. امان از اون لحظه ایی که دید بولهب بر صفحه قرآن نشست.. روی حنجر خنجر برّان نشست بشکند پایت شکست آیینه اش پیش من منشین به روی سینه اش این مسیحِ من نفس دارد هنوز مرغِ روح او قفس دارد هنوز با نگاهش حرفا میزد حسیـــــن پیش زینب دست و پا میزد حسیـن https://eitaa.com/yazahramadadi135 «صلی الله علیک یا ابا عبدالله»