3.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰تصاویری از انتقال پیکر شهدا توسط امدادگران هلال احمر و تکاوران نیروی زمینی ارتش به مناطق پایین دست
#رئیسی #شهید_جمهور #خادم_مردم
#بسیج_نیوز
#خبرگزاری_بسیج_اصفهان
#خادم_مردم یعنی شهید چمران که از دل سرمای کردستان تا خاک های گرم جنوب جنگید تا ایران؛ایران همه امت محمدی بماند.
امام که خود بنیانگذار بسیج است میفرماید
افتخارم این است که یک بسیجی هستم
ومن دست و بازوی پر توان بسیج را بوسیده وبرا ین بوسه افتخار میکنم🇮🇷
#خادم_مردم
بچههای گردان همه جمع بودند بعد از نماز یکی از مسئولین لشکر آمد و گفت: رفقا دستشویی اردوگاه خراب شده چند نفر رو آوردیم برای تعمیر، گفتند باید چاه دستشویی تخلیه بشه. برای همین، چند تا نیروی از جون گذشته میخوایم.
من از این موضوع با خبر بودم. زیر دستشوییهای اردوگاه حالت مخزن داشت. هر وقت پر میشد، با ماشین مخصوص، تخلیه میکردند. اما این بار دیوارهای کنار دستشویی ریخته بود و امکان تخلیه با ماشین نبود.
برای مرمت دیوار باید چاه تخلیه میشد.از طرفی هیچ دستشویی دیگری برای استفاده بچهها نبود.
هر کس چیزی میگفت. یکی میگفت: پیف پیف! چه کارهایی از ما میخوان. دیگری میگفت ما اومدیم بجنگیم نه این که...
آن روز بساط شوخی و خنده بچهها راه افتاده بود.
رفتیم برای ناهار. بعد هم مشغول استراحت شدیم. با خودم گفتم کسی که برای این کار داوطلب بشه، کار بزرگی کرده، نفس خودش رو شکسته. چون خیلیها حاضرند از جونشون بگذرند اما دست به این کارها نزنند. گفتم تا بچهها مشغول استراحتند برم سمت دستشوییها ببینم چه خبره
وقتی به آنجا رسیدم، خیلی تعجب کردم. عدهای از بچههای گردان مشغول کار شده بودند هیچ ابایی هم نداشتند نجاست بود و کثیفی.
اما کار برای خدا این حرفها را ندارد. خوب آنها را برانداز کردم، ببینم چه کسانی داوطلب شدهاند. ۱۰ نفر بودند.
محمد تورجی جلودار بود، بعد رحمان هاشمی، علی روزگاری، حسین مرادیان و..
آنها تا غروب کار کردند و بعد هم همگی به حمام رفتند. دستشوییهای اردوگاه همان روز راه افتاد. بعضی از بچهها وقتی این ۱۰ نفر را دیدند، شوخی میکردند و سر به سرشان میگذاشتند اما آنها جواب خاصی نمیدادند. آنچه که برایشان مهم بود رضایت خدا و انجام وظیفه بود.
نمیدانم چرا ولی من اسامی آنها را نوشتم و نگه داشتم.
سه ماه بعد به آن اسامی نگاه کردم درست بعد از عملیات کربلای ۱۰.
نفر اول شهید، نفر دوم شهید، نفر سوم شهید... تا نفر آخر که محمد تورجی بود به ترتیب یکی پس از دیگری شهید شده بودند.
🌸بخشی از کتاب به نام مادر (خاطراتی از شهید محمدرضا تورجی زاده، به کوشش سید علی حسنی، ناشر: یازهرا) 🌸
#خادم_مردم
#شهیدانه
#شهید_تورجی_زاده