☀️ 1) از امام صادق ع از پدراشان از جدشان روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
هنگامی که در شب معراج مرا به آسمان بردند و به سدرةالمنتهی (نجم/14) رسیدم، ندا آمد:
ای محمد! تو را در مورد علی ع سفارش به خیر میکنم، که همانا او سرور مسلمانان، و امام تقواپیشگان، و پیشوای سفیدرویانِ نشاندار* در روز قیامت است.
✳️ کلمه «غُرّ» به معنای پیشانی سفید، و کلمه «محجّل» به معنای مچ دست و پا سفید است و تعبیر «غر المحجلین» در خصوص اسبهایی به کار میرود که پیشانی و مچ دست و پایشان سفید است، که در روایات نبوی به نحو استعاری برای برگزیدگان بهشتی به کار رفته و ظاهرا کنایه از نورانیتی است که در پیشانی و دست و پای آنها هویدا میشود، و آنان را در سفیدرویی و نورانیت در میان بهشتیان نشاندار کرده است؛ از این رو، به سفیدرویانِ نشاندار ترجمه شد.
📚الأمالي (للمفيد)، ص173؛
📚 الأمالي (للطوسي)، ص193
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ):
لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ وَ انْتَهَيْتُ إِلَى سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى نُودِيتُ يَا مُحَمَّدُ اسْتَوْصِ بِعَلِيٍّ خَيْراً فَإِنَّهُ سَيِّدُ الْمُسْلِمِينَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِينَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
✅این حدیث نبوی با سندهایی متفاوت در منابع اهل سنت نیز آمده است؛ از جمله
📚با دو سند مستقل در: معرفة الصحابة (لأبي نعيم، م430) ج3، ص1587 ؛
📚مناقب امیرالمومنین علي (لابن المغازلي، م483) ص162 ،
📚 الطيوريات (لصدرالدين الأصبهاني م576) ج3، ص995-996 ؛
فقط در متن آنها به جای عبارت «سفارش به خیر میکنم» آمده: «در مورد علی ع این سه مطلب را به من وحی فرمود که او ...»
@yekaye
☀️2) از ابن عباس روایت شده است که
یکبار رسول الله ص فرمود: روز قیامت بر مردم وقتی خواهد آمد که در آن موقع کسی سواره نخواهد بود مگر ما چهار نفر.
عباس، عموی پیامبر ص از او پرسید؟ پدر و مادرم به فدایت؛ آن چهار نفر چه کسانیاند؟
فرمود: من بر بُراق هستم؛
و برادرم صالح، بر شتری که خداوند به معجزه پدید آورد و قومش آن را پی کردند؛
و عمویم حمزه، شیر خدا و شیر رسولش، بر شتر من: عضباء؛
و برادرم علی بن ابیطالب، بر شتری از شتران بهشتی که پشتی فراخ دارد، و بر او دو ردای سبز از خلعتهای خداوند رحمان است، و بر سرش تاجی از نور، که آن تاج هفتاد ستون دارد و بر هرستونی یاقوت قرمزی میدرخشد که مسیری که پیمودنش سه روز طول میکشد را روشن میسازد؛ و در دستش پرچم حمد است، در حالی که ندا می دهد: «لا اله الا الله، محمد ص رسول الله» و خلایق میپرسند، این کیست: آیا یکی از فرشتگان مقرب است؟ یا پیامبری مُرسَل است، یا از حاملان عرش است؟
پس منادیای از دل عرض ندا میدهد: نه فرشتگان مقرب است؛ ونه پیامبری مُرسَل؛ و نه از حاملان عرش. این علی بن ابیطالب است، وصی پیامبرِ رب العالمین، و امیرمومنان، و پیشوای سفیدرویانِ نشاندار* در جنات نعیم.
✳️ عبارت «سفیدرویانِ نشاندار» در ضمن حدیث قبل توضیح داده شد.
📚الأمالي (للطوسي، م460)، ص259؛
📚 التحصين (لابن طاوس، م664)، ص572
این حدیث نیز در منابع اهل سنت نیز آمده است:
📚الف. با طول و تفصیل بیشتری با دو سند مختلف در تاريخ بغداد (خطیب بغدادی، م463) (تحقیق: بشار) ج12، ص412 و ج15، ص153 (تاريخ بغداد وذيوله؛ طبع العلمية، ج11، ص113-114؛ و ج13، ص123-124)
📚ب. با همین دو سند و متن، همراه با سند و متن سومی در تاريخ دمشق (لابن عساكر، م571) ج42، ص326-328
📚ج. سه مورد فوق، همراه با روایتی از انس، که فقط فراز مربوط به حضرت علی ع را دارد ؛ و روایتی از عمر که بر همراهی امیرالمومنین ع با پیامبر در وارد شدن بر بهشت تاکید میکند ؛ در: مختصر تاريخ دمشق، ج17، ص381-383
@yekaye
☀️3) از ابن عباس روایت شده است که پیامبر اکرم ص فرمودند:
کسی که وارد بازار شود و تحفهای بخرد و برای خانوادهاش ببرد، همانند کسی است که صدقهای را برای نیازمندان میبرد؛
و سزاوار است که [هدیه دادن را] ابتدا از دختران آغاز کند، که
همانا کسی که دختربچهای را شاد کند همانند کسی است که برده مومنی از فرزندان حضرت اسماعیل را در راه خدا آزاد کرده باشد؛
و کسی که موجب چشمروشنی پسربچهای شود همانند کسی است که از خشیت خداوند گریه کند؛
و کسی که از خشیت خداوند بگرید خداوند او را در بهشتهای پرنعمت وارد سازد.
📚الأمالي( للصدوق)، ص577
@yekaye
☀️4) یونس بن طبیان و مفضل و ابیسلمه و حسین بن ثویر روایت کردهاند:
ما نزد امام صادق ع بودیم که فرمود: گنجینههای زمین و کلیدهایش نزد ماست و اگر بخواهم با یکی از پاهایم اشاره کنم که آنچه از طلا داری بیرون بریز، چنین خواهد کرد.
سپس با یکی از پاهایش اشاره کرد و خطی روی زمین کشید و زمین شکاف برداشت و سپس با دست اشاره کرد و تکه طلایی به اندازه یک وجب بیرون افتاد. آن را برداشت و فرمود: خوب و هوشیار نگاه کنید که شک نکنید؛ سپس فرمود به زمین بنگرید؛ و بناگاه تکههای فراوانی روی زمین افتاده بود که روی همدیگر ریخته شده و میدرخشیدند.
برخی از ما گفتند: فدایتان شویم. اینها به شما داده شده است در حالی که شیعیان شما نیازمندند؟!
فرمود: همانا خداوند بین ما و شیعیانمان در دنیا و آخرت جمع خواهد کرد و آنها را وارد بهشتهای نعیم [= سراسر نعمت] میکند، و دشمنمان را وارد حجیم [= آتش فرزوان].
📚بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۷۴؛
📚الكافي، ج۱، ص۴۷۴؛
📚الإختصاص (للمفید)، ص269؛
📚دلائل الإمامة، ص288-289
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «فی جَنَّاتِ النَّعیمِ»
با توجه به اینکه «جنات النعیم» محل مقربین است؛ پس بالاترین مرتبههای بهشتهاست. اما واقعا «جنات نعیم» چیست؟
🍃الف. بهشتهایی که در آن جز تنعم خالص نیست. (تفسير الصافي، ج۵، ص۲۱۳) در واقع، این اضافه شدن «نعیم» به بهشتها نشان میدهد که در این بهشتها فقط نعمت است و خبری از نقمت نیست. (المیزان، ج۱۹، ص۳۸۱ ) برخلاف باغهای دنیوی که بالاخره زحمت و مشقتی در آنها هست (مجمعالبیان، ج۱۰، ص۵۰۹)
🍃ب. مقصود «نعمتهای بهشتها»ست و این معکوس کردنش برای نشان دادن کثرت و مبالغه در این نعمتهاست (تفسير الصافي، ج۴، ص۱۴۰)
🍃ج. هرگاه «نعیم» در قرآن کریم به صورت مطلق بیاید مقصود نعمت ولایت است، چنانکه آیات «فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ...» (نساء/69) و «وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي» (مائده/3) بر آن دلالت دارد، زیرا حقیقت نعمت، همان ولایت است، یعنی اینکه خداوند قائم به امر بندهاش شود (المیزان، ج17، ص136 )؛ که تحت ولایت خدا قرار گرفتن، با پیروی از ولایت پیامبر ص و ائمه ع حاصل میگردد، از آن جهت که مسیری است برای دریافت تمامی نعمتها؛ و نیز راه استفاده صحیح از نعمتها، که این استفاده صحیح است که موجب میشود نعمت واقعا برای انسان نعمت شود، نه نقمت. (المیزان، ج۲۰، ص۳۵۴ )؛
پس بهشتهای نعیم، بهشتهایی است که در اثر پیروی از ولایت پیامبر ص و اهل بیت ع به دست میآید (حدیث۴) و این مضمون این آیات که این جنات نعیم محل مقربانی است که اهل ولایت الله هستند کاملا تناسب دارد (المیزان، ج19، ص121 )
🍃د. ...
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3️⃣ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ؛ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُون؛ فی جَنَّاتِ النَّعیمِ»
سبقتگیرندگان، مقربان الهیاند در بهشتهای پرنعمت.
نفرمود: «سیدخلون جنات النعیم: در بهشتهای پرنعمت وارد خواهند شد»؛ بلکه جمله اسمیه آورد که دلالت بر ثبوت و وقوع آن در حال دارد: در آن هستند.
چرا؟
🍃الف. بقدری این مساله قطعی است که به این صورت تعبیر کرد.
🍃ب. آخرت به دنیا احاطه دارد؛ و اگر کسی چشم باطنبین و آخرتبین داشته باشد، میبیند که آنان هماینک در بهشتهای پرنعمت خداوند غوطهورند.
موید این برداشت، حدیث4 است که در حالی که سوال کننده از اینکه شیعیان واقعی این اندازه در رنج و زحمتاند ابراز تعجب میکند، امام ع در پاسخ نمیفرماید که آنان فقط در بهشت همراه ما و در جنات نعیم خواهند بود، بلکه میفرماید در دنیا و در آخرت چنیناند.
📝تاملی با خویش
آیا اگر کسی به قرب خدا رسیده باشد؛ و به تعبیر دقیقتر خداوند او را در قرب خود پذیرفته باشد، نعمتی بالاتر از این برایش تصور دارد، که سوال شود که آیا اینان در قیامت به این نعمت عظیم میرسند یا در آخرت؟
🍃ج. ...
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6️⃣ «فی جَنَّاتِ النَّعیمِ»
«جنت نعیم» ظاهرا مقام بسیار بالایی است که حضرت ابراهیم از خدا میخواهد که وی را از وارثان جنت نعیم قرار دهد (وَ اجْعَلْني مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعيمِ؛ شعراء/85) و تنها کسانی که بهره بالایی از ایمان و عمل صالح داشته (یونس/9؛ حج/56؛ لقمان/8) و در واقع، اهل ایمان و تقوا باشند (مائده/65) سزاوار است که به ورود در آن طمع داشته باشند؛ نه هرکافر هوسرانی (أَ يَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعيمٍ؛ معارج/38).
اما نکته جالب اینکه اگرچه خداوند به مومنان و متقین وعده ورود در جنت نعیم را داده:
▫️و لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتابِ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَكَفَّرْنا عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَأَدْخَلْناهُمْ جَنَّاتِ النَّعيمِ، مائده/65؛
▫️ إنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْديهِمْ رَبُّهُمْ بِإيمانِهِمْ تَجْري مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ في جَنَّاتِ النَّعيمِ، یونس/9؛
▫️ الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ في جَنَّاتِ النَّعيمِ، حج/56؛
▫️ إنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعيمِ؛ لقمان/8
اما اگر در تعابیری که برای آنان آورده دقت شود، معلوم میشود که اگرچه مومنان و متقین هماکنون می توانند در بهشتها و نعمتها باشند (إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنَّاتٍ وَ نَعيمٍ؛ طور/17) اما خود «جنات نعیم» در قیامت برایشان آماده شده (یونس/9، حج/56 و لقمان//8) و در قیامت وارد آن میشوند (مائده/65).
🤔برخلاف مقربان (واقعه/12) و مخلَصان (صافات/43)، که تنها گروههایی هستند که همینجا در موردشان گفته شده که «در جنات نعیماند» (فی جَنَّاتِ النَّعیمِ).
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
8️⃣ «فی جَنَّاتِ النَّعیمِ»
📜حکایت📜
اصبغ بن نباته میگوید:
نزد امیرالمومنین ع نشسته بودم که در حال قضاوت بین مردم بود که گروهی آمدند که همراهشان یک فرد سیاهپوستی بود که دستانش را بسته بودند و گفتند: یا امیرالمومنین! این دزد است.
حضرت فرمود: ای فلانی! آیا دزدی کردهای؟!
گفت: بله، یا امیرالمومنین!
فرمود: مادرت به عزایت بنشیند! اگر دوباره بگویی دستت را قطع میکنم؛ آیا دزدی کردهای؟!
گفت: بله.
فرمود: وای بر تو! چه میگویی؟! آیا دزدی کردهای؟!
گفت: بله!
اینجا بود که حضرت فرمود دستش را قطع کنید، چون [با این اعترافی که کرد] قطع دست وی لازم شد.
پس دست راستش قطع شد و آن را با دست چپ گرفت و خون میچکید؛
شخصی به نام ابن الکواء (که از سران خوارج بود) به سراغش آمد و گفت: ای سیاهپوست! چه کسی دستت را قطع کرد؟
گفت:
دستم را سرورم امیرمومنان قطع کرد، پیشوای سفیدرویان نشاندار، نزدیکترین ترین فرد به انبیاء، سررو اوصیاء، امیرالمومنین علی بن ابیطالب، امام هدایت، همسر فاطمه زهرا س دختر محمد مصطفی ص، پدر حسن و حسین برگزیده و مورد رضایت، سبقتگیرنده به بهشتهای نعیم، درهمکوبنده پهلوانان میدان جنگ، انتقامگیرنده از جهالتپیشگان، آن پاککننده پاککنندگی، نگهبان بلندمرتبه، فرزند هاشم قمقام [بسیار بخشنده]، پسرعموی رسول الله، امام راه رشد و كمال، گوينده گفتار راستين و صواب، شجاع مكى، سرور با وفایی که وفا فقط اوست؛ تنومند پیشانیبلند، امینی از خاندان حامیم و طاها و یاسین و حامیم و خوشیمنیها، جایگیرنده در حرمین، نمازگذارنده به قبلتین [= دوقبله] خاتم اوصیاء و وصی خاتم الانبیاء، شیر ژیان و قهرمان شیران، تایید شدهی جبرئیل، یاریشدهی میکائیل، آشکارکننده دستورات رب العالمین، خاموشکننده آتش آتشافروزان، و بهترین کسی که از جمیع قریش برآمد، همان که جنودی از آسمان او را در برگرفته است، علی بن ابیطالب علیهالسلام، به رغم بدخواهان، مولای همه آفریدگان.
اینجا بود که ابن الکواء با تعجب گفت: وای بر تو ای سیاه! دستت را قطع کرده و او را چنین ثنا میگویی؟!
گفت: چگونه او را ثنا نگویم در حالی که محبت او با گوشت و خونم آمیخته شده است؛ و به خدا سوگند جز بر اساس حقی که خداوند بر من واجب فرموده دستم را قطع نکرد!
ابن کواء بر امیرالمومنین ع وارد شد و گفت: آقاجان! چیز عجیبی دیدم!
فرمود: چه دیدی؟
گفت: با فرد سیاهپوستی مواجه شدم که دست راستش قطع شده بود و آن را به دست چپ گرفته بود و از دستش خون میچکید، به او گفتم: ای سیاه! چه کسی دستت را قطع کرد؛ گفت سرورم امیرالمومنین ... ؛ و مطالبی که او گفته بود را بازگو کرد. به او گفتم: وای بر تو ای سیاه! دستت را قطع کرده و او را چنین ثنا میگویی؟! گفت: چگونه او را ثنا نگویم در حالی که محبت او با گوشت و خونم آمیخته شده است؛ و به خدا سوگند جز بر اساس حقی که خداوند بر من واجب فرموده دستم را قطع نکرد!
پس امیرالمومنین ع رو به فرزندش امام حسن ع کرد و فرمود:برو و آن عموی سیاهپوستت را بیاور.
امام حسن ع به دنبال وی رفت و او را در مکانی که به آن «کِندَة» می گفتند پیدا کرد و نزد امیرالمومنین ع آورد.
حضرت به او فرمود: فلانی! من دستت را بریدم و تو این گونه مرا ثنا میگویی؟
گفت: یا امیرالمومنین! چگونه تو را ثنا نگویم در حالی که محبتت با گوشت و خونم آمیخته شده است؛ و به خدا سوگند جز بر اساس حقی که خداوند بر من واجب فرموده وموجب نجات من از عذاب آخرت میشود، دستم را قطع نکردی!
فرمود: دستت را جلو باور!
پس او دستش را آورد و حضرت آن را از وی گرفت و در جایی که قطع کرده بود قرار داد و با ردایش آن را پوشاند و برخاست و نمازی گذارد و دعاهایی کرد و فقط آخر دعایش را شنیدیم که گفت: آمین.
سپس ردا را بلند کرد و فرمود: ای رگها همان گونه که قبلا بودید منضبط و متصل شوید.
پس آن سیاهپوست برخاست در حالی که میگفت: ایمان آوردم به خدا و به محمد رسول الله ص و به علیای که دست بریده را بعد از اینکه از جایش جدا شده بود برگرداند؛ سپس به پای حضرت افتاد و گفت: پدر و مادرم به فدایت ای وارث علم نبوت.
📚الفضائل (لابن شاذان القمي)، ص172-173؛
📚الروضة في فضائل أمير المؤمنين ع (لابن شاذان القمي)، ص224-227
📚شهید مطهری خلاصه این حکایت را در کتاب جاذبه و دافعه علی ع (ص44-45)؛ و
📚 سید بن طاوس سخنان وی را با طول و تفصیل بسیار زیادتری در «التحصين لأسرار ما زاد من كتاب اليقين» (ص610-613) آورده است.
👇متن اصل حکایت فوق👇
@yekaye