eitaa logo
یِک حَبِّه نور
931 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
660 ویدیو
23 فایل
+بسم‌رب‌المهدی دعوتی به صرف یک فنجان آرامش و یک حبه نور ✨ وقف حضرت مادر... خداوندا مرا پاکیزه بپذیر.🌱 استفاده‌از‌مطالب‌‌حلالِ محبین مولا ✍️محدثه دانشگر عبد،مادر،معلم،محب مهدی(عج) هرچه میخواهد دل تنگت بگو: https://daigo.ir/secret/2745480830
مشاهده در ایتا
دانلود
باقیش رو تو بگو ان شا الله امسال.... نمیدونم چرا لینک ناشناس کار نمیکنه، انگار سراسریه😓 اینجا بگو بهم: @m_daneshgar73
گفتین: ان شا الله امسال سال پر بارونی برای کشورمون باشه🌧️ موقع تحویل سال مشهد یه بارون خیلی خوشگلی اومد😍
یِک حَبِّه نور
باقیش رو تو بگو ان شا الله امسال.... نمیدونم چرا لینک ناشناس کار نمیکنه، انگار سراسریه😓 اینجا بگو به
پرتکرارترین پاسخ : ان شاء الله امسال دوباره مدیر مدرسمون بشید. 🙄 بی خیال دخترکایِ من، دلاتون پاکه مستجاب میشه دعاتون...😔 دورتون بگردم💔
یِک حَبِّه نور
باقیش رو تو بگو ان شا الله امسال.... نمیدونم چرا لینک ناشناس کار نمیکنه، انگار سراسریه😓 اینجا بگو به
گفتین : ان شا الله امسال شیرفلکه‌ی رزق و روزیامون بازتر از همیشه باشه 🥰 الهی آمین 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محفل اشک امروز امام رضا علیه السلام ✨ درسته عید نوروزه اما کلیدواژه ی نورانی ماه رمضان امسالم مرگ آگاهیه و این مداحی چه وصف حال قشنگیه برای روز سفرم از این دنیا...
یِک حَبِّه نور
امروز یکی از بهترین روزای عمرم بود ، از صبح با شوق دیدار حضرت آقا از خواب بیدار شدم ، از صبح زود رفت
یادش بخیر پارسال این موقع حضرت ماه، امام خامنه ای، رو در آستان خورشید زیارت کردیم و چه دیدار دلچسبی بود... چقدر دلم تنگه برای صورت مثل ماهش، برای دست تکون دادنش، برای صلابت قامتش ... 💔 به قول عباس معروفی: و عاقبت من از دلتنگیِ تو، تمام می‌شوم.. اِمامُنا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افطاری هامون هم رسید الحمدالله.😍 ما افطاری داریم و از این بسته ی افطاری یه خرما بیشتر بر نمی دارم. با حسنا هم صحبت کردم که به همون خرما از بسته ی افطاریش به عنوان تبرک رضایت بده. یکی از بسته ها رو برای بیماری میخوام و بسته ی دیگه رو میخوام به یکی از شما هدیه بدم. البته از اونجایی که امکان پست وجود نداره، طبعا به یکی از هم شهری هامون میرسه. پس سمنانی های عزیز آماده ی یه مسابقه باشید که هدیش بسته ی افطاری متبرک آستان امام رضاست. @yek_habbe_nur
افطاری کنار امام رضا جان 🥰
حاج‌آقا طباخیان تو برنامهٔ وقتِ سحر از حضرتِ خدیجه می‌گفت؛ می‌گفت وقتی حضرتِ رسول در تدارکِ مهریهٔ حضرت خدیجه بودن؛ مُردّد بودن که آیا من توانایی مالیِ این مهریه رو دارم؟ حضرتِ خدیجه به پیامبرِ نازنینِ عزیزِ مهربانِ جانِ ما می‌گن که «اگر تهیهٔ این مهریه برایِ شما سخته؛ بفرمایید که من خودم این مهریه رو تهیه کنم تا عزّتِ شما پیش پدر و برادران من خدشه‌دار نشه…» و این یعنی «عشــــق» خودِ عشق؛ ذاتِ عشق. عشق باعث می‌شه تمامِ دارایی‌ها در راهِ عاشقی خرج بشه؛ عشق باعث می‌شه وقتی انکارِ حقانیتِ معشوق مُد بود؛ ثروتِ عاشق که هیچ؛ دل و آبرویِ عاشق فرشِ پای معشوق بشه تا جایی‌که روزِ وداع حتی «کَفنی» هم برایِ تدفین نباشه و عَبایِ معشوق بشه کفنِ جانِ بی‌جانِ این جانِ عزیز، و جبرئیل از جانبِ حضرتِ حق حاملِ پیغام باشه که؛ «ای محمد! همانا کفنِ خدیجه، از سوی ماست که او مالش را در راهِ ما صرف کرد. این کفن، از کفن‌هایِ بهشتی است که خداوند آن را به خدیجه هدیه داده است…» عشق باعث می‌شه اشکِ دلتنگی از دیدگانِ معشوق جاری بشه و وقتی می‌پرسن «چرا از قربانی‌ها به دوستانِ خدیجه هم می‌دهید؟» این جواب در کلامِ مبارک معشوق جاری بشه که «من دوستانِ خدیجه را هم دوست می‌دارم…» امّ‌المومنین؛ مادرِ ام‌ّابیها؛ تربیت‌کنندهٔ علی‌ع‌ در کودکی؛ کسی که جبرئیل در شبِ معراج؛ سلامِ خدا و سلامِ خودش رو از طریقِ پیغمبر به او ابلاغ می‌کنه. مُزدِ این عاشقی رو آفریدگار عشق حساب می‌کنه؛ عاشق که رنگ و بویِ معشوق بگیره؛ خودش هم محبوبِ معشوق می‌شه؛ این عاشقی چقدر زیباست.. سلامِ خدا بر این عشق؛ سلامِ خدا بر این عاشقِ محبوب؛ و سلامِ خدا بر آن معشوق…
شب‌های حاجت است دوایم به دست توست مادربزرگ! کرب و بلایم به دست توست... - یا ام‌المؤمنین خدیجه -
برای کسی که قصد کرده به مقام «معیّت امام زمان عج الله» برسد، «سرعت و سبقت در خودسازی» شرط اول است!🌱 | | @yek_habbe_nur
📌از بهترین ختم‌های حاجت‌روایی: یکی از بهترین ختم‌های صلوات برای باز‌شدن گره‌ها و گرفتن حاجات؛ ختمِ صلواتِ حضرت خدیجه سلام الله علیها است، که به این صورت انجام میشه: از روز وفاتِ خانم "یعنی امروز" شروع و به مدت ۱۱ روز تا ۲۱ رمضان که میشه روزِ شهادتِ مولا امیرالمومنین علیه السلام روزی ۱۳۵ صلوات به حضرت هدیه می کنید و روز آخر ایشون‌ رو واسطه قرار میدید برای اون حاجت!🌱 +این ختمِ بافضیلت و ساده رو باهم بخونیم و ثوابش رو تقدیمِ ساحتِ مقدسِ اباصالح المهدی عج الله کنیم! اصلا از دست ندید! التماس دعای فرج💚 | 🤍 |
تجربه گر زندگی پس از زندگی میگه من و همسرم به دلایل کار زیاد از هم خیلی دور شده بودیم، می‌گفت: من از سرکار می اومدم میخوابیدم و خودش ناهارش رو گرم می‌کرد و فکر می کردم وظیفم نیست... میگفت: اونجا یکی از صحنه های تنهایی و دل شکستگی همسرم رو موقع صرف ناهار بهم نشون دادن و دیدن این صحنه حالم رو خیلی بد کرد...
میگم: فرصتمون خیلی کوتاهه رفیق، بیاین قدر لحظه های باهم بودنمون رو بدونیم.
تجربه گر روز یازدهم زندگی پس از زندگی میگه: مهم ترین موضوع حق الناس بود و مهم ترین حق الناس، حقی که نسبت به پدر و مادرمون داریم. چقدر خاطراتی که از خدمت به والدینش و ثوابی که براش هست عجیب بود ... 😭 تجربه‌گر می‌گفت وقتی پدرم بیمار بود، بخاطر علاقه‌ی زیادی که به ایشون داشتم لباس‌هاشونو نمینداختم تو ماشین لباسشویی، وسط سرمای زمستان داخل حیاط با آب سرد شیر می‌شستم تا وقتی برگردن بپوشن. می‌گفت یادم رفته بود ولی زمانی که بهم نشونش دادن احساس عجیب و خیلی خوبی داشتم. تجربه‌گر میگفت وقتی پدرم عصبانی می‌شد، هیچوقت صدامو بالا نبردم و همیشه می‌گفتم چشم. می‌گفت وقتی پسر بزرگمو باردار بودم، ۲۴ساعت از مادرم توی بیمارستان پرستاری کردم. یادم رفته بود اما اون دنیا بهم نشون دادند که مادرم زیر لب می‌گفت الهی خیر از جوونی و بچه‌هات ببینی. تجربه‌گر می‌گفت اینها بودن که منو نجات دادن و بهم گفتن شما وظیفه‌ی فرزندی‌تو کامل انجام دادی. موضوعی که خیلی به‌دلم نشست این بود که گفت: همه‌ی این کارارو با جون و دل انجام می‌دادم. یعنی با غر و عصبانیت نه، با عشق. چون اینا ثبت میشن و مورد سوال قرار می‌گیرن. و من چقدر کمم چه قدر ضعیفم در این موضوع...😭
عباس موزون چقدر قشنگ گفت که من بسیار حریصم به بوسیدن کف پای پدرم. تو یه برنامه ای عباس موزون مهمان بود و مجری ازش خواست تا به پدرش زنگ بزنه، پدرش وقتی پاسخ داد، آقای موزون از پشت تلفن به احترامش ایستاد... اینجاست برامون روشن میشه، نور چهرش، آرامش کلامش و وسعت وجودش و تاثیرگذاری که به واسطه ی این برنامه به وجود اومده از کجا نشأت میگیره....
سلام و نور ممنون از اینکه احساست رو باهام درمیون گذاشتی، خیلی ارزشمنده برام. 💚 حقیقتش متوجه منظورتون نشدم، درباره ی چی راحت اظهار نظر نکنم؟ لطفا بهم بگو اظهار نظرم درباره ی چی موجب رنجشت شده؟ اما اینکه گفتی من زندگی راحت و خوبی دارم. مورد اول اینکه قائده ی کلی قرآن میگه: لقد خلقنا الانسان فی کبد ما انسان را در رنج آفریدیم. من هم از این قاعده مستثنی نیستم... که بابت تمام درد و رنج های زندگیم خدارو هزاران بار شکر میکنم. اما سوال من از شما اینه که من چرا باید اینجا از رنج های زندگیم بگم؟ دوم اینکه ده ها بار گفتم، اما بعضی حرفا تکرارش لازم و ضروریه من اینجا به مثابه ی گوینده و نویسنده ی گرفتاری هستم که مطالب کانال رو اول از همه برای خودم مینویسم تا خدا بهم یه نگاهی بندازه و با دعای شما یکمی از خودم و نفسم خجالت بکشم و آدم شم...
یِک حَبِّه نور
سلام و نور ممنون از اینکه احساست رو باهام درمیون گذاشتی، خیلی ارزشمنده برام. 💚 حقیقتش متوجه منظورتون
به بهانه ی این پیام میخوام درباره ی یه موضوع خیلی مهمی صحبت کنم، لطفا با توجه مضاعف این چند پیام رو بخونید و دربارش نظر بدید.
خیلی وقتا پیش میاد که آدما تصادفا دیندار میشن، یعنی طرف پدر مادرش، مذهبی بودن و بچه به طور خودکار مذهبی میشه. یا مثلا صداش خوب بوده تو مسجد یه اذانی هم گفته و بعد مسجدی شده. اگه کسی اتفاقی دیندار بشه چند تا آفت وجود داره: 1.ممکنه بعدا بی دین شه 2 ممکنه بی دین نشه اما نون خودش رو در دینداری ببینه و دین رو درخدمت هوای نفسش قرار بده.
من به واسطه ی یه اتفاقی در نوجوانی، کاخی که پدر و مادر عزیزم از بچگی از مفاهیم دینی برام ساخته بودن فروریخت و به همه ی مفاهیم دینی زندگیم شک کردم، اما به لطف امام زمان عج تونستم به تدریخ کاخی که فرو ریخته بود رو آجر به آجر دوباره بسازمش.... اون اتفاق وحشتناک در دوران نوجوانی من، در مقطعی از زندگی از یه سری مفاهیم دینی غافل و دور بمونم... خیلی شرمندم از اون دوران اما اون روزها و اون درد مهلک منو به این نقطه رسوند که باید به دنبال درمان باشم... برای درمان سراغ خیلی راه ها رفتم اما تهش مثل تشنه ای که خیلی سراب ها رو دیده به چشمه ی جوشان معرفت الهی رسیدم و قدرش رو بیش از پیش دونستم..
و در این بین متوجه شدم یکی از واقعیت های مهم زندگی که باید خیلی حواسم بهش باشه واقعیتی به نام رنج هستش. رنج یعنی هر اتفاقی که مطابق دوست داشتنی های آدم نیست. و نکته ی مهم اینه که رنج های دنیا برای همه وجود داره. در روایات به کَرات داریم که هم مؤمنین رنج میکشن هم کافران. امام صادق ع میفرمایند: "بر مومن چهل شب نمی‌گذرد مگر اینکه برایش مشکلی پیش آید که او را محزون می‌کند و متذکرش می سازد."
آگاهی از فراگیر بودن رنج خیلی به انسان آرامش میده. اینکه تو بدونی رنج در دنیا برای همه وجود داره. ما نمیتونیم از رنج فرار کنیم چون هرچی فرار کنیم و نپذیریم رنج هامون بیشتر و بزرگ تر میشه... پس وظیفه ی ما در برابر رنج چیه؟
کار ما در این دنیا اینه که نوع رنج خودمون رو انتخاب کنیم. ما در دنیا رنج خوب داریم و رنج بد ▪️رنج خوب رنجیه که آدم تو دنیا متحمل میشه اما رشد دنیا و ثواب آخرت رو همراه داره، مثل سحرخیزی ▪️رنج بد اونیه که هم رنج دنیا رو میکشی هم عذاب آخرت رو مثل حسادت
مثلا شما به یه نفر محبت میکنی اما اون قدرتون رو نمیدونه و شما به خاطر قدرنشناسی اون رنج می‌کشید یا یه کار خوبی میکنی و افتخارش برای یه نفر دیگه ثبت میشه اینا درد داره. رنج داره اما رنج خوب... اگه این رنج ها رو تحمل نکنید باید رنج بد رو متحمل شید.
اگه قرار باشه بین رنج حسادت و رنج اینکه کار شما رو به نام خودشون ثبت کنن یکی رو انتخاب کنی،. انتخابت کدومه؟ قطعا رنج دوم بهتره. چون دنیا طوری طراحی شده که اگه یه آدم بخواد اهل انسانیت باشه امکان نداره حقش رو نخورن... اگه یه نفر از صبح تا شب چهار چشمی مشغول دفاع از خودش و تامین منافع خودش باشه دیگه آدم خوبی نیست که... به محض اینکه آدم خوبی میشی یه افرادی سر راهت قرار میگرن که حقت رو بخورن.
اسمش غلامعلی بود، مادرش برام تعریف می‌کرد: من و غلامعلی تو روستا تنها زندگی میکنیم، اوضاع مالی خوبی هم نداریم. چندساله نذر میکنیم و رجب و شعبانو کلا روزه میگیریم که امام رضا بطلبه ماه رمضون بیایم مشهد.. میگفت: از یکی دو روز قبل از ماه مبارک میایم تا آخر ماه رمضان. از صبح تا شب تو حرمیم، شب هم میریم زیر زمین حرم میخوابیم. میگفت: غلامعلی یه عادتی داره که دست و شونه ی خادمای حرم امام رضا رو ببوسه. می‌گفت : دوسال پیش یه بار که شونه ی یکی از خادما رو بوسید، چند دقیقه بعد همون خادم اومد دنبالمون و با التماس ازمون خواست که یه چیزی بخواه تا اجابت کنم، پیرزن می‌گفت: پسرم چیزی نگفت ولی اصرار اون آقا خیلی زیاد بود در نهایت وقتی دید چیزی نمیگیم بهمون گفت: امر آقاست، خود امام رضا با یه ندایی بهم گفت: هرچیزی که میخواد اجابت کن و پسرم خادمی حرم رو خواست. از اون سال پسرم هر ماه رمضان به خادما در بار زدن بسته های افطار کمک میکنه. همین طوری که داشتم با مامانش حرف میزدم احساس کردم ناراحته و درد داره گفتم: چی شده؟ حالتون خوب نیست! مامانش گفت : امروز که رفته شونه ی یکی از خادما رو ببوسه، اون خادم بنده خدا فکر کرده دزدی چیزیه دستشو پیچونده و درد شدیدی داره، بردمش اورژانس آستان و براش پماد مسکن زدن و با باند کشی دستش رو بستن. با زبون خودش خیلی تشکر کرد ازم، گفتم کاری نکردم اما اگه شد وقتی رفتی شهرتون سلام من رو به شهید حججی برسون آخه نجف آبادی بودن. تا اسم شهید حججی اومد شروع کرد بلند بلند گریه کردن به حال دلش، معرفتش نسبت به امام رضا و شهدا، به توفیقاتش و.. خیلی غبطه خوردم. ما مدعیان صف اول بودیم...
زبانم بند اومده از شدت جنایت در بیمارستان الشفاء غزه قلبم سنگین شده کامم تلخ شده الهی عظم البلاء😭 خدایا اگر این حال، حال مضطرها نیست پس چیه؟ 😭 چرا دنیا ساکته چرا هیچ اتفاقی نمیفته خدایا لعنت هزارهزارباره‌ت بر حکام عرب و سگ های صهیونیست و شیطان بزرگ آمریکا که خلایقی بدتر از اینها نداری 😭
یِک حَبِّه نور
زبانم بند اومده از شدت جنایت در بیمارستان الشفاء غزه قلبم سنگین شده کامم تلخ شده الهی عظم البلاء😭
+ اللّٰهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنا صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَغَيْبَةَ وَلِيِّنا وَكَثْرَةَ عَدُوِّنا، وَقِلَّةَ عَدَدِنا، وَشِدَّةَ الْفِتَن بِنا، وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَيْنا!💔 🖤