eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️۸) الف. حمران گوید: از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که می‌فرمود: همانا خداوند ایمان را درجه‌ای بر اسلام برتری داد همان گونه که کعبه را بر مسجد الحرام برتری داد. 📚الكافي، ج‏2، ص52 ☀️ب. و باز حمران گوید: از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که می‌فرمود: «ایمان آن است که در دل جای گیرد و به سوی خداوند سوق دهد، و انجام اعمال بر اساس اطاعت خداوند و تسلیم بودن به اوامر او بر صدق آن گواهی دهد. ولی اسلام آن است که در سخن و عمل آشکار شود و عموم مردم از همه فرقه‌ها از ظاهر آن بهره‌مندند؛ جان آن‌ها به وسیله‌ی آن حفظ می‌شود و ارث بر حسب آن تقسیم می‌گردد و نکاح بر اساس آن جاری می‌شود، و با آن [مسلمانان] در انجام نماز و زکات و روزه و حج کنار هم می‌آیند و بدین ترتیب از کفر خارج می‌گردند و به‌طرف ایمان می‌آیند، اسلام با ایمان مشارکت ندارد ولی ایمان با اسلام شریک هست و در گفتار و کردار با هم اجتماع می‌کنند، همان‌گونه که کعبه با مسجد الحرام مشارکت دارد ولی مسجد با کعبه مشارکت ندارد. خداوند متعال می‌فرماید: «اعراب بادیه‌نشین گفتند: ایمان آوردیم؛ ‌بگو ایمان نیاورده‌اید ولکن بگویید اسلام آوردیم و هنوز ایمان در دلهایتان وارد داخل نشده است» و گفته خداوند درست‌ترین سخن است». گفتم: «آیا مؤمن بر مسلمان در چیزی از فضیلت‌ها و احکام و حدود برتری‌ای دارد»؟ فرمود: «خیر! آن‌ها در این گونه موارد با هم یکسان می‌باشند ولی مؤمن بر مسلمان برتری دارد در انجام آنها و تقربی که بدان وسیله به سوی خداوند عز و جل حاصل می‌کند». گفتم: «مگر خداوند متعال نفرموده: «هرکس کار خوبی بکند خداوند ده برابر می‌دهد» (انعام/۱۶۰)؟! من گمان می‌کردم که آن‌ها در نماز و زکات و روزه و حج با مؤمن برابر هستند». فرمود: «مگر مشاهده نمی‌کنی که خداوند فرموده: «خداوند برای او چندین برابر مضاعف می‌گرداند» (بقره/۲۴۵)؟! این مومنان هستند که خداوند حسناتشان را چندین برابر مصاعف می‌گرداند، برای هر حسنه‌ای هفتاد برابر عطا می‌کند، و این فضیلتی برای مؤمن می‌باشد و خداوند برای مؤمن به اندازه صحت ایمانش چندین برابر مضاعف می‌گرداند و خداوند در حق مومنان هرچه از خوبی که بخواهد انجام می دهد». گفتم: «آیا به نظر شما هرکس داخل در اسلام شده است داخل در ایمان نشده است»؟ فرمود: «خیر! ولیکن هرکسی مسلمان شده به‌طرف ایمان کشانیده شده و از کفر خارج گردیده است، من اکنون برای شما مثلی می‌زنم تا مطلب برایت روشن گردد و فضیلت ایمان را بر اسلام بشناسی؛ اگر مردی را در مسجد مشاهده کنی آیا گواهی می‌دهی که او را در کعبه دیده‌ای»؟ گفتم: «نمی‌توانم چنین شهادتی بدهم». فرمود: «اگر مردی را در کعبه دیدی می‌توانی شهادت بدهی که او داخل در مسجد الحرام شده است»؟ گفتم: «آری». فرمود: «از کجا؟» گفتم: «برای اینکه نمی‌تواند داخل کعبه بشود مگر اینکه قبلش وارد مسجد شده باشد». فرمود: «آفرین بر تو». سپس فرمود: «ایمان و اسلام هم چنین می‌باشند». 📚الكافي، ج‏2، ص26-27 @yekaye 👇سند و متن احادیث فوق👈 https://eitaa.com/yekaye/10338
سند و متن احادیث بند ۸ ☀️الف. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ: إِنَّ اللَّهَ فَضَّلَ الْإِيمَانَ عَلَى الْإِسْلَامِ بِدَرَجَةٍ كَمَا فَضَّلَ الْكَعْبَةَ عَلَى الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ. 📚الكافي، ج‏2، ص52 ☀️ب. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏: الْإِيمَانُ مَا اسْتَقَرَّ فِي الْقَلْبِ وَ أَفْضَى بِهِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَدَّقَهُ الْعَمَلُ بِالطَّاعَةِ لِلَّهِ وَ التَّسْلِيمِ لِأَمْرِهِ، وَ الْإِسْلَامُ مَا ظَهَرَ مِنْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ، وَ هُوَ الَّذِي عَلَيْهِ جَمَاعَةُ النَّاسِ مِنَ الْفِرَقِ كُلِّهَا، وَ بِهِ حُقِنَتِ الدِّمَاءُ، وَ عَلَيْهِ جَرَتِ الْمَوَارِيثُ وَ جَازَ النِّكَاحُ وَ اجْتَمَعُوا عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ، فَخَرَجُوا بِذَلِكَ مِنَ الْكُفْرِ وَ أُضِيفُوا إِلَى الْإِيمَانِ، وَ الْإِسْلَامُ لَا يَشْرَكُ الْإِيمَانَ وَ الْإِيمَانُ يَشْرَكُ الْإِسْلَامَ، وَ هُمَا فِي الْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ يَجْتَمِعَانِ، كَمَا صَارَتِ الْكَعْبَةُ فِي الْمَسْجِدِ وَ الْمَسْجِدُ لَيْسَ فِي الْكَعْبَةِ، وَ كَذَلِكَ الْإِيمَانُ يَشْرَكُ الْإِسْلَامَ وَ الْإِسْلَامُ لَا يَشْرَكُ الْإِيمَانَ، وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ». فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَصْدَقُ الْقَوْلِ. قُلْتُ: فَهَلْ لِلْمُؤْمِنِ فَضْلٌ عَلَى الْمُسْلِمِ فِي شَيْ‏ءٍ مِنَ الْفَضَائِلِ وَ الْأَحْكَامِ وَ الْحُدُودِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ؟ فَقَالَ: لَا هُمَا يَجْرِيَانِ فِي ذَلِكَ مَجْرَى وَاحِدٍ، وَ لَكِنْ لِلْمُؤْمِنِ فَضْلٌ عَلَى الْمُسْلِمِ فِي أَعْمَالِهِمَا وَ مَا يَتَقَرَّبَانِ بِهِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. قُلْتُ: أَ لَيْسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» وَ زَعَمْتَ أَنَّهُمْ مُجْتَمِعُونَ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ مَعَ الْمُؤْمِنِ. قَالَ: أَ لَيْسَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً» فَالْمُؤْمِنُونَ هُمُ الَّذِينَ يُضَاعِفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُمْ حَسَنَاتِهِمْ، لِكُلِّ حَسَنَةٍ سَبْعُونَ ضِعْفاً؛ فَهَذَا فَضْلُ الْمُؤْمِنِ وَ يَزِيدُهُ اللَّهُ فِي حَسَنَاتِهِ عَلَى قَدْرِ صِحَّةِ إِيمَانِهِ أَضْعَافاً كَثِيرَةً، وَ يَفْعَلُ اللَّهُ بِالْمُؤْمِنِينَ مَا يَشَاءُ مِنَ الْخَيْرِ. قُلْتُ: أَ رَأَيْتَ مَنْ دَخَلَ فِي الْإِسْلَامِ أَ لَيْسَ هُوَ دَاخِلًا فِي الْإِيمَانِ؟ فَقَالَ: لَا، وَ لَكِنَّهُ قَدْ أُضِيفَ إِلَى الْإِيمَانِ وَ خَرَجَ مِنَ الْكُفْرِ؛ وَ سَأَضْرِبُ لَكَ مَثَلًا تَعْقِلُ بِهِ فَضْلَ الْإِيمَانِ عَلَى الْإِسْلَامِ؛ أَ رَأَيْتَ لَوْ بَصُرْتَ رَجُلًا فِي الْمَسْجِدِ أَ كُنْتَ تَشْهَدُ أَنَّكَ رَأَيْتَهُ فِي الْكَعْبَةِ؟ قُلْتُ: لَا يَجُوزُ لِي ذَلِكَ. قَالَ: فَلَوْ بَصُرْتَ رَجُلًا فِي الْكَعْبَةِ أَ كُنْتَ شَاهِداً أَنَّهُ قَدْ دَخَلَ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ؟ قُلْتُ: نَعَمْ؟ قَالَ: وَ كَيْفَ ذَلِكَ؟ قُلْتُ: إِنَّهُ لَا يَصِلُ إِلَى دُخُولِ الْكَعْبَةِ حَتَّى يَدْخُلَ الْمَسْجِدَ. فَقَالَ: قَدْ أَصَبْتَ وَ أَحْسَنْتَ. ثُمَّ قَالَ: كَذَلِكَ الْإِيمَانُ وَ الْإِسْلَامُ. 📚الكافي، ج‏2، ص26-27 @yekaye
☀️۹) الف. ابی‌الصلاح کنانی از امام باقر ع روایت کرده است که: به امیرالمومنین ع گفته شد: کسی که شهادت دهد که خدایی جز الله نیست و اینکه حضرت محمد ص رسول اوست، مومن است؟ فرمود: پس فرایض الهی کجاست؟ وباز روایت کرده که امام باقر ع می‌فرمود: حضرت علی ع همواره می‌فرمود: اگر ایمان [فقط] کلام بود در موردش نه روزه‌ای نازل می‌شد و نه نمازی و نه حلال و حرامی. ونیز روایت کرده که من به امام باقر ع عرض کردم: همانا نزد ما کسانی هستند که می‌گویند اگر کسی شهادت دهد که خدایی جز الله نیست و اینکه حضرت محمد ص رسول اوست، مومن است. فرمود: پس چرا حد بر آنان زده می‌شود و دستشان قطع می‌گردد، در حالی که خداوند مخلوقی ارزشمندتر از مومن نیافریده است زیرا که فرشتگان خادمان مومنین‌اند و همجواری خداوند برای مومنان است و بهشت برای مومنان است و حور العین برای مومنانا است. سپس فرمود: اگر چنان است پس چرا اگر کسی واجبات را انکار کند کافر می‌باشد؟ ☀️ب. سلّام جعفی گوید: از امام صادق ع درباره ایمان سوال کردم. فرمودند: ایمان آن است که خداوند اطاعت شود و دیگر عصیان نشود. 📚الكافي، ج‏2، ص33 ☀️الف. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُضَيْلٍ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قِيلَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع مَنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص كَانَ مُؤْمِناً! قَالَ: فَأَيْنَ فَرَائِضُ اللَّهِ؟ قَالَ: وَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: كَانَ عَلِيٌّ ع يَقُولُ: لَوْ كَانَ الْإِيمَانُ كَلَاماً لَمْ يَنْزِلْ فِيهِ صَوْمٌ وَ لَا صَلَاةٌ وَ لَا حَلَالٌ وَ لَا حَرَامٌ! قَالَ: وَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع: إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً يَقُولُونَ: إِذَا شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص فَهُوَ مُؤْمِنٌ! قَالَ: فَلِمَ يُضْرَبُونَ الْحُدُودَ وَ لِمَ تُقْطَعُ أَيْدِيهِمْ؟! وَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَلْقاً أَكْرَمَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْمُؤْمِنِ، لِأَنَّ الْمَلَائِكَةَ خُدَّامُ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّ جِوَارَ اللَّهِ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّ الْحُورَ الْعِينَ لِلْمُؤْمِنِينَ. ثُمَّ قَالَ: فَمَا بَالُ مَنْ جَحَدَ الْفَرَائِضَ كَانَ كَافِراً؟! ☀️ب. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ سَلَّامٍ الْجُعْفِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْإِيمَانِ؟ فَقَالَ: الْإِيمَانُ أَنْ يُطَاعَ اللَّهُ فَلَا يُعْصَى. @yekaye
☀️۱۰) ابوعمرو زبیری روایت کرده که به امام صادق ع عرض کردم: ای عالم! به من بفرما که کدامین اعمال نزد خداوند افضل است؟ فرمود: آنچه خداوند چیزی را جز بدان قبول نکند. گفتم: و آن چیست؟ ایمان به خدایی که جز او خدایی نیست بلندمرتبه‌ترین اعمال به لحاظ درجه و باشرافت‌ترین به لحاظ منزلت و نورانی‌ترین آنها به لحاظ حظ و بهره است. گفتم: آیا در مورد ایمان برایم خبر می‌دهید که سخن است و عمل، یا سخن بدون عمل؟ فرمود: ایمان تمامش عمل است و سخن هم قسمتی از آن عمل است به عنوان واجبی از جانب خداوند که در کتابش تبیین فرموده و نورش را آشکار گردانده و حجتش را ثابت فرموده است؛ به این مطلب کتاب خدا شهادت می‌دهد و بدان می‌خواند. گفتم: برایم توضیح دهید چنانکه مطلب را خوب بفهمم. فرمود: ایمان حالات و درجات و طبقات و منزلگاههایی است؛ برخی از آن چنان تمام است که به نهایت تمامیت خویش رسیده و برحی چنان ناقص است که نقصانش آشکار است و برخی چنان رجحان دارد که رجحانش زیادی می‌کند. گفتم: آیا ایمان تمام و نقص دارد و زیاد شدنی است؟ فرمود: بله. گفتم: چگونه؟ فرمود: همانا خداوند تبارک و تعالی ایمان را بر اعضا و جوارح فرزند آدم واجب و بر آنها تقسیم و بین آنها پخش کرد؛‌پس هیچ عضوی از اعضا نیست مگر اینکه ایمانی بر عهده‌اش گذاشته شد غیر از ایمانی که برعهده عضو دیگر گذاشته شد؛ از آنهاست قلبی که تعقل و تفقه می‌کند و می‌فهمد و آن امیر بدنش است که اعضا و جوارج جز به نظر و امر او نه می‌روند و نه می‌آیند؛ و از آن جمله است دو چشم وی که بدانها می‌بیند؛‌ و دو گوشش که بدانها می‌شنود و دو دستانش که بدانها کاری انجام می‌دهد و دو پایش که بدانها راه می‌رود و عضو جنسی‌اش که روابط جنسی از قِبَلِ آن انجام می‌شود و زبانش که با آن سخن می‌گوید و سرش که صورتش در آن است؛ پس هیچیک از اینها نیست مگر اینکه ایمانی بر عهده‌اش گذاشته شد غیر از ایمانی که برعهده عضو دیگر گذاشته شد به واجبی از جانب خداوند – تبارک اسمه – که کتابش درباره آن سخن می‌گوید و بر آن شهادت می‌دهد؛ پس آنچه بر دل واجب شده غیر از آن چیزی است که بر شنوایی واجب شده، و آنچه بر سمع واجب شده غیر از آن چیزی است که بر دو چشم واجب شده، و آنچه بر دو چشم واجب شده غیر از آن چیزی است که بر دستها واجب شده، و آنچه بر دستها واجب شده غیر از آن چیزی است که بر پاها واجب شده، و آنچه بر پاها واجب شده غیر از آن چیزی است که بر عضو جنسی واجب شده، و آنچه بر عضو واجب شده غیر از آن چیزی است که بر رخسار واجب شده است. سپس حضرت شروع می‌کنند یک یک وظایف این اعضا و جوارح را با استناد به آيات قرآن بیان می‌کنند... 📚الكافي، ج‏2، ص33-37 که فرازهایی از آن به شرح ذیل قبلا تقدیم شد: 🔖فراز مربوط به گوش در جلسه۱۴۰ حدیث۴ 🌐http://yekaye.ir/az-zumar-039-18/ 🔖فراز مربوط به زبان در پاورقی ۵ جلسه ۳۳۸ 🌐http://yekaye.ir/al-balad-90-9/ 🔖و فراز مربوط به دستها و پاها در حدیث۴ جلسه ۸۱۴ (و پاورقی‌اش) 🌐https://yekaye.ir/ya-seen-36-65/ 🔖فراز پایانی آن که جواب این سوال راوی است که: «مقصود از نقصان ایمان و تمام بودن آن را فهمیدم. اما زیاد شدنش به چه دلیل؟» در جلسه ۵۹۴ حدیث۴ 🌐https://yekaye.ir/al-kahf-18-13/ @yekaye 👇سند و متن حدیث👈 https://eitaa.com/yekaye/10341
سند و متن حدیث ۱۰ ☀️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ بُرَيْدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَمْرٍو الزُّبَيْرِيُّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَيُّهَا الْعَالِمُ أَخْبِرْنِي أَيُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ قَالَ مَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ شَيْئاً إِلَّا بِهِ. قُلْتُ وَ مَا هُوَ؟ قَالَ: الْإِيمَانُ بِاللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ أَعْلَى الْأَعْمَالِ دَرَجَةً وَ أَشْرَفُهَا مَنْزِلَةً وَ أَسْنَاهَا حَظّاً. قَالَ قُلْتُ: أَ لَا تُخْبِرُنِي عَنِ الْإِيمَانِ أَ قَوْلٌ هُوَ وَ عَمَلٌ أَمْ قَوْلٌ بِلَا عَمَلٍ؟ فَقَالَ: الْإِيمَانُ عَمَلٌ كُلُّهُ وَ الْقَوْلُ بَعْضُ ذَلِكَ الْعَمَلِ بِفَرْضٍ مِنَ اللَّهِ بَيَّنَ فِي كِتَابِهِ وَاضِحٍ نُورُهُ‏ ثَابِتَةٍ حُجَّتُهُ يَشْهَدُ لَهُ بِهِ الْكِتَابُ‏ وَ يَدْعُوهُ إِلَيْهِ. قَالَ قُلْتُ: صِفْهُ لِي جُعِلْتُ فِدَاكَ حَتَّى أَفْهَمَهُ. قَالَ: الْإِيمَانُ‏ حَالاتٌ وَ دَرَجَاتٌ وَ طَبَقَاتٌ وَ مَنَازِلُ فَمِنْهُ التَّامُّ الْمُنْتَهَى تَمَامُهُ وَ مِنْهُ النَّاقِصُ الْبَيِّنُ نُقْصَانُهُ وَ مِنْهُ الرَّاجِحُ الزَّائِدُ رُجْحَانُهُ. قُلْتُ: إِنَّ الْإِيمَانَ لَيَتِمُّ وَ يَنْقُصُ وَ يَزِيدُ؟! قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: كَيْفَ ذَلِكَ؟ قَالَ: لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَرَضَ الْإِيمَانَ عَلَى جَوَارِحِ ابْنِ آدَمَ وَ قَسَّمَهُ عَلَيْهَا وَ فَرَّقَهُ فِيهَا؛ فَلَيْسَ مِنْ جَوَارِحِهِ جَارِحَةٌ إِلَّا وَ قَدْ وُكِّلَتْ مِنَ الْإِيمَانِ بِغَيْرِ مَا وُكِّلَتْ بِهِ أُخْتُهَا. فَمِنْهَا قَلْبُهُ الَّذِي بِهِ يَعْقِلُ وَ يَفْقَهُ وَ يَفْهَمُ وَ هُوَ أَمِيرُ بَدَنِهِ الَّذِي لَا تَرِدُ الْجَوَارِحُ وَ لَا تَصْدُرُ إِلَّا عَنْ رَأْيِهِ وَ أَمْرِهِ، وَ مِنْهَا عَيْنَاهُ اللَّتَانِ يُبْصِرُ بِهِمَا وَ أُذُنَاهُ اللَّتَانِ يَسْمَعُ بِهِمَا وَ يَدَاهُ اللَّتَانِ يَبْطِشُ بِهِمَا وَ رِجْلَاهُ اللَّتَانِ يَمْشِي بِهِمَا وَ فَرْجُهُ الَّذِي الْبَاهُ مِنْ قِبَلِهِ وَ لِسَانُهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ رَأْسُهُ الَّذِي فِيهِ وَجْهُهُ؛ فَلَيْسَ مِنْ هَذِهِ جَارِحَةٌ إِلَّا وَ قَدْ وُكِّلَتْ مِنَ الْإِيمَانِ بِغَيْرِ مَا وُكِّلَتْ بِهِ أُخْتُهَا بِفَرْضٍ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ اسْمُهُ يَنْطِقُ بِهِ الْكِتَابُ لَهَا وَ يَشْهَدُ بِهِ عَلَيْهَا. فَفَرَضَ عَلَى الْقَلْبِ غَيْرَ مَا فَرَضَ عَلَى السَّمْعِ وَ فَرَضَ عَلَى السَّمْعِ غَيْرَ مَا فَرَضَ عَلَى الْعَيْنَيْنِ وَ فَرَضَ عَلَى الْعَيْنَيْنِ غَيْرَ مَا فَرَضَ عَلَى اللِّسَانِ وَ فَرَضَ عَلَى اللِّسَانِ غَيْرَ مَا فَرَضَ عَلَى الْيَدَيْنِ وَ فَرَضَ عَلَى الْيَدَيْنِ غَيْرَ مَا فَرَضَ عَلَى الرِّجْلَيْنِ وَ فَرَضَ عَلَى الرِّجْلَيْنِ غَيْرَ مَا فَرَضَ عَلَى الْفَرْجِ وَ فَرَضَ عَلَى الْفَرْجِ غَيْرَ مَا فَرَضَ عَلَى الْوَجْهِ. ... @yekaye
☀️۱۱) محمد بن مسلم گويد: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم ايمان چيست‌؟ فرمود: شهادت به اینکه خدایی جز الله نیست [و اينكه محمد فرستاده خداست] و اقرار نمودن به آنچه از جانب خدا آمده و تصديقى بر آن كه در دلها مستقر گشته است. عرض كردم: مگر شهادت عمل نيست‌؟ فرمود: چرا. عرض كردم: عمل جزء ايمان است‌؟ فرمود: آرى، ايمان جز با عمل نباشد، و عمل از آن ست و ايمان جز به وسيله عمل ثابت و پا بر جا نشود. 📚الكافي، ج‏2، ص38 أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ أَوْ غَيْرِهِ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ [وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ‏] وَ الْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ مَا اسْتَقَرَّ فِي الْقُلُوبِ مِنَ التَّصْدِيقِ بِذَلِكَ. قَالَ قُلْتُ: الشَّهَادَةُ أَ لَيْسَتْ عَمَلًا؟ قَالَ بَلَى. قُلْتُ: الْعَمَلُ مِنَ الْإِيمَانِ؟ قَالَ: نَعَمْ الْإِيمَانُ لَا يَكُونُ إِلَّا بِعَمَلٍ وَ الْعَمَلُ مِنْهُ وَ لَا يَثْبُتُ الْإِيمَانُ إِلَّا بِعَمَلٍ. 📚مرحوم کلینی همین حدیث را با سند دیگری از جمیل بن دراج هم روایت کرده است. @yekaye
☀️۱۲) الف. از امام صادق علیه السّلام سوال شد: اسلام چیست؟ فرمودند: دین خدا نامش اسلام است و آن دین خدایی بوده پیش از آنكه شما در آنجایی باشید که بودید و بعد از آنکه باشید؛ پس هر كه به دین خدا اقرار كند، كسی است كه به امر خدای عز و جل عمل كرده، پس او مؤمن است. ☀️ب. سلّام به امام باقر علیه السّلام عرض كرد: خیثمة بن ابی خیثمه از شما به ماروایت كرد كه راجع به اسلام از شما پرسیده و جواب فرموده‏اید: «اسلام كسی‏ دارد كه رو به قبله ما كند و به شهادت ما شهادت دهد و عبادات ما را انجام دهد و ولیّ ما را دوست و دشمن ما را دشمن دارد، این شخص مسلمان است. فرمود: خیثمه راست گفته است. عرض كردم: و راجع به ایمان از شما پرسیده و فرموده‏اید: ایمان به خداست و تصدیق كتاب خداست و نافرمانی نكردن خدا. فرمود: خیثمه راست گفته است. 📚الكافي، ج‏2، ص38 ☀️الف. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: مَا الْإِسْلَامُ؟ فَقَالَ: دِينُ اللَّهِ اسْمُهُ الْإِسْلَامُ؛ وَ هُوَ دِينُ اللَّهِ قَبْلَ أَنْ تَكُونُوا حَيْثُ كُنْتُمْ‏ وَ بَعْدَ أَنْ تَكُونُوا فَمَنْ أَقَرَّ بِدِينِ اللَّهِ فَهُوَ مُسْلِمٌ وَ مَنْ عَمِلَ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ فَهُوَ مُؤْمِنٌ. ☀️ب. عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ الْحُرِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَهُ سَلَّامٌ:‏ إِنَّ خَيْثَمَةَ ابْنَ أَبِي خَيْثَمَةَ يُحَدِّثُنَا عَنْكَ أَنَّهُ سَأَلَكَ عَنِ الْإِسْلَامِ، فَقُلْتَ لَهُ: إِنَّ الْإِسْلَامَ مَنِ اسْتَقْبَلَ قِبْلَتَنَا وَ شَهِدَ شَهَادَتَنَا وَ نَسَكَ نُسُكَنَا وَ وَالَى وَلِيَّنَا وَ عَادَى عَدُوَّنَا فَهُوَ مُسْلِمٌ. فَقَالَ: صَدَقَ خَيْثَمَةُ. قُلْتُ: وَ سَأَلَكَ عَنِ الْإِيمَانِ، فَقُلْتَ: الْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَ التَّصْدِيقُ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ أَنْ لَا يُعْصَى اللَّهُ. فَقَالَ: صَدَقَ خَيْثَمَةُ. @yekaye
☀️۱۳) محمد بن حفص خارجه گوید: شنیدم مردی از امام صادق علیه السّلام از سخن مرجئه راجع به كفر و ایمان پرسید و عرض كرد: مرجئه بر ما احتجاج می‌كنند و می‌گویند: چنان كه كسی را كه ما كافر می‌دانیم، نزد خدا هم كافر است. همچنین در مورد مؤمن هم زمانی كه به ایمانش اقرار كرد او را نزد خدا مؤمن می‌‏دانیم. حضرت فرمود، سبحان اللَّه! چگونه این دو برابرند؟! در صورتی كه كفر فقط اقرار بنده است و پس از اقرارش از او گواه و دلیلی نخواهند؛ ولی ایمان ادعایی است كه جز با دلیل ثابت نشود، و دلیل مؤمن عمل و نیت او است كه اگر هردو جمع شدند بنده نزد خدا مؤمن است. و كفر به هر یك از این سه جهت نیت و قول و عمل ثابت می‌‏شود؛ ولی احكام طبق گفتار و كردار جاری می‌‏شود؛ پس چه بسا شخصی كه مؤمنین به ایمانش شهادت دهند و احكام مؤمنین را بر او جاری كنند ولی او نزد خدا كافر باشد و كسی هم كه از روی ظاهر گفتار و كردارش احكام مؤمنین را بر او جاری كرده، کار درستی کرده است. 📚الكافي، ج‏2، ص40 مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنِ الْأَشْعَثِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ‏حَفْصِ بْنِ خَارِجَةَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ وَ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنْ قَوْلِ الْمُرْجِئَةِ فِي الْكُفْرِ وَ الْإِيمَانِ وَ قَالَ: إِنَّهُمْ يَحْتَجُّونَ عَلَيْنَا وَ يَقُولُونَ: كَمَا أَنَّ الْكَافِرَ عِنْدَنَا هُوَ الْكَافِرُ عِنْدَ اللَّهِ فَكَذَلِكَ نَجِدُ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَقَرَّ بِإِيمَانِهِ أَنَّهُ عِنْدَ اللَّهِ مُؤْمِنٌ. فَقَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ! وَ كَيْفَ يَسْتَوِي هَذَانِ؟ وَ الْكُفْرُ إِقْرَارٌ مِنَ الْعَبْدِ فَلَا يُكَلَّفُ بَعْدَ إِقْرَارِهِ بِبَيِّنَةٍ؛ وَ الْإِيمَانُ دَعْوَى لَا تَجُوزُ إِلَّا بِبَيِّنَةٍ، وَ بَيِّنَتُهُ عَمَلُهُ وَ نِيَّتُهُ؛ فَإِذَا اتَّفَقَا فَالْعَبْدُ عِنْدَ اللَّهِ مُؤْمِنٌ؛ وَ الْكُفْرُ مَوْجُودٌ بِكُلِّ جِهَةٍ مِنْ هَذِهِ الْجِهَاتِ الثَّلَاثِ مِنْ نِيَّةٍ أَوْ قَوْلٍ أَوْ عَمَلٍ، وَ الْأَحْكَامُ تَجْرِي عَلَى الْقَوْلِ وَ الْعَمَلِ؛ فَمَا أَكْثَرَ مَنْ يَشْهَدُ لَهُ الْمُؤْمِنُونَ بِالْإِيمَانِ وَ يَجْرِي عَلَيْهِ أَحْكَامُ الْمُؤْمِنِينَ وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ كَافِرٌ وَ قَدْ أَصَابَ مَنْ أَجْرَى عَلَيْهِ أَحْكَامَ الْمُؤْمِنِينَ بِظَاهِرِ قَوْلِهِ وَ عَمَلِهِ. @yekaye
☀️۱۴) الف. جابر جعفی گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: ای جعفی: همانا ایمان برتر از اسلام و یقین برتر از ایمان است و چیزی گرامیتر [كمیاب‏تر] از یقین نیست. ☀️ب. وشاء گوید: شنیدم حضرت ابی الحسن علیه السلام می‌فرمود: ایمان یك درجه بالاتر از اسلام است، و تقوی یك درجه بالاتر از ایمان، و یقین یك درجه بالاتر از تقوی است، و میان مردم چیزی‏ كمتر از یقین پخش نشده است. مرحوم کلینی شبیه این مضمون از امام رضا ع هم روایت کرده است. ☀️ج. ابو بصیر گوید، امام صادق علیه السّلام به من فرمود: ای ابا محمد! اسلام یك درجه است؟ گفتم آری. فرمود: و ایمان یك درجه بالای اسلام است؟ گفتم: آری. فرمود: و تقوی یك درجه بالای ایمان است؟ گفتم: آری. فرمود: و یقین یك درجه بالای تقوی است؟ گفتم آری. فرمود به مردم چیزی كمتر از یقین داده نشد، و شما به پائین‏ترین [نزدیكترین‏] درجه اسلام چسبیده ‏اید، مبادا از چنگتان بپرد. ☀️د. یونس گوید: از امام رضا علیه السّلام راجع به ایمان و اسلام پرسیدم. فرمود: امام باقر علیه السّلام فرموده است: همانا دین فقط اسلام است، و ایمان یك درجه بالاتر از آن است و تقوی یك درجه بالاتر از ایمان است و یقین یك درجه بالاتر از تقوی است و میان مردم چیزی كمتر از یقین تقسیم نشده است. عرض كردم یقین چیست؟ فرمود: توكل بر خدا و تسلیم خدا شدن و راضی بودن به قضاء خدا و واگذاشتن كار به خدا. عرض كردم: تفسیر این چیست؟ فرمود: امام باقر علیه السّلام چنین فرموده است. 📚الكافي، ج‏2، ص51-52 ☀️الف. أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:‏ يَا أَخَا جُعْفٍ إِنَّ الْإِيمَانَ أَفْضَلُ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ إِنَّ الْيَقِينَ أَفْضَلُ مِنَ الْإِيمَانِ وَ مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ أَعَزَّ مِنَ الْيَقِينِ. ☀️ب. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏: الْإِيمَانُ فَوْقَ الْإِسْلَامِ بِدَرَجَةٍ وَ التَّقْوَى فَوْقَ الْإِيمَانِ بِدَرَجَةٍ وَ الْيَقِينُ فَوْقَ التَّقْوَى بِدَرَجَةٍ وَ مَا قُسِمَ فِي النَّاسِ شَيْ‏ءٌ أَقَلُّ مِنَ الْيَقِينِ. ☀️ج. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ أَوْ غَيْرِهِ عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍ الْكَلْبِيِّ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ الْوَاسِطِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:‏ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْإِسْلَامُ دَرَجَةٌ؟ قَالَ قُلْتُ: نَعَمْ. قَالَ: وَ الْإِيمَانُ عَلَى الْإِسْلَامِ دَرَجَةٌ؟ قَالَ قُلْتُ: نَعَمْ. قَالَ: وَ التَّقْوَى عَلَى الْإِيمَانِ دَرَجَةٌ؟ قَالَ قُلْتُ: نَعَمْ. قَالَ: وَ الْيَقِينُ عَلَى التَّقْوَى دَرَجَةٌ؟ قَالَ قُلْتُ: نَعَمْ. قَالَ: فَمَا أُوتِيَ النَّاسُ أَقَلَّ مِنَ الْيَقِينِ وَ إِنَّمَا تَمَسَّكْتُمْ بِأَدْنَى الْإِسْلَامِ فَإِيَّاكُمْ أَنْ يَنْفَلِتَ‏ مِنْ أَيْدِيكُمْ. ☀️د. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنِ الْإِيمَانِ وَ الْإِسْلَامِ؟ فَقَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: إِنَّمَا هُوَ الْإِسْلَامُ وَ الْإِيمَانُ فَوْقَهُ بِدَرَجَةٍ وَ التَّقْوَى فَوْقَ الْإِيمَانِ بِدَرَجَةٍ وَ الْيَقِينُ فَوْقَ التَّقْوَى بِدَرَجَةٍ وَ لَمْ يُقْسَمْ بَيْنَ النَّاسِ شَيْ‏ءٌ أَقَلُّ مِنَ الْيَقِينِ. قَالَ قُلْتُ: فَأَيُّ شَيْ‏ءٍ الْيَقِينُ؟ قَالَ: التَّوَكُّلُ عَلَى اللَّهِ وَ التَّسْلِيمُ لِلَّهِ وَ الرِّضَا بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ التَّفْوِيضُ إِلَى اللَّهِ. قُلْتُ: فَمَا تَفْسِيرُ ذَلِكَ؟ قَالَ: هَكَذَا قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع. @yekaye
☀️۱۵) امام صادق علیه السّلام فرمود: مؤمن را سزاوار است كه دارای هشت صفت باشد: در گرفتاریهای سخت باوقار و سنگین باشد. هنگام بلا شكیبا باشد. در نعمت و آسایش سپاس‏گزار باشد. به آنچه خدا روزیش كرده قانع باشد. به دشمنان ستم نكند و به خاطر دوستان مرتكب گناه نشود. تنش از او در زحمت باشد و مردم از او در آسایش باشند. همانا دانش دوست مؤمن است و بردباری وزیر او، و شكیبائی سرلشكرش، و مدارا برادرش و نرمخویی پدرش. 📚الكافي، ج‏2، ص230-231 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ غَالِبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَكُونَ فِيهِ ثَمَانُ خِصَالٍ: وَقُورٌ عِنْدَ الْهَزَاهِزِ صَبُورٌ عِنْدَ الْبَلَاءِ شَكُورٌ عِنْدَ الرَّخَاءِ قَانِعٌ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ لَا يَظْلِمُ الْأَعْدَاءَ وَ لَا يَتَحَامَلُ لِلْأَصْدِقَاءِ بَدَنُهُ مِنْهُ فِي تَعَبٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ. إِنَّ الْعِلْمَ خَلِيلُ الْمُؤْمِنِ وَ الْحِلْمَ وَزِيرُهُ وَ الصَّبْرَ أَمِيرُ جُنُودِهِ وَ الرِّفْقَ أَخُوهُ وَ اللِّينَ وَالِدُهُ. @yekaye
☀️۱۶) از امام سجاد علیه السّلام روایت شده که فرمودند: مؤمن سكوت می‌كند تا سالم ماند، و سخن می‌گوید تا سود برد، چیزی که نزدش امانت گذاشته‌اند را به دوستانش نمی‌گوید [چه رسد به غریبه‌ها]، و گواهی به حق را از بیگانگان دریغ ندارد، هیچ كار خیری را از روی ریا انجام نمی‌دهد، و از روی شرم و حیا ترك ننماید. اگر او را بستایند از گفته آنها هراس كند [كه مبادا نزد خدا چنان نباشد] و از آنچه ستایندگان ندانند از خدا آمرزش خواهد، سخن كسی كه او را نشناخته [می‌ستاید] فریبش ندهد و از شمارش گناهی كه مرتكب شده می‌ترسد. 📚الكافي، ج‏2، ص231 أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: الْمُؤْمِنُ يَصْمُتُ لِيَسْلَمَ وَ يَنْطِقُ لِيَغْنَمَ؛ لَا يُحَدِّثُ أَمَانَتَهُ الْأَصْدِقَاءَ وَ لَا يَكْتُمُ شَهَادَتَهُ مِنَ الْبُعَدَاءِ وَ لَا يَعْمَلُ شَيْئاً مِنَ الْخَيْرِ رِيَاءً وَ لَا يَتْرُكُهُ حَيَاءً. إِنْ زُكِّيَ خَافَ مِمَّا يَقُولُونَ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِمَا لَا يَعْلَمُونَ. لَا يَغُرُّهُ قَوْلُ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَخَافُ إِحْصَاءَ مَا عَمِلَهُ. @yekaye
☀️۱۷) از امام صادق علیه السّلام روایت شده که فرمودند: مؤمن را قوتی است در امر دین، و دوراندیشی‌ای است‏ در نرمی، و ایمانی است در یقین، و حرص زدنی است در [تحصیل] فقه، و نشاطی در هدایت‏، و نیکوکاری‌ای در استقامت، و علمی در خویشتن‏داری، و زیرکی‌ای در ملایمت و مدارا، سخاوتی در [راه] حق، و میانه‌روی در زمان توانگری، و حفظ ظاهر خوب در زمان ناداری، و عفو و بخشش در زمان قدرت، و اطاعت از خدا در هنگام نصیحت و خیرخواهی، در حال شهوت باز ایستد و در زمان رغبت خویشتن‌داری كند و در امر جهاد حریص است و در گرفتاری‌ها اهل نماز و در سختی شكیبا باشد و در پیش‏آمدهای سنگین باوقار است و در ناگواریها بردبار و در آسایش و نعمت سپاس‏گزار. پشت سر مردم بد نگوید و تكبر نورزد و قطع رحم ننماید، نه سست است و نه خشن و نه سنگدل، دیده‏ اش بر او پیشی نگیرد [فكر نكرده به جائی ننگرد] و شكمش او را رسوا نكند، و آلت شهوتش بر او چیره نشود و بر مردم حسد نبرد، سرزنشش كنند و او سرزنش نكند، و اسراف نورزد. مظلوم را یاری كند و بر مستمند ترحم نماید، خودش از خویش در رنج است و مردم از او در آسایش، در عزت دنیا رغبت نكند و از ذلت آن بیتابی ننماید. کار مهمی که پیش آید به آن روی آورند و او را کار مهمی است كه بدان مشغول است [مردم به فكر دنیا و او مشغول آخرت است]، در قضاوتش نقصی دیده نشود و در رأیش سستی نباشد و در دینش امر ضایع‌شدنی‌ای نیست. مشورت‏ كننده را ارشاد كند و كمك ‏كننده [كمك خواه‏] را كمك نماید، و از هرزه گوئی و نادانی بگریزد. 📚الكافي، ج‏2، ص231 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ بَعْضِ مَنْ رَوَاهُ رَفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمُؤْمِنُ لَهُ قُوَّةٌ فِي دِينٍ وَ حَزْمٌ فِي لِينٍ وَ إِيمَانٌ فِي يَقِينٍ وَ حِرْصٌ فِي فِقْهٍ وَ نَشَاطٌ فِي هُدًى وَ بِرٌّ فِي اسْتِقَامَةٍ وَ عِلْمٌ فِي حِلْمٍ وَ كَيْسٌ فِي رِفْقٍ وَ سَخَاءٌ فِي حَقٍّ وَ قَصْدٌ فِي غِنًى وَ تَجَمُّلٌ فِي فَاقَةٍ وَ عَفْوٌ فِي قُدْرَةٍ وَ طَاعَةٌ لِلَّهِ فِي نَصِيحَةٍ وَ انْتِهَاءٌ فِي شَهْوَةٍ وَ وَرَعٌ فِي رَغْبَةٍ وَ حِرْصٌ فِي جِهَادٍ وَ صَلَاةٌ فِي شُغُلٍ وَ صَبْرٌ فِي شِدَّةٍ وَ فِي الْهَزَاهِزِ وَقُورٌ وَ فِي الْمَكَارِهِ صَبُورٌ وَ فِي الرَّخَاءِ شَكُورٌ. وَ لَا يَغْتَابُ وَ لَا يَتَكَبَّرُ وَ لَا يَقْطَعُ الرَّحِمَ وَ لَيْسَ بِوَاهِنٍ وَ لَا فَظٍّ وَ لَا غَلِيظٍ وَ لَا يَسْبِقُهُ بَصَرُهُ وَ لَا يَفْضَحُهُ بَطْنُهُ وَ لَا يَغْلِبُهُ فَرْجُهُ وَ لَا يَحْسُدُ النَّاسَ يُعَيَّرُ وَ لَا يُعِيِّرُ وَ لَا يُسْرِفُ. يَنْصُرُ الْمَظْلُومَ وَ يَرْحَمُ الْمِسْكِينَ. نَفْسُهُ مِنْهُ فِي عَنَاءٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ لَا يَرْغَبُ فِي عِزِّ الدُّنْيَا وَ لَا يَجْزَعُ مِنْ ذُلِّهَا لِلنَّاسِ هَمٌّ قَدْ أَقْبَلُوا عَلَيْهِ وَ لَهُ هَمٌّ قَدْ شَغَلَهُ لَا يُرَى فِي حُكْمِهِ نَقْصٌ وَ لَا فِي رَأْيِهِ وَهْنٌ وَ لَا فِي دِينِهِ ضَيَاعٌ‏ يُرْشِدُ مَنِ اسْتَشَارَهُ وَ يُسَاعِدُ مَنْ سَاعَدَهُ وَ يَكِيعُ عَنِ الْخَنَا وَ الْجَهْلِ‏ . @yekaye
☀️۱۸) از امام باقر ع یا امام صادق ع روایت شده است: امیر المؤمنین علیه السّلام به مجلسی از مردم قریش گذشت كه جامه‏های سفید پوشیده بودند و رنگ و روی شادابی داشتند و بسیار می‌‏خندیدند و به هر كه از آنجا می‌‏گذشت با انگشت اشاره می‌‏كردند. سپس به مجلسی از اوس و خزرج گذشت و آنها را دید با پیكر فرسوده و گردن باریك و رنگ زرد، كه با فروتنی سخن می‌گفتند. علی علیه السلام از این دو مجلس در شگفت شد و خدمت رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله آمد و گفت: پدر و مادرم به قربانت، من به انجمن آل فلان گذشتم و حال آنها را بیان كرد، و به مجلس اوس و خزرج گذشتم و حال آنها را گفت. سپس عرض كرد: و همه آنها مؤمنند. ای رسول خدا صفت مؤمن را برایم بازگو. رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله اندكی سر بزیر انداخت و سپس سر بلند كرد و فرمود: بیست خصلت در مؤمن است كه اگر نداشته باشد ایمانش كامل نیست. ای علی! از اخلاق مؤمنان است كه: 1- در نماز جماعت حاضرند. 2- در پرداخت زكاة شتابان. 3- مستمندان را اطعام كنند. 4- بر سر یتیم دست نوازش كشند. 5- لباسهای خود را پاكیزه دارند. 6- بند زیر جامه را به كمر بندند [لباس‌هایی می‌پوشند که کاملا وقار و حیا را حفظ کند]. آنان چنان‌اند که 7- اگر خبر دهند دروغ نگویند. 8- اگر وعده كنند خلف ننمایند. ۹- چون امانت گیرند خیانت نكنند. 10- چون سخن گویند راست گویند. 11- عابدان شب‌ند. ۱۲- شیران روزند. 13- روزها روزه دارند. 14- شبها (برای عبادت) بپاخیزند. ۱۵- همسایه را نیازارند و 16- همسایه از آنها آزار نبیند [اگر چه به وسیله بچه و سایر امور منسوب به آنها باشد]. آنان چنان‌اند که ۱۷- راه رفتنشان بر زمین به نرمی است. 18- و مسیرشان به سمت خانه ‏های بیوه زنان است [به منظور كمك و مساعدت] و ۱۹- برای تشییع جنازه. 20- خدا ما و شما را از جمله متقین قرار دهد [شاید كنایه از اینكه صفت بیستم آنها تقوی است]. 📚الكافي، ج‏2، ص232 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: مَرَّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع بِمَجْلِسٍ مِنْ قُرَيْشٍ فَإِذَا هُوَ بِقَوْمٍ بِيضٍ ثِيَابُهُمْ‏ صَافِيَةٍ أَلْوَانُهُمْ كَثِيرٍ ضِحْكُهُمْ يُشِيرُونَ بِأَصَابِعِهِمْ إِلَى مَنْ يَمُرُّ بِهِمْ‏ ثُمَّ مَرَّ بِمَجْلِسٍ لِلْأَوْسِ وَ الْخَزْرَجِ فَإِذَا قَوْمٌ بُلِيَتْ مِنْهُمُ الْأَبْدَانُ وَ دَقَّتْ مِنْهُمُ الرِّقَابُ وَ اصْفَرَّتْ مِنْهُمُ الْأَلْوَانُ وَ قَدْ تَوَاضَعُوا بِالْكَلَامِ. فَتَعَجَّبَ عَلِيٌّ ع مِنْ ذَلِكَ وَ دَخَلَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي إِنِّي مَرَرْتُ بِمَجْلِسٍ لآِلِ فُلَانٍ ثُمَّ وَصَفَهُمْ، وَ مَرَرْتُ بِمَجْلِسٍ لِلْأَوْسِ وَ الْخَزْرَجِ فَوَصَفَهُمْ. ثُمَّ قَالَ: وَ جَمِيعٌ مُؤْمِنُونَ فَأَخْبِرْنِي يَا رَسُولَ اللَّهِ بِصِفَةِ الْمُؤْمِنِ. فَنَكَسَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ: عِشْرُونَ خَصْلَةً فِي الْمُؤْمِنِ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ لَمْ يَكْمُلْ إِيمَانُهُ. إِنَّ مِنْ أَخْلَاقِ الْمُؤْمِنِينَ يَا عَلِيُّ الْحَاضِرُونَ الصَّلَاةَ وَ الْمُسَارِعُونَ إِلَى الزَّكَاةِ وَ الْمُطْعِمُونَ الْمِسْكِينَ الْمَاسِحُونَ رَأْسَ الْيَتِيمِ الْمُطَهِّرُونَ أَطْمَارَهُمْ‏ الْمُتَّزِرُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمُ‏ الَّذِينَ إِنْ حَدَّثُوا لَمْ يَكْذِبُوا وَ إِذَا وَعَدُوا لَمْ يُخْلِفُوا وَ إِذَا ائْتُمِنُوا لَمْ يَخُونُوا وَ إِذَا تَكَلَّمُوا صَدَقُوا رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ أُسُدٌ بِالنَّهَارِ صَائِمُونَ النَّهَارَ قَائِمُونَ اللَّيْلَ‏ لَا يُؤْذُونَ جَاراً وَ لَا يَتَأَذَّى بِهِمْ جَارٌ. الَّذِينَ مَشْيُهُمْ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنٌ وَ خُطَاهُمْ إِلَى بُيُوتِ الْأَرَامِلِ وَ عَلَى أَثَرِ الْجَنَائِزِ جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الْمُتَّقِينَ. @yekaye
☀️۱۹) الف. از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: هر كه از نیكی خود شادمان و از بدی خویش بدحال گردد، او مؤمن است. ☀️ب. . از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: همانا مؤمن كسی است كه چون خشم كند، خشمش وی را از حق بیرون نبرد، و چون راضی و خشنود گردد، خوشحالی‌اش وی را در باطل وارد نکند و چون قدرت یابد، بیشتر از حق خود نگیرد. ☀️ج. از امام باقر علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: همانا مؤمن كسی است كه چون راضی و خرسند باشد، رضایتش او را به گناه و باطلی وارد نكند و چون خشمگین شود خشمش از سخن حق خارجش نكند، و كسی است كه چون قدرت یابد، قدرتش او را به آنچه حق ندارد نكشاند. ☀️د. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: سه خصلت است که اگر در کسی جمع شود حصلتهای ایمان در او کامل شود: چون راضی و خرسند باشد، رضایتش او را به باطلی وارد نكند و چون عصبانی شود غضبش وی را از حق خارج نكند، و چون قدرت یابد، سراغ چیزی که از آن او نیست نرود. 📚الكافي، ج‏2، ص233-234 و 239 ☀️الف. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: مَنْ سَرَّتْهُ حَسَنَتُهُ وَ سَاءَتْهُ سَيِّئَتُهُ‏ فَهُوَ مُؤْمِنٌ. ☀️ب عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ الَّذِي إِذَا غَضِبَ لَمْ يُخْرِجْهُ غَضَبُهُ مِنْ حَقٍّ وَ إِذَا رَضِيَ لَمْ يُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِي بَاطِلٍ وَ إِذَا قَدَرَ لَمْ يَأْخُذْ أَكْثَرَ مِمَّا لَهُ‏ . ☀️ج. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ الَّذِي إِذَا رَضِيَ لَمْ يُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِي إِثْمٍ وَ لَا بَاطِلٍ وَ إِذَا سَخِطَ لَمْ يُخْرِجْهُ سَخَطُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ وَ الَّذِي إِذَا قَدَرَ لَمْ تُخْرِجْهُ قُدْرَتُهُ إِلَى التَّعَدِّي إِلَى مَا لَيْسَ لَهُ بِحَقٍّ. ☀️د. عَنْهُ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: ثَلَاثُ خِصَالٍ مَنْ كُنَّ فِيهِ اسْتَكْمَلَ خِصَالَ الْإِيمَانِ: إِذَا رَضِيَ لَمْ يُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِي بَاطِلٍ وَ إِذَا غَضِبَ لَمْ يُخْرِجْهُ الْغَضَبُ مِنَ الْحَقِّ وَ إِذَا قَدَرَ لَمْ يَتَعَاطَ مَا لَيْسَ لَهُ. @yekaye
☀️۲۰) سلیمان‌بن‌خالد گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمود: «ای سلیمان! می‌دانی مسلمان کیست»؟ گفتم: «قربانت گردم! شما داناتر هستید». فرمود: «مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دست او در آسایش باشند.» و بعد فرمود: «می‌دانی مؤمن کدام است»؟ گفتم: «شما داناترید». فرمود: «مؤمن کسی است که مؤمنان و مسلمانان او را در اموال خود امین بدانند و جان و مال خود را به او بسپارند، و حرام است که مسلمانی بر مسلمانی دیگر ظلم کند و یا او را رنج و آزار دهد و یا او را از خود دورکند و از در خانه‌اش محروم سازد». 📚الكافي، ج‏2، ص234 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ‏مُسْكَانَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع:‏ يَا سُلَيْمَانُ أَ تَدْرِي مَنِ الْمُسْلِمُ؟ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنْتَ أَعْلَمُ. قَالَ: الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ. ثُمَّ قَالَ: وَ تَدْرِي مَنِ الْمُؤْمِنُ؟ قَالَ قُلْتُ: أَنْتَ أَعْلَمُ. قَالَ: إِنَّ الْمُؤْمِنَ مَنِ ائْتَمَنَهُ الْمُسْلِمُونَ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ الْمُسْلِمُ حَرَامٌ عَلَى الْمُسْلِمِ أَنْ يَظْلِمَهُ أَوْ يَخْذُلَهُ أَوْ يَدْفَعَهُ دَفْعَةً تُعَنِّتُهُ‏ . 📚مرحوم کلینی همین مضمون را با سند دیگری نیز روایت کرده است. @yekaye
۲۱) مرحوم کلینی در بابی که مربوط به صفات مومن است روایات متعددی آورده که هریک وصفی از اوصاف مومن را شرح می‌دهد. برخی از آنها در اینجا تقدیم می‌شود. ☀️الف. [از امام صادق علیه السّلام از پدرانشان از امیرالمومنین ع، ر.ک: الجعفريات، ص170 ] روایت شده که فرمودند: مؤمنان نرم و سهل‌اند، مانند شتر نری كه مهار در بینی دارد، چون او را بكشند، به راه افتد، و اگر بر صخره‏ ای بخوابانند، بخوابد [كنایه از اینكه در امور شرعی رام و منقاد است و سركشی و امتناع ندارد، اگر چه ذاتا شتر نر است و نیرومند، ولی نیروی ایمان او را از سرپیچی جلوگیر است]. ☀️ب. از امام صادق علیه السّلام روایت شده که فرمودند: سه چیز از علامات مؤمن است: شناخت خدا و هر كه را خدا دوست دارد و هر كه را دوست ندارد. ☀️ج. باز از امام صادق علیه السّلام روایت شده که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله فرمودند: مؤمن مانند درختی است كه برگش در زمستان و تابستان نریزد. گفتند: یا رسول اللَّه آن چه درخت است؟ فرمود: درخت خرما. ☀️د. از امام صادق علیه السّلام روایت شده که فرمودند: مؤمن بردباری است كه نادانی نورزد، و اگر نسبت به او نادانی ورزند، بردباری كند؛ و ستم نكند و اگر به او ستم كنند ببخشد؛ و بخل نورزد و اگر نسبت به او بخل ورزند صبر كند. ☀️ه. از امام صادق علیه السّلام روایت شده که فرمودند: مؤمن كسی است كه كسبش پاکیزه و اخلاقش نیكو و باطنش سالم باشد، و زیادی مالش را انفاق كند و زیادی سخنش را نگهدارد، و مردم از شرش محفوظ باشند و انصاف را در قبال آنها نگه دارد. ☀️و. از امام سجاد علیه السّلام روایت شده که فرمودند: از جمله اخلاق مؤمن انفاق [بر اهل و عیال] است به قدر تنگدستی، و توسعه دادن به قدر توسعه‏ای [كه خدا به او داده است] و انصاف دادن به مردم، و پیشی گرفتن به سلام بر آنها. ☀️ز. از امام باقر علیه السّلام روایت شده که فرمودند: مؤمن از كوه محكمتر است، زیرا از كوه چیزی کم شود، ولی‏ از دین مؤمن چیزی کم نشود. ☀️ح. از امام صادق علیه السّلام روایت شده که فرمودند: مؤمن یاری كردنش نیكو و خرجش سبك است، زندگیش را خوب اداره می‌كند، و از یك سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود. 📚الكافي، ج‏2، ص234 و 235 و 241 @yekaye 👇سند و متن احادیث https://eitaa.com/yekaye/10353
سند و متن احادیث بند ۲۱ ☀️الف. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِ‏ رَفَعَهُ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: الْمُؤْمِنُونَ هَيْنُونَ لَيْنُونَ‏ كَالْجَمَلِ الْأَنِفِ إِذَا قِيدَ انْقَادَ وَ إِنْ أُنِيخَ عَلَى صَخْرَةٍ اسْتَنَاخَ‏ . ☀️ب. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ثَلَاثَةٌ مِنْ عَلَامَاتِ الْمُؤْمِنِ الْعِلْمُ بِاللَّهِ وَ مَنْ يُحِبُّ وَ مَنْ يَكْرَهُ‏ . ☀️ج. وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: الْمُؤْمِنُ كَمِثْلِ شَجَرَةٍ لَا يَتَحَاتُّ وَرَقُهَا فِي شِتَاءٍ وَ لَا صَيْفٍ. قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ! وَ مَا هِيَ؟ قَالَ: النَّخْلَةُ . ☀️د. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ الْأَعْجَمِيِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمُؤْمِنُ حَلِيمٌ لَا يَجْهَلُ وَ إِنْ جُهِلَ عَلَيْهِ يَحْلُمُ وَ لَا يَظْلِمُ وَ إِنْ ظُلِمَ غَفَرَ وَ لَا يَبْخَلُ وَ إِنْ بُخِلَ عَلَيْهِ صَبَرَ . ☀️ه. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ مُنْذِرِ بْنِ جَيْفَرٍ عَنْ آدَمَ أَبِي الْحُسَيْنِ اللُّؤْلُؤِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمُؤْمِنُ مَنْ طَابَ مَكْسَبُهُ وَ حَسُنَتْ خَلِيقَتُهُ وَ صَحَّتْ سَرِيرَتُهُ وَ أَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ وَ أَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ كَلَامِهِ وَ كَفَى النَّاسَ شَرَّهُ وَ أَنْصَفَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ. ☀️و. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: مِنْ أَخْلَاقِ الْمُؤْمِنِ الْإِنْفَاقُ عَلَى قَدْرِ الْإِقْتَارِ وَ التَّوَسُّعُ عَلَى قَدْرِ التَّوَسُّعِ وَ إِنْصَافُ النَّاسِ وَ ابْتِدَاؤُهُ إِيَّاهُمْ بِالسَّلَامِ عَلَيْهِمْ. ☀️ز. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: الْمُؤْمِنُ أَصْلَبُ مِنَ الْجَبَلِ الْجَبَلُ يُسْتَقَلُّ مِنْهُ‏ وَ الْمُؤْمِنُ لَا يُسْتَقَلُّ مِنْ دِينِهِ شَيْ‏ءٌ. ☀️ح. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمُؤْمِنُ حَسَنُ الْمَعُونَةِ خَفِيفُ الْمَئُونَةِ جَيِّدُ التَّدْبِيرِ لِمَعِيشَتِهِ لَا يُلْسَعُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَيْنِ‏ . 📚الكافي، ج‏2، ص234 و 235 و 241 @yekaye
☀️۲۲) از امام صادق ع روایت شده که امیر المؤمنین علیه السّلام فرمودند: برای اهل دین علاماتی است كه بدان شناخته شوند: راستگوئی و اداء امانت و وفای به عهد و صله ارحام و ترحم بر ضعیفان و كمی توجه به زنان- یا فرمود كمی همراهی با زنان- و بذل نیكی و حسن خلق و گشاده‌رویی و پیروی از علم و آنچه به خدای عز و جل نزدیك سازد، طوبی از آن اینهاست [خوشا به حال آنان] و چه سرانجام خوبی دارند، و طوبی درختی است در بهشت كه اصل آن در خانه پیامبر اکرم، حضرت محمد صلی اللَّه علیه و آله است و مؤمنی نیست جز آنكه شاخه‏ئی از آن درخت در خانه اوست، در دلش میل به هر چه پیدا شود، آن درخت برایش بیاورد، و اگر سواری با جدیت صد سال در سایه آن راه پیماید، از سایه آن بیرون نرود، و اگر از پایینش كلاغی پرواز كند حتی تا زمانی که از پیری از پا بیفتد به بالایش نرسد. هان! پس بدین رغبت كنید. همانا مؤمن به خود مشغول است و مردم از او در آسایش‌اند، چون شب بر او پرده افكند، رخسارش را بگستراند و با اعضاء شریف بدنش برای خدای عز و جل سجده كند، و با خدایی كه او را آفریده در باره آزادی‌اش (از آتش دوزخ) مناجات كند، هان! پس این گونه باشید. 📚الكافي، ج‏2، ص239-240 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِد عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‏: إِنَّ لِأَهْلِ الدِّينِ عَلَامَاتٍ يُعْرَفُونَ بِهَا: صِدْقَ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءَ الْأَمَانَةِ وَ وَفَاءً بِالْعَهْدِ وَ صِلَةَ الْأَرْحَامِ وَ رَحْمَةَ الضُّعَفَاءِ وَ قِلَّةَ الْمُرَاقَبَةِ لِلنِّسَاءِ أَوْ قَالَ قِلَّةَ الْمُوَاتَاةِ لِلنِّسَاءِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ وَ سَعَةَ الْخُلُقِ وَ اتِّبَاعَ الْعِلْمِ وَ مَا يُقَرِّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ زُلْفَى‏ طُوبى‏ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ‏ وَ طُوبَى شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ أَصْلُهَا فِي دَارِ النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ ص وَ لَيْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ فِي دَارِهِ غُصْنٌ مِنْهَا لَا يَخْطُرُ عَلَى قَلْبِهِ شَهْوَةُ شَيْ‏ءٍ إِلَّا أَتَاهُ بِهِ ذَلِكَ وَ لَوْ أَنَّ رَاكِباً مُجِدّاً سَارَ فِي ظِلِّهَا مِائَةَ عَامٍ مَا خَرَجَ مِنْهُ وَ لَوْ طَارَ مِنْ أَسْفَلِهَا غُرَابٌ مَا بَلَغَ أَعْلَاهَا حَتَّى يَسْقُطَ هَرِماً أَلَا فَفِي هَذَا فَارْغَبُوا إِنَّ الْمُؤْمِنَ مِنْ نَفْسِهِ فِي شُغُلٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ إِذَا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ افْتَرَشَ وَجْهَهُ وَ سَجَدَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَكَارِمِ بَدَنِهِ يُنَاجِي الَّذِي خَلَقَهُ فِي فَكَاكِ رَقَبَتِهِ أَلَا فَهَكَذَا كُونُوا. @yekaye
☀️۲۳) از امام رضا علیه السّلام روایت شده می‌فرمودند: مؤمن، مؤمن نباشد مگر زمانی كه سه خصلت در او بوده باشد: سنتی از پروردگارش و سنتی از پیغمبرش و سنتی از ولی و امامش؛ اما سنت پروردگارش کتمان سرّ خود است، خدای عز و جل فرماید: «خدا عالم به غیب است و كسی را برغیب خود آگاه نكند جز رسولی را كه بپسندد« (جن/۲۶-۲۷)، و اما سنت پیغمبرش مدارا با مردم است که خدای عز و جل پیغمبرش صلی اللَّه علیه و آله را به مدارا با مردم دستور داد و فرمود: «گذشت را پیش گیر و به نیكی دستور ده» (اعراف/۱۹۹) و اما سنت امامش «صبر كردن در سختی و ضرر است» (بقره/۱۷۷). 📚الكافي، ج‏2، ص241 عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ سَهْلِ بْنِ الْحَارِثِ عَنِ الدِّلْهَاثِ مَوْلَى الرِّضَا ع قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع يَقُولُ: لَا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتَّى يَكُونَ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ: فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمَانُ سِرِّهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- عالِمُ الْغَيْبِ‏ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ‏» وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ فَمُدَارَاةُ النَّاسِ فَإِنَّ اللَّهَ‏ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ نَبِيَّهُ ص بِمُدَارَاةِ النَّاسِ فَقَالَ‏ خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ فَالصَّبْرُ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ. @yekaye
یک آیه در روز
🔹الف. قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِكُمْ
🔹تا اینجا احادیث کافی تقدیم شد. اشاره شد که شیخ صدوق در معانی الاخبار بابی باز کرده با عنوان «باب معنى الإسلام و الإيمان‏» و در آنجا احادیثی را آورده است که در اینجا غیر از حدیث اول آن که شبیه حدیث شماره ۸ است ، بقیه موارد تقدیم می‌شود. @yekaye
☀️۲۴) ابوصلت می‌گوید: از امام رصا ع درباره ایمان پرسیدم. فرمود: «ایمان معرفت با قلب و اقرار به زبان و عمل به اعضاء و جوارح است؛ و ایمان جز این گونه نیست. 📚معاني الأخبار، ص186 أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ الرَّازِيِّ عَنْ أَبِي الصَّلْتِ الْخُرَاسَانِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ الْإِيمَانِ؟ فَقَالَ: الْإِيمَانُ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ وَ لَفْظٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْجَوَارِحِ؛ لَا يَكُونُ الْإِيمَانُ إِلَّا هَكَذَا. 📝مضمون حدیث فوق با اندک تفاوتی در عبارات (یعنی به صورت: «الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ»)، از روایات معروف سلسلة الذهب است؛ یعنی امام رضا (علیه السلام) آن را با سند متصل از پدرانشان از رسول الله ص روایت کرده‌اند. ابوحاتم و احمد بن حنبل (هردو از بزرگان اهل سنت) گفته‌اند اگر این سند بر مجنون خوانده شود عقلش برگردد. در نقل فوق مرحوم صدوق این حدیث را مستقیم از خود امام رضا ع آورده؛ اما در کتاب دیگرش (عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص226-227) برخی از آن نقلهای مشتمل بر سلسلة الذهب را همراه با عبارات ابوحاتم و احمد حنبل آورده است. با این توضیح واضح است که این حدیث در منابع اهل سنت هم مکرر آمده است؛ از جمله، ر.ک: الدر المنثور، ج‏6، ص 100 . @yekaye
☀️۲۵) از امام صادق علیه السّلام روایت شده كه پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: ایمان به آراستن [ظاهر] و به آرزواندیشی نیست، لكن ایمان آن است که در دل خالص شود، و كردار انسان به آن گواهی ‏دهد. 📚معاني الأخبارص187 أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لَيْسَ الْإِيمَانُ بِالتَّحَلِّي وَ لَا بِالتَّمَنِّي وَ لَكِنَّ الْإِيمَانَ مَا خَلُصَ فِي الْقُلُوبِ وَ صَدَّقَهُ الْأَعْمَالُ. @yekaye
☀️۲۶) از امام صادق از پدرش علیهما السّلام روایت نموده كه رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: ایمان گفتار و عمل است، [که اینها] دو برادر شریك هم هستند. 📚معاني الأخبارص187 أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: الْإِيمَانُ قَوْلٌ وَ عَمَلٌ أَخَوَانِ شَرِيكَانِ. @yekaye
☀️۲۷) از امام صادق علیه السّلام روایت شده است: روزی پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلم به حارثة بن نعمان أنصاری رسید، به او فرمود: چگونه صبح کردی؟ عرض كرد: ای پیامبر خدا! صبح کردم در حالی که حقیقتا مؤمن‌‏ام. پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: همانا هر ایمانی دارای حقیقتی است، حقیقت ایمان تو چیست؟ گفت: نفسم به دنیا بی‏ رغبت گشته ‏است، و شب را برای عبادت بیدار مانده، و روزها [را در أثر روزه] تشنگی می‌‏كشم؛ گویی عرش پروردگار را می‌‏بینم كه برای حساب آماده گشته، گویی اهل بهشت را می‌‏نگرم كه در آن در رفت و آمدند، و اهل جهنّم را كه در آن معذبند. پس پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله به او فرمود: تو مؤمنی هستی كه خداوند ایمان را در دلت روشن ساخته است، بر این حال كه‏ دارای پایدار باش، که خداوند تو را پایدار بدارد. آنگاه حارثه عرض كرد: ای رسول خدا من بر نفس خودم از هیچ چیز به اندازه دیده‌ام ترس ندارم. پس پیغمبر خدا دعایش نمود، و دیده‌اش را از دست داد.* *پی‌نوشت: مقصود از اینکه از «دیده‌ام» می‌ترسم و پیامبر ص دعا کرد که دیده‌اش را از دست بدهد ظاهرا نه مربوط به چشم دنیوی بلکه ناظر به چشم برزخی (باطن‌بین) باشد که با آن در همینجا بهشتی و جهنمی بودن افراد را می‌دیده، و تحمل آن را نمی‌توانسته بکند و از ایشان خواسته که آن را از وی بگیرد. موید این مطلب آن است که ماجرای این ملاقات با سندی دیگر از امام صادق ع و البته با همین مضامین در الكافي (ج‏2، ص53؛ و نیز در الجعفريات، ص77 و النوادر (للراوندي)، ص20) آمده (که قبلا در جلسه ۸۰۴، تدبر ۸ حکایتش گذشت https://yekaye.ir/ya-seen-36-56/) و در پایان آن نقل آمده است که وی از پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله خواست تا دعا فرماید كه شهادت در رکاب پیامبر ص نصیبش گردد، و هم برایش دعا کرد و اندکی بعد در یکی از غزوات پیامبر به شهادت رسید؛ و این با اینکه وی کور شده باشد منافات دارد، بویژه که درخواست اینکه انسان بخواهد چشمش نابینا شود خلاف عقل و شرع است، چه رسد به اینکه پیامبر ص هم آن را تایید کند. 📚معاني الأخبارص187 أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ الْبَجَلِيِّ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَقِيَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَوْماً حَارِثَةَ بْنَ النُّعْمَانِ الْأَنْصَارِيَّ فَقَالَ لَهُ: كَيْفَ أَصْبَحْتَ يَا حَارِثَةُ؟ قَالَ أَصْبَحْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مُؤْمِناً حَقّاً. قَالَ: إِنَّ لِكُلِّ إِيمَانٍ حَقِيقَةً فَمَا حَقِيقَةُ إِيمَانِكَ؟ قَالَ: عَزَفَتْ نَفْسِي عَنِ الدُّنْيَا وَ أَسْهَرْتُ لَيْلِي وَ أَظْمَأْتُ نَهَارِي فَكَأَنِّي بِعَرْشِ رَبِّي وَ قَدْ قَرُبَ لِلْحِسَابِ وَ كَأَنِّي بِأَهْلِ الْجَنَّةِ فِيهَا يَتَرَاوَدُونَ وَ أَهْلِ النَّارِ فِيهَا يُعَذَّبُونَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَنْتَ مُؤْمِنٌ نَوَّرَ اللَّهُ الْإِيمَانَ فِي قَلْبِكَ؛ فَاثْبُتْ ثَبَّتَكَ اللَّهُ. فَقَالَ لَهُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَنَا عَلَى نَفْسِي مِنْ شَيْ‏ءٍ أَخْوَفَ مِنِّي عَلَيْهَا مِنْ بَصَرِي. فَدَعَا لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَذَهَبَ بَصَرُهُ. @yekaye
توجه شود به نظر می‌رسد احادیثی که با شماره‌های ۹ و ۱۰ و ۱۱ و ۱۳ و ۱۵-۱۹ و ۲۱-۲۷ گذشت تناسب بیشتری با آیه بعد داشته باشد که در هنگام بارگزاری در سایت «یک آیه در روز» همه اینها از ذیل این آیه حذف و ذیل آن آیه قرار خواهد گرفت. از این رو، در مقام شماره گذاری موارد بعدی، با احتساب اینکه این احادیث از اینجا حذف شده باشد شماره ها را ادامه خواهیم داد.