eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
817 ) 🔥و لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلی مَكانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِیّاً وَ لا یرْجِعُونَ 🔥
. 3⃣ «وَ لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلی مَكانَتِهِمْ» مقصود از اینکه آنان را «در مکانشان مسخ می‌کنیم» چیست؟ 🍃الف. تعبیر «در مکانشان» ‌برای نشان دادن سهولت امر بر خداوند است که انجام این کار برای او هیچ زحمتی ندارد؛ یعنی بدون اینکه نیاز به چیزی باشد، همانجا آنان را مسخ می‌کنیم. 📚(المیزان، ج17، ص107) 🍃ب. در همان منزلی که در آن بسر می‌برند و همان جایی که در آن نشسته‌اند، مسخ می‌کنیم که دیگر نتوانند از منزلشان بیرون بیایند. 📚 (مجمع‌البیان، ج8، ص674) 🍃ج. گفته شده یعنی آنان را در جای خود به صورت سنگهایی بی‌روح درمی‌آوریم. 📚(به نقل مجمع‌البیان، ج8، ص674) یعنی «مسخ بر مکان» می‌کنیم؛ روح آنان را می‌گیریم و فقط جسم بی‌روحشان را در همانجا باقی می‌گذاریم 🍃د. یعنی آنان را در همانجا زمین‌گیر می‌کنیم که توان حرکت کردن نداشته باشند. 📚(حسن و قتاده، به نقل از: البحر المحیط، ج9، ص79) 🍃ه. هر مكانى مىتواند ظرف قهر خدا باشد. 📚(تفسير نور، ج9، ص555) 🍃و ... @Yekaye
یک آیه در روز
817 ) 🔥و لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلی مَكانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِیّاً وَ لا یرْجِعُونَ 🔥
. 4⃣ «فَمَا اسْتَطاعُوا …» قهر خدا كه آمد احدى توان تحمّل ندارد. 📚(تفسير نور، ج9، ص555) @Yekaye
یک آیه در روز
817 ) 🔥و لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلی مَكانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِیّاً وَ لا یرْجِعُونَ 🔥
. 5⃣ «فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِیا وَ لا یرْجِعُونَ» مقصود از اینکه نه راه پیش برایشان می‌ماند و نه راه پس، چیست؟ 🍃الف. نه می‌توانند به همین وضع سپری کنند و به نحوی از عذاب آخرت رهایی یابند، و نه می‌توانند برگردند و دوباره زندگی بر اساس آدمی را در پیش گیرند. 📚 (مجمع‌البیان، ج8، ص674) یعنی کنایه است از دو حالت عبور کردن از حال عذاب و مسخ، و بازگشت به حالت سلامت. 📚(المیزان، ج17، ص107) 🍃ب. نه می‌توانند به جایی بروند و نه برگردند 📚(مجمع‌البیان، ج8، ص674) یعنی دیگر نمی‌توانند به رفت و آمدشان در میان مردمی که با آنان می‌زیستند ادامه دهند. 🔖(شبیه واقعه‌ای که در حدیث3 بیان شد https://eitaa.com/yekaye/2541). 🍃ج. ... @Yekaye
یک آیه در روز
817 ) 🔥و لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلی مَكانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِیّاً وَ لا یرْجِعُونَ 🔥
. 6⃣ «فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِیا وَ لا یرْجِعُونَ» نوع جمله‌بندی این آیه بوضوح می‌خواهد نشان دهد مراد خاصی از «عدم توانایی بر ادامه دادن» و «برگشتن» در کار بوده و صرفا این نیست که آنها نه می‌توانند بروند و نه می‌توانند برگردند؛ چرا که: 🔹اولا: «مضی» و ادامه دادن مسیر را با تعبیر «استطاعت نداشتند» آورد، ولی «رجوع» ‌را بدون این قید؛ و چون دومی را با فعل مضارع - و نه «مصدر» که مانند اولی شود – آورد، معلوم می‌شود که فعل «لا یرجعون» مستقیما عطف به کل جمله «ما استطاعوا مضیا» می‌شود و به تعبیر دیگر، «ما استطاعوا» بر سر «لا یرجعون» وارد نمی‌شود؛ 🔹ثانیا: بالعکس نیاورد؛ بویژه که اگر مقصود از «عدم مُضیّ» این است که آنها دلشان نمی‌خواهد برگردند؛‌ مناسب بود که آن را بدون تعبیر «نمی‌توانند» ذکر کند (چون طبیعتا، وقتی این‌چنین شده‌اند مسیرشان را ادامه می‌دهند پس می‌توانند، اما دلشان نمی‌خواهد)؛ و در مورد برگشتن (که واقعا آنها دلشان می‌خواهد اما نمی‌توانند) مناسب بود که تعبیر «نمی‌توانند» را بیاورد. 🔹ثالثا اولی را ماضی آورد و دومی را مضارع؛ با این تفاوت چه نکته‌ای را می‌خواهد بفهماند؟ 🍃الف. اینکه «نمی‌توانند ادامه مسیر دهند»، منظور چه‌بسا این است که دیگر نمی‌توانند به عنوان انسان و موجودی که با اختیارش مسیر خود را برمی‌گزیند، به زندگی خود ادامه دهند، بلکه این وضعیت با مسخ شدن برایشان تثبیت شد؛ و به همین منوال، اینکه «برنمی‌گردند» هم حکایت روال همه انسانهاست که هیچکس نمی‌توان در زمان به عقب برگردد. 🍃ب. ... @Yekaye
یک آیه در روز
817 ) 🔥و لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلی مَكانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِیّاً وَ لا یرْجِعُونَ 🔥
. 7⃣ «فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِیا وَ لا یرْجِعُونَ» چرا «مضی» (ادامه دادن مسیر) را مقدم بر «رجوع» (برگشتن) آورد؟ 🍃الف. چون ادامه دادن مسیر دشوارتر از برگشتن است (زیرا ادامه دادن یعنی پا نهادن در مسیرهایی که کاملا با آنها ناآشناس) و سیر طبیعی بحث این است که بگویند آن مطلب دشوار را نمی‌توانست، ساده‌ترش را هم نمی‌توانست. 📚(مفاتیح الغیب، (فخر رازی)، ج26، ص304) 🍃ب. چون ادامه دادن، وضعیت طبیعی‌ای است که برای هرکس پیش می‌آید؛ لذا ابتدا فرمود آنها نمی‌توانند به روال طبیعی ادامه دهند، و سپس اشاره کرد که برگشتی هم در کار نخواهد بود. 🍃ج. ... @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
818 ) وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یعْقِلُونَ 〽️ترجمه و هر کسی را که عمری [طولانی] دهیم آفرینشِ او را [یا: او را در میان آفریدگان] درهم ‌شکنیم؛ مگر نمی‌اندیشند؟ سوره یس (36) آیه 68 1397/6/21 2 محرم 1440 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹نعَمِّرْهُ ▪️برخی بر این باورند که ماده «عمر» در دو معنای مستقل به کار رفته است: ▫️یکی بقا و امتداد زمانی؛ و ▫️دیگری در خصوص چیزی که برتری می‌جوید، خواه صدایی که بر صداهای دیگر بلند می‌شود یا هر چیز دیگر؛ ▪️و آنگاه «عُمر» (تداوم زندگی) و عمارت (آبادانی) هر دو بر اساس معنای اول و به خاطر همین امتداد یافتن زمان است؛ ▪️ولی «عمره» از «عَوْمَرة» است که به معنای صدای بلند و فریاد (صیحة) می‌باشد و از این جهت که افراد در عمره فریادشان به تلبیه (لبیک‌گویی)‌ بلند است چنین نامیده شده است. 📚(معجم المقاييس اللغة، ج4، ص140-141) ▪️اما دیگران بر این باورند که اصل ماده «عمر» ‌به معنای تداوم حیات، و «عمارت»‌ (عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ؛ توبة/19) نقطه مقابل «خرابی» است 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص586)؛ ▪️همان طور که «موت» نقطه مقابل «حیات» است؛ در واقع، ابتدا «حیات» افاضه می‌شود و سپس تداوم آن به «عمر» است و عمر هر چیزی به حَسَبِ خودش است، در انسان به طول عمر است و در ساختمان به آبادانی و مرمت آن 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص219). ▪️بدین بیان، «عَمْر» و «عُمُر» هر دو به همان معنای «عُمْر» است که ما در فارسی به کار می‌بریم و اسمی است برای مدتی که عمارت بدن با حیات و زندگانی برقرار است؛ و به لحاظ معنایی این دو کلمه تفاوت ندارند، تنها فرقشان به این است که «عُمُر» را برای کاربردهای رایج عمر استفاده می‌کنند (تَطاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ، قصص/45؛ وَ لَبِثْتَ فِينا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ، شعراء/18) اما برای سوگند خوردن از تعبیر «عَمْر» استفاده می‌شود (لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ؛ حجر/72) 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص586). ▪️«تعمیر» (أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ، فاطر/37؛ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ، بقرة/96) ‌ ▫️یابه معنای دادن عمر بالفعل به کسی ویا به چیزی است 📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص586) ▫️ویا به معنای اینکه چیزی را عمران (= آباد) و دارای عمر کنند. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص219) ▪️و «مُعَمَّر» هم کسی است که به او عمر طولانی داده باشند (وَ ما يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ، فاطر/11) ▪️«معمور» (وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ؛ طور/4) به چیزی گویند که آباد شده و طول عمرش زیاد گردیده است. ▪️«استعمار» (هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها؛ هود/61) به معنای عمارت و آبادانی چیزی را به کسی واگذار کردن 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص586) ویا «طلب عمر کردن» است یعنی تقاضای اقدام به تعمیر و عمرانی است در خویش و یا در هر چیزی؛ و مقصود از آن در این آیه آن است که خداوند شما را موظف به عمران و اصلاح خویش و سایر امور مربوط به خویش کرده است. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص220) ▪️«عُمْرَة» به معنای «آن چیزی است که به وسیله آن عمران و آبادی و عمر بیشتر حاصل می‌شود» و وجه تسمیه «عمره» (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ .... فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ؛ بقره/196) آن است که انجام آن موجب آبادانی مسجدالحرام؛ ویا آبادانی روح و روان شخص] می‌شود؛ و از آنجا که باب افتعال حاوی معنای مطاوعه و پذیرش است، «اعْتِمَار» (إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ؛ بقره/158) به معنای «عمره» را اختیار کردن است؛ یعنی اختیار برنامه خاصی برای عمران و آبادانی مسجدالحرام. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص220) ▪️برخی هم گفته‌اند «اعْتِمَار» و «عُمْرَة» به معنای زیارت خاصی است که مایه عمران دوستی و محبت می‌گردد و به همین جهت نام عمل عبادی خاصی در اسلام قرار گرفته است. (مفردات ألفاظ القرآن، ص586). ▪️بدین ترتیب، فعل «عَمَرَ» به معنای آباد کردنی است که موجب بیشتر شدن عمر شیء مورد نظر می‌شود؛ و در آیه (إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِر؛ ‌توبه/18) می‌تواند از همین «عمران» و آبادانی باشد؛ و یا از «عمره» و مقصود این باشد که کسی واقعا عمره بجا می‌آورد که ... 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص586) و در آیه «عَمَرُوها أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوها» (روم/9) نیز هم محتمل است که به معنای آباد کردن باشد و هم به معنای عمر طولانی سپری کردن. @Yekaye 👇 ادامه توضیح ماده «عمر»👇
▪️کلمه «عِمران» به عنوان اسم خاص نیز به کار رفته است (إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَ، آل‌عمران/33؛ إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْران، آل‌عمران/35؛ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ، تحریم/12) که هرچند ممکن است به همین ماده «عمر» مرتبط باشد؛ اما با توجه به اینکه در زبان عبری (که تلفظش در عبری «عمرام» است) وجود دارد 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص222)، احتمال دارد که ربطی به این ماده نداشته باشد. 📿ماده «عمر» و مشتقات آن (بدون احتساب کلمه «عمران» که تنها 3 بار در قرآن کریم آمده) 24 مورد در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye
🔹نُنَكِّسْهُ ▪️ماده «نکس» در اصل به معنای زیر و رو کردن، و یا سر و ته کردنِ چیزی به کار می‌رود؛ چنانکه به بچه‌ای که پایش پیش از سرش از شکم مادر بیرون آید «ولد منکوس» می‌گویند. 📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص477؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص824؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص243) ▫️و از این رو تعبیر «مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِی الْخَلْقِ» را بدین معنا دانسته‌اند که وقتی عمری دراز به کسی می‌بخشیم مسیر آفرینش وی را معکوس می‌کنیم، یعنی اگر روند آفرینش این بود که دائما بر توانایی‌ها و عقل و علم او افزوده شود،‌او را در مسیر معکوسی قرار می‌دهیم که دائما از اینها کاسته می‌شود (مجمع البحرين، ج4، ص119). ▪️«ناکس» در عربی معادل «سرافکنده» در فارسی است، یعنی کسی که با ذلت و خواری سرش را به زیر افکنده باشد «إِذِ الْمُجْرِمُونَ ناكِسُوا رُؤُسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِم» (سجده/12) 📚(لسان العرب، ج6، ص241) ▪️و تعبیر «نُكِسُوا عَلى رُؤُسِهِمْ» را هم کنایه از اینکه حجت بر آنان تمام شد و دیگر پاسخی نداشتند و سرافکنده شدند، دانسته‌اند 📚(مجمع البحرين، ج4، ص119) 📿ماده «نکس» همین 3 بار در قرآن کریم آمده است. 📖«ننکسه» ▪️در اغلب قرائات این کلمه به صورت «نَنْكُسْهُ» قرائت شده؛ ▪️اما در قرائت عاصم و حمزه (از قراء‌سبعه اهل کوفه) و نیز در قرائات کمترمشهوری مانند قرائات سهل و اعمش و حسن به صورت «نُنَكِّسْهُ» قرائت شده است. ▪️البته در قرائات غیرمشهور به صورت «نُنْكِسْهُ» (باب افعال) و «نَنْكِسْهُ» نیز قرائت شده است. ▫️اهل لغت بین نَکَسَ و نَکِسَ و أنکس و نَکَّسَ تفاوتی نگذاشته‌اند؛ فقط گفته‌اند ورود این ماده به باب تفعیل [و افعال] دلالت بر شدت و کثرت بیشتر دارد. 📚مجمع البيان، ج8، ص673 ؛ البحر المحيط، ج9، ص80 ؛ معجم القراءات، ج7، ص516 @Yekaye