☀️2) الف. سدیر صیرفی میگوید: به امام صادق ع عرض کردم که: جانم فدای شما ای پسر رسول خدا ! آیا مومن از قبض روحش بدش میآید؟
فرمود: به خدا قسم که چنین نیست. هنگامی که ملکالموت برای قبض روح او میآید، او در این هنگام [ابتدا] جزع [ناراحتی] میکند. اما ملکالموت به او میگوید:
ای ولیّ خدا ! ناراحتی نکن! به کسی که محمد ص را مبعوث کرد قسم میخورم که من نسبت به تو دلسوزتر و مهربانترم از پدری مهربان که بر بالینت باشد. چشمانت را بگشای و نگاه کن!
فرمود: و در این هنگام رسول خدا ص و امیرمومنان ع و حضرت فاطمه ع و امام حسن ع و امام حسین ع و ائمهای که از ذریه ایشاناند در مقابل دیدگان او نمایان میشوند؛ پس به او گفته میشود: این رسول خدا ص و امیرمومنان ع و فاطمه ع و حسن ع و حسین ع و بقیه ائمه ع، دوستان تو هستند.
فرمود: پس چشمانش را میگشاید و مینگرد؛ پس منادیای از جانب ربالعزه [از جانب عرش] روح او را ندا می دهد: «ای نفسِ به آرامش رسیده» به سوی محمد ص و اهل بیت او؛ «به جانب پروردگارت بازگرد، در حالی که راضی هستی» به ولایت؛ و به خاطر پاداش[ی که دریافت میکنی، معلوم میشود] «مورد رضایت هستی. پس داخل شو در بندگانم» یعنی محمد و اهل بیتش «و در بهشت من درآی.» پس در آن لحظه برایش چیزی دوستداشتنیتر از برکنده شدن روحش و ملحق شدن به آن منادی وجود ندارد.
📚الكافي، ج3، ص127؛ فضائل الشيعة (للصدوق)، ص30
☀️ب. سوال و جواب فوق به نحو دیگری نیز از امام صادق ع نقل شده است؛ بدین بیان که حضرت توضیح میدهند بعد از اینکه چهارده معصوم در مقابلش متمثل شدند، میفرماید: پس بدانان مینگرد و به دیدن ایشان بشارت مییابد. آیا تا به حای دیدهای که [میت در حال احتضار] خیره میشود؟
گفت: بله.
فرمود: همانا دارد به آنان مینگرد.
گفتم: فدایت شوم، [پس چرا] هم مومن خیره میشود و هم کافر!
فرمود: وای بر تو! کافر خیره میشود در حالی که به پشتش برمیگردد؛ چرا که ملک المون آمده تا او را به پشت ببرد؛ در حالی که مومن به پیش رویش مینگرد در حالی که منادیای از باطن عرش، از فوق افق اعلی روح او را ندا می دهد: «ای نفسِ به آرامش رسیده» به سوی محمد ص و اهل بیت او؛ «به جانب پروردگارت بازگرد، راضی و مورد رضایت. پس در بندگانم داخل شو و در بهشت من درآی.» پس ملک الموت به او میگوید همانا به من دستور دادهاند تو را مخیر کنم بین رجوع به دنیا ویا ادامه دادن این مسیر؛ پس در آن لحظه برایش چیزی دوستداشتنیتر از برکنده شدن روحش وجود ندارد.
📚تفسير فرات الكوفي، ص554-555
✅این مضمون به صورت دیگری نیز از امام صادق ع روایت شده، که ان شاء الله در جلسه بعد تقدیم خواهد شد.
@Yekaye
👇متن دو حدیث فوق👇
متن دو حدیث فوق
☀️الف. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ يُكْرَهُ الْمُؤْمِنُ عَلَى قَبْضِ رُوحِهِ؟
قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ إِذَا أَتَاهُ مَلَكُ الْمَوْتِ لِقَبْضِ رُوحِهِ جَزِعَ عِنْدَ ذَلِكَ. فَيَقُولُ لَهُ مَلَكُ الْمَوْتِ: يَا وَلِيَّ اللَّهِ لَا تَجْزَعْ؛ فَوَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً ص لَأَنَا أَبَرُّ بِكَ وَ أَشْفَقُ عَلَيْكَ مِنْ وَالِدٍ رَحِيمٍ لَوْ حَضَرَكَ [لِوَلَدِهِ حِينَ حَضَرَهُ]؛ افْتَحْ عَيْنَكَ، فَانْظُرْ!
قَالَ: وَ يُمَثَّلُ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّيَّتِهِمْ ع؛ فَيُقَالُ لَهُ: هَذَا رَسُولُ اللَّهِ وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الْأَئِمَّةُ ع رُفَقَاؤُكَ.
قَالَ: فَيَفْتَحُ عَيْنَهُ فَيَنْظُرُ فَيُنَادِي رُوحَهُ مُنَادٍ مِنْ قِبَلِ رَبِّ الْعِزَّةِ [وَ تُنَادَى رُوحُهُ مِنْ قِبَلِ الْعَرْشِ] فَيَقُولُ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» إِلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ؛ «ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً» بِالْوَلَايَةِ «مَرْضِيَّةً» بِالثَّوَابِ «فَادْخُلِي فِي عِبادِي» يَعْنِي مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَيْتِهِ «وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» فَمَا شَيْءٌ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنِ اسْتِلَالِ [انْسِلَالِ] رُوحِهِ وَ اللُّحُوقِ بِالْمُنَادِي.
📚الكافي، ج3، ص127؛ فضائل الشيعة (للصدوق)، ص30
☀️ب. فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ زَكَرِيَّا الدِّهْقَانُ مُعَنْعَناً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الدَّيْلَمِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي قَالَ سَمِعْتُ الْإِفْرِيقِيَّ يَقُولُ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْمُؤْمِنِ أَ يُسْتَكْرَهُ عَلَى قَبْضِ رُوحِهِ؟
قَالَ لَا وَ اللَّهِ.
قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَاكَ؟
قَالَ لِأَنَّهُ إِذَا حَضَرَهُ مَلَكُ الْمَوْتِ [ع] جَزِعَ فَيَقُولُ لَهُ مَلَكُ الْمَوْتِ لَا تَجْزَعْ فَوَ اللَّهِ لَأَنَا [أَنَا] أَبَرُّ بِكَ وَ أَشْفَقُ [عَلَيْكَ] مِنْ وَالِدٍ رَحِيمٍ لَوْ حَضَرَكَ افْتَحْ عَيْنَيْكَ فَانْظُرْ [وَ انْظُرْ] قَالَ وَ يَتَهَلَّلُ [يَتَمَثَّلُ] لَهُ رَسُولُ اللَّهِ [ص] وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ فَاطِمَةُ عَلَيْهِمُ [الصَّلَاةُ وَ] السَّلَامُ وَ التَّحِيَّةُ وَ الْإِكْرَامُ قَالَ فَيَنْظُرُ إِلَيْهِمْ فَيَسْتَبْشِرُ بِهِمْ فَمَا رَأَيْتَ شَخْصَتَهُ تِلْكَ؟
قُلْتُ بَلَى.
قَالَ فَإِنَّمَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ.
قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ يَشْخَصُ الْمُؤْمِنُ وَ الْكَافِرُ؟
قَالَ وَيْحَكَ إِنَّ الْكَافِرَ يَشْخَصُ مُنْقَلِباً إِلَى خَلْفِهِ لِأَنَّ مَلَكَ الْمَوْتِ إِنَّمَا يَأْتِيهِ لِيَحْمِلَهُ مِنْ خَلْفِهِ وَ الْمُؤْمِنُ يَنْظُرُ أَمَامَهُ وَ يُنَادِي رُوحَهُ مُنَادٍ مِنْ قِبَلِ رَبِّ الْعِزَّةِ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ فَوْقَ الْأُفُقِ الْأَعْلَى وَ يَقُولُ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» إِلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ «ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً. فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» فَيَقُولُ مَلَكُ الْمَوْتِ إِنِّي قَدْ أَمَرْتُ أَنْ أُخَيِّرَكَ الرُّجُوعَ إِلَى الدُّنْيَا وَ الْمُضِيَّ [قَالَ] فَلَيْسَ شَيْءٌ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ إِسْلَالِ [انسلال] رُوحِهِ.
📚تفسير فرات الكوفي، ص554-555
@Yekaye
یک آیه در روز
899) 📖 ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة 📖 💢ترجمه به پروردگارت بازگرد، راضی و مورد رضایت؛
.
1⃣ «ارْجِعي إِلى رَبِّكِ»
فرمود «بازگرد»؛
نفرمود «برو» یا «بیا».
«بازگرد» به کسی میگویند که قبلا در جایی بوده باشد، نه کسی که اول بار بخواهد به جایی برود.
💢حقیقت وجودیِ ما ابتدا در بهشت بوده است «وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ» (بقره/35).
پس
ما اگر به سوی خدا میرویم، به اصل خود بازمیگردیم
(«نفخت فیه من روحی» = «ارجعی الی ربک»)
خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم
زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست
http://ganjoor.net/moulavi/shams/ghazalsh/sh463/
@Yekaye
یک آیه در روز
899) 📖 ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة 📖 💢ترجمه به پروردگارت بازگرد، راضی و مورد رضایت؛
.
2⃣ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة»
این انسانی که مخاطب خدا شده، چرا «مطمئنه» (= به آرامش رسیده) است؟
چون «راضی» و «مورد رضایت» است.
💢تمام خواستههای ما در دنیا همین دو است:
🔺اینکه همه چیز بر وفق مراد ما باشد (از همه چیز راضی باشیم)
🔺و اینکه دیگران از ما خوششان بیاید (مورد رضایت واقع شویم).
🤔اگر به این دو خواسته برسیم، به آرامش کامل میرسیم.
@Yekaye
یک آیه در روز
899) 📖 ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة 📖 💢ترجمه به پروردگارت بازگرد، راضی و مورد رضایت؛
.
3⃣ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة»
این انسانی که مخاطب خدا شده، چرا راضی است؟ و چرا مورد رضایت است؟
چون اطمینان یافتنش به پروردگارش موجب آن گردیده که بدانچه خداوند تکوینا یا تشریعا برایش مقدر فرموده راضی باشد:
نه پیشامدی او را ناراضی کند و نه گناهی او را بلغزاند؛
و چون بنده از پرورگارش راضی بود، پروردگارش نیز از او راضی است زیرا کاری نمی کند که خدا را به خشم آورد و کسی که از مسیر عبودیت خارج نشود رضایت پروردگارش را به دست آورده است.
(الميزان، ج20، ص285)
@Yekaye
یک آیه در روز
899) 📖 ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة 📖 💢ترجمه به پروردگارت بازگرد، راضی و مورد رضایت؛
.
4⃣ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة»
نفس مطمئنه، در حالی که «راضی و مورد رضایت» است دعوت به ورود در بهشت میشود.
پس،
رسیدن به این موقعیت که «هم خودمان کاملا خشنود باشیم و هم مورد پسند دیگران واقع شویم» قبل از ورود به بهشت هم امکان دارد❗️
⛔️همه گمان میکنند که «نمیشود زندگی کاملا ایدهآل داشت»؛
چون نگاهشان به راههایی است که با ذهن بشر طراحی شده است.
💢اما این آیه میفرماید: «میشود»‼️
چون خدا میتواند نشان دهد.
🔺خدا دین فرستاده تا ما به این وضعیت برسیم و این گونه وارد بهشت شویم.🔺
@Yekaye
یک آیه در روز
899) 📖 ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة 📖 💢ترجمه به پروردگارت بازگرد، راضی و مورد رضایت؛
.
5⃣ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة»
«نفس مطمئنه» به «رب» خود رجوع میکند.
پس آیا اگر کسی بخواهد بدون رجوع به «رب» خود، به آرامش حقیقی برسد دچار توهم نشده است؟
و بالاخره یک وقتی «سرخورده و ناامید» نمیشود؟
🤔شاید یکی از علل خسته شدن از زندگی و گسترش پوچی و خودکشی در این زمانه و بویژه در میان مرفهین، این است که انسانها به خیال خود راههای دیگری برای رسیدن به آرامش در پیش گرفتهاند.
@Yekaye
یک آیه در روز
899) 📖 ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة 📖 💢ترجمه به پروردگارت بازگرد، راضی و مورد رضایت؛
.
6⃣ «ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة»
مرگ رجوع به جانب پروردگار است.
(حدیث 2 این خطاب را مربوط به لحظه مرگ میداند https://eitaa.com/yekaye/4667)
از این رو،
🤔مرگ در عمیقترین معنای خود، به حقیقت خود نزدیک شدن است نه از دست دادن چیزی‼️
اینکه غالبا به خروج روح از بدن مرگ گفته میشود از باب این است که ما با کنار گذاشتن بدن یک گام به حقیقت خود نزدیکتر میشویم؛
وگرنه تعبیر مرگ،
🔹اولا نه فقط برای خروج از دنیا به برزخ، بلکه برای خروج از برزخ به قیامت (نفخ صور)؛ و
🔹ثانیا برای فرشتگان مقرب هم به کار رفته است.
@Yekaye
یک آیه در روز
899) 📖 ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة 📖 💢ترجمه به پروردگارت بازگرد، راضی و مورد رضایت؛
.
7⃣ «ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة»
ظرف این خطاب چه موقع است؟
🔺برخی آن را لحظه مرگ ویا هنگام برانگیخته شدن دانسته اند.
🔺علامه طباطبایی بر این باور است که ظرف این خطاب، کل روز قیامت (از ابتدای زنده شدن تا استقرار در بهشت) و بلکه از لحظه در معرض مرگ قرار گرفتن است تا دخول در بهشت جاودان؛ و کسانی که این را مربوط به بعد از حساب دانستهاند در اشتباهند (الميزان، ج20، ص285)
اما
شاید بتوان گفت که این به فراخور مراتب انسانها مختلف چهبسا متفاوت باشد:
🔻برخی از همان ابتدای حضورشان در دنیا این خطاب را به گوش جان میشنوند؛
🔻برخی از لحظه مرگ این خطاب را میفهمند؛
🔻برخی از ابتدای حشر در قیامت؛
🔻و چهبسا برخی هم پس از پایان حساب و کتاب.
@Yekaye
یک آیه در روز
899) 📖 ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة 📖 💢ترجمه به پروردگارت بازگرد، راضی و مورد رضایت؛
.
8⃣ «ارْجِعي إِلى رَبِّكِ»
درباره رجوع به پروردگار،
برخی گفتهاند منظور رجوع به ثواب و نعمتهایی که خداوند در بهشت آماده کرده ،
ویا موضع اختصاصیای است که خداوند برای آنها آماده کرده؛
و حتی به ابنعباس منسوب است که گفته مراد، بازگشتن روح به پیکر و جسد شخص است
(مجمع البيان، ج10، ص742)
اما به نظر میرسد همه اینها تکلفاتی است ناشی از این گمان که تنها درکی مادی از برگشتن و حرکت به سمت خدا داشتهاند و از این رو، آن را ناممکن قلمداد کردهاند.
اگر توجه شود که واقعیت بسیار فراتر از عالم ماده است؛ و خداوند اصل و اساس همه عالم است،
آنگاه رجوع به خداوند به عنوان اصل و اساس هر حقیقتی دیگر با استبعاد همراه نخواهد بود.
@Yekaye