eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
922) 📖 وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ ما أُنْ
. 6⃣ «وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ» آنچه خداوند در کتابهای آسمانی مختلف فرستاده، هیچ منافاتی با هم ندارد. اگر کسی به هریک از کتابهای آسمانی پیشین ایمان آورده باشد، حتما به کتابهای آسمانی بعدی هم ایمان خواهد آورد. 💠نکته اگرچه کتابهای آسمانیِ پیش از اسلام دچار تحریف شده‌اند؛ اما خداوند چنان نیست که بگذارد جوینده حقیقت، ناکام بماند. از این رو، علی‌رغم همه تحریف‌ها، در همان کتابها نکاتی مانده، که اگر کسی جوینده حق و حقیقت باشد، راهش را بیابد. مثلا همین که یک مسیحی ببیند که در کتاب مقدسش، از سویی هم و هم را مامور از جانب معرفی می‌کند و از سوی دیگر، خبر از نزاع و جداشدنی بنیادین بین پولس و برنابا می‌دهد و پولس با اینکه خودش از نیست، شخصیتهای مثل و برنابا به عنوان مطرح‌اند و مقامی عظیم دارند را به نفاق و دورویی دورویی متهم، و انجیل‌های آنان را تخطئه می‌نماید؛ و ... علی‌القاعده او را به تامل وادار خواهد نمود که ببیند 💢این برنابا کیست؟!💢 و آنگاه وقتی می‌بیند که مسیحیان امروز بشدت داشتن انجیل توسط او را انکار می‌کنند و آن را ساخته مسلمانان می‌دانند و از سوی دیگر پاپ‌های معروفشان قبل از اسلام هم انجیل او را ممنوع اعلام می‌کردند توجهش جلب خواهد شد که دارند چیزی را از او مخفی می‌کنند؛ و ... (استنادات مطالب فوق در تدبر1 گذشت https://eitaa.com/yekaye/5442) @Yekaye
یک آیه در روز
922) 📖 وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ ما أُنْ
. 7⃣ «لا يَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلًا» از آنجا که دین مسیر بهشت را مهیا می‌کند، پس تمامی دنیا هم اگر در برابر دين فروشى پرداخت شود، كم و ناچيز است. (اقتباس از تفسير نور، ج2، ص233) @Yekaye
یک آیه در روز
922) 📖 وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ ما أُنْ
. 8⃣ «إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ» مقصود از سریع‌الحساب بودن خداوند چیست؟ 🍃الف. چون اعمال بندگان بر او مخفی نیست، محاسبه اعمالشان هم برای او طولی نمی‌کشد و پاداش کسی به خاطر طولانی شدن محاسبه‌اش عقب نمی‌افتد. (مجمع البيان، ج2، ص917) 🍃ب. او حساب همگان را یکدفعه رسیدگی می‌کند؛ و این گونه نیست که حسابرسیِ از کسی او را از حسابرسی از دیگری باز دارد؛ و از این رو، حسابرسی او بسیار سریع است. (جبائی، به نقل از مجمع البيان، ج2، ص917) 🍃ج. با توجه به اینکه پاداش‌ها و عقوبتهای اخروی باطن همین اعمال دنیوی است، چه‌بسا اشاره دارد که نظام حسابرسی خداوند این گونه است که به محض عمل، در همین دنیا حسابرسی شده، و بلکه بلافاصله با عمل خودشان جزای خودشان را دارند دریافت می‌کنند هرچند به خاطر محجوب بودنشان الان متوجه این حسابرسی و دریافت پاداش و عقاب نشوند. 🍃د. ... @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
923) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ 📖 💢ترجمه ای کسانی که ایمان آوردند! شکیبایی ورزید و همدیگر را به شکیبایی وادارید و به هم مرتبط شوید/مرزبانی نمایید و تقوا پیشه کنید؛ بدان امید که رستگار شوید! سوره آل عمران، (3) آیه 200 1398/1/24 7 شعبان1440 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹اصْبِرُوا وَ صابِرُوا ▪️درباره ماده «صبر» برخی بر این باورند که این ماده در اصل در سه معنای متفاوت به کار رفته است: ▫️حبس (که مصدر صَبر: به معنای زندانی و محصور کردن است؛ و این همان معنای رایج «صبر کردن» است که در فارسی هم به کار می‌رود)؛ ▫️بالا و برتر هر چیزی (که به صورت «صُبرِ» چیزی بیان می‌شود)؛ و ▫️نوعی از سنگ (چنانکه سنگ صُبرة، سنگی است که شدید و غلیظ باشد؛ و یا به یک تکه از سنگ یا آهن «صُبَارة» گفته می‌شود) (معجم مقاييس اللغه، ج3، ص329) ▪️اما کسانی که درباره این لفظ در قرآن بحث کرده‌اند بحث خود را روی معنای اول متمرکز نموده‌اند و گفته‌اند صبر به معنای «امساک در ضیق» (خودداری کردنی که با تنگی و فشار همراه باشد) است چنانکه وقتی چاترپایی را بدون آب و علف نگه دارند می‌گویند «صَبَرْتُ الدّابّة» و بدین جهت به معنای حبس و بازداشتن نفس بر حسب آنچه مقتضای عقل و شرع است به کار می‌رود (مفردات ألفاظ القرآن، ص474) و بر همین اساس، برخی اصل معنای آن را حفظ نفس از جزع (بی‌تابی) و اضطراب با سکون و طمأنینه دانسته‌اند (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج6، ص221) بر این اساس، با توجه به موقعیتهایی که نفس در آن قرار می‌گیرد، به برخی از کلمات نزدیک می‌شود؛ و متضادهای خاصی پیدا می‌کند: 🔸وقتی خویشتنداری در مصیبت باشد، فقط از لفظ «صبر» استفاده می‌شود که نقطه مقابلش «جزع» است «سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ مَحيص: تفاوتی ندارد که جزع کنیم یا صبر کنیم، راه نجاتی برایمان نیست» (ابراهیم/۲۱) (مفردات ألفاظ القرآن، ص474) 🔸وقتی در میدان جنگ مطرح شود، همان شجاعت و نقطه مقابل «جُبن» است (مفردات ألفاظ القرآن، ص474)؛ 🔸وقتی هنگام نزول بلایی ملال‌آور مطرح شود، همان «گشادی سینه» (رحب الصدر) است که مقابلش «ضجر» (ملالت و دلتنگی) است (مفردات ألفاظ القرآن، ص474)؛ 🔸وقتی در خویشتنداری از بیان کلامی باشد، «کتمان» و نقطه مقابلش «مَذِل» [سستی و بی‌حالی] است (مفردات ألفاظ القرآن، ص474). 🔸و در تعبیر «فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ» (بقرة/175) اگرچه ابوعبیده آن را به معنای «جرات داشتن» دانسته، اما به نظر می‌رسد یک کاربرد مجازی باشد؛ یعنی چه اندازه بر عذاب خود صبر و طاقت داری اگر که جرات بر ارتکاب معصیت او را داری (مفردات ألفاظ القرآن، ص474). ▪️گاهی صبر در معنای انتظار کشیدن به کار می‌رود؛ و آن در جایی است که حقِ انتظار کشیدن جز با صبر و پایداری ادا نمی‌شود: «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ» (قلم/48؛ انسان/24) (مفردات ألفاظ القرآن، ص474). ▪️این ماده وقتی به باب افتعال می‌رود به معنای تحمل کردن و قبول سختی‌های کار است: «وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ» (مريم/65) یعنی با تمام توان خود در عبادت او شکیبایی بورز (مفردات ألفاظ القرآن، ص474) [وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها، طه/132؛ إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَ اصْطَبِرْ، قمر/27]. در واقع، باب افتعال دلالت بر اختیار کردن فعل دارد؛ و اختیار کردن صبر، یعنی آماده شدن برای انجام کار و قبول مشکلات مسیر (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج6، ص221) ▪️اما اینکه فعل «صابر» چه تفاوتی با «صبر» دارد (بویژه اینکه در آیه‌ای این دو در کنار هم مطرح شده‌اند: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» (آل عمران/200)، برخی از اهل لغت (مثلا: مفردات ألفاظ القرآن، ص474) ویا مترجمان قرآن تفاوت معنایی خاصی در لغت بین این دو نگذاشته‌اند و آن را از باب تاکید دانسته‌اند (مثلا: البحر المحيط، ج3، ص485) و یا صرفا به لحاظ سیاق کلام معنایی متفاوت را برشمرده‌اند؛ اما برخی گفته‌اند که چون باب مفاعله برای اقدام طرفینی به کار می‌رود (مجمع البيان، ج2، ص918)، که وجوه مختلفی برای آن در این آیه ذکر شده (اینکه همان طور که دشمنتان صبر می‌کند شما هم صبر کنید؛ ویا نوعی تشویق همدیگر به صبر کردن است؛ و ...؛ که ان شاء الله در قسمت تدبر به برخی از آنها اشاره خواهد شد) ▪️«صبور» صیغه مبالغه از این ماده است و به معنای کسی که توان صبر کردن بر کاری را دارد به کار می‌رود؛ اما «صبّار» در جایی است که صبر کردن با نوعی تکلف و مجاهده همراه باشد: «إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ» (ابراهیم/5؛ لقمان/31؛ سبأ/19؛ شورى/33) 📿ماده «صبر» و مشتقات آن 103 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye
🔹رابِطُوا قبلا بیان شد که ▪️ماده «ربط» در اصل دلالت بر شدت و ثبات دارد؛ و یک نحوه «محکم بستن» است که چیزی را در وضعیتی که در آن است ثابت نگه دارد. «رَبْطُ الفرس» یعنی اسبها را در مکانی محکم بستن برای حفظ و نگهداری از آنها؛ و تعبیر «رِبَاط الخيل» (انفال/۶۰) از همین باب است که به معنای «اسبان بسته و آماده برای کارزار» است و البته به مکانی که برای نگهداری اسبها آماده می‌شود نیز «رِبَاط» می‌گویند. البته برخی اصل «رباط» را همین به هم مرتبط کردن و پیوند دادن اسبان برای جنگ با دشمن دانسته‌اند که بعدا در مورد هرکس که در مرز به دفاع در برابر بیگانگان می‌پردازند به کار رفته است. «رابَطَ یُرابِط مُرَابَطَة» به معنای محافظت و نگهبانی به کار می‌رود که مخصوصا در مورد مرزبانان به کار می‌رود: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» (آل‌عمران/۲۰۰)؛ و برخی گفته‌اند که این کلمه بر مراتب مختلفی از ربط دلالت می‌کند، یک مرتبه‌اش ارتباط مردم با کسی است که وظیفه هدایت آنان را برعهده گرفته، یک مرتبه‌اش ارتباط بین خود مردم است که با هم پیوند داشته باشند و در مقابل دشمن صف واحدی باشند، و یک مرتبه‌اش هم آماده کردن تجهیزات دفاعی برای حفظ مرز جامعه از هجوم دشمن است. همچنین وقتی گفته می‌شود فلانی «رَابِطُ الجأش» است یعنی دلش قوی است [جأش به معنای قلب و نفس است] و تعابیری مانند «وَ رَبَطْنا عَلى قُلُوبِهِمْ»(لكهف/۱۴) یا «لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلى قَلْبِها» (قصص/۱۰) ویا «وَ لِيَرْبِطَ عَلى قُلُوبِكُمْ» (أنفال/۱۱) همگی در همین معنا به کار رفته‌اند. و اینکه در تمام این موارد با حرف «علی» به کار رفته است می خواهد اشاره کند که این رباط (امر پیوند دهنده) کاملا بر آنها واقع شده و چنان آنها را ثابت کرده که هیچ تزلزلی در آنها راه پیدا نمی‌کند. 🔖جلسه 595 http://yekaye.ir/al-kahf-18-14/ @Yekaye
🔹اتَّقُوا الله قبلا بیان شد که ▪️ «تَقْوی» از ماده «و‌قی» به معنای نگهداشتن و حفظ کردن است. و «وِقَايَة» به معنای حفظ چیزی است از اینکه مورد اذیت و ضرر قرار بگیرد، و «تَقْوی» به معنای قرار دادن خود در «وقایه»‌ای نسبت به آن چیزی است که ترس از آن می‌رود، و به همین مناسبت است که «تقوای الهی» در معنای «ترس از خدا» هم به کار رفته است. شهید مطهری تذکر می‌دهد که با توجه به ریشه معنایی این کلمه، ترجمه آن به «پرهیزگاری» ترجمه مناسبی نیست، چرا که این کلمه معنای گوشه‌نشینی و عزلت را القا می‌کند، در حالی که تقوی، قدرتی روحی است که موجب حفظ و کنترل آدمی بر خویش می‌شود و انسان را از گناه نگه می‌دارد؛ و نهایتا ترجمه «خودنگهداری» را برای این کلمه پیشنهاد می‌کنند. 🔖جلسه 135 http://yekaye.ir/ash-shams-091-08/ ▪️همچنین بیان شد که «اتَّقِ» فعل امر از ماده «وقی» در باب افتعال (در اصل به صورت «اِوتَقی») بوده است. چون باب افتعال چون معنای مطاوعه (پذیرش) می‌دهد، با توجه به ترجمه کلمه «تقوی» به «خودنگهداری»، لذا «اتَّقِ» به معنای آن است که حالت تقوی را در درون خود قبول و جاری کن و به تعبیر ساده‌تر: تقوی داشته باش. 🔖جلسه ۴۲۰ http://yekaye.ir/al-ahzab-33-1/ @Yekaye
🔹تُفْلِحُونَ ▪️برخی بیان کرده‌اند که ماده «فلح» در اصل بر دو معنا دلالت می‌کند: ▫️یکی شکافتن (شقّ) چنانکه گفته می‌شود: «الحديد بالحديد يُفْلَح: آهن را با آهن می‌توان شکافت» ویا به کسی که زمین را شخم می‌زند «فلّاح» گویند؛ و ▫️دیگری پیروزی و بقاء (معجم المقاييس اللغة، ج4، ص450) ▪️اما عده‌ای اصل معنا را همان معنای دوم، یعنی نجات از بدی‌ها و رسیدن به خیر و صلاح، و معادل «پیروزی» در زبان فارسی دانسته‌اند و معنای اول را هم به این معنا برگردانده‌اند با این توضیح که قلاح برای شکافتنهایی مانند شخم زدن است که زمین را از بی‌محصولی و هلاکت نجات می‌دهد و آماده کشت می‌سازد (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص133-134) ▪️فلاح، اگرچه غالبا برای پیروزی و سعادت اخروی اطلاق شده، اما برای پیروزی دنیوی هم اطلاق شده است: «وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى» (طه/64) (مفردات ألفاظ القرآن، ص644) ▪️در تفاوت فلاح با صلاح هم گفته‌اند «صلاح» آن چیزی است که زمینه رسیدن به خیر و رهایی از بدی را فراهم می‌آورد اما «فلاح» رسیدن به خیر است و به وضعیت به دست آمده اطلاق می‌گردد، از این روست که مثلا می‌گویند مرگ فلانی به صلاحش بود؛ اما نمی‌گویند به فلاحش بود؛ به تعبیر دیگر، صلاح قرار دادن شیء در وضعیتی است که منفعت‌بخش باشد، خواه منفعت بر آن مترتب بشود یا خیر؛ مثلا می‌گویند فلانی صلاحیت فلان کار را دارد؛ اما «فلاح» در این گونه موارد به کار نمی‌رود. (الفروق في اللغة، ص205-206) ▪️این ماده در قرآن تنها در باب إفعال (أفلح یُفلح) که اسم فاعل آن «مُفلِح» است، به کار رفته است؛ و با توجه به اینکه در این باب هم در معنای لازم (و نه متعدی) است، برخی توضیح داده‌اند که مثلا «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» (مومنون/1) به معنای آن است که «أُصِيرُوا إِلى الفلاح: به فلاح رسیدند» (لسان العرب، ج2، ص547) 📿ماده «فلح» و مشتقات آن جمعا 40 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا