☀️ ۳) الف. از پیامبر اکرم ص روایت شده است:
کسی که سوره حجرات را بخواند پاداشی که به او میدهند ده برابر تعداد کسانی است که خدا را اطاعت کرده و کسانی که او را عصیان کردهاند؛ و کسی که آن را بنویسد و آن را در جنگ ویا درگیریای به خود آویزد از ترس آن ایمن گردد و خداوند به دست او در همه خوبیها را باز کند.
☀️ب. از پیامبر اکرم ص روایت شده است:
کسی که آن را بنویسد و آن را در جنگ ویا درگیریای به خود آویزد خداوند او را یاری کند و برای او در همه خوبیها باز شود.
📚خواص القرآن، ص۱۱۲
البرهان في تفسير القرآن، ج5، ص99
☀️الف. روي عن النبي (صلى الله عليه و آله)، أنه قال:
«من قرأ هذه السورة أعطي من الأجر بعدد من أطاع الله تعالى و عدد من عصاه عشر مرات، و من كتبها و علقها عليه في قتال أو خصومة أمن خوف ذلك، و فتح الله تعالى على يديه باب كل خير».
☀️ب. و قال رسول الله (صلى الله عليه و آله):
«من كتبها و علقها عليه في قتال أو خصومة، نصره الله تعالى و فتح له باب كل خير».
@yekaye
☀️۴) از امام صادق ع روایت شده است:
کسی که آن را بنویسد و [به گردنِ] شخصی که دنبالش هستند* آویزد، [آن شخص] از شیطانش [که وی را دنبال میکرد] در امان میماند و دیگر سراغ وی برنمیگردد و از هر چیزی که به خاطر ترس از آن دوری میکند ایمن گردد؛ و اگر زنی آب [متبرّکشده به وسیلهی] این سوره را بنوشد، شيرش بعد از آنکه خشک شده بود جاري گردد، و جنین او از سقط شدن محفوظ بماند، و آن زن از هر ترس و بلايي بر جان خویش ایمن شود، به اذن خداوند متعال.
✳️* ظاهرا مقصود از «المتبوع» شخصی است که جنیان سراغش میروند و او را آزار میدهند؛ و این جنی که وی را آزار میدهد شیطان او خوانده شده است.
▫️در سایت «الوحی» این فراز به این صورت ترجمه شده است:
«هرکس این سوره را رونویسی و بر خودش آویزان کند، از شرّ شیطانش در امان خواهد بود و آن شیطان دیگر به سویش باز نخواهد گشت»
📚خواص القرآن، ص۱۱۲؛
البرهان في تفسير القرآن، ج5، ص99
قال الصادق (عليه السلام):
«من كتبها و علقها على المتبوع، أمن من شيطانه، و لم يعد إليه، و أمن من كل ما يحذر من الخوف، و المرأة إذا شربت ماءها درت اللبن بعد إمساكه، و حفظ جنينها، و أمنت على نفسها من كل خوف و محذور بإذن الله تعالى».
✅درباره این حدیث و نیز احادیث قبل در بحث از غرض سوره توضیحاتی خواهد آمد.
@yekaye
💢 غرض سوره حجرات و مروری بر محتوای کلی آن
1️⃣ از منظر علامه طباطبایی،
سوره حجرات مشتمل بر مسائلى از احكام دين است كه با آن سعادت زندگى فردى انسان تكميل مىشود، و نظام صالح و طيب در مجتمع او مستقر مىگردد.
بعضى از آن مسائل ادب جميلى است كه بايد بين بنده و خداى سبحان رعايت شود،
و پارهاى آدابى است كه بندگان خدا بايد در مورد رسول خدا (ص) رعايت كنند، كه در پنج آيه اول سوره آمده.
بعضى ديگر آن، احكام مربوط به مسائلى است كه مردم در برخورد با همانندهایشان در مجتمع زندگى خود بايد آن را رعايت كنند.
قسمتى ديگر مربوط به برترىهايى است كه بعضى افراد بر بعض ديگر دارند، که از اهم امورى است كه جامعه مدنى با آن منتظم مىشود، و انسان را به سوى زندگى توأم با سعادت و عيش پاك و گوارا هدايت مىكند، و با آن بين دين حق با سایر سنتهای اجتماعى قانونی و غیر آن فرق مىگذارد.
و در آخر، سوره را با اشاره به حقيقت ايمان و اسلام ختم نموده، بر بشريت منت مىگذارد كه نور ايمان را به او افاضه فرموده است.
📚الميزان، ج18، ص305 ؛ ترجمه الميزان، ج18، ص455
@yekaye
💢 غرض سوره حجرات و مروری بر محتوای کلی آن
2️⃣ فخر رازی درباره آیات سوره حجرات دستهبندیای را مطرح کرده اشاره کرده است.
وی میگوید
«این سوره ارشاد مومنان است به مکارم اخلاق؛ که این یا در ارتباط با خداوند متعال است، یا با رسول، یا با سایر انسانها؛ که آنها هم دو قسمند: یا طایفه مومنان و داخل در رتبه طاعت با ایشان است، یا فاسق و خارج از طایفه آنان؛ که آن هم که در طایفه مومنان است یا نزد آنان حاضر است یا غایب؛ بدین ترتیب ۵ قسم میشوند: ارتباط با (۱) خدا ؛ (۲) رسول؛ (۳) فاسق؛ (۴) مومن حاضر؛ (۵) مومن غایب؛ و خداوند متعال ۵ بار تعبیر «یا ایها الذین آمنوا» را به کار برده و هربار به نحوه ارتباط با یکی از این ۵ قسم راهنمایی کرده است.»
📚 (مفاتيح الغيب، ج28، ص97-98 )
از آنجا که این دستهبندی مورد توجه برخی از متاخران قرار گرفته است
📚(مثلا: التحرير و التنوير (ابن عاشور)، ج26، ص179 و ۱۸۲؛
تفسير آيات الاحكام (سایس)، ص695 ؛
محاسن التاويل (قاسمی)، ج8 ، ص547)
به نظر میرسد توضیحی درباره آن در اینجا مناسب باشد.
حقیقت این است که این دستهبندی به این صورت که بخواهیم محور دستهبندی را تعبیر «یا ایها الذین آمنوا» قرار دهیم و هر متنی که با این آیه شروع میشود را یک دسته خاص بگردانیم بسیار قابل مناقشه است: مثلا
▫️ در آیه اول که بحث جلو نیفتادن است خدا و رسول را با هم مطرح میکند (یعنی واقعا بحث رابطه با خدا را مستقل از رابطه با رسول مطرح نکرده است)؛ ویا
▫️اینکه قتال بین مومنان را لزوما ناظر به رابطه مومن و فاسق بدانیم محل مناقشه است (چنانکه در بسیاری از این قتالها هر دو طرف فاسقند)؛ و
▫️دستهبندی بر اساس مومن حاضر و مومن غایب نیز چندان قابل انطباق بر آیه نیست چنانکه سوءظن و تجسس صرفا ناظر به مومن غایب نیست. از اینها گذشته
▫️در این سوره یک آیه «یا ایها الناس» دارد که اگر قرار بود یک دستهبندی از آیات بر اساس نحوه خطاب قرار دادن انجام میشد حتما باید به این آیه هم اشاره میشد.
@yekaye
💢غرض سوره حجرات و مروری بر محتوای کلی آن
3️⃣ شاید بتوان گفت که مساله این سوره #مدیریت_پیوندهاـوـارتباطاتـاجتماعی است:
بحث را از جامعه دینی آغاز میکند که در جامعه دینی محور پیوندها باید ارتباط خاص با رسول الله که امام امت است باشد و انسانها نسبت به ایشان حرفشنوی داشته باشند؛
اما بلافاصله تذکر میدهد که این حرفشنوی نباید به صورت یک عادت در کل روابط جامعه دینی درآید تا حدی که اگر فاسقی هم خبر مهمی آورد بیتحقیق به وی اعتماد شود.
سپس سراغ پیوندهایی که بین خود مومنین وجود دارد و در معرض آسیب است میرود و وضع مطلوب این پیوندها را برادری معرفی میکند (که یک نوع رابطه گرم بین انسانهاست؛ نه رابطه سردی در حد صرفا رعایت عدالت) که در چنین فضایی آیات تذکر میدهد که وقتی رابطه گرم شد از خطرات این گونه روباط غفلت نکنید، این طور نباشد که در چنین فضای عاطفی حرمتها شکسته شود، یا نقطه ضعفهای همدیگر را به رخ بکشید؛ این نقطه ضعفها را در همدیگر نبینید و اگر هم دیدید علنی نکنید.
در گام بعد افق بحث را گستردهتر میکند و سراغ مطلب روابط انسانی (فراتر از جامعه دینی) میرود و تذکر میدهد که بالاخره انسانها تفاوت دارند (هم در خلقت و هم در اجتماع) و هدف این تفاوتها تعارف و به رسمیت شناختن همدیگر است نه برتریطلبی؛که معیار برتری فقط تقواست.
در فراز بعدی میکوشد سیر حرکت از ارتباطات ساده اجتماعی (تعارف) به ارتباطات عمیق دینی را مطرح کند؛ لذا ابتدا حرکت از اسلام به ایمان، و سپس به توصیف مومن حقیقی میپردازد؛ و در این مسیر هشدار میدهد که مبادا این حرکت ایمانی موجب غرور شما شود و نسبت خود با خدا را فراموش کنید؛ و بدین ترتیب پایان سوره با این تذکر به مبدا سوره (که تذکر بر جلو نیفتادن از خدا و رسول بود) برمیگردد.
@yekaye
💢غرض سوره حجرات و مروری بر محتوای کلی آن
4️⃣ احادیثی هم که درباره اهمیت این سوره آمده میتواند جهتگیری کلی سوره و ثمرات آن در زندگی را برای ما آشکار سازد:
ظاهرا هدف سوره تربیت جامعه اسلامی برای شکلگیری امت واحد ذیل شخصیت نبی اکرم ص است؛ پس کسی که بر این سوره (و در واقع بر رعایت مضامین آن) مداومت ورزد جزء زائران حضرت محمد ص محسوب میشود (حدیث۱)
و شاید چون نسبتش را با تمام انسانهای اهل طاعت و معصیت اصلاح میکند از باب اینکه کسی که حسنهای بیاورد ده برابر پاداش میگیرد (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها؛ انعام/۱۶۰) ده برابر تعداد همه افراد مطیع و عاصی ثواب میبرد (حدیث۲)؛
و چون تکلیف مومنان را در درگیریها و نزاعها و مطلق روابط اجتماعی معلوم کرده، درآویختن به این سوره و آویختن آن به خود انسان را در نزاعها حفظ میکند و در همه خوبیها را در جامعه باز میکند (حدیث۳)؛
و چون با اصلاح رابطه خود با پیامبر اکرم ص و با سایر مومنان، ذیل امت محمدی ص قرار میگیرد، از شیاطین جن هم حفظ میشود؛ و زایندگی (حفظ جنین) و توان پرورشدهندگیاش (جاری شدن شیر خشک شده) برقرار و تثبیت میگردد (حدیث۴).
@yekaye
۱۰۶۶) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ 📖
ترجمه
💢ای کسانی که ایمان آوردند [خودتان را / چیزی را] در پیشگاه خداوند و رسولش جلو نیندازید و در برابر خداوند تقوا پیشه کنید؛ چرا که خداوند شنوا و دانای مطلق است.
سوره حجرات (۴۹)، آیه۱
۱۴۰۰/۱۱/۱۶
۳ رجب ۱۴۴۳
🏴سوم رجب، سالروز شهادت حضرت امام هادی علیهالسلام را به همه شیعیان و دوستداران آن حضرت تسلیت عرض میکنم🏴
@yekaye
#حجرات_1
🔹لا تُقَدِّمُوا
قبلا بیان شد که
▪️ماده «قدم» - نقطه مقابل «أخر» - در اصل دلالت دارد بر سبقت گرفتن و جلو افتادن؛
و تفاوتش با سبقت گرفتن این است که در سبقت گرفتن، اینکه کسی جلوتر بوده باشد و شخص به او برسد لحاظ شده، اما در تقدم، صرفا سابقه زمانی داشتن مد نظر است.
▪️ابنمنظور و مرحوم طبرسی بر این باورند که هر چهار باب «قَدَمَ يَقْدُم» [يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّار؛ هود/۹۸] و «تَقَدَّمَ يتقَدَّمُ» [لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّر؛ مدثر/37] و «أَقدَمَ يُقْدِم» و «اسْتَقْدَم يَسْتَقْدِم» [َإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ؛ اعراف/۳۴، یونس/49، نحل/۶۱] در معنای واحد به کار میروند، هرچند «أقدَمَ» گاه به معنای «اقدام کردن» و به انجام کاری روی آوردن هم به کار میرود.
▫️البته شاید بتوان گفت باب تفعل لزوما برای فعل لازم (جلو افتادن) به کار میرود، در حالی که ابواب دیگر گاهی برای حالت متعدی (جلو انداختن چیزی) نیز به کار میروند؛ چنانکه در خصوص ثلاثی مجرد و باب استفعال تنها موارد استعمالات قرآنی آنها که در بالا اشاره شد متعدی است.
▪️«قَدِمَ إلی» مانند (وَ قَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً؛ فرقان/۲۳)، به معنای «قصد انجام کاری را کردن» و «به کاری پرداختن» است.
▪️«قَدَّمَ، یُقَدِّمُ» باب تفعیل از این ماده است که برای متعدی کردن به کار میرود و به معنای چیزی را مقدم کردن و از پیش فرستادن است (لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ؛ مائده/۸۰) (أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقاتٍ؛ لمجادله/۱۳). البته تعبیر «لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ؛ حجرات/۱) را برخی به معنای «مقدم نشوید و پیشی نگیرید» دانستهاند (یعنی در معنای لازم)؛
اما راغب تذکر داده که این هم در معنای متعدی است: یعنی سخن و نظر و حکم خدا را بر سخن و دستور خدا و رسولش مقدم نکنید همان گونه که فرشتگان چنیناند: «لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ» (أنبياء/۲۷)؛
و از ابنجنی نیز نقل شده است که مفعول در اینجا محذوف است و تقدیر کلام این بوده است که امری را بر آنچه که خداوند شما را بدان امر کرده مقدم نکنید.
▪️«قَدَم» به معنای «گام» است که جمع آن «أقْدَام» میباشد و احتمالا از این جهت چنین نامیده شده که ابزاری برای جلو افتادن و پیشی گرفتن انسان است؛ و از همین کلمه، تعبیر «ثابتقدم کردن» (وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ؛ أنفال/ ۱۱) و «قدم راستین داشتن» (کنایه از سابقه خوب داشتن) (قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ؛ يونس/۲) به کار رفته است.
▪️«قِدَم» به معنای وجود داشتن در گذشته و در مقابل «بقا: امتداد وجود در آینده» است که کلمه «قَدیم» از همین واژه و به معنای چیزی است که دارای سابقه زمانی طولانی در گذشته باشد (لَفي ضَلالِكَ الْقَديم؛یوسف/۹۵)؛ چنانکه در وصف خداوند تعابیر «قَدِيمَ الإحسان» به کار رفته است و صفت تفضیلی (أقدم: قدیمیتر) از همین کلمه هم در قرآن به کار رفته است: (آباؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ؛ شعرا/۷۶)
🔖جلسه ۲۵۴ http://yekaye.ir/al-aaraf-7-34/
📖اختلاف قرائت
▪️در اغلب قرائات این کلمه از باب تفعیل، یعنی با ضمه «تاء» و کسره «دال» مشدد (لا تُقَدِّمُوا) قرائت شده است؛ که ظاهرا فعل متعدی (مقدم نکنید) است.
▪️اما در یکی از قرائات عشر (یعقوب) و بسیاری از قرائات غیرمشهور (ابنعباس، ابنمسعود، أبوهريرة، أبورزين، عائشة، سلمي، عكرمة، أبوحيوة، ضحاك، قتادة، ابنسيرين، ابنيعمر، ابنمقسم) از باب تفعّل، یعنی با فتحه «تاء» و فتحه «دال» مشدد (لاتَقَدَّموا) قرائت شده است؛ که در این حالت در اصل لا تَتَقَدَّموا بوده و «ت» اول آن حذف شده است؛ که در این صورت فعل لازم (مقدم نشوید؛ پیشی نگیرید) خواهد بود.
▪️البته این حالت اخیر در برخی از قرائات مکی (روایت بزی از قرائت ابنکثیر) نیز وجود دارد با این تفاوت که به صورت «لا تَّقدَّموا» قرائت کرده؛ یعنی به جای حذف «ت»، این دو «ت» درهم ادغام شده است و به خاطر التقای ساکنینی که پیش میآید حرف «لا» را باید با مد خواند.
▪️در قرائات غیرمعروف این عبارت به صورت فعل ثلاثی مجرد (لاتَقْدَموا) و باب افعال (لاتُقْدِموا) نیز قرائت شده است؛ که میتواند به یکی از دو معنای فوق، ویا به معنای «اقدام نکنید» باشد.
📚معجم القراءات ج ۹، ص۷۵
مجمع البيان، ج9، ص194
@yekaye
🔹اتَّقُوا
قبلا بیان شد که
▪️ماده «وقی» در اصل به معنای نگهداشتن و حفظ کردن است:
▪️«وِقَايَة» به معنای حفظ چیزی است از اینکه مورد اذیت و ضرر قرار بگیرد،
و
▪️«تَقْوی» به معنای قرار دادن خود در «وقایه»ای نسبت به آن چیزی است که ترس از آن میرود، و به همین مناسبت است که «تقوای الهی» در معنای «ترس از خدا» هم به کار رفته است.
شهید مطهری تذکر میدهد که با توجه به ریشه معنایی این کلمه، ترجمه آن به «پرهیزگاری» ترجمه مناسبی نیست، چرا که این کلمه معنای گوشهنشینی و عزلت را القا میکند، در حالی که تقوی، قدرتی روحی است که موجب حفظ و کنترل آدمی بر خویش میشود و انسان را از گناه نگه میدارد؛ و نهایتا ترجمه «خودنگهداری» را برای این کلمه پیشنهاد میکنند.
▪️«اتَّقِ» نیز فعل امر از ماده «وقی» در باب افتعال (در اصل به صورت «اِوتَقی») بوده است.
چون باب افتعال چون معنای مطاوعه (پذیرش) میدهد، با توجه به ترجمه کلمه «تقوی» به «خودنگهداری»، لذا «اتَّقِ» به معنای آن است که حالت تقوی را در درون خود قبول و جاری کن و به تعبیر سادهتر: تقوی داشته باش.
🔖جلسه ۹۲۶ http://yekaye.ir/an-nesa-4-1/
@yekaye