۱۴) علیرغم مناقشات در اعتبار کتاب فقه الرضا، در این کتاب حدیثی آمده که دو فراز مهم دارد، که این دو فراز مستقلا در منابع دیگر نقل شده است که احتمال صحت آن حدیث را تقویت میکند؛ فراز اولش در منابع شیعی از قول سایر ائمه اطهار ع، و فراز دومش در منابع اهل سنت از قول برخی صحابه و تابعین (البته آن را به پیامبر ص نسبت ندادهاند؛ اما اینکه افراد متعددی از صحابه و تابعین بدون ارجاع به هم یک مطلب را نقل کنند احتمال اینکه آن حدیث نبوی باشد را تقویت میکند)؛
از این رو؛
ابتدا مطلب به روایت فقه الرضا تقدیم میشود؛
سپس عبارات شبیه دو فراز مذکور در سایر منابع:
☀️الف. روایت فقه الرضا:
و از آن عالم علیهالسلام روایت شده که فرمودند: «قَدَر» [= قضا و قدر] و «عمل» به منزله روح و پیکرند؛ روح بدون پیکر حرکت نمیکند و دیده نمیشود؛ و پیکر بدون روح هم صورتی است که حرکتی ندارد؛ چون جمع شوند قوی و بسامان و زیبا و ملیح میشوند. همچنین است قدر و عمل، اگر قَدر بر عمل واقع نشود خالق از مخلوق شناخته نشود؛ و اگر عمل موافق قَدَر نباشد امضا نگردد و به پایان نرسد؛ ولی با اجتماع این دو قوی و بسامان شوند؛ و خداوند را در آن یاریای بر بندگان صالحانش است. سپس این آیه را تلاوت کردند: «ولیکن خداوند ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دلهایتان بیاراست و کفر و فسوق و عصیان را نزدتان ناپسند نمود» (حجرات/۷).
سپس فرمودند: فرزند آدم را بین خدا و شیطان یافتم؛ پس اگر خداوند - تقدست اسمائه- او را دوست بدارد؛ خالص و مستخلصش گرداند؛ وگرنه بین او را با دشمنش به حال خود رها کند.
📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام، ص349
☀️ب. مشابه فراز اول حدیث فوق در منابع شیعه:
به امام سجاد ع عرض شد: خدا مرا فدایت کند! آیا آنچه به مردم میرسد بر اساس «قَدَر» [= قضا و قدر] میرسد یا به خاطر عمل؟
فرمودند: «قَدَر» [= قضا و قدر] و «عمل» به منزله روح و پیکرند؛ روح بدون پیکر حس نمیشود؛ و پیکر بدون روح هم صورتی است که حرکتی ندارد؛ چون جمع شوند قوی و بسامان شوند؛ همچنین است قدر و عمل؛ اگر قَدر بر عمل واقع نشود خالق از مخلوق شناخته نشود، و قَدَر چیزی است است که حس نشود؛ و اگر عمل موافق قَدَر نباشد امضا نگردد و به پایان نرسد؛ ولیکن با اجتماع این دو قوی شوند؛ و خداوند را در آن یاریای بر بندگان صالحانش است.
سپس فرمودند: همانا از ستمکارترین مردم کسی است که ستمش را عدالت ببیند و عدل شخص هدایتشده را ستم. همانا برای بنده چهار چشم است؛ دو چشم که با آن امر آخرتش را میبیند؛ و دو چشم که با آن امر دنیایش را میبیند؛ پس هنگامی که خداوند عز و جل خیر بندهای را بخواهد دو چشمش را که در دلش است برایش بگشاید؛ پس با آن دو، عیب [غیب در امر آخرتش] را ببیند؛ و اگر غیر از آن را بخواهد دلش را با آنچه در آن است [به حال خود] رها میکند.
سپس رو به سوالکننده کردند و فرمودند: این از آن است؛ این از آن است.
📚التوحید (للصدوق)، ص366-367؛
📚الخصال، ج1، ص240؛
📚مختصر البصائر، ص358
💢ج. فراز دوم در منابع اهل سنت (و نیز کتب لغت قدیمی) با تعابیر متعدد و از اصحاب مختلف آمده است؛ از جمله:
🔸ج.۱. از ابن مسعود نقل شده است که:
همانا مَثَل فرزند آدم، همچون چیزی است که بین خدا و شیطان افتاده باشد؛ اگر خدا را در او حاجتی باشد او را از دسترس شیطان دور میکند؛ و اگر خدا را در او حاجتی نباشد بین او و شیطان را خالی میکند.
📚الزهد (لأحمد بن حنبل)، ص128؛
الدر المنثور، ج2، ص65
🔸ج.۲. مطرف بن عبدالله (از تابعین: ۲-۹۵ ه.ق) نیز جملاتی دارد که دست کم به سه گونه از وی نقل شده است:
➖همانا این انسان را افتاده در میان خدا و شیطان یافتم: پس اگر خداوند در دل او خیری ببیند او را به سوی خود میکشد؛و اگر خیری در او نبیند او را به حال خودش واگذار میکند و کسی که به حال خود واگذار شود هلاک شود.
📚الزهد (لأحمد بن حنبل)، ص196؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج1، ص359
➖همانا این انسان را افتاده در میان خدا و شیطان یافتم: پس اگر خداوند بخواهد سرزنده و شادمان سازد او را به سوی خود میکشد؛ و اگر غیر این بخواهد بین او و دشمنش را خالی کند.
📚المعرفة والتاریخ (فسوی م۲۷۷) ج2، ص81
➖همانا بنده را بین خدا و شیطان یافتم: پس اگر خداوند به فریاد بندهاش برسد او را نجات میدهد و اگر بین او و شیطان را خالی کند هلاک میشود.
📚غریب الحدیث (ابوعبید)، ج4، ص385؛ الفائق فی غریب الحدیث (زمخشری)، ج2، ص215 ؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج19، ص584
@yekaye
#حجرات_7
سند و متن احادیث فوق👈
https://eitaa.com/yekaye/9508
سند و متن احادیث بند ۱۴
☀️الف. وَ رَوَیتُ عَنِ الْعَالِمِ ع أَنَّهُ قَالَ: الْقَدَرُ وَ الْعَمَلُ بِمَنْزِلَةِ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ فَالرُّوحُ بِغَیرِ الْجَسَدِ لَا یتَحَرَّكُ وَ لَا یرَى، وَ الْجَسَدُ بِغَیرِ الرُّوحِ صُورَةٌ لَا حَرَاكَ لَهُ، فَإِذَا اجْتَمَعَا قَوِیا وَ صَلُحَا وَ حَسُنَا وَ مَلُحَا. كَذَلِكَ الْقَدَرُ وَ الْعَمَلُ؛ فَلَوْ لَمْ یكُنِ الْقَدَرُ وَاقِعاً عَلَى الْعَمَلِ لَمْ یعْرَفِ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِ، وَ لَوْ لَمْ یكُنْ الْعَمَلُ بِمُوَافَقَةٍ مِنَ الْقَدَرِ لَمْ یمْضَ وَ لَمْ یتِمَّ، وَ لَكِنْ بِاجْتِمَاعِهِمَا قَوِیا وَ صَلُحَا وَ لِلَّهِ فِیهِ الْعَوْنُ لِعِبَادِهِ الصَّالِحِینَ. ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیةَ: «وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ» الْآیةَ.
ثُمَّ قَالَ الْعَالِمُ ع: وَجَدْتُ ابْنَ آدَمَ بَینَ اللَّهِ وَ بَینَ الشَّیطَانِ فَإِنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ خَلَّصَهُ وَ اسْتَخْلَصَهُ وَ إِلَّا خَلَّى بَینَهُ وَ بَینَ عَدُوِّهِ.
📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام، ص349
☀️ب. أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَصْبَهَانِی عَنْ سُلَیمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِی عَنْ سُفْیانَ بْنِ عُیینَةَ عَنِ الزُّهْرِی قَالَ:
قَالَ رَجُلٌ لِعَلِی بْنِ الْحُسَینِ ع: جَعَلَنِی اللَّهُ فِدَاكَ أَ بِقَدَرٍ یصِیبُ النَّاسَ مَا أَصَابَهُمْ أَمْ بِعَمَلٍ؟
فَقَالَ ع: إِنَّ الْقَدَرَ وَ الْعَمَلَ بِمَنْزِلَةِ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ، فَالرُّوحُ بِغَیرِ جَسَدٍ لَا تُحَسُّ، وَ الْجَسَدُ بِغَیرِ رُوحٍ صُورَةٌ لَا حَرَاكَ لَهَا، فَإِذَا اجْتَمَعَا قَوِیا وَ صَلُحَا، كَذَلِكَ الْعَمَلُ وَ الْقَدَرُ، فَلَوْ لَمْ یكُنِ الْقَدَرُ وَاقِعاً عَلَى الْعَمَلِ، لَمْ یعْرَفِ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِ، وَ كَانَ الْقَدَرُ شَیئاً لَا یحَسُّ، وَ لَوْ لَمْ یكُنِ الْعَمَلُ بِمُوَافَقَةٍ مِنَ الْقَدَرِ لَمْ یمْضِ وَ لَمْ یتِمَّ، وَ لَكِنَّهُمَا بِاجْتِمَاعِهِمَا قَوِیا، وَ لِلَّهِ فِیهِ الْعَوْنُ لِعِبَادِهِ الصَّالِحِینَ.
ثُمَّ قَالَ ع: أَلَا إِنَّ مِنْ أَجْوَرِ النَّاسِ مَنْ رَأَى جَوْرَهُ عَدْلًا وَ عَدْلَ الْمُهْتَدِی جَوْراً، أَلَا إِنَّ لِلْعَبْدِ أَرْبَعَةَ أَعْینٍ: عَینَانِ یبْصِرُ بِهِمَا أَمْرَ آخِرَتِهِ، وَ عَینَانِ یبْصِرُ بِهِمَا أَمْرَ دُنْیاهُ، فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْدٍ خَیراً فَتَحَ لَهُ الْعَینَینِ اللَّتَینِ فِی قَلْبِهِ، فَأَبْصَرَ بِهِمَا الْعَیبَ [الْغَیب فِی أَمْرِ آخِرَتِه]، وَ إِذَا أَرَادَ غَیرَ ذَلِكَ تَرَكَ الْقَلْبَ بِمَا فِیهِ».
ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى السَّائِلِ عَنِ الْقَدَرِ فَقَالَ: هَذَا مِنْهُ هَذَا مِنْهُ.
📚التوحید (للصدوق)، ص366-367؛
📚الخصال، ج1، ص240؛
📚مختصر البصائر، ص358
💢 ج.
🔸ج.۱. عن ابن مسعود
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ، حَدَّثَنَا أَبِی، حَدَّثَنَا عَلِی بْنُ عَیاشٍ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُطَرِّفٍ، حَدَّثَنَا أَبُو حَازِمٍ، عَنْ عَوْنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ قَالَ:
إِنَّمَا مَثَلُ ابْنِ آدَمَ كَالشَّیءِ الْمُلْقَى بَینَ یدَی اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَبَینَ الشَّیطَانِ، فَإِنْ كَانَ لِلَّهِ فِیهِ حَاجَةٌ حَازَهُ مِنَ الشَّیطَانِ، وَإِنْ لَمْ یكُنْ لِلَّهِ فِیهِ حَاجَةٌ خَلَّى بَینَهُ وَبَینَ الشَّیطَان.
📚الزهد (لأحمد بن حنبل)، ص128؛
الدر المنثور، ج2، ص65
🔸ج.۲. عن مطرف بن عبدالله
➖وَجَدْتُ هَذَا الْإِنْسَانَ مُلْقًى بَینَ اللَّهِ وَبَینَ الشَّیطَانِ فَإِنْ یعْلَمِ اللَّهُ فِی قَلْبِهِ خَیرًا یجْبِذْهُ إِلَیهِ وَإِنْ لَا یعْلَمْ فِیهِ خَیرًا وَكَّلَهُ إِلَى نَفْسِهِ، وَمَنْ وَكَّلَهُ إِلَى نَفْسِهِ فَقَدْ هَلَكَ.
📚الزهد (لأحمد بن حنبل)، ص196؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج1، ص359
➖إِنِّی إِنَّمَا وَجَدْتُ ابْنَ آدَمَ كَالشَّیءِ الْمُلْقَى بَینَ اللَّهِ وَبَینَ الشَّیطَانِ فَإِنْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ ینْعِشَهُ احْتَزَّهُ إِلَیهِ وَإِنْ أَرَادَ بِهِ غَیرَ ذَلِكَ خَلَّى بَینَهُ وَبَینَ عَدُوِّهِ.
📚المعرفة والتاریخ (فسوی م۲۷۷) ج2، ص81
➖وجدت هَذَا العَبْد بَین الله وَبَین الشَّیطَان فَإِن استشلاه ربه نجا وَإِن خَلاّه والشیطانَ هلك. قَوْله: استَشْلَاه أَی استنقذه وأصل الاِستشْلاء الدُّعَاء.
📚غریب الحدیث (ابوعبید)، ج4، ص385؛ الفائق فی غریب الحدیث (زمخشری)، ج2، ص215 ؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج19، ص584
@yekaye
☀️۱۵) روایت شده است که جمعی از شیعیان بر امام صادق ع وارد شدند و گفتند:
ما شما را فقط به خاطر نزدیکیتان به رسول الله ص دوست داریم، و نیز به خاطر آنچه از حق شما که خداوند عز و جل واجب کرده است؛ ما شما را به خاطر اینکه در دنیا نصیبی از شما ببریم دوست نداشتیم؛ و دوستی مان نبود مگر به خاطر خدا و آخرت و برای اینکه هریک از ما دینش اصلاح شود و سامان یابد.
امام ع فرمودند:
راست گفتید؛ راست گفتید. سپس فرمودند: کسی که ما را دوست بدارد همراه ما خواهد بود و روز قیامت با ما خواهد آمد اینچنین؛ دو انگشت سبابهشان را کنار هم گذاشتند.
سپس فرمودند:
به خدا سوگند اگر کسی روز را روزه بدارد و شب را به عبادت برخیزد ولی خداوند را در حالی که ولایت ما را قبول نکرده است ملاقات کند، او را در حالی ملاقات کرده که از او ناراضی یا بر وی خشمگین است؛ سپس فرمودند: این همان سخن خداوند عز و جل است که «و چيزى مانع از این نشد که انفاقهایشان پذیرفته شود جز آنكه آنها به خدا و رسول او كفر ورزيدند، و نماز به جا نمىآورند مگر در حالى كه كسلاند، و انفاق نمىكنند مگر آنكه آن را خوش ندارند» (توبه/۵۴). سپس فرمودند: و اینچنین است ایمان، که همراه با آن، عمل ضرری نمیرساند*، و همچنین است کفر، که همراه با آن عمل سودی ندارد**.
سپس فرمودند:
اگر که شما تک و تنها هستید، [ناراحت نباشید زیرا] همانا رسول الله ص تک و تنها بود؛ مردم را دعوت میکرد اما اجابتش نمیکردند؛ و اولین کسی که او را اجابت کرد علی بن ابیطالب بود؛ و رسول الله ص فرمود: همانا جایگاه تو نسبت به من همچون هارون نسبت به موسی ع است جز اینکه بعد از من پیامبری نیست.
✳️ پینوشت:
*وَ كَذَلِكَ الْإِيمَانُ لَا يَضُرُّ مَعَهُ الْعَمَلُ: یعنی اگر ایمان واقعا در کار باشد، عمل ناشایستی که از روی جهالت یا غفلت از انسان سر زند، انسان را جهنمی نخواهد کرد زیرا آن ایمان حقیقی وجب میشود که نهایتا آن عمل مورد مغفرت واقع شود.
**وَ كَذَلِكَ الْكُفْرُ لَا يَنْفَعُ مَعَهُ الْعَمَلُ: یعنی اگر کفر واقعا در کار باشد (= کفری که از روی آگاهی و لجاجت باشد)، هیچ عملی که ظاهر خوبی هم دارد واقعا سودی نمیرساند؛ زیرا عمل زمانی واقعا خوب است که هم حسن فعلی و هم حسن فاعلی داشته باشد.
📚الكافي، ج8، ص106-107
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ أَبِي أُمَيَّةَ يُوسُفَ بْنِ ثَابِتِ بْنِ أَبِي سَعِيدَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُمْ قَالُوا حِينَ دَخَلُوا عَلَيْهِ: إِنَّمَا أَحْبَبْنَاكُمْ لِقَرَابَتِكُمْ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ لِمَا أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ حَقِّكُمْ مَا أَحْبَبْنَاكُمْ لِلدُّنْيَا نُصِيبُهَا مِنْكُمْ إِلَّا لِوَجْهِ اللَّهِ وَ الدَّارِ الْآخِرَةِ وَ لِيَصْلُحَ لِامْرِئٍ مِنَّا دِينُهُ.
فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: صَدَقْتُمْ صَدَقْتُمْ. ثُمَّ قَالَ: مَنْ أَحَبَّنَا كَانَ مَعَنَا أَوْ جَاءَ مَعَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ هَكَذَا. ثُمَّ جَمَعَ بَيْنَ السَّبَّابَتَيْنِ.
ثُمَّ قَالَ: وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ رَجُلًا صَامَ النَّهَارَ وَ قَامَ اللَّيْلَ ثُمَّ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَيْرِ وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ لَلَقِيَهُ وَ هُوَ عَنْهُ غَيْرُ رَاضٍ أَوْ سَاخِطٌ عَلَيْهِ. ثُمَّ قَالَ: وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا يَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلَّا وَ هُمْ كُسالى وَ لا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ كارِهُونَ فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ». ثُمَّ قَالَ: وَ كَذَلِكَ الْإِيمَانُ لَا يَضُرُّ مَعَهُ الْعَمَلُ وَ كَذَلِكَ الْكُفْرُ لَا يَنْفَعُ مَعَهُ الْعَمَلُ.
ثُمَّ قَالَ: إِنْ تَكُونُوا وَحْدَانِيِّينَ فَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَحْدَانِيّاً يَدْعُو النَّاسَ فَلَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُ وَ كَانَ أَوَّلَ مَنِ اسْتَجَابَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صأَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي.
📚فراز اول این حدیث (تا عبارت «لا ینفع معه العمل») در تفسير عياشي (ج2، ص89 )، و فراز بعدی آن در محاسن (ج1، ص159 ) نیز آمده است.
@yekaye
#حجرات_7
☀️۱۶) الف. از ابوالاسود دوئلی روایت شده که یکبار به ربذه سراغ ابوذر رفتم و او برایم تعریف کرد که یکبار در چه ماجرایی خدمت پیامبر ص شرفیاب میشوند و حضرت وصایایی به وی میفرمایند که برخی از آنها قبلا گذشت. در فرازی از این حدیث نبوی آمده است:
ای ابوذر! چیزی نزد خداوند محبوبتر نیست از ایمان به او و ترک آنچه دستور به ترک آن فرموده است.
📚مكارم الأخلاق، ص463
أَخْبَرَنِي الشَّيْخُ الْعَالِمُ الْحُسَيْنُ بْنُ الْفَتْحِ الْوَاعِظُ الْجُرْجَانِيُّ فِي مَشْهَدِ الرِّضَا ع قَالَ أَخْبَرَنَا الشَّيْخُ الْإِمَامُ أَبُو عَلِيٍّ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الشَّيْخُ أَبُو جَعْفَرٍ قُدِّسَ سِرُّهُ قَالَ أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُطَّلِبِ الشَّيْبَانِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ رَجَاءُ بْنُ يَحْيَى الْعَبَرْتَائِيُّ الْكَاتِبُ سَنَةَ أَرْبَعَ عَشْرَةَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ وَ فِيهَا مَاتَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مَيْمُونٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمُّ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الهناء [الْهُنَائِيِ] قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو حَرْبِ بْنُ أَبِي الْأَسْوَدِ الدُّؤَلِيُّ عَنْ أَبِي الْأَسْوَدِ قَالَ:
قَدِمْتُ الرَّبَذَةَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي ذَرٍّ جُنْدَبِ بْنِ جُنَادَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فَحَدَّثَنِي أَبُو ذَرٍّ قَالَ: دَخَلْتُ ذَاتَ يَوْمٍ فِي صَدْرِ نَهَارِهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فِي مَسْجِدِهِ فَلَمْ أَرَ فِي الْمَسْجِدِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ عَلِيٌّ ع إِلَى جَانِبِهِ جَالِسٌ. فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَةَ الْمَسْجِدِ فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي أَوْصِنِي بِوَصِيَّةٍ يَنْفَعُنِي اللَّهُ بِهَا. فَقَال: ...
يَا أَبَا ذَرٍّ ... وَ مَا مِنْ شَيْءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ الْإِيمَانِ بِهِ وَ تَرْكِ مَا أَمَرَ بِتَرْكِهِ.
☀️ب. حسن بن زیار میگوید: از امام صادق ع درباره آیه «خداوند ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دلهایتان بیاراست» (حجرات/۷) سوال کردم که آیا بندگان را در انچه خداوند محبوب قرار داد سازندگی ای هست [یعنی آیا خود آنان هستند که این محبت را ایجاد میکنند و میسازند]؟
فرمودند: نه؛ اصلا این طور نیست.
📚المحاسن، ج1، ص199
عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیدٍ عَنْ یحْیى الْحَلَبِی عَنْ أَیوبَ بْنِ الْحُرِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِیادٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ «حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ» هَلْ لِلْعِبَادِ بِمَا حَبَّبَ صُنْعٌ؟
قَالَ: لَا وَ لَا كَرَامَة.
🔸ج. از آنجا که ممکن است این حدیث دچار سوء برداشت شود حدیث دیگری را که مرحوم برقی اندکی قبل از این حدیث آورده و مرحوم کلینی هم در کافی آورده است توجه شود:
☀️از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
خداوند عملی را جز با معرفت قبول نکند؛ و معرفتی هم نیست جز با عمل؛ پس کسی که معرفت پیدا کرد*، آن معرفت وی را به عمل رهنمون شود؛ و اگر کسی عمل نکرد معرفتی ندارد؛ همانا ایمان اجزایش به هم مرتبط است.
✳️پی نوشت
* با اینکه سند کافی و محاسن از محمد بن سنان به بعد بر هم منطبق است، اما این عبارت در کافی به صورت «فمن عرف...» آمده؛ اما در محاسن به صورت «و من یعمل ...» آمده؛ (که در این صورت یعنی کسی که عمل میکند معرفت است که وی را به عمل رهنمون شده)؛ و هردو میتواند درست باشد.
📚الكافي، ج1، ص44؛ المحاسن، ج1، ص198
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ حُسَيْنٍ الصَّيْقَلِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ:
لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَةٍ وَ لَا مَعْرِفَةَ إِلَّا بِعَمَلٍ فَمَنْ عَرَفَ [أو: وَ مَنْ يَعْمَل] دَلَّتْهُ الْمَعْرِفَةُ عَلَى الْعَمَلِ وَ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ فَلَا مَعْرِفَةَ لَهُ أَلَا إِنَّ الْإِيمَانَ بَعْضُهُ مِنْ بَعْضٍ.
☀️د. و نیز این حدیث را که باز مرحوم برقی در همانجا آورده است:
خداوند بندگانش را به معرفت مکلف نکرده است در حالی که راهی برای آنها بدان نباشد.
📚المحاسن، ج1، ص198
عَنْهُ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِی بْنِ عُقْبَةَ وَ فَضْلٍ الْأَسَدِی عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى بَنِی سَامٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
لَمْ یكَلِّفِ اللَّهُ الْعِبَادَ الْمَعْرِفَةَ وَ لَمْ یجْعَلْ لَهُمْ إِلَیهَا سَبِیلًا.
@yekaye
#حجرات_7
🔸۱۷) فسوق که در این آیه محل بحث است، در آیهای دیگر (فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ؛ بقره/۱۹۷) نیز مورد نهی قرار گرفته است؛ به این مناسبت به این دو حدیث که به توضیح «فسوق» پرداختهاند تقدیم میشود:
☀️الف. علی بن جعفر از برادر خویش امام کاظم ع پرسید:
مقصود از رفث و فسوق و جدال چیست؟ و کسی که مرتکب آنها شود چه باید بکند؟
فرمودند: رفث، همبستری با زنان است؛ فسوق، دروغ [گفتن] است؛ و جدال، این است که شخص بگوید نه والله؛ آره والله؛ پس کسی که مرتکب رفث شود باید یک شتر قربانی کند و اگر نیافت یک گوسفند. و کفاره جدل و فسوق هم این است که صدقهای بدهد؛ اگرکه هریک از این کارهارا در حالت احرام انجام دهد.
📚مسائل علي بن جعفر و مستدركاتها، ص272-273؛ قرب الإسناد، ص234
مُوسَى بْنُ الْقَاسِمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَخِي مُوسَى ع عَنِ الرَّفَثِ وَ الْفُسُوقِ وَ الْجِدَالِ، مَا هُوَ، وَ مَا عَلَى مَنْ فَعَلَهُ؟
قَالَ: الرَّفَثُ: جِمَاعُ النِّسَاءِ، وَ الْفُسُوقُ: الْكَذِبُ وَ الْمُفَاخَرَةُ، وَ الْجِدَالُ: قَوْلُ الرَّجُلِ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ. فَمَنْ رَفَثَ فَعَلَيْهِ بَدَنَةٌ يَنْحَرُهَا، فَإِنْ لَمْ يَجِدْ فَشَاةٌ. وَ كَفَّارَةُ [الْجِدَالِ وَ] الْفُسُوقِ [شَيْءٌ] يَتَصَدَّقُ بِهِ، إِذَا فَعَلَهُ وَ هُوَ مُحْرِمٌ.
☀️ب. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
هنگامی که احرام بستی بر تو باد رعایت تقوای الهی و کثرت ذکر خداوند و قلت کلام جز در نیکویی؛ که همانا از آنچه موجب کمال حج و عمره می شود این است که انسان زبانش را جز از آنچه نیکوست حفظ کند همان طور که خداوند عز و جل فرموده است؛ چرا که خداوند میفرماید: «پس کسی که [با بستن احرام، بر خود] حج را واجب کرد، پس در حج نه رَفَثی باید باشد و نه فسوقی و نه جدالی» (بقره/۱۹۷)؛ و رَفَث، همبستری است؛ و فسوق، دروغ و دشنام است؛ و جدال این است که شخص بگوید نه والله؛ آره والله.
📚الكافي، ج4، ص338
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ جَمِيعاً عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
إِذَا أَحْرَمْتَ فَعَلَيْكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ ذِكْرِ اللَّهِ كَثِيراً وَ قِلَّةِ الْكَلَامِ إِلَّا بِخَيْرٍ. فَإِنَّ مِنْ تَمَامِ الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ أَنْ يَحْفَظَ الْمَرْءُ لِسَانَهُ إِلَّا مِنْ خَيْرٍ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ؛ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ» وَ الرَّفَثُ الْجِمَاعُ وَ الْفُسُوقُ الْكَذِبُ وَ السِّبَابُ وَ الْجِدَالُ قَوْلُ الرَّجُلِ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّه.
☀️ج. این مطلب که فسوق به معنای کذب است مستقلا از امام باقر ع [ظاهرا ذیل همین آیه] نیز روایت شده است؛ چنانکه مرحوم طبرسی نقل کرده است.
📚مجمع البيان في تفسير القرآن، ج9، ص200
قيل: الفسوق الكذب؛ عن ابن عباس و ابن زيد و هو المروي عن أبي جعفر (ع).
@yekaye
#حجرات_7
☀️۱۸) روایت شده است که حضرت امیر ع [در دوران حکومت خویش] به بازار میرفت در حالی که تازیانهای به دست داشت؛ و میفرمود: إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفُسُوقِ وَ مِنْ شَرِّ هَذِهِ السُّوقِ: به تو پناه میبرم از فسوق و از بدی این بازار.
📚الغارات، ج1، ص70
حَدَّثَنَا مُحَمَّدٌ قَالَ: حَدَّثَنَا الْحَسَنُ قَالَ: حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ قَالَ: وَ أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي شَيْبَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِيَةَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنِ النُّعْمَانِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ:
كَانَ يَخْرُجُ إِلَى السُّوقِ وَ مَعَهُ الدِّرَّةُ فَيَقُولُ: «إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفُسُوقِ وَ مِنْ شَرِّ هَذِهِ السُّوقِ».
@yekaye
#حجرات_7
☀️۱۹) از امیرالمومنین ع خطبهای روایت شده که برخی از وقایعی که در پیش روست را توضیح میدهد؛ که بسیاری مقصود از آن را فتنه بنی امیه میدانند.
در فرازی از این خطبه آمده است:
و مردم اين زمان گرگانند، و پادشاهانشان درندگان، و فرودستان طعمه آنان، و مستمندان [چون] مردگان. چشمه راستى خشك شود، و دروغ سرازیر گردد و دوستى را به زبان به كار برند، و مردم در دل با هم دشمن باشند. فسوق مایه نَسَب گردد* و عفاف مایه عَجَب؛ و لباس اسلام بر تن شود اما همچون پوستینی وارونه!
✳️*پینوشت:
مقصود از «صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً» میتواند این باشد که با رابطههای نامشروع نسبتهای والدین و فرزندی برقرار شود [شبیه آنکه زیاد را به ابوسفیان بستند] یا اینکه با دروغگویی مایه پیوند افراد باشد.
📚نهج البلاغة (للصبحي صالح)، خطبه 108 و من خطبة له ع و هي من خطب الملاحم
... وَ كَانَ أَهْلُ ذَلِكَ الزَّمَانِ ذِئَاباً وَ سَلَاطِينُهُ سِبَاعاً وَ أَوْسَاطُهُ أُكَّالًا [أَكَالًا] وَ فُقَرَاؤُهُ أَمْوَاتاً؛ وَ غَارَ الصِّدْقُ وَ فَاضَ الْكَذِبُ وَ اسْتُعْمِلَتِ الْمَوَدَّةُ بِاللِّسَانِ وَ تَشَاجَرَ النَّاسُ بِالْقُلُوبِ وَ صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً وَ الْعَفَافُ عَجَباً وَ لُبِسَ الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوبا.
@yekaye
#حجرات_7
🔸۲۰) از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند:
☀️الف. بپرهیزید از محلهایی که فسوق در آن رخ می دهد؛ که همانا آنها مایه خشم خداوند و رساننده به آتش جهنم هستند.
☀️ب. بپرهیزید از همنشینی با اهل فسوق؛ که همانا هرکس به عمل گروهی راضی شود همانند یکی از آنهاست.
☀️ج. بپرهیزید از همنشینی با فاسقان؛ که همانا شر به شر ملحق میشود.
📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص98 و ۹۶؛
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص433 و ۴۶۳؛
☀️الف. إِيَّاكَ وَ مَحَاضِرَ الْفُسُوقِ فَإِنَّهَا مُسْخِطَةُ الرَّحْمَنِ وَ مُصْلِيَةُ النِّيرَانِ.
☀️ب. إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ أَهْلِ الْفُسُوقِ فَإِنَّ الرَّاضِيَ بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالْوَاحِدِ مِنْهُمْ.
☀️ج. إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْفُسَّاقِ فَإِنَّ الشَّرَّ بِالشَّرِّ يَلْحَق. (همچنین در نهج البلاغة، حکمت۶۹)
@yekaye
#حجرات_7
☀️۲۱) از امام حسن ع خطبهای روایت شده است که در فرازی از آن فرمودند:
بدانید که همنشینی با اهل دنیا مایه زشتی است؛ و اختلاط [= ارتباطات متقابل] با اهل فسوق مایه شک و تردید است.
📚إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج1، ص199
رُوِيَ أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ ع قَالَ فِي خُطْبَةٍ لَهُ:
اعْلَمُوا أَنَّ ... وَ مُجَالَسَةَ أَهْلِ الدُّنْيَا شَيْنٌ وَ مُخَالَطَةَ أَهْلِ الْفُسُوقِ رِيبَةٌ.
@yekaye
#حجرات_7
☀️۲۲) الف. در فرازی از دعای ندبه آمده است:
کجاست درهمکوبنده ساختارهای شرک و نفاق؟ کجاست ویرانگر اهل فسوق و عصیان و طغیان؟ ...
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص579؛ إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج1، ص297
قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي قُرَّةَ: نَقَلْتُ مِنْ كِتَابِ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سُفْيَانَ الْبَزَوْفَرِيِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ هَذَا الدُّعَاءَ، وَ ذَكَرَ فِيهِ أَنَّهُ الدُّعَاءُ لِصَاحِبِ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَجَّلَ فَرَجَهُ وَ فَرَجَنَا بِهِ، وَ يُسْتَحَبُّ أَنْ يُدْعَى بِهِ فِي الْأَعْيَادِ الْأَرْبَعَةِ:
... أَيْنَ هَادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَ النِّفَاقِ أَيْنَ مُبِيدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ [الفسق] وَ الْعِصْيَانِ وَ الطُّغْيَان...
☀️ب. امام سجاد در فرازی از فرازهای پایانی دعایشان در روز عرفه میفرمودند:
و بر من ارزانی دار پاک شدن از پلیدی عصیان را؛ و از من ببر آلودگی گناهان را؛ و بر من بپوشان لباس عافیتت را!
📚الصحيفة السجادية، دعای 47 (وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي يَوْمِ عَرَفَةَ:)
وَ هَبْ لِيَ التَّطْهِيرَ مِنْ دَنَسِ الْعِصْيَانِ، وَ أَذْهِبْ عَنِّي دَرَنَ الْخَطَايَا، وَ سَرْبِلْنِي بِسِرْبَالِ عَافِيَتِك...
☀️ج. در فرازی از دعایی که امام صادق ع در شب آخر شعبان و اولین شب رمضان میخواندند آمده است:
خدایا! آنچه در دلم هست اعم از شک یا تردید یا انکار یا ناامیدی یا سرخوشی [نابجا] یا سرمستی یا سبکسری یا خیالبافی یا ریا یا سمعه یا تفرقه یا نفاق یا کفر یا فسوق یا عصیان یا خودبزرگبینی یا هرآ»چه که تو دوست نمی داری، پس پروردگارا از تو میخواهم که آن را تبدیل کنی به ایمان به وعده ات و وفای به عهدت و رضا به قضایت و زهد در دنیا و تمایل بدانچه نزد توست و ایثارگری و طمانینه و توبهای نصوح؛ یا رب العالمین، اینها را از تو میخواهم؛
خدایا! تو از بردباریت است که عصیان میشوی؛ و از جود و کرم خودت است که اطاعت میشوی؛ پس گویی که اصلا عصیان نشدهای؛ و همانا من و کسانی که عصیان تو را نکردهاند همگی ساکنان زمین توییم، پس بر ما از فضل خود جودی فرما و با خیر و رحمتت از ما عیادت کن ای بارحمترین رحمکنندگان...
📚مصباح المتهجد، ج2، ص852؛ إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج1، ص10؛ البلد الأمين و الدرع الحصين، ص192؛ المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص414
دعاء في آخر ليلة من شعبان
رَوَى الْحَارِثُ بْنُ الْمُغِيرَةِ النَّضْرِيُّ قَالَ: كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ فِي آخِرِ لَيْلَةٍ مِنْ شَعْبَانَ وَ أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَان
... اللَّهُمَّ مَا كَانَ فِي قَلْبِي مِنْ شَكٍّ أَوْ رِيبَةٍ أَوْ جُحُودٍ أَوْ قُنُوطٍ أَوْ فَرَحٍ أَوْ بَذَخٍ أَوْ بَطَرٍ أَوْ خُيَلَاءَ أَوْ رِيَاءٍ أَوْ سُمْعَةٍ أَوْ شِقَاقٍ أَوْ نِفَاقٍ أَوْ كُفْرٍ [کبر] أَوْ فُسُوقٍ أَوْ عِصْيَانٍ أَوْ عَظَمَةٍ أَوْ شَيْءٍ لَا تُحِبُّ فَأَسْأَلُكَ يَا رَبِّ أَنْ تُبَدِّلَنِي مَكَانَهُ إِيمَاناً بِوَعْدِكَ وَ وَفَاءً بِعَهْدِكَ وَ رِضًا بِقَضَائِكَ وَ زُهْداً فِي الدُّنْيَا وَ رَغْبَةً فِيمَا عِنْدَكَ وَ أَثَرَةً وَ طُمَأْنِينَةً وَ تَوْبَةً نَصُوحاً أَسْأَلُكَ ذَلِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ إِلَهِي أَنْتَ مِنْ حِلْمِكَ تُعْصَى وَ مِنْ كَرَمِكَ وَ جُودِكَ تُطَاعُ فَكَأَنَّكَ لَمْ تُعْصَ وَ أَنَا وَ مَنْ لَمْ يَعْصِكَ سُكَّانُ أَرْضِكَ فَكُنْ عَلَيْنَا بِالْفَضْلِ جَوَاداً وَ بِالْخَيْرِ عَوَّاداً يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ...
@yekaye
#حجرات_7