☀️1) از امام باقر ع درباره این آیه که میفرماید: «نه خورشید را سزد که به ماه رسد، و نه شب سبقتگیرنده بر روز است، و هر یک در فلکی شناورند» روایت شده است:
خورشید سلطان روز است و ماه سلطان شب؛ نه خورشید را سزد که همراه با نورافشانی ماه در شب [حاضر] باشد
و نه شب بر روز میگیرد، یعنی شب نمیرود تا اینکه روز به او برسد، و
«هر یک در فلکی شناورند» یعنی هریک در مداری به نحو چرخشی در حرکت است.
📚تفسير القمي، ج2، ص214
فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ «لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لَا اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ» يَقُولُ الشَّمْسُ سُلْطَانُ النَّهَارِ وَ الْقَمَرُ سُلْطَانُ اللَّيْلِ لَا يَنْبَغِي لِلشَّمْسِ أَنْ تَكُونَ مَعَ ضَوْءِ الْقَمَرِ بِاللَّيْلِ وَ لَا يَسْبِقُ اللَّيْلُ النَّهَارَ يَقُولُ لَا يَذْهَبُ اللَّيْلُ حَتَّی يُدْرِكَهُ النَّهَارُ «وَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ» يَقُولُ يَجِيءُ [يَجْرِي] وَرَاءَ الْفَلَكِ الِاسْتِدَارَة.
@yekaye
☀️ 2) از امام سجاد ع دعایی در هنگام صبح و شام روایت شده است که این دعا چنین آغاز میشود:
حمد و سپاس خداوندى را كه به قوّت خود شب و روز را بيافريد و به قدرت خويش آن دو را از يكديگر فرق نهاد و هر يك را حدّى محدود و مدتی معيّن قرار داد.
یکی را در دیگری فرو میبرد و دیگری را در این فرو میبرد، به تقديری از جانب خويش برای بندگانش تا مایه به دست آوردن غذایشان باشد و عاملی برای رشد و بقایشان.
پس برایشان شب را بيافريد تا در آن از رنج و تلاش بياسايند و آن را به مثابه پوششى گردانيد تا در آن به خواب راحت روند: تنشان بدان آسوده شود و نيرو گيرد و خود به لذت و كاميابى رسند.
و برایشان روز را بيافريد تا در روشنايى آن به طلب فضل و نعمتش پردازند و رزق او را فرا چنگ آرند و در زمين خدا به سير و سفر روند، در طلب رسیدن به نعم اين جهان زودگذر و سعادتِ آن جهان دیرپا.
به همه اينها كارشان به صلاح مىآورد و از كردارهايشان آگاه مىشود و مىنگرد كه در اوقات فرمانبردارىاش چگونهاند و اعمال واجب چسان به جاى مىآورند و احكام او چسان مجرى مىدارند، تا بدكاران را به كيفر بد رساند و نيكوكاران را پاداش نيك دهد.
بار خدايا، حمد و سپاس تو را كه پرتو بامدادى را بر ما آشكار ساختى و ما را از فروغ روز بهرهمند گردانيدى و جايهايى را كه روزى خود از آنجا فراچنگ مىآوريم به ما نمودى و از پيشامدهاى آفات در امان داشتى...
📚الصحيفة السجادية، دعاء6، (اقتباس از ترجمه آیتی، ص59-60)
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ عِنْدَ الصَّبَاحِ وَ الْمَسَاءِ:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ بِقُوَّتِهِ وَ مَيَّزَ بَيْنَهُمَا بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا حَدّاً مَحْدُوداً، وَ أَمَداً مَمْدُوداً،
يُولِجُ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا فِي صَاحِبِهِ، وَ يُولِجُ صَاحِبَهُ فِيهِ بِتَقْدِيرٍ مِنْهُ لِلْعِبَادِ فِيمَا يَغْذُوهُمْ بِهِ وَ يُنْشِئُهُمْ عَلَيْهِ،
فَخَلَقَ لَهُمُ اللَّيْلَ لِيَسْكُنُوا فِيهِ مِنْ حَرَكَاتِ التَّعَبِ وَ نَهَضَاتِ النَّصَبِ، وَ جَعَلَهُ لِبَاساً لِيَلْبَسُوا مِنْ رَاحَتِهِ وَ مَنَامِهِ، فَيَكُونَ ذَلِكَ لَهُمْ جَمَاماً وَ قُوَّةً، وَ لِيَنَالُوا بِهِ لَذَّةً وَ شَهْوَةً،
وَ خَلَقَ لَهُمُ النَّهارَ مُبْصِراً لِيَبْتَغُوا فِيهِ مِنْ فَضْلِهِ، وَ لِيَتَسَبَّبُوا إِلَی رِزْقِهِ، وَ يَسْرَحُوا فِي أَرْضِهِ، طَلَباً لِمَا فِيهِ نَيْلُ الْعَاجِلِ مِنْ دُنْيَاهُمْ، وَ دَرَكُ الْآجِلِ فِي أُخْرَاهُمْ،
بِكُلِّ ذَلِكَ يُصْلِحُ شَأْنَهُمْ، وَ يَبْلُو أَخْبَارَهُمْ، وَ يَنْظُرُ كَيْفَ هُمْ فِي أَوْقَاتِ طَاعَتِهِ، وَ مَنَازِلِ فُرُوضِهِ، وَ مَوَاقِعِ أَحْكَامِهِ، لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا، وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَی.
اللَّهُمَّ فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَی مَا فَلَقْتَ لَنَا مِنَ الْإِصْبَاحِ، وَ مَتَّعْتَنَا بِهِ مِنْ ضَوْءِ النَّهَارِ، وَ بَصَّرْتَنَا مِنْ مَطَالِبِ الْأَقْوَاتِ، وَ وَقَيْتَنَا فِيهِ مِنْ طَوَارِقِ الْآفَاتِ...
@yekaye
☀️3) عبدالرحمن بن سیابه میگوید:
به امام صادق ع عرض کردم: فدایت شوم! مردم میگویند علم تنجیم [= علم نجوم احکامی، که اصطلاحا به آن ستارهبینی میگویند و از علوم غریبه، و غیر از علم نجوم عادی است] جایز نیست، اما من خیلی از آن خوشم میآید؛ اگر ورود در آن به دینم ضرر میزند، آدمی نیستم که سراغ چیزی بروم که به دینم ضرر بزند؛ اما اگر به دینم ضرر نمیزند به خدا سوگند که من خیلی از آن، و اینکه در آن تحقیق کنم، خوشم میآید.
حضرت فرمود: آن گونه که آنها میگویند به دینت ضرر نمیزند؛ اما مساله این است که شما سراغ عرصهای رفتهاید که زیاد آن به چنگ کسی نمیآید، و مقدار اندکش سودی ندارد! شما بر اساس طالع ماه محاسبه میکنید!
🔺[سپس حضرت پرسشهایی درباره وضعیت کرات مختلف آسمانی و نسبت جغرافیایی آنان به هم میپرسد که وی از آنها کاملا ابراز بیاطلاعی میکند و میگوید منجمی را هم سراغ ندارم که اینها را بلد باشد. آنگاه حضرت میفرمایند: ]🔺
ای عبدالرحمن! این حسابی است که اگر شخصی بتواند آن را حساب کند و آن را بلد باشد، هم نی وسط یک بیشهزار را میشناسد و هم اینکه چندتا نی در سمت راست آن هست و در سمت چپ آن و در جلوی آن و در عقب آن هست؛ به طوری که از نیهای آن بیشهزار حتی یکی را هم فروگذار نخواهد کرد.
📚الكافي، ج8، ص195
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَيَابَةَ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ لَكَ الْفِدَاءَ إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ إِنَّ النُّجُومَ لَا يَحِلُّ النَّظَرُ فِيهَا وَ هِيَ تُعْجِبُنِي فَإِنْ كَانَتْ تُضِرُّ بِدِينِي فَلَا حَاجَةَ لِي فِي شَيْءٍ يُضِرُّ بِدِينِي وَ إِنْ كَانَتْ لَا تُضِرُّ بِدِينِي فَوَ اللَّهِ إِنِّي لَأَشْتَهِيهَا وَ أَشْتَهِي النَّظَرَ فِيهَا
فَقَالَ لَيْسَ كَمَا يَقُولُونَ لَا تُضِرُّ بِدِينِكَ ثُمَّ قَالَ إِنَّكُمْ تَنْظُرُونَ فِي شَيْءٍ مِنْهَا كَثِيرُهُ لَا يُدْرَكُ وَ قَلِيلُهُ لَا يُنْتَفَعُ بِهِ تَحْسُبُونَ عَلَی طَالِعِ الْقَمَرِ ...
ثُمَّ قَالَ يَا عَبْدَ الرَّحْمَنِ هَذَا حِسَابٌ إِذَا حَسَبَهُ الرَّجُلُ وَ وَقَعَ عَلَيْهِ عَرَفَ الْقَصَبَةَ الَّتِي فِي وَسَطِ الْأَجَمَةِ وَ عَدَدَ مَا عَنْ يَمِينِهَا وَ عَدَدَ مَا عَنْ يَسَارِهَا وَ عَدَدَ مَا خَلْفَهَا وَ عَدَدَ مَا أَمَامَهَا حَتَّی لَا يَخْفَی عَلَيْهِ مِنْ قَصَبِ الْأَجَمَةِ وَاحِدَةٌ.
@yekaye
یک آیه در روز
788) 🌺 لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلّ
.
1⃣ «لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ»
مراد از اینکه «خورشید را نسزد که به ماه رسد» چیست؟
🍃الف. وقتی از منظر زمین نگاه میکنیم سرعت گردش خورشید (که یک سال شمسی میشود) بسیار کمتر است از سرعت گردش ماه (که یک ماه قمری میشود)؛ و این نظمی است که قرار نیست هیچگاه سرعت این دو یکی شوند و یک سال در مدت یک ماه طی شود.
📚(مجمعالبیان، ج8، ص664)
🍃ب. با توجه به جمله پایانی آیه (که هر یک در مداری شناور است) مقصود این است که خورشید و ماه هر یک در مداری خاص خود حرکت میکنند و این گونه نیست که هیچگاه خورشید به ماه برسد؛ در واقع، در این تعبیر یک طرف را گفته و طرف دیگر را هم مد نظر داشته، یعنی منظورش این بوده که نه خورشید به ماه میرسد و نه ماه به خورشید؛ اما اولی را گفته و دومی را به ذهن مخاطب واگذار کرده است.
📚(المیزان، ج17، ص90)
🍃ج. میتواند معانی تاویلی خورشید و ماه – که در آیات قبل اشاره شد – مورد نظر باشد، که آنگاه متناسب با هر یک از آن معانی، مراد خاصی در کار خواهد بود.
🍃د. ...
@yekaye
یک آیه در روز
788) 🌺 لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلّ
.
2⃣ «لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلٌّ في فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»
بر خورشید و ماه، شب و روز، و در واقع بر کل گیتی، یک نظم و برنامهریزی معینی حاکم است که هیچ اختلالی در آن راه ندارد.
@yekaye
یک آیه در روز
788) 🌺 لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلّ
.
3⃣ «لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ»
چرا از نرسیدن خورشید به ماه یاد کرد، نه از نرسیدن ماه به خورشید؟
🍃الف. خورشید عظمتش در دیدگان ما بیشتر و نقشآفرینیاش در نظر شدیدتر است؛ با این حال این موجود عظیم به ماه – که کوچکتر و در ظاهر دارای نقشآفرینیِ کمتر است - نمیرسد؛ و وقتی این که بزرگتر و مهمتر است، به آن کوچکتر نمیرسد معلوم است که آن کوچکتر هم نمیتواند به این برسد.
📚(المیزان، ج17، ص90)
🍃ب...
@yekaye
یک آیه در روز
788) 🌺 لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلّ
.
4⃣ «كُلٌّ في فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»
مقصود از «کُلٌّ» چیست؟
اگر مقصود فقط خورشید و ماه است چرا «یسبحون» (فعل جمع) آورد نه «یسبحان»؟
🍃الف. منظور خورشید و ماه و سایر ستارگان و سیارات است که هر یک در مداری در حرکت است.
📚(المیزان، ج17، ص90؛. مفاتيح الغيب (فخر رازی)، ج26، ص279).
🍃ب. چهبسا منظور خورشید و ماه و شب و روز باشد.
📚(المیزان، ج17، ص90؛ . مفاتيح الغيب، ج26، ص279).
🍃ج. . لفظ «کل» از الفاظی است که فعل آن هم به خاطر ظاهر خود لفظ می تواند صورت مفرد بیاید و به خاطر معنایش میتواند به صورت جمع بیاید، اما اینکه با آن مثنی بیاید فصیح نیست؛ مثلا میتوان گفت: «زید و عمرو کلٌ جاء» یا «... کلٌ جاءوا» اما فصیح نیست که بگوییم «کلٌ جاءا»
📚 (مفاتيح الغيب، ج26، ص279).
🍃د. ...
@yekaye
یک آیه در روز
788) 🌺 لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلّ
.
5⃣ «وَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»
در زبان عربی برای موجودات عاقل و باشعور از فعل جمع مذکر استفاده میکنند اما برای موجودات بیشعور و بیجان (مثلا سنگها) از فعل مفرد مونث استفاده میکنند.
چرا در این آیه برای حرکت ماه و خورشید و ... از فعل جمع مذکر (یسبحون) استفاده کرد؟
🍃الف. شاید میخواهد اشاره کند به اینکه همه آسمانها و زمین نیز در منطق قرآن همانند عقلاء مطیع خداوند هستند؛ یعنی همان که در جای دیگر فرمود: «ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ» (فصلت/11)
🍃ب. ...
@yekaye
یک آیه در روز
788) 🌺 لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلّ
.
6⃣ «لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ»
چرا کار خورشید (که به ماه نمیرسد) را با صیغه فعل (تدرک) آورد، اما کار شب نسبت به روز (که بر آن سبقت نمیگیرد) را با صیغه اسم فاعل (سابق)؟
🍃الف. چون صیغه فعل زمانی به کار میرود که فعل را واقعا خود فاعل انجام داده باشد اما صیغه اسم فاعل در جایی که بالفعل فعل را انجام نمیدهد هم میتوان به کار برد (مثلا اگر گفتیم «فلانی خیاطی میکند» یعنی مشغول انجام فعل است اما اگر بگوییم «فلانی خیاط است» معنایش این نیست که الان دارد خیاطی میکند) و حرکت خورشید فعل خورشید است ولی اینکه شب بخواهد بر روز سبقت بگیرد فعلی نیست که خود شب آن را انجام دهد.
📚 (مفاتيح الغيب، ج26، ص279)
💢البته بر این سخن این اشکال وارد است که در آیه دیگری فرموده «يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً» (أعراف/54) و عمل را به خود روز نسبت داده است.
🍃ب. ...
@yekaye
یک آیه در روز
788) 🌺 لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلّ
.
7⃣ «لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ ... كُلٌّ في فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»
چرا خورشید به ماه، و شب به روز نمیرسد؟
چون هر یک در مدار خودش شناور است.
🔹یعنی امور مختلف گاه باید در مدار مختلف قرار بگیرند تا وضع جهان بهسامان باشد.
جالب است که به لحاظ زبان عربی، «شمس: خورشید» مونث مجازی، و «قمر: ماه» مذکر مجازی است؛
شاید اشارهای هم داشته باشد که زن و مرد باید هریک در مدار خود حرکت کنند و اینکه زن بخواهد به مرد برسد و وضعیت خود را همانند او رقم بزند، جز اختلال به بار نخواهد آورد.
@yekaye