🔹نُنَكِّسْهُ
▪️ماده «نکس» در اصل به معنای زیر و رو کردن، و یا سر و ته کردنِ چیزی به کار میرود؛ چنانکه به بچهای که پایش پیش از سرش از شکم مادر بیرون آید «ولد منکوس» میگویند.
📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص477؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص824؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص243)
▫️و از این رو تعبیر «مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِی الْخَلْقِ» را بدین معنا دانستهاند که وقتی عمری دراز به کسی میبخشیم مسیر آفرینش وی را معکوس میکنیم، یعنی اگر روند آفرینش این بود که دائما بر تواناییها و عقل و علم او افزوده شود،او را در مسیر معکوسی قرار میدهیم که دائما از اینها کاسته میشود
(مجمع البحرين، ج4، ص119).
▪️«ناکس» در عربی معادل «سرافکنده» در فارسی است، یعنی کسی که با ذلت و خواری سرش را به زیر افکنده باشد «إِذِ الْمُجْرِمُونَ ناكِسُوا رُؤُسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِم» (سجده/12)
📚(لسان العرب، ج6، ص241)
▪️و تعبیر «نُكِسُوا عَلى رُؤُسِهِمْ» را هم کنایه از اینکه حجت بر آنان تمام شد و دیگر پاسخی نداشتند و سرافکنده شدند، دانستهاند
📚(مجمع البحرين، ج4، ص119)
📿ماده «نکس» همین 3 بار در قرآن کریم آمده است.
📖«ننکسه»
▪️در اغلب قرائات این کلمه به صورت «نَنْكُسْهُ» قرائت شده؛
▪️اما در قرائت عاصم و حمزه (از قراءسبعه اهل کوفه) و نیز در قرائات کمترمشهوری مانند قرائات سهل و اعمش و حسن به صورت «نُنَكِّسْهُ» قرائت شده است.
▪️البته در قرائات غیرمشهور به صورت «نُنْكِسْهُ» (باب افعال) و «نَنْكِسْهُ» نیز قرائت شده است.
▫️اهل لغت بین نَکَسَ و نَکِسَ و أنکس و نَکَّسَ تفاوتی نگذاشتهاند؛ فقط گفتهاند ورود این ماده به باب تفعیل [و افعال] دلالت بر شدت و کثرت بیشتر دارد.
📚مجمع البيان، ج8، ص673 ؛ البحر المحيط، ج9، ص80 ؛ معجم القراءات، ج7، ص516
@Yekaye
🔹الْخَلْقِ
▪️در آیه 79 همین سوره - که قبلا بحث شد- ادرباره کلمه «خَلْقِ» اشاره شد که این کلمه مصدری است (= آفرینش) که در بسیاری از موارد در معنای مفعولی به کار میرود (= مخلوق، آفریده شده)
▫️ و در این آیه هر دو معنا (آفرینش، آفریدگان) میتواند اراده شده باشد.
▪️اهل لغت معتقدند اصل این ماده دلالت بر «تقدیر» (تعیین اندازه) داشته است، چنانکه «خُلق» (به معنای خوی و خصلت و اخلاقیات شخصی) را هم از این جهت «خلق» نامیدهاند که بیانگر ویژگیهایی است که در صاحب آن معین و مقدر شده است و البته کلمه «خلق» به نحو خاص به معنای «ایجاد کردن بر اساس یک کیفیت [و محاسبه] خاص» میباشد، که هم در مورد ایجاد بیسابقه و هم ایجاد چیزی از چیز دیگر به کار میرود.
▪️این ماده وقتی درباره «سخن» به کار برده میشود غالبا به معنای «سخن دروغ» میباشد (عنکبوت/۱۷) که اشاره به همان معنای «ساختگی» بودن دارد چون کلام دروغ، مطلبی است که شخص بدون مراجعه به واقعیت در خود ایجاد کرده است.
🔖جلسه 170 http://yekaye.ir/ya-seen-036-79/
@Yekaye
📖 یعْقِلُونَ
▪️در اغلب قرائتها به صورت «یعقلون» (صیغه غایب) قرائت شده؛
▪️اما در قرائت نافع (اهل مدینه) و روایت خلف از ابن عامر (اهل شام) و ابوجعفر و یعقوب و ابن ذکوان به صورت «تعقلون» (صیغه مخاطب) قرائت شده است.
📚البحر المحيط، ج9، ص80 ؛ الکامل المفصل فی القرائات الاربعه عشر، ص444
@Yekaye
☀️1) صباح میگوید:
با امام صادق ع بودم که از مقابل کوه احد گذشتیم؛ حضرت فرمود: آیا آن شکافی که در کوه است، میبینی؟
گفتم:بله.
فرمود: اما من آن را نمیبینم؛ و علامت پیر شدن چند چیز است: ضعف در بینایی، خم شدن پشت، و سست شدن [= لغزیدن] گامها.
📚الخصال، ج1، ص88
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنِ الصَّبَّاحِ مَوْلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
كُنْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَلَمَّا مَرَرْنَا بِأُحُدٍ قَالَ تَرَى الثَّقْبَ الَّذِي فِيهِ؟
قُلْتُ نَعَمْ.
قَالَ أَمَّا أَنَا فَلَسْتُ أَرَاهُ وَ عَلَامَةُ الْكِبَرِ ثَلَاثٌ كِلَالُ الْبَصَرِ وَ انْحِنَاءُ الظَّهْرِ وَ رِقَّةُ الْقَدَمِ.
@Yekaye
2) ابوبصیر روایت میکند که
☀️ الف. امام صادق ع فرمودند:
همانا بنده در گشایشی در کارهایش است تا به سن چهل سالگی برسد؛ پس چون به چهل سالگی رسید خداوند عز و جل به فرشتگانش وحی میکند که من به بندهام عمری دادم و آن را طولانی کردم؛ پس بر او سخت بگیرید و بشدت او را تحت نظر بگیرید و کارهای ریز و درشت، و کوچک و بزرگش را ثبت کنید.
☀️ ب. امام باقر ع فرمودند:
هنگامی که بر بنده چهل سال بگذرد به او گفته شود که حواست را خوب جمع کن که دیگر معذور نیستی؛ و این گونه نیست که کسی که به چهل سالگی برسد معذورتر از کسی باشد که به بیست ساله شده؛ چرا که آن کسی که از آن دو بازخواست میکند یک نفر است؛ و در مورد آنها چشم به خواب ننهاده؛ پس در عمل بکوش به خاطر آن هول و هراسی که در پیش رو داری؛ و سخنان اضافی را به کنار بگذار!
📚الخصال، ج2، ص545؛ الكافي، ج8، ص108
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ سَيْفٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ
☀️الف. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
إِنَّ الْعَبْدَ لَفِي فُسْحَةٍ مِنْ أَمْرِهِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَرْبَعِينَ سَنَةً فَإِذَا بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مَلَائِكَتِهِ أَنِّي قَدْ عَمَّرْتُ عَبْدِي عُمُراً وَ قَدْ طَالَ فَغَلِّظَا وَ شَدِّدَا وَ تَحَفَّظَا وَ اكْتُبَا عَلَيْهِ قَلِيلَ عَمَلِهِ وَ كَثِيرَهُ وَ صَغِيرَهُ وَ كَبِيرَهُ.
قَالَ
☀️ب. وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع:
إِذَا أَتَتْ عَلَى الْعَبْدِ أَرْبَعُونَ سَنَةً قِيلَ لَهُ خُذْ حِذْرَكَ فَإِنَّكَ غَيْرُ مَعْذُورٍ وَ لَيْسَ ابْنُ أَرْبَعِينَ سَنَةً أَحَقَّ بِالْعُذْرِ مِنَ ابْنِ عِشْرِينَ سَنَةً فَإِنَ الَّذِي يَطْلُبُهُمَا وَاحِدٌ وَ لَيْسَ عَنْهُمَا بِرَاقِدٍ فَاعْمَلْ لِمَا أَمَامَكَ مِنَ الْهَوْلِ وَ دَعْ عَنْكَ فُضُولَ الْقَوْلِ.
@Yekaye
☀️3) از امام صادق ع روایت شده است که
هنگامی که بندهای به سی و سه سالگی برسد، «به قویترین حالت خویش رسیده» (احقاف/15) و هنگامی که «به چهل سالگی برسد» (احقاف/15) به نهایت خویش رسیده؛ پس چون پا در چهل و یک سالگی نهد رو به نقصان نهاده؛ و برای فرد پنجاه ساله سزاوار است که همانند کسی باشد که در حال جان دادن است.
📚الخصال، ج2، ص545
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ سَيْفٍ التَّمَّارِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
إِذَا بَلَغَ الْعَبْدُ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً فَقَدْ «بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ» إِذَا «بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً» فَقَدْ بَلَغَ مُنْتَهَاهُ فَإِذَا ظَعَنَ فِي إِحْدَى وَ أَرْبَعِينَ فَهُوَ فِي النُّقْصَانِ وَ يَنْبَغِي لِصَاحِبِ الْخَمْسِينَ أَنْ يَكُونَ كَمَنْ كَانَ فِي النَّزْعِ.
@Yekaye
☀️4) از امیرالمومنین ع روایت شده است که فرمودند:
عمری که خداوند تا آن عمر، عذر و بهانه فرزند آدم را میپذیرد، شصت سالگی است!
📚نهج البلاغة، حکمت 326
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع:
الْعُمُرُ الَّذِي أَعْذَرَ اللَّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَةً.
@Yekaye
یک آیه در روز
818 ) وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یعْقِلُونَ 〽️ترجمه و هر کسی را که عمر
.
1⃣ «نُعَمِّرْهُ»
عمر به دست خداست.
📚(تفسير نور، ج9، ص556)
@Yekaye
یک آیه در روز
818 ) وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یعْقِلُونَ 〽️ترجمه و هر کسی را که عمر
.
2⃣ «نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ»
سنّت خداوند بر آن است كه پيرى همراه با شكستگى باشد.
📚(تفسير نور، ج9، ص556)
@Yekaye
یک آیه در روز
818 ) وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یعْقِلُونَ 〽️ترجمه و هر کسی را که عمر
.
3⃣ «نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ»
آثار عمر طولانى به دست خداست. [اوست که پیری را با شکستگی همراه میکند؛ پس] آن جا كه خداوند اراده كند، افرادى مثل حضرت نوح و حضرت مهدى عليهما السلام عمر طولانى مىكنند.
📚(تفسير نور، ج9، ص556)
@Yekaye