🔹هنيئاً
▪️ماده «هنء» در اصل به معنای «بدون مشتقت به خیری دست یافتن» است (معجم المقاييس اللغة، ج6، ص68) و
▫️ «هَنِيء» هر چیزی است که بیمشقت به دست آید و وخامتی در پی نداشته باشد (مفردات ألفاظ القرآن، ص846)
▫️یعنی ملایمتی همراه با لذت بردن (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج11، ص293).
▪️برخی کاربرد اصلی آن در مورد خوردنیها و نوشیدنیها دانستهاند (مفردات ألفاظ القرآن، ص846) و کاربردهای قرآنیاش غیر از این آیه صریحا در مورد خوردن و نوشیدن است: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ» (حاقه/24) «كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (طور/19 و مرسلات/43) و در همین آیه که در مورد مهریه آمده «فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنيئاً مَريئاً» (نساء/4) هم با قرینه «فکلوه» مصرف کردن بیدغدغه آن به خوردن خوراکیای گوارا تشبیه شده است.
▪️برخی در این کلمه نوعی معنای شفا یافتن از مرض را دخیل دانستهاند که وقتی گفته میشود کلوا هنیئاً به معنای اینکه بخورید که انشاء الله این غذا دوای شما و مایه علاج و شفای شما قرار گیرد. (مجمع البيان، ج3، ص9)
📿ماده «هنئ» همین 4 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
🔹در تفاوت «هنیء» و «مریء» گفتهاند که در کاربرد «هنیء» به خلوص و عدم هرگونه کدورت و فساد و نقص در طعام توجه دارند، اما در «مریء» به عاقبت دلپسند آن و لذت و هضم کاملی که بر آن مترتب میشود (الفروق في اللغة، ص293 ؛ مجمع البیان، ج3، ص12 )
🔹«هَنِيئاً مَرِيئاً» را عموما به عنوان حال دانستهاند (مجمع البيان، ج3، ص10).
البته زمخشری احتمال اینکه صفت برای مفعول مطلق محذوف (کلوه أکلاً هنیئاً) باشد هم مطرح کرده (الکشاف، ج1، ص471 )
اما این احتمال مورد نقدهای شدید نحوی قرار گرفته است؛ و البته اینکه «مریئاً» حال باشد یا وصف برای «هنیئاً»، را مجاز دانستهاند (البحر المحيط، ج3، ص514)
@yekaye
🔹مريئاً
▪️سه ماده «مری» و «مرو» و «مرء» به هم نزدیکند و گاه بین معانی اینها و اینکه یک کلمه از کدام از این سه مشتق شده، بین اهل لغت اختلاف میشود.
▪️درباره «مری» و «مرو» بحث شد که برخی این دو را متمایز میدانند و برخی به خاطر تفاوت در حرف عله (که تغییرپذیر است) تفاوت بین این دو را قبول نکردهاند و بیان شد که کلماتی مانند مروة، مراء، مریة، امتراء و ممارات را به آن دو برمیگردانند.
🔖جلسه 603 http://yekaye.ir/al-kahf-18-22/
▪️اما درباره کلماتی که به ماده «مرء» برمیگردند، برخی از اینکه بتوانند وجه جمعی بین مشتقات مختلف آن بیابند اظهار عجز کرده اند (معجم المقاييس اللغة، ج5، ص315)
و دو کلمه قرآنی آن،
▫️یکی «مَرْء و إمرَأ» است که به معنای مرد به کار میرود در مقابل «مَرْأَة، إمرأة» به معنای زن؛ و
▫️دیگری همین «مریئاً» است که تنها همین یکبار در قرآن به کار رفته است.
▪️برخی اصل معنای «مرء» را همین گوارایی و دلپسندی طعام دانستهاند که «مَریئ» ناظر است و گفتهاند «مِری» (عضو بلع غذا که به معده متصل میشود) را هم به این جهت «مری» گفتهاند که غذا را با سهولت و راحتی پایین میفرستد ؛
و بر این باورند که کلمات «مَرْء» به معنای «مرد» - و سپس کاربرد آن به صورت مونث: «مَرْأَة» - از زبانهای سریانی و آرامی به زبان عربی وارد شده و از آن مشتقاتی مانند «مروّت» (یا: مروءت») ساخته شده است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج11، ص57)
که مروءت را به معنای کمال مردانگی دانستهاند همان طور که رجولیت به معنای کمال رجل بودن است. (مفردات ألفاظ القرآن، ص766)
و به نظر میرسد این تحلیل قابل دفاع است چرا که دیگران تصریح کردهاند که از مصدر «مُرُوَّة» هیچ فعلی به کار نرفته است. (معجم المقاييس اللغة، ج5، ص315)
▪️البته ورود کلمه «مَرْء» از زبانهای مذکور لزوما به این معنا نیست که نتوان هیچ نسبتی بین این کلمه و ماده عربی «مرء» یافت، و این با توجه به تفاوت کلمه «رجل» و «مرء» قابل فهم است، در «رجل» صرف مذکر بودن، در مقابل جنس مونث مد نظر است اما «مَرء» در مورد مردی به کار میرود که نوعی باصفا و دلپسند بودن (گوارایی) در او لحاظ شده است (هرچند که مرأة« به خاطر برخورداری از علامت تأنیث، دلالتش بر مونث بودن پررنگ است و به همین جهت در مقابل «رجل» به کار میرود) (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج11، ص57)
یا به تعبیر دیگر، «رجل» به نحوی دلالت بر قوت در انجام کارها دارد و از این جهت در مدح افراد گفته میشود: «انه رَجُلٌ» (در فارسی میگوییم: او مرد است و کار مردانه میکند) ولی «مرء» بیشتر ناظر به ادب شخص است چنانکه «مروّت» به ادب شخص ناظر است. (الفروق في اللغة، ص۲۷۱)
▪️ضمنا توجه شود که اگرچه همان طور که «مَرْأَة» و «إمرأة» برای زن به کار میرود: «فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتان» (بقره/282) ، «إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْران» (آل عمران/35)،
واژههای «مَرء» و «إمرأ» هم در درجه اول برای «مرد» به کار میرود: « ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِه» (بقره/102) ، «ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ» (مریم/28) ، «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ ... وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ» (عبس/36)
اما کاربرد آن به معنای مطلق انسان (اعم از مرد و زن) نیز بسیار شایع است: «أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» (انفال/24) ، «يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداه» (نبأ/40) ، «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ» (نور/11) ، «کُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهينٌ» (طور/21) «أَ يَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعيمٍ» (معارج/38) ، «بَلْ يُريدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتى صُحُفاً مُنَشَّرَةً» (مدثر/52) ، «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنيهِ» (عبس/37)
و البته استفاده از لفظ مذکر، وقتی اعم از مذکر و مونث مد نظر است در زبان عربی عادی است، چنانکه حتی گاه «رجل» که اساساً برای مرد استفاده شده را برای مطلق از مردن و زن به کار میبرند: «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّه» (نور/37)
📿ماده «مرء» 38 بار در قرآن کریم به کار رفته که کاربرد آن به صورت «مریء» و در این معنا تنها در همین یک آیه (نساء/4) میباشد.
@yekaye
☀️1) الف. از امیرالمومنین ع روایت شده است:
سزاوارترین شرطهایی که باید بدان عمل شود، شرطهایی است که با آن روابط جنسی حلال میگردد.
📚من لا يحضره الفقيه، ج3، ص399
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِنَّ أَحَقَّ الشُّرُوطِ أَنْ يُوفَى بِهَا مَا اسْتَحْلَلْتُمْ بِهِ الْفُرُوجَ.
☀️ب. با سندهای متفاوت از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
کسی که با زنی ازدواج کند و در دلش این نباشد که مهریه او را بپردازد همانا گویی زنا کرده است.
📚الكافي، ج5، ص383
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ تَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ وَ لَا يَجْعَلُ فِي نَفْسِهِ أَنْ يُعْطِيَهَا مَهْرَهَا فَهُوَ زِنًى.
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ يَتَزَوَّجُ الْمَرْأَةَ وَ لَا يَجْعَلُ فِي نَفْسِهِ أَنْ يُعْطِيَهَا مَهْرَهَا فَهُوَ زِنًى.
☀️ج. از امام صادق ع از پدرانشان از امیرالمومنین ع روایت شده است که در توضیح سخن خداوند عز و جل که میفرماید «و به زنان مهریههایشان را هدیه بدهید.» (نساء/4) فرمود:
خداوند عز و جل میفرماید: آن مهریهای که به موجب آن رابطه جنسی با آنان را حلال شمردید به آنان بدهید؛ پس هرکس که در خصوص مهریه زنی که رابطه جنسی با او را حلال دانسته، به او ظلم کند؛ همچون کسی است که این رابطه را به صورت زنا بر خود مباح کرده باشد.
📚الجعفريات (الأشعثيات)، ص98 و 179؛ دعائم الإسلام، ج2، ص220؛ النوادر (للراوندي)، ص37
أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ حَدَّثَنِي مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ [عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ] عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً» يَقُولُ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْطُوهُنَّ الصَّدَاقَ الَّذِي اسْتَحْلَلْتُمْ بِهِ فُرُوجَهُنَّ [الْمُسَمَّى] فَمَنْ ظَلَمَ امْرَأَةً صَدَاقَهَا الَّذِي اسْتَحَلَّ بِهِ فَرْجَهَا فَقَدِ اسْتَبَاحَ فَرْجَهَا زِنًا [وَ اسْتَبَاحَ فَرْجَهَا زَنَى].
☀️د. از امام صادق ع روایت شده است: کسی که مهریهای را تعیین کند و سپس نیت پرداخت آن را نداشته باشد به منزله دزد است!
📚الكافي، ج5، ص383
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِي حَمَّادٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَنْ أَمْهَرَ مَهْراً ثُمَّ لَا يَنْوِي قَضَاءَهُ كَانَ بِمَنْزِلَةِ السَّارِقِ.
@yekaye
🔆2) درباره فلسفه تشریع مهریه روایات متعددی آمده که هریک به زاویهای از این تشریع اشاره کرده است؛ از جمله:
☀️الف. از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: مهریه بر عهده مردان، و نه برعهده زنان، واجب شده، با اینکه کاری است که هر دو انجام میدهند [و لدت و نفعش به هر دو میرسد] زیرا مرد وقتی از زن بهرهاش را گرفت از او جدا میشود و منتظر جدا شدن او نمیماند؛ پس مهریه بر عهده اوست، و نه بر عهده زن.
📚علل الشرائع، ج2، ص513
رُوِيَ فِي خَبَرٍ آخَرَ أَنَّ الصَّادِقَ ع قَالَ:
إِنَّمَا صَارَ الصَّدَاقُ عَلَى الرَّجُلِ دُونَ الْمَرْأَةِ وَ إِنْ كَانَ فِعْلُهُمَا وَاحِداً فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا قَضَى حَاجَتَهُ مِنْهَا قَامَ عَنْهَا وَ لَمْ يَنْتَظِرْ فَرَاغَهَا فَصَارَ الصَّدَاقُ عَلَيْهِ دُونَهَا لِذَلِكَ.
☀️ب. محمد بن سنان سوالاتی را به صورت مکتوب از امام میپرسد. در فرازی از پاسخ مکتوب امام رضا ع آمده است:
علت مهریه و وجوبش بر مردان، و اینکه بر زنان واجب نیست که به همسرانشان چیزی بدهند این است که مئونه [= مخارج و هزینههای] زن بر عهده مرد است؛ زیرا زن همانند کسی است که خود را عرضه کرده و مرد خریدار [وصلت با] اوست؛ و هیچ فروشی بدون قیمت، و هیچ خریدی بدون پرداخت هزینه نمیباشد، علاوه بر اینکه زنان به علل متعددی از سر و کله زدن [با مردان] و درگیریهای کسب و کار، معاف شدهاند
📚علل الشرائع، ج2، ص501؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص94
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ الرَّبِيعِ الصَّحَّافُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع كَتَبَ إِلَيْهِ فِي مَا كَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ قَالَ:
عِلَّةُ الْمَهْرِ وَ وُجُوبِهِ عَلَى الرِّجَالِ وَ لَا يَجِبُ عَلَى النِّسَاءِ أَنْ يُعْطِينَ أَزْوَاجَهُنَّ قَالَ لِأَنَّ عَلَى الرِّجَالِ مَئُونَةَ الْمَرْأَةِ لِأَنَّ الْمَرْأَةَ بَائِعَةٌ نَفْسَهَا وَ الرَّجُلَ مشتري [مُشْتَرٍ] وَ لَا يَكُونُ الْبَيْعُ بِلَا ثَمَنٍ وَ لَا شِرَاءٌ بِغَيْرِ إِعْطَاءِ الثَّمَنِ مَعَ [أَنَ] النِّسَاءَ مَحْظُورَاتٌ عَنِ التَّعَامُلِ وَ الْمَتْجَرِ مَعَ عِلَلٍ كَثِيرَةٍ.
☀️ج. از امام صادق ع از علت اینکه دادن مهریه بر مردان واجب شده، سوال شد؛
فرمودند:
همانا خداوند غیرتمند است؛ برای ازدواج حد و مرزهایی قرار داده تا روابط جنسی مجاز شمرده نشود مگر به شرطهایی معین و مهریهای مشخص و رضایت بدان مهریه.
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ج4، ص270
سُئِلَ الصادق ع عَنْ عِلَّةِ الْمَهْرِ عَلَى الرَّجُلِ فَقَالَ
إِنَّ اللَّهَ غَيُورٌ جَعَلَ فِي النِّكَاحِ حُدُوداً لِئَلَّا تُسْتَبَاحَ الْفُرُوجُ إِلَّا بِشَرْطٍ مَشْرُوطٍ وَ صَدَاقٍ مُسَمًّى وَ رِضًى بِالصَّدَاقِ.
@yekaye
☀️3) از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده که
شخصی خدمت امیرالمومنین ع آمد و از دردی که در شکم داشت گلایه کرد.
امیرالمومنین ع به او فرمود: آیا همسر داری؟
گفت: بله!
فرمود: از او بخواه که از مال خودش چیزی را با طبی خاطر به تو ببخشد؛ سپس با آن عسلی بخر و آن را با آبی که از آسمان فرود آمده [= آب باران] مخلوط کن [= با آب باران و عسل، شربت عسل درست کن] و آن را بنوش؛ که همانا من شنیدم که خداوند سبحان در کتابش فرمود «و از آسمان آبی مبارک نازل کردیم» (ق/9) و فرمود «از شکم آن [= زنبور] نوشیدنیای با رنگهای گوناگون بیرون میآید که در آن شفایی برای مردم هست» (نحل/69) و فرمود: اگر چیزی از آن را با طیب خاطر کامل برای شما واگذاشتند، پس آن را بخورید گوارا و نوش جان!» (نساء/4) پس هنگامی که برکت و شفا و گوارایی و نوش جان، با هم جمع شوند، ان شاء الله شفا خواهی یافت.
و او چنین کرد و شفا یافت.
📚تفسير العياشي، ج1، ص218؛
📚مجمع البيان، ج3، ص12؛
📚مكارم الأخلاق، ص407؛
📚فقه القرآن، ج2، ص286
عن عبد الله بن القداح عن أبي عبد الله ع عن أبيه قال:
جاءَ رَجُلٌ إلى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ بي وجَعٌ فی بَطْنِي.
فَقَالَ له أَمِير الْمُؤْمِنِينَ: أَ لَكَ زَوْجَةٌ؟
فَقَالَ نَعَمْ.
قَالَ اسْتَوْهِبْ مِنْهَا شَيْئاً طَيِّبَةً بِهِ نَفْسُهَا مِنْ مَالِهَا، ثُمَّ اشْتَرِ بِهِ عَسَلًا ثُمَّ اسْكُبْ عَلَيْهِ مِنْ مَاءِ السَّمَاءِ ثُمَّ اشْرَبْهُ فَإِنِّي أسمع [سَمِعْتُ] اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ «وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً» وَ قَالَ «يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فِيهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ» وَ قَالَ «فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً» فَإِذَا اجْتَمَعَتِ الْبَرَكَةُ وَ الشِّفَاءُ وَ الْهَنِيءُ وَ الْمَرِيءُ شُفِيتَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.
قَالَ: فَفَعَلَ ذَلِكَ، فَشُفِيَ.
@yekaye
☀️4) از امام صادق ع درباره این سخن خداوند متعال که میفرماید «اگر چیزی از آن را با طیب خاطر کامل برای شما واگذاشتند، پس آن را بخورید گوارا و نوش جان!» سوال شد.
فرمودند:
مقصود اموال زنان است که جزء داراییهای آن و در اختیارشان است.
📚تهذيب الأحكام، ج6، ص346؛ تفسير العياشي، ج1، ص219
عَنْ الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ عن أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع [أو أبي الحسن ع] قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى «فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً»
قَالَ يَعْنِي بِذَلِكَ أَمْوَالَهُنَّ الَّذِي فِي أَيْدِيهِنَّ مِمَّا يَمْلِكْنَ.
@yekaye
☀️5) سعید بن یسار میگوید:
به امام صادق ع عرض کردم: فدایت شوم. خانمی مبلغى از مال خود را به شوهرش مىدهد تا با آن برای او کار کند. موقع تسليم كردن وجه به شوهرش مىگويد: «از پول من خرج كن. اگر حادثه اى براى تو اتفاق افتاد، هرچه از آن خرج كردهاى خوشِ حلالت باد. و اگر براى من حادثهاى اتفاق افتاد، نیز آنچه از آن خرج كردهاى خوشِ حلالت باد.»
امام صادق ع به من گفت: سؤالت را تكرار كن.
من خواستم كه سؤال خود را تكرار كنم، صاحب مسأله كه حاضر بود، رشته سخن را به دست گرفت و سؤال را شبیه من بیان كرد. چون سخنش به پایان رسید، امام صادق ع با انگشت خود به او اشاره كرد، و فرمود: فلانی! اگر مىدانى كه همسرت واقعا بين خودت و او و بين اللّه این را به تو واگذار کرده، خوشِ حلالت! و سه بار این تعبیر را تکرار کرد.
سپس فرمود: همانا خداوند جل جلاله در کتابش فرموده است: «اگر چیزی از آن را با طیب خاطر کامل برای شما واگذاشتند، پس آن را بخورید گوارا و نوش جان!» (نساء/4)
📚الكافي، ج5، ص136؛
📚تهذيب الأحكام، ج6، ص346؛
📚تفسير العياشي، ج1، ص219؛
📚النوادر (للراوندي)، ص37
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَعِيدِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ امْرَأَةٌ دَفَعَتْ إِلَى زَوْجِهَا مَالًا مِنْ مَالِهَا لِيَعْمَلَ بِهِ وَ قَالَتْ لَهُ حِينَ دَفَعَتْ إِلَيْهِ: «أَنْفِقْ مِنْهُ فَإِنْ حَدَثَ بِكَ حَدَثٌ فَمَا أَنْفَقْتَ مِنْهُ حَلَالًا طَيِّباً [فلك حلال طيب] فَإِنْ حَدَثَ بِي حَدَثٌ فَمَا أَنْفَقْتَ مِنْهُ فَهُوَ [فلک] حَلَالٌ طَيِّبٌ.
فَقَالَ أَعِدْ عَلَيَّ يَا سَعِيدُ الْمَسْأَلَةَ.
فَلَمَّا ذَهَبْتُ أُعِيدُ الْمَسْأَلَةَ عَلَيْهِ، اعْتَرَضَ فِيهَا صَاحِبُهَا وَ كَانَ مَعِي حَاضِراً فَأَعَادَ عَلَيْهِ مِثْلَ ذَلِكَ. فَلَمَّا فَرَغَ أَشَارَ بِإِصْبَعِهِ إِلَى صَاحِبِ الْمَسْأَلَةِ فَقَالَ:
يَا هَذَا إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا قَدْ أَفْضَتْ بِذَلِكَ إِلَيْكَ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَحَلَالٌ طَيِّبٌ، ثَلَاثَ مَرَّاتٍ.
ثُمَّ قَالَ يَقُولُ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ فِي كِتَابِهِ: «فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً»
@yekaye
☀️6) از امام صادق ع روایت شده است:
همانا صدقه، امری نو و بیسابقه است. [ظاهرا یعنی قبل از اسلام، چنین بخششی که برای خدا باشد رایج نبوده، یا از باب فخرفروشی و شهرتطلبی بوده، یا صرفاً از باب ترحم و احساساتی شدن؛ الوافي، ج10، ص514] همانا مردم در زمان رسول الله نحله [= بخشش بی هرگونه مطالبه] و هبه [= هدیه] میدادند؛ و سزاوار نیست که کسی که به خاطر خداوند [صدقه] میدهد، آن را بازپس بگیرد.
سپس فرمود: اما آنچه برای خدا و در راه خدا داده نشده، را می تواند بازپس بگیرد، خواه به عنوان نحله [= بخشش بیمطالبه] باشد یا هبه [= هدیه]، آن کالا بعد از بخشش مورد تصرف واقع شده باشد یا خیر؛ ولی مرد در آنچه به همسرش بخشیده و نیز زن در آنچه به شوهرش بخشیده حق بازپس گرفتن ندارد، خواه آن دیگری در آن کالا تصرف کرده باشد یا خیر؛ مگر نه این است که خداوند میفرماید «برای شما حلال نیست که از آنچه بدانان دادید چیزی را پس بگیرید» (بقره/229) و فرمود «اگر چیزی از آن را با طیب خاطر کامل برای شما واگذاشتند، پس آن را بخورید گوارا و نوش جان!» (نساء/4) و این حکم شامل مهریه و هدیه هم میشود.
📚الكافي، ج7، ص30؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص152-153؛ الإستبصار، ج4، ص110
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
إِنَّمَا الصَّدَقَةُ مُحْدَثَةٌ إِنَّمَا كَانَ النَّاسُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص يَنْحَلُونَ وَ يَهَبُونَ وَ لَا يَنْبَغِي لِمَنْ أَعْطَى لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَيْئاً أَنْ يَرْجِعَ فِيهِ.
قَالَ: وَ مَا لَمْ يُعْطِ لِلَّهِ وَ فِي اللَّهِ فَإِنَّهُ يَرْجِعُ فِيهِ، نِحْلَةً كَانَتْ أَوْ هِبَةً، حِيزَتْ أَوْ لَمْ تُحَزْ؛ وَ لَا يَرْجِعُ الرَّجُلُ فِيمَا يَهَبُ لِامْرَأَتِهِ وَ لَا الْمَرْأَةُ [لِلْمَرْأَةِ] فِيمَا تَهَبُ لِزَوْجِهَا، حِيزَ أَوْ لَمْ يُحَزْ [حِيزَا أَوْ لَمْ يُحَازَا] ؛ أَ لَيْسَ [لِأَنَّ] اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ: وَ لَا تَأْخُذُوا [«وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا] مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً» وَ قَالَ «فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً» وَ هَذَا يَدْخُلُ فِي الصَّدَاقِ وَ الْهِبَةِ.
@yekaye