☀️1) از امام باقر ع روایت شده است:
وقتی زن بر مرد نشوز کند، همان [طلاق] خلع است؛ پس مرد میتواند آن مقداری که توان دارد از زن پس بگیرد [توضیح این مساله در روایت12 الف در جلسه قبل گذشت]؛ و اگر نشوز زن با نشوز مرد همراه شود؛ آن «شقاق» است.
📚تفسير العياشي، ج1، ص240
عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
إِذَا نَشَزَتِ الْمَرْأَةُ عَلَى الرَّجُلِ فَهِيَ الْخُلْعَةُ فَيَأْخُذُ مِنْهَا مَا قَدَرَ عَلَيْهِ وَ إِذَا نَشَزَ الرَّجُلُ مَعَ نُشُوزِ الْمَرْأَةِ فَهُوَ الشِّقَاقُ.
☀️ب. به امام رضا ع منسوب است که فرمودهاند:
اما شقاق، آنجایی است که [نشوز و درگیری و ناملایمت] هم از جانب شوهر باشد و هم از جانب زن، همان گونه که خداوند متعال فرمود: «و اگر از شکاف بین آن دو بیم داشتید پس حَکَمی از وابستگان مرد و حَکَمی از وابستگان زن را برانگیزید» (نساء/35) پس شوهر شخصی را و زن هم شخصی را انتخاب میکند و آن تو بر سر اینکه اینان از هم جدا شوند یا با هم آشتی کنند توافق میکنند؛ پس اگر بر سر اصلاح توافق کردند، [توافقشان جاری است] بدون اینکه از آن زن و شوهر دستوری [= اجازهای برای اجرای این توافق] داشته باشند؛ ولی اگر بر سر جدا شدن اینها توافق کردند، چنین حقی ندارند مگر بعد از اینکه ابتدا از زن و شوهر کسب امر کرده باشند. [= یعنی ابتدا اجازه گرفته باشند که نتیجه گفتگو و توافق ما هرچه شد شما بدان تسلیم باشید.]
📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص245
وَ أَمَّا الشِّقَاقُ فَيَكُونُ مِنَ الزَّوْجِ وَ الْمَرْأَةِ جَمِيعاً كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها» يَخْتَارُ الرَّجُلُ رَجُلًا وَ المَرْأَةُ تَخْتَارُ رَجُلًا فَيَجْتَمِعَانِ عَلَى فُرْقَةٍ أَوْ عَلَى صُلْحٍ فَإِنْ أَرَادَا إِصْلَاحاً فَمِنْ غَيْرِ أَنْ يَسْتَأْمِرَا وَ إِنْ أَرَادَا التَّفْرِيقَ بَيْنَهُمَا فَلَيْسَ لَهُمَا إِلَّا بَعْدَ أَنْ يَسْتَأْمِرَا الزَّوْجَ وَ الزَّوْجَة.
@yekaye
☀️2) الف. حلبی میگوید:
از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل سوال کردم که میفرماید: «و اگر از شکاف بین آن دو بیم داشتید پس حَکَمی از وابستگان مرد و حَکَمی از وابستگان زن را برانگیزید».
فرمودند:
آن دو حَکَم، حق ندارند که بین زن و شوهر جدایی بیندازند، مگر اینکه از زن و شوهر اجازه گرفته باشند و با آنان شرط کرده باشند که اگر ما خواستیم بین شما جمع کنیم و اگر خواستیم جدایی بیندازیم؛ پس اگر جمع کردند جایز است و اگر جدایی انداختند نیز جایز است. [و باید به آن عمل شود.]
📚الكافي، ج6، ص146 ؛ تهذيب الأحكام، ج8، ص103؛ من لا يحضره الفقيه، ج3، ص521
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها».
قَالَ: لَيْسَ لِلْحَكَمَيْنِ أَنْ يُفَرِّقَا حَتَّى يَسْتَأْمِرَا الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَةَ وَ يَشْتَرِطَا عَلَيْهِمَا إِنْ شِئْنَا جَمَعْنَا وَ إِنْ شِئْنَا فَرَّقْنَا فَإِنْ جَمَعَا فَجَائِزٌ فَإِنْ فَرَّقَا فَجَائِزٌ.
☀️ب. سماعه میگوید:
از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل سوال کردم که میفرماید: «و اگر از شکاف بین آن دو بیم داشتید پس حَکَمی از وابستگان مرد و حَکَمی از وابستگان زن را برانگیزید» و گفتم: نظر شما چیست که اگر آن دو حَکَم به زن و مرد گفتند: آیا شما امرتان را در اصلاح ویا جدایی انداختن به ما واگذار نکردهاید؟ و زن و مرد هم گفتند: بله، و بر این سخن آن زن و مرد هم دیگرانی را شاهد گرفتند، آیا برایشان جایز است که بین آن زن و شوهر جدایی بیندازند؟
فرمودند: بله، ولیکن حتما باید این در زمان پاک بودن زن باشد بدون اینکه جماعی از جانب شوهر رخ داده باشد.*
سپس از ایشان سوال شد: نظر شما چیست که اگر یکی از آن دو حَکَم گفت: من بین این دو حکم به جدایی دادم، و حَکَم دیگر گفت: ولی من بین این دو حکم به جدایی ندادم؟!
فرمودند: جدا شدن [توسط حَکَمین] اجرا نمیشود مگر اینکه هر دو بر جدا شدن زن و شوهر توافق کنند و اگر هر دو بر این جدا شدن اجتماع کردند آنگاه جدایی جایز میشود.
*. ظاهرا این تعبیر بدان جهت است که طلاق زن حتما باید در شرایطی صادر شود که زن در ایام عادت ماهیانه نباشد.
📚الكافي، ج6، ص147؛ تهذيب الأحكام، ج8، ص104
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها» أَ رَأَيْتَ إِنِ اسْتَأْذَنَ الْحَكَمَانِ فَقَالا لِلرَّجُلِ وَ الْمَرْأَةِ: أَ لَيْسَ قَدْ جَعَلْتُمَا أَمْرَكُمَا إِلَيْنَا فِي الْإِصْلَاحِ وَ التَّفْرِيقِ؟ فَقَالَ الرَّجُلُ وَ الْمَرْأَةُ: نَعَمْ. فَأَشْهَدَا بِذَلِكَ شُهُوداً عَلَيْهِمَا، أَ يَجُوزُ تَفْرِيقُهُمَا عَلَيْهِمَا؟
قَالَ: نَعَمْ؛ وَ لَكِنْ لَا يَكُونُ إِلَّا عَلَى طُهْرٍ مِنَ الْمَرْأَةِ مِنْ غَيْرِ جِمَاعٍ مِنَ الزَّوْجِ.
قِيلَ لَهُ: أَ رَأَيْتَ إِنْ قَالَ أَحَدُ الْحَكَمَيْنِ: قَدْ فَرَّقْتُ بَيْنَهُمَا، وَ قَالَ الْآخَرُ: لَمْ أُفَرِّقْ بَيْنَهُمَا؟!
فَقَالَ: لَا يَكُونُ تَفْرِيقٌ حَتَّى يَجْتَمِعَا جَمِيعاً عَلَى التَّفْرِيقِ فَإِذَا اجْتَمَعَا عَلَى التَّفْرِيقِ جَازَ تَفْرِيقُهُمَا.
@yekaye
☀️3) و این مطلب که حکمین باید از طرفین اجازه داشته باشند تا بتوانند طلاق را جاری سازند، علاوه بر روایات فوق، در روایات متعدد دیگری نیز تاکید شده است (مثلا در تفسير العياشي، ج1، ص240-241 ) با این حال حکایتی از امیرالمومنین ع با دو روایت مختلف آمده که نشان میدهد که میتوان تا حدودی و تحت شرایطی آن دو را به چنین اجازه دادنی ملزم کرد:
☀️الف. مرد و زنی خدمت حضرت علی ع آمدند و همراه هریک جماعتی بود؛ حضرت علی ع فرمود: «پس حَکَمی از وابستگان مرد و حَکَمی از وابستگان زن را برانگیزید.» سپس به آن دو حَکَم فرمود: آیا میدانید که چه کاری برعهده شماست؟ برعهده شما این است که اگر صلاح دیدید که این دو با هم باشند بین آنها جمع کنید و اگر صلاح دیدید که از هم جدا شوند بین آن دو جدایی بیفکنید.
زن گفت: به کتاب خداوند به نفع من باشد یا علیه من رضایت دادم.
و مرد گفت: اما در خصوص جدایی، قبول ندارم.
پس حضرت علی ع فرمود: از اینجا نمیروی مگر اینکه به همان چیزی که آن زن اقرار کرد اقرار کنی!
📚تفسير العياشي، ج1، ص241؛ دعائم الإسلام، ج2، ص271
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِيرِينَ عَنْ عُبَيْدَةَ قَالَ: أَتَى عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع رَجُلٌ وَ امْرَأَةٌ مَعَ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ؛ فَقَالَ عَلِيٌّ ع «فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها».
ثُمَّ قَالَ لِلْحَكَمَيْنِ: هَلْ تَدْرِيَانِ مَا عَلَيْكُمَا؟ [عَلَيْكُمَا] إِنْ رَأَيْتُمَا أَنْ یَجْمَعَا [تجمعا] جَمَعْتُمَا وَ إِنْ رَأَيْتُمَا أَنْ یُفَرِّقَا [تفرقا] فَرَّقْتُمَا.
فَقَالَتِ الْمَرْأَةُ: رَضِيتُ بِكِتَابِ اللَّهِ عَلَيَّ وَ لِي.
فَقَالَ الرَّجُلُ: أَمَّا فِي الْفُرْقَةِ فَلَا.
فَقَالَ عَلِيٌّ ع: مَا تَبْرَحُ حَتَّى تُقِرَّ بِمَا أَقَرَّتْ بِه.
☀️ب. مردی خدمت حضرت علی ع آمد در حالی که با زنش دچار اختلاف شده بودند؛ پس حضرت حَکَمی از وابستگان مرد و حَکَمی از وابستگان زن را برانگیخت و به آن دو حَکَم فرمود: آیا میدانید که چه داوریای میکنید؟ اگر شما بخواهید این دو را از هم جدا میکنید و اگر بخو.اهید آن دو را با هم جمع میکنید. شوهر گفت: من به حکم جدایی رضایت نمیدهم و [به صرف حکم این دو نفر] او را طلاق نخواهم داد!
پس حضرت علی ع چنین مقرر کرد که اگر زن به داوری حَکَمین رضایت داد و مرد قبول نکرد [و حشکَمیت حکم به جدایی دادند] دادن نفقه را بر مرد واجب کرد و وی را از اینکه بر آن زن داخل شود [= با وی همبستر گردد] منع فرمود؛ و اینکه اگر مرد در همین وضعیت بمیرد آن زن از وی ارث ببرد، ولی اگر آن زن مُرد، این مرد از او ارث نَبَرَد؛ اما اگر مرد رضایت داد و زن قبول نکرد، به همین صورت با وی معامله شود؛ یعنی اگر زن رضایت نداد دیگر حق دریافت نفقه ندارد و اگر آن مرد مُرد این زن از وی ارث نخواهد برد و اگر این زن مرد آن مرد از وی ارث خواهد برد؛ و چنین خواهد بود مگر اینکه [آن زن یا مردی که به حکم آن حکمین رضایت نداده] به حُکم حَکَمین بازگردد.
📚تفسير القمي، ج1، ص138
أَتَى عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع رَجُلٌ- وَ امْرَأَتُهُ عَلَى هَذِهِ الْحَالِ- فَبَعَثَ حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها وَ قَالَ لِلْحَكَمَيْنِ:
هَلْ تَدْرِيَانِ مَا تَحْكُمَانِ إِنْ شِئْتُمَا فَرَّقْتُمَا وَ إِنْ شِئْتُمَا جَمَعْتُمَا.
فَقَالَ الزَّوْجُ لَا أَرْضَى بِحُكْمِ فُرْقَةٍ وَ لَا أُطَلِّقُهَا.
فَأَوْجَبَ عَلَيْهِ نَفَقَتَهَا وَ مَنَعَهُ أَنْ يَدْخُلَ عَلَيْهَا، وَ إِنْ مَاتَ عَلَى ذَلِكَ الْحَالِ الزَّوْجُ وَرِثَتْهُ، وَ إِنْ مَاتَتْ لَمْ يَرِثْهَا إِذَا رَضِيَتْ مِنْهُ بِحُكْمِ الْحَكَمَيْنِ وَ كَرِهَ الزَّوْجُ، فَإِنْ رَضِيَ الزَّوْجُ وَ كَرِهَتِ الْمَرْأَةُ أُنْزِلَتْ بِهَذِهِ الْمَنْزِلَةِ، إِنْ كَرِهَتْ لَمْ يَكُنْ لَهَا عَلَيْهِ نَفَقَةٌ وَ إِنْ مَاتَ لَمْ تَرِثْهُ وَ إِنْ مَاتَتْ وَرِثَهَا حَتَّى تَرْجِعَ إِلَى حُكْمِ الْحَكَمَيْنِ.
✅تبصره
در اسلام حکم طلاق به دست مرد است؛ و از این روست که وقتی مرد رضایت ندهد، حکمین عملا در خصوص جاری کردن طلاق کاری نمیتوانند بکنند. با این حال، دو روایت فوق نشان میدهد که حاکم شرع میتواند مداخله کند و مرد را با اهرمهای مختلف ملزم به پذیرش حُکم حَکَمین کند؛ موید مضمون فوق که نشان می دهد این یک مساله اجتماعی و حکومتی است، نه صرفا یک توافق طرفینی این مطلب مذکور در مجمع البيان، ج3، ص70 است که اگرچه متن حدیث را نیاورده، اما خبر از وجود احادیثی با چنین مضمونی داده است. وی میگوید:
اینکه مخاطب کسی که حُکمِ حَکَمین را جاری میسازد [یعنی زن و مرد را ملزم به پذیرش حکم آن دو میگرداند] چه کسی است، از ظاهر برخی از روایاتی که از امام باقر ع و امام صادق ع هست چنین برمیآید که مخاطب این حَکم، حاکم است.
@yekaye
یک آیه در روز
963) 📖 و إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها
.
1️⃣ «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ يُريدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً خَبيراً»
در آیه قبل (آیه 34) از حالتی سخن گفت که نشوز و سرکشی و ناسازگاری از جانب زن بود؛
توصیه این آیه میتواند دست کم ناظر به سه موقعیت باشد:
🍃الف. حالتی که این نشوز زن ادامه یافت و با اقداماتی که شرع به مرد اجازه داده بود مشکل حل نشد و احتمالا کار به حدی رسید که در شُرُفِ جدایی قرار گرفتهاند و بیم شکاف بین آن دو میرود. (ظهور سیاق آیه)
🍃ب. حالتی که نشوز و سرکشی و ناسازگاری، از جانب هردو است؛ یعنی طرفین در این نزاع مقصرند؛ با توجه به اینکه در آیه قبل نشوز زن بود و در آیه 128 بحث از نشوز مرد است. (حدیث1)
🍃ج. مطلق جایی است که بیم شکاف و جدایی و طلاق بین زن و مرد میرود؛ چه این شکاف به خاطر نشوز یکی از طرفین ویا هر دو طرف باشد و چه اینکه ریشه این جدایی امر دیگری باشد؛ مانند اینکه بدون اینکه نشوزی رخ دهد، مثلا بر اثر شایعات ویا خبرچینی و ...، کدروتی بین زن و شوهر رخ داده باشد که یکی یا هردو حاضر به ادامه زندگی نباشند. (مسالك الأفهام (شهید ثانی)، ج8، ص354-355 )
🔹ظاهرا آیه میتواند ناظر به هر سه مقام باشد و میفرماید اگر به هر ترتیبی نگران شکاف افتادن بین زن و شوهر شدید، از اهل و نزدیکان هریک حَکَمی تعیین کنید؛ که اگر واقعا آن دو درصدد اصلاح برآیند خداوند بین آنها موافقتی خواهد انداخت و کار به سامان خواهد رسید.
📝#دادگاه_خانوادگی، راهکاری برای حفظ و بقای خانوادهها
اين آيه، براى رفع اختلاف ميان زن و شوهر، و پيشگيرى از وقوع طلاق، يك دادگاه خانوادگى را با امتيازات زير مطرح مىكند:
1- داوران، از هردو فاميل باشند تا سوز، تعهّد وخيرخواهى بيشترى داشتهباشند.
2- اين دادگاه، نياز به بودجه ندارد.
3- رسيدگى به اختلافات در اين دادگاه، سريع، بدون تراكم پرونده ومشكلات كارِ ادارى است.
4- اسرار دادگاه به غريبهها نمىرسد ومسائل اختلافى در ميان خودشان مىماند.
5- چون داوران از خود فاميلند، مورد اعتماد طرفين مىباشند.
📚(تفسير نور، ج2، ص64)
@yekaye
یک آیه در روز
963) 📖 و إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها
.
2️⃣ «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما»
درباره مقصود از «خفتم» دو توضیح داده شده است:
🍃الف. معنای «خفتم» ترس و نگرانی است؛ یعنی علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد. نگرانى از شقاق و جدايى كافى است تا اقدام به گزينش داوران شود. (تفسير نور، ج2، ص64)
🍃ب. «خفتم: نرسیدید» به معنای «علمتم: دانستید» است (ابنعباس)؛
البته بسیاری دیگران تذکر دادهاند که چنین معنا کردنی آیه را لغو میکند، زیرا اگر بدانیم که شقاق حاصل شده، دیگر کاری نمیتوان کرد و نیازی به حَکَمین نخواهد بود (زجاج، به نقل از مفاتيح الغيب، ج10، ص73؛ مجمع البيان، ج3، ص: 70 )
هرچند میتوان پاسخ داد که نیاز به حکمین برای این است که کاری کنند که این شقاقی که حاصل شده برداشته شود. (مفاتيح الغيب، ج10، ص73 )
❇️ تبصره1
حق این است که اگرچه «خفتم» میتواند در معنای «علمتم» هم به کار رفته باشد؛ اما قطعا اگر کسی بخواهد این معنا را بهانهای قرار دهد که معنای اول را انکار کند، اشتباه کرده است. زیرا معنای اولیه «خفتم» همان ترسیدن است؛ یعنی جایی که دیگران بیم شکاف بین این دو را احساس میکنند، کافی است که برای فرستادن حَکَم اقدام کنند؛ نه اینکه حتما این شکاف باید واقع شده باشد.
بله، دیدگاه دوم توضیح میدهد که حتی در جایی که شقاق حاصل شد هم نباید از فرستادن حکمین مایوس بود.
❇️تبصره2
به لحاظ فقهی برخی بر این باورند که این تعیین حَکَم در جایی است که شکاف بین زن و شوهر و خصومت و درگیری به حدی باشد که نه بر ماندن توافق کنند و نه بر جدایی و طلاق (السرائر (ابن ادریس)، ج2، ص730 ).
به نظر میرسد که این سخن، مبتنی بر تحلیلی است که «خفتم» را به معنای «علمتم» دانسته و منکر معنای «ترسیدن» و صرف نگرانی است؛ که اگر چنین باشد، طبق تبصره فوق، قابل دفاع نیست.
بله، ممکن است بگوییم که ایشان در مقام بیان وجوب فقهی بوده است؛ یعنی زمانی تعیین حَکَم بر دیگران (حاکم شرع یا ...) به حد وجوب شرعی میرسد که چنین شکافی رخ داده باشد.
@yekaye
یک آیه در روز
963) 📖 و إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها
.
3️⃣ «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما»
فرمود: اگر از شکاف و شقاق بین زن و شوهر ترسیدید چنین اقدامی کنید.
شاید بتوان نتیجه گرفت:
قبل از یک نگرانى موجه از شقاق، در زندگى مردم دخالت نكنيم. (تفسير نور، ج2، ص64)
💠 ثمره #اجتماعی
گاهی افراد با ژست دلسوزانه و به این بهانه که میخواهم جلوی از هم پاشیدگی حانواده شما را بگیرم، به خبرچینی بین زن و شوهر اقدام میکنند و برخی کارهای یکی از زن و شوهر را که از همسرش مخفی است و دانستنش موجب آزار وی خواهد شد، نزد وی برملا میکنند❗️
این کار قطعا برخلاف توصیههای قرآن کریم است:
اسلام ما را به #اصلاح_ذات_البین توصیه کرده؛ و حتی در شرایطی به ما اجازه داده تا با توریه چنین اصلاحی را پیش ببریم.
عجیبتر اینجاست که چنین افرادی که آشوب بین زن و شوهر را دامن میزنند، فتنهگری خود را با ادعاهای خیرخواهی برای زن ویا شوهری که از مساله مذکور بیخبر بوده، همراه میکنند❗️
شاید یکی از علل اینکه در اسلام خبرچینی (نمّامیت) جزء گناهان کبیره قلمداد شده، همین باشد:
توجه شود که خبرچینی، غیر از دروغگویی است؛ بلکه همین که انسان اخبار راست اما مخفیای که مایه ناخرسندی شخص از فرد دیگر میشود را به وی منتقل کند، مصداق خبرچین خواهد بود، وای به روزی که با یککلاغ-چهلکلاغ کردن مساله را حادتر هم جلوه دهد‼️
@yekaye
یک آیه در روز
963) 📖 و إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها
.
4️⃣ «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما»
طلاق و جدايى، سزاوار ترس و نگرانى است. (تفسير نور، ج2، ص64)
کاربردن این تعبیر برای #طلاق، بخوبی نشان میدهد که #خانواده یک #پیوند_مقدس است.
@yekaye
یک آیه در روز
963) 📖 و إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها
.
5️⃣ «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما»
در نکات ادبی توضیح داده شد که «شقاق» یعنی شکاف.
اکنون میگوییم:
🔹#زن_و_شوهر، #يك_روح_در_دو_پيكرند. كلمه «شِقاقَ» در جايى بكار مىرود كه يك حقيقت به دو قسمت تقسيم شود. (تفسير نور، ج2، ص64)
🔹به تعبیر دیگر، این تعبیر مفهوم #وحدت را در #ازدواج میرساند. در این تعبیر زوجین یک واحد در نظر گرفته شده است که شکافی در آن واقع شده است. خود این تعبیر مؤید آن است که #اجتماع_خانوادگی یک اجتماع طبیعی، یعنی یک واحد طبیعی است [نه ترکیب اعتباری همچون اغلب سازمانهای اجتماعی، که صرفاً محصول توافق افرادند و خود عالَم چنین اقتضائی ندارد]؛ و ازدواج [برخلاف تمام قرادرادهای اجتماعی،] #پیمان_مقدس است؛ زیرا حقیقت ازدواج، همکاری و شرکت نیست، وحدت و #یگانگی_دو_روح است. (یادداشتهای استاد مطهری، ج5، ص152)
@yekaye
یک آیه در روز
963) 📖 و إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها
.
6️⃣ «وَ اللاَّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیهِنَّ سَبیلاً ... وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها»
حل مشکلات خانوادگی باید گام به گام باشد: ابتدا درون خانه، سپس ریشسفیدان فامیل؛ و دادگاه [= حکم حاکم شرع به جدایی] گام نهایی است.
💠نکته تخصصی #خانوادهشناسی
یکی از پایههای #استحکام_خانوادگی این است که حتیالامکان کوشش شود #مشاجرات_خانوادگی به خارج از محیط خانواده کشیده نشود، حتی به پدر و مادرها.
این را تجربه خوب نشان داده:
هر زن و شوهری که با همدیگر اختلاف پیدا کردند، کم یا زیاد، اگر پدر و مادرهای خودشان را خبردار کردهاند شکاف را عمیقتر میکنند و دیگر قابل اصلاح نیست. اگر اختلاف کم هم باشد وقتی به آن جاها برسد اصلاحش مشکل میشود؛ ولی اگر خیلی هم شدید باشد، مادام که به خارج از محیط خانوادگی نرسیده قضیه حل میشود. ... [بله] اگر به خارج از خانواده رسید، قرآن راه حل را ذکر میکند: وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها.
📚 (نظام خانوادگی اسلام (مطهری)، ص46)
جالب اینجاست که بعد از به نتیجه نرسیدن مساله درون خانه، مساله را بلافاصله به دادگاه ارجاع نمیدهد؛ بلکه سعی میکند تا حد امکان با ریشسفیدی بزرگان خانواده مساله حل شود.
📖نکته تخصصی #تفسیری
دلیل چنین استظهاری از آیه این است که در آیه قبل، خود شوهر را خطاب قرار داد و در این آیه، جامعه را؛ یعنی گویی اصرار دارد که ابتدا درون خانه مشکل را حل کنید؛ اما اگر حل نشد و خبرش به بیرون درز کرد و دیگران نگران شکاف بین زن و شوهر شدند، آنگاه است که نوبت به حکمیت ریشسفیدان میرسد.
🌐تطبیق بر جامعه ما:
نقدی بر رواج اصطلاح #طلاق_عاطفی
امروزه در اثر غلبه فرهنگ غربی، که خانواده را به مثابه یک شرکت و سازمان اجتماعی (و نه امری کاملا متفاوت با سازمانهای ایجتماعی) میبینیم، وضعیت به نحوی شده است که دادگاه، گام نخست قلمداد میشود❗️
و طبیعی است که با این منطق، آمار طلاق روز به روز زیادتر شود‼️
وقتی خانواده از یک پیوند مقدس به یک توافق طرفینی برای منفعت و لذت بیشتر فروکاسته میشود، طبیعی است که نه قداستی برای خانواده میماند و نه انگیزهای برای غلبه بر مشکلات و نگه داشتن این پیوند:
با کوچکترین مشکلی که در روابط پیش میآید، تعبیر طلاق عاطفی را به کار میبرند که مجوز و بلکه تشویقی باشد به سوی طلاق رسمی🤔
@yekaye