860) 📖 قالُوا أَ تَعْجَبينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَميدٌ مَجيدٌ 📖
💢ترجمه
گفتند آیا از امر خدا تعجب میکنی؟! رحمت خداوند و برکاتش بر شما اهل بیت [باد/است]؛ همانا او ستوده و ارجمند است.
سوره هود (11) آیه 73
1397/9/29
12 ربیعالثانی 1440
@Yekaye
🔹رَحْمَتُ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «رحم» در اصل دلالت بر معانیای همچون رقت و و عطوفت و مهربانی (= رأفت) میکند؛ و به تعبیر دیگر، دلالت بر «رقت قلب همراه با احسان کردن» میکند که گاه ممکن است در مورد «احسان کردن بدون لحاظ رقت قلب» به کار رود (مثلا وقتی در مورد خداوند به کار میرود) و یا «رقت قلب بتنهایی». درواقع، رحمت، تجلی رأفت، و ظهور شوق و شفقت است، و مربوط به مقام ابراز نسبت به چیز خاصی است که در آن خیر و صلاح مخاطب لحاظ میشود، ولو خود مخاطب آن را خوش ندارد، مانند خوراندن دوای تلخ به مریض.
▪️همچنین در تفاوت «رأفت» (مهربانی) با «رحمت» هم گفتهاند در «رأفت» رقت قلب بیشتری از «رحمت» وجود دارد؛ لذا کلمه رأفت هیچگاه در موردی که با کراهت توام باشد به کار نمیرود؛ اما «رحمت» گاه با کراهت توام است. (آنچه در پزشک است، «رحمت» است؛ نه «رأفت» وگرنه هیچگاه آمپول تجویز نمیکرد!)
▪️مصدر معروف این ماده «رحمت» است که در نگارش قرآنی هم با «ت» (ِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّه، بقره/۲۱۸؛ إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنينَ، اعراف/۵۶؛ ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّک، مریم/۲) و هم با «ة» (كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ، انعام/۱۲؛ وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ، انعام/۱۳۳) نوشته میشود؛ اما علاوه بر آن، کلمه «مَرْحَمَةِ» هم به عنوان مصدر میمی این ماده به کار رفته است است (تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ؛ بلد/۱۷) که آن هم به معنای «رحمت» میباشد. (در زبان فارسی نیز تعبیر «مرحمت فرمایید» متداول است.)
🔖جلسه 762 http://yekaye.ir/ya-seen-36-15/
@Yekaye
🔹بَرَكاتُهُ
▪️ماده «برک» از موادی است که در معانی بسیار متعددی به کار رفته است و درباره اینکه اصل این معانی چه بوده بین اهل لغت اختلاف است.
▫️برخی اصل همه آن معانی را «ثبات چیزی» می دانند
📚(معجم المقاييس اللغة، ج1، ص227)
و البته میپذیرند که برکت به معنای زیادت و نمو است و «تبریک» به معنای دعا کردن به برکت است؛ و گفته اند «تبارک الله» چه بسا به معنای «تعالی الله: خداوند متعالی است» باشد
📚(همان، ص230-231)
▫️برخی اصل این ماده را از کاربرد کلمه «بَرْك» که به معنای سینه شتر است دانسته و بر این باورند که به مناسبتهایی این کلمه در موارد دیگر به کار رفته است. «بَرَكَ البعير» به معنای آن است که سینه را جلو انداخت و به معنای ثابت شد و در جای خود محکم ایستاد، به کار رفته و به همین مناسبت تعبیر «ابْتَرَكُوا» برای ثابتقدم ماندن در میدان جنگ به کار رفته است.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص119)
▫️برخی هم اصل این ماده را فضل و فیض و خیر و زیادت می دانند و معتقند «مبارک» آن چیزی است که در آن خیر باشد و مورد فیض و فضل قرار گرفته باشد؛ و «بَرَکة» (جمعِ آن: «برکات») هم خیر و فضل و زیادت است و «بِرکه» هم آبی است که در جایی جمع شده و مایه خیر و زیادت است. به سینه شتر هم «بَرَک» گویند چون سینه جلوی بدن و در مقام اظهار تشخص و وجود و شجاعت میباشد بویژه که شتر مهمترین وسیله زندگی در میان بیاباننشینان عرب بوده است.
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص259)
▪️از آنجا که وزن «فاعَلَ» دلالت بر امتداد دارد «بارک» دلالت بر امتداد برکت و استمرار آن دارد؛ و وزن «تفاعل» نیز دلالت بر قبول نسبتِ مذکور و تحقق آن دارد؛ پس فعل «تبارک» دلالت بر تحقق امتداد برکت دارد
📚 (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص259)
و هرجا کلمه «تبارک» در قرآن به کار رفته اشارهای است به خیراتی که به طور خاص از جانب خداوند میباشد: «تَبارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّماءِ بُرُوجاً» (فرقان/61) ، «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» (مؤمنون/14) ، «تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقانَ»(فرقان/1) ، «تَبارَكَ الَّذِي إِنْ شاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْراً مِنْ ذلِكَ جَنَّاتٍ» (فرقان/10) و ...
📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص119)
▫️در هر صورت، «برکت» به معنای امری است که خیر فراوانی در آن ثابت و مستقر است؛ که احتمالا از باب تشبیه به «بِرکه» بوده است؛
و
▫️مُبارَک» آن چیزی است که آن خیر در آن جمع شده است؛ چنانکه «وَ هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ» (انبياء/50) اشاره است به خیرات الهی که در قرآن هست و «وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً» (مريم/31)
📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص119)
و برخی هم گفتهاند «مبارک» محل نزول برکت است.
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص260)
📿ماده «برک» و مشتقات آن 32 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
🔹رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ
▪️عبارت «رَحْمَتُ اللَّهِ ... عَلَيْكُمْ» را عموما مبتدا و خبر دانستهاند که کل جمله میتواند جمله خبری یا جمله دعایی باشد؛
▪️و عبارت «أَهْلَ الْبَيْتِ» به لحاظ نحوی میتواند:
▫️منادا باشد، یعنیرحمت و برکات خدا بر شما باد ای اهل بیت!
▫️از باب تخصیص ویا تعظیم باشد یعنی: رحمت خدا بر شما باد، منظورم شما اهل بیت است.
▫️بدل از ضمیر «کم» باشد. رحمت خدا و برکاتش بر شما اهل بیت است.
(البته برخی بدل دانستن آن را چندان روا ندانستهاند، زیرا ضمیر مخاطب در غایت وضوح است؛ اما به نظر میرسد این اشکال چندان وارد نباشد.]
📚التبيان في إعراب القرآن، ص204
@Yekaye
🔹حَميدٌ
درباره ماده «حمد» قبلا بیان شد که
▪️«حمد» در فارسی معادل ندارد؛ و در آن معنای «ستایش» (= مدح) و «سپاس» (= شکر) با هم جمع شده است.
▫️مدح (ستایش) عکسالعمل در برابر مشاهده زیبایی و عظمت است که میتواند در امور غیراختیاری هم باشد (مثلا مدح قامت رعنا)؛ در حالی که «حمد» فقط در مواردی است که اقدامی اختیاری رخ داده باشد؛
▪️و «شکر» (سپاس) در جایی است که نعمت در کار باشد؛ اما «حمد» منحصر به این نیست؛ زیرا شکر فقط بر افعال است؛ اما حمد هم در مورد افعال و هم در مورد صفات است؛ در واقع، شکر بر اساس نعمت است و حمد بر اساس حکمت؛ همچنین، نقطه مقابل حمد، «ذم» (سرزنش و مذمت کردن) است؛ ولی نقطه مقابل شکر، «کفران» و ناسپاسی است. پس «حمد» اعم از «شکر»، و اخص از «مدح» است
▪️همچنین توضیح داده شد که «حمید» صفت مشبهه از ماده «حمد» است که اگرچه غالبا آن را در معنای مفعولی (محمود، ستوده شده، کسی که مورد حمد قرار گرفته) دانستهاند؛ ولی برخی احتمال این را که گاه در معنای اسم فاعل (حامد: ستاینده، حمد کننده) منتفی ندانستهاند.
🔖جلسه 715 http://yekaye.ir/al-fater-35-15/
@Yekaye
🔹مَجيدٌ
▪️ماده «مجد» در اصل دلالت دارد بر «به نهایت چیزی رسیدن» که البته این فقط در مورد امور پسندیده و خوب به کار میرود؛ چنانکه کلمه «مَجْد» برای «به نهایت کَرَم رسیدن» به کار می رود و به همین جهت است که خداوند را ماجد و مجید میخوانند.
📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص297)
بر همین اساس برخی این ماده را به معنای سعه در کرم وجلالت
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص761)
و به تعبیر دیگر، عظمتی همراه با سعه و علو، که عزت و شرف و کرامت و رفعت از ثمرات آن است
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج11، ص33)
دانستهاند.
▪️خداوند بدین جهت «مجید» شمرده شده (إِنَّهُ حَميدٌ مَجيدٌ؛ هود/73) که در گستره بذل فضل و خیرات بینظیر است؛ و قرآن نیز «مجید» شمرده شده به خاطر کثرت مکارم دنیوی و اخروی که در بردارد «ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ» (ق/1)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص761)
▪️در تفاوت «رفیع» و «مجید» گفتهاند که مجید اخص از رفیع است؛ و این کلمه را در جایی به کار میبرند که خود آن چیز اقتضای رفعت و علو و بزرگی را داشته باشد؛ و رفعت، اقتضای شأن خودش باشد.
(الفروق في اللغة، ص179)
📚
📿ماده «مجد» فقط به صورت کلمه «مجید» و 4 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
☀️1) از امام باقر ع روایت شده است که
امیرالمومنین علی ع بر قومی گذشت و بدانان سلام گفت.
آنان پاسخ دادند: عَلَيْكَ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ. (سلام بر تو رحمت خدا و برکاتش و مغفرتش و رضوانش)
امیرالمومنین ع فرمود: در مورد ما از آنچه فرشتگان به پدرمان حضرت ابراهیم ع گفتند تجاوز نکنید؛
آنان گفتند: «رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ: رحمت خدا و برکاتش بر شما باد، ای اهل البیت.»
📚الكافي، ج2، ص646؛ تفسير العياشي، ج2، ص154 ؛ معاني الأخبار، ص283
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
مَرَّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ ع بِقَوْمٍ فَسَلَّمَ عَلَيْهِمْ. فَقَالُوا عَلَيْكَ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ.
فَقَالَ لَهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لَا تُجَاوِزُوا بِنَا مِثْلَ مَا قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ لِأَبِينَا إِبْرَاهِيمَ ع إِنَّمَا قَالُوا «رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ.»
@Yekaye
☀️2) از امام باقر ع حدیثی در تفسیر آیاتی از قرآن کریم درباره ضرورت پیروی کردن مومن از اهل بیت ع روایت شده است که در فرازی از آن فرمودند:
سپس رسول الله ص علمی که نزدش بود نزد وصی خود گذاشت و این همان سخن خداوند عز و جل است که: «خداوند نور آسمانها و زمین است» (نور/35) میفرماید: من هدایتگر آسمانها و زمین هستم
«مَثَلِ» علمی که به او بخشیدم که همان «نور من» است که بواسطه آن هدایت میشوند. «مَثَلِ چراغدانی است که در آن چراغی است» پس آن چراغدان، قلب حضرت محمد ص است و چراغ نوری است که در آن علم است
و اینکه فرمود «چراغ در شیشهای است» میفرماید من میخواهم تو را قبض روج کنم، پس آنچه که نزدت است نزد وصی خود بگذار، همان گونه که چراغ میگذارد [نورش] را در «آن شیشه که گویی ستاره درخشانی است» پس آنان را از فضل و برتری وصی آگاه کرد؛
«افروخته میشود از درختی مبارک»، که اصل آن درخت مبارک حضرت ابراهیم ع است و این همان سخن خداوند عز و جل است که « رحمت خداوند و برکاتش بر شما اهلبیت؛ همانا او ستوده و ارجمند است.» (هود/73) ...
📚الكافي، ج8، ص380-381
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع ...
ثُمَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَضَعَ الْعِلْمَ الَّذِي كَانَ عِنْدَهُ عِنْدَ الْوَصِيِّ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» يَقُولُ أَنَا هَادِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ «مَثَلُ» الْعِلْمِ الَّذِي أَعْطَيْتُهُ وَ هُوَ «نُورِ»يَ الَّذِي يُهْتَدَى بِهِ مَثَلُ «الْمِشْكَاةِ فِيهَا الْمِصْبَاحُ» فَالْمِشْكَاةُ قَلْبُ مُحَمَّدٍ ص وَ الْمِصْبَاحُ النُّورُ الَّذِي فِيهِ الْعِلْمُ وَ قَوْلُهُ «الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ» يَقُولُ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَقْبِضَكَ فَاجْعَلِ الَّذِي عِنْدَكَ عِنْدَ الْوَصِيِّ كَمَا يُجْعَلُ الْمِصْبَاحُ فِي «الزُّجَاجَةِ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ» فَأَعْلَمَهُمْ فَضْلَ الْوَصِيِّ «يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ» فَأَصْلُ الشَّجَرَةِ الْمُبَارَكَةِ إِبْرَاهِيمُ ع وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيد.» ...
@Yekaye