سلام امام زمانم🌴🌹🌴
هوایٺ..
ڪہ بہ سرم ميزند
ديگـردر هيچ هوايي
نميٺوانم نفس بڪشم
عجب نفسگير اسٺ ،
هـواۍ_بـي_تــو ⛈..!!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌷
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
باران... - @mer30tv.mp3
4.59M
📻 رادیــو جرعــــ🌿ــــه
🌤 پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
#ی_حسّ_خوب ♥️
🍃🌼بـہ آخرین پنجشنبـہ اردیبهشت ماه
🍃💛خوش آمدین
🍃🌼صبحتون بخیر وشادے
🍃💛روزتون پربار
🍃🌼ولحظاتتون خاطره انگیز
🍃🌼براتون روزے آرام
🍃💛ولے پرشور و زیبا
🍃🌼و پر از نغمـہ هاے شاد
🍃💛آرزو مے ڪنم
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🍃🍂🍃༻🌹༺🍃🍂🍃
﷽
ديوانه گشت خَلق و به صحرا فتاد، از آنک
در شهر، بی حکايت تو، هيچ خانه نيست
جز با خط تو، عشق نبازند عاشقان
در خط ديگران، رقم عاشقانه نيست...
#امیر_خسرو_دهلوی
🍂 هفتم ذیالقعده؛ سالروز درگذشت جناب امیرخسرو دهلوی
*حکیم ابوالحسن یمینالدینبن سیفالدین محمود؛ معروف به "امیر خسرو دهلوی" و متخلص به "خسرو"، عارف، موسیقیدان و شاعر بزرگ پارسیگوی هند در قرن هشتم.
او به زبانهای فارسی، عربی، ترکی و سانسکریت تسلط داشت و به "طوطی هند" یا "سعدی هند" معروف بود.
سبک شعر امیر خسرو را میتوان طلیعۀ سبک هندی بهشمار آورد. "جامی" درباره او میگوید: «"امیرخسرو دهلوی" در شعر متفنّن است و قصیده و غزل و مثنوی را ورزیده و همه را به کمال رسانیده است».
دیوان اشعارش مشتمل بر پنج قسمت است: "تحفةالصغر" ، "وسطالحیوة" ، "غرةالکمال" ، "بقیةالنقیه" ،"نهایةالکمال".
امیرخسرو؛ به "حکیم نظامی گنجوی" اعتقادی تام داشت و به تقلید او خمسهای ساخت تحت عناوین: "مطلعالانوار" بر وزن و شیوه مخزنالأسرار ، "خسرو و شیرین" ، "مجنونولیلی" ، "آیینهیاسکندری" بر وزن و شیوه اسکندرنامه، "هشتبهشت" به تقلید از هفتپیکر.
او دارای منظومههای دیگری نیز به شرح زیر است: "قرانالسعدین" ، "نهسپهر" ، "مفتاحالفتوح" ، "مثنویخضرخان و دولرانی" (عشقهای خضرخان پسر علاءالدین با دولرانی دختر امیر گجرات)، "قصیدهشکوائیه" ، "ماتمغم" ، "آینهداری دل".
آرامگاهش، در مقبره "شکرگنج" دهلی هندوستان نزدیک مقبره خواجه نظامالدین اولیاء، زیارتگاه مسلمانان و اهل تصوف است.
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
دلم بدون تو غمگین و با تو افسردست
چه کردهای که ز بود و نبودت آزردست
#فاضل_نظری
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
عجب صبحی است این صبحی كه در راه است ...
بگو طوفان بیاد
سیل یا گرداب
نمی ترسم
من آن سرو کهنسالم،
و سر بر آسمان دارم...
کسی در عرش اعلا هست
واو در گوش من هر صبح میگوید
بگو :
زیباترین صبح خدا در حال آغاز است...
سلام صبحتون خدایی
روزتون پر از اتفاقهای ناب.
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز جهانی پسر مبارک
🌺
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_
چای مینوشم و به
خوشبختیهای کوچکم فکر میکنم
شاید زندگی همین باشد
سلام صبحتون بخیر
روز زیباتون در پناه خدا
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
«لَبخندِ تو
درختِ پرتقال است
که حیاط را نارنجی میکند.»
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
یک سو بریز زلفی، یک سو بکار چشمی
جایی بپاش عطری، هر گوشه دام بگذار
#سعید_بیابانکی
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
هر چند جهان با تب و آشوب عجین است
آغوش تــــو آرام ترین جای زمین است
#امیر_اکبرزاده𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
چه باید کرد با چشمت که در تکرارِ این لذّت
جدایى میشود افسوس و ماندن میشود عادت؟!
بیا عهدی کنیم امروز، روزِ اولِ دیدار
اگر رفتیم بی برگشت، اگر ماندیم بی منت
تو باید سهمِ من باشی اگر معیار دل باشد
ولی دِق داد تا دادت به من تقدیر بی دقت
جوانی رفت و در آغوشِ تو من تازه فهمیدم
چه میگویند وقتی میکنند از زندگی صحبت
خودت شاید نمیدانی چه کردی با دلم اما
دلِ یک آدمِ سرسخت را بردی، خداقوت!
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🌸🍃🌸🍃
در تذکره الاولیا آمده است، زرگری نزد ابوالعباس نهاوندی (قرن چهارم) آمد و گفت: میخواهم زکات مال خود را بپردازم به چهکسی بدهم؟
شیخ گفت: برو اولین نیازمندی که در شهر دیدی به او بده.
زرگر آمد و پیر نابینایی در کنار خرابات دید که در زمین نشسته بود. کیسهای زر زکات مال به او داد و نابینا خوشحال شد.
روز بعد رفت و دید نابینای دیگری کنار اوست. نابینای زکاتگیر به او میگوید: خدا خیر بدهد دیروز زرگری آمد و کیسهای زر به من داد و من در عشرتکده شهر رفتم و تا صبح مستی و با کنیزکان جوان عشقبازی کردم.
زرگر این سخن شنید برآشفت و پیش شیخ آمد و گفت: من از تو خواستم راهی نشان دهی که بتوانم زکات مالم را بپردازم٬ این چه راهی بود که حرف تو را گوش کردم و مال را یکباره به یک عشرتگر دادم!
شیخ دیناری به او داد و گفت: حال این یک دینار را ببر و به اولین فقیری دیدی ببخش. زرگر در راه مردی دید که چهرهای شکسته داشت. دینار در کف دست او نهاد. مرد علوی (سید) بود. شادمان شد و همانجا سجده شکری کرد. زرگر به دنبال آن مرد علوی افتاد، دید در خرابهای رفت و از زیر لباس خود کبوتری مرده را به خرابه انداخت.
برگشت و زرگر را دید. پرسید: این چه بود؟ مرد گفت: فرزندانم سه روز است گرسنه هستند و تاب گرسنگی نداشتند، این کبوتر مرده را برای آنها میبردم تا بخورند. که خدا تو را حواله من کرد و کبوتر را در خرابه انداختم. خدا را هزاران مرتبه شکر.
زرگر با چشمانی اشک بار نزد شیخ برگشت و داستان را تعریف کرد. شیخ گفت: دو زکات بود و دو داستان و یک انسان. هرگز در کار خدا تردید نکن. وقتی میخواهی بدانی پولت چقدر حلال است کافی است نگاه کنی که دست چهکسی میرسد و در چه راهی مصرف میشود.
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
دلبرا، یارا، نگارا، حال نامت هرچه هست!
تا من افتادم ز چشمت، شیشهی عمرم شکست/
فکر میکردم که مردن چارهی اندوه ماست
بی امید وصل، اما مرگ هم بیفایدهست/
بس که خود را در تو میبینم، تو را در خویشتن
خلق حیراناند و مینامند ما را خودپرست/
عاشقت شد بیگمان از دوستان و دشمنان
هرکسی یکبار پای درد دلهایم نشست/
ناز چشمی که شبی عکس تو را در خواب دید
بعد از آن بر خوبرویان تا همیشه چشم بست/
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم
یادی از صحن و سرایت نکنم، میمیرم
ناله و شکوه حرام است بر عشاق، ولی
از فراق تو شکایت نکنم، میمیرم
دوریت درد من و نام تو درمان من است
تا خود صبح صدایت نکنم، میمیرم
به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم
هر سحر شکر دعایت نکنم، میمیرم
وضع من را به خدا روضه تو سامان داد
من اگر گریه برایت نکنم، میمیرم
جان ناقابل من کاش فدای تو شود
اگر این جان به فدایت نکنم، میمیرم!
شعرهایم همگی درد فراق است...ببخش
صحبت از کرب و بلایت نکنم، میمیرم...
اسلام علیک یا اباعبدالله الحسین
السلام علیک یا قمر بنی هاشم ابولفضل العباس
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🌹زیارت مجازی حرم امام حسین علیه السلام🌹
https://app.imamhussain.org/tour/
👈با کشیدن انگشتان دست روی تصویر به هر سمتی که میخواهید بروید
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
دیده ام زلف پریشان تو در چنگ رقیب
بی سبب نیست که شب خواب پریشان بینم
#عمادخراسانی
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
#اصطلاح_دری_وری_گفتن
ایرانیان در زمان هخامنشیان به زبان پارسی باستان سخن می گفتند و پس از آمدن اشکانیان این زبان تبدیل به زبان پهلوی شد و در زمان حکومت ساسانیان نیز این زبان به فارسی "دری" تبدیل شد، که در واقع فارسی دری زبان درباریان ساسانی به حساب می آمد.
پس از حمله اعراب به ایران، یزدگرد سوم به همراه بسیاری از درباریان به سمت خراسان و طبرستان فرار کردند تا در آنجا حکومتی تازه تاسیس کنند، اما یزدگرد به دست آسیابانی کشته شد و نتوانست به هدفش برسد ولی تعدادی از سردارن سپاه او همچون قارن توانستند حکومت های کوچک در این نواحی ایجاد کنند.
این اتفاقات تاریخی باعث کوچک شدن دامنه تکلم مردم به زبان فارسی شد و تا قرن پنجم هجری قمری تنها مردم ساکن در ناحیه خراسان و حداکثر تا ری به زبان "فارسی دری "تکلم می کردند، همانطور که مشخص است اکثر شاعران و نویسندگان بزرگ ما در این دوره که به زبان فارسی شعر می گفتند، ساکن این خطه بودهاند.
از آنجاییکه ساکنان داخلی فلات ایران بیشتر به زبان عربی تکلم می کردند، در نتیجه وقتی کسی از نواحی متکلم به زبان دری مثل خراسان به قسمت های داخلی ایران می آمد چون زبانش برای دیگران قابل درک نبود می گفتند :"دری وری "صحبت می کند، یعنی دارد به زبان دری سخن می گوید.
اصطلاح "دری وری "که به معنای سخنان نامفهوم و بی معنی است از همین جا ریشه گرفته است.
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
یک شب نشد که بیغمِ هجران به سر کنم
ایامِ عمرِ من همه یومالفراق بود
#محمد_عباسی
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾