حاج آقا خدا حافظ!
مصطفی رحمان دوست:
من برنامه کودک تلویزیون را داشتم و راستگو را نمی شناختم. یک روز دیدم آخوند جوان کوتاه قدی یک راست آمد کنارم نشست و سلام علیکم و بعد گفت من آمده ام برای بچه ها برنامه اجرا کنم. آن روز ها کاملا اوضاع انقلابی بود. منشی داشتم ولی قاعده بر این بود که منشی مانع ورود کسی نشود.
من که دل خوشی از آخوند های جوان و بی تجربه نداشتم که به نام انقلاب مدعی هر کار و تخصصی شده بودند؛ گفتم آقاجان سن و سالی هم نداری که بگویم حاج آقا این کار ها به شما نیامده. تلویزیون و تولید در آن دستگاه ، حرفه ای تخصصی است . همین که دوربین را از استودیو خارج کرده اید و جلو منبر گذاشته اید کافی است. لطفا بروید به جنگ زید و عمر ادامه دهید و درستان را بخوانید.
اما راستگو میدان را خالی نکرد و گفت من حاضرم با بهترین هنر پیشه ها و مجریان برنامه کودک مسابقه بدهم و فی البداهه برنامه اجرا کنم.
پیشنهاد تفریحی خوبی بود . تا چشم باز کنم دیدم همکاران گروه کودک توی اتاق جمع شده اند تا به آخوند جوانی که ادعای فلان و بهمان دارد بخندند.
یک ربع نگذشته بود که راستگو کار خودش را کرد . آنهایی که برای مسخره کردنش آمده بودند هر کدام برای " بهتر" شدن برنامه اش پیشنهادی می دادند...
راستگو هم کم نمی آورد و در باره پیشنهاد ها اظهار نظر می کرد.
راستگو دلش می خواست با عبا و عمامه برنامه اش را اجرا کند ، آنهم هفتگی و مرتب و با حضور بچه ها و پخش مستقیم.
من می گفتم که فقط یک بار اجرا کن آنهم تولیدی نه پخش مستقیم که فیلمش امکان ویراش داشته باشد و حتما با لباس عادی.
اختلاف نظر ما باعث شد که برنامه ای تولید نشود.
دو سه هفته بعد آمد و به اجرای بدون عبا و قبا و عمامه و همچنین به تولیدی بودن برنامه نه پخش مستقیم آن تن در داد.
من و همراهانم هم قول دادیم که اگر برنامه اش را پخش کردیم و گرفت "چند برنامه دیگر !" هم ادامه بدهیم...
چند جلسه با پیراهن شلوار اجرا کرد..
یواش یواش وسط برنامه نصف لباسش را پوشید و خلاصه در برنامه اعلام کرد که روحانی است و ...
باهم دوست شدیم . خیلی هم دعوا می کردیم چون اختلاف سلیقه داشتیم . همدیگر را دوست داشتیم. مرا دعوت می کرد برای طلبه ها ی نو آموز کلاس هایش ادبیات کودکا ن یا قصه گویی درس بدهم. به خانه هم می رفتیم. در روزگاری که بازی های کامپیوتری جرم بود ، با هم تا صبح آتاری و... بازی می کردیم.
جز این روزگار اخیر که پس از درگذشت ناگهانی همسرش دل و دماغی نداشت ، با هم زیاد درد دل می کردیم و به خاطر اختلاف سلیقه های سیاسی و مذهبی به پر وپای هم می پیچیدیم.
حیف شد که رفت . حالا حالاها جای کار داشت . این سالهای اخیر خیلی اذیتش کردند . خدا لعنتشان کند ، آسیب زیادی از دست هم لباس هایش خورد.
کارش به آن جا رسید که محتاج کار شده بود. بی معرفت ها حتی بعضی از شاگردانش چوب لا چرخش می گذاشتند.
او که کار خدا پسندانه اش را کرد و رفت ؛ اما این ها را برای آنهایی می گویم که از امروز در اندوه از دست رفتنش اشک تمساح می ریزند و دیروز در پی این بودند نام و نانش را آجر کنند.
خوب است کرونا هست و مراسمی برای جولان این گونه ها اتفاق نمی افتد.
بگذریم و با یک خاطره تمامش کنم.
بیست و چند سال پیش خانه ما نزدیک فرودگاه مهرآباد بود. شب بود و آماده خواب بودم که تلفن خانه زنگ زد. راستگو بود. گفت میایی مرا از فرود گاه به خانه ات ببری؟
سر به سرش گذاشتم که ای بابا تاکسی بگیر و بیا ... بگذار آقایان علما و شخصیت ها یک بار هم شده سوار تاکسی شوند و از این حرفها .
شوخی هایم که تمام شد گفت بابا جیب علما خالی است . پول ندارم . زود بیا و منتظر جواب من نشد و تلفن را قطع کرد.
سوار پیکان جوانانم شدم و رفتم فرودگاه .
آوردمش خانه.شام هم نخورده بود . نیمرویی روبه راه کردیم و تا اذان صبح تعریف کردیم. صبح پرواز داشت به مشهد . در آنجا هم برنامه داشت .
ماجرا از این قرار بود که از قم آمده بود مهرآباد تهران از آنجا پرواز به شهری و سه روز اجرای برنامه و حاج آقا لطف کردید و خوش آمدید و پرواز به شهر دیگر و شهر بعدی.
در هیچ یک از شهر ها به او پول نداده بودند. یک جا یک کیلو چای داده بودند . یک جا یک تخته پتو و... آن روز ها پول دادن به معلم مدرس و سخنران جماعت زشت بود و این جور نبود که پیش از منبر پاکت داده شده باشد !
خلاصه چای و پتو را که هر دو بسیار به درد بخور بودند و در زمان جنگ نایاب ، به ما داد و رفت.
بردمش فرودگاه تا به مشهد برود و کلاس هایش را اداره کند و حاج آقا خدافظی بشنود و برگردد.
بله. حاج آقا خداحافظ.
آنچه را هم که گرفته بودی نبردی. حاج آقا خدا حافظ. خوش به حالت که اندوخته های نگرفته بسیاری را بردی.
#مرحوم_محمد_حسن_راستگو
#روز_درگذشت
#سوم_آذر_1399
@yousof_e_moghavemat
#شهید_بهرام_خدادادی_آرپناهی
ایشان بسیجی دانش آموز بودند ودر گروه شهید چمران با دشمن مبارزه میکردند ودر جنگ های نامنظم که در منطقه طراح بود، به شهادت رسیدند
در خواستی یکی از اعضای محترم کانال حاج احمد آقا
@yousof_e_moghavemat
رهبر انقلاب دربارهی امام حسن عسکری
(ع) فرمودند: «این روزها متعلق به امام
عسکری (ع) است، که میتواند الگوی
همه ی مؤمنان، بخصوص جوانان باشد
این امامی که موافقان و مخالفان، همه،
اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به
تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به
شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر
و استقامت او در برابر سختیها.»
#ولادت_امام_حسن_عسکری
#بیانات
#مقام_معظم_رهبری
@yousof_e_moghavemat
۲آذر ماه سالگرد شهادت یکی از کبوتران خونین بال شهر قهرمان پرور کلارآباد میباشد که در سال ۶۰در جنگلهای آمل به دست سفاکترین انسان ها منافقین به عرش الهی سفر کرد.
فرازی از #وصیت نامه شهید
مردان غیرتمند را سزاوار نیست تادر خانه بمانند ودشمن بر ما بتازد...
#شهید_غلامرضا_براری
#سالروز_شهادت
#دوم_آذر_1360
@yousof_e_moghavemat
📖 هیچ چیز مثل #کتاب خواندن قبل از خواب عالی نیست ،
#مطالعه قبل خواب میتونه عادت خوبی باشه☺️
#جبهه
#رزمندگان
#کتاب_خوانی
@yousof_e_moghavemat
از هر کرانه تیر دعا کرده ام روان
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود
ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو
لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود
(حافظ)
#السلام_علیک_یا_ابا_الصالح_المهدی
@yousof_e_moghavemat
معنی چشمانتظاری را
مادر های جاویدالاثرها وجاوید نشان ها میدانند...
#اللهم_فک_کل_اسیر
#جاوید_الاثر
#جاوید_نشان
#احمد_متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
#به_یاد_مادران_چشم_انتظار
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
جلسه هماهنگی فرماندهان عملیات #والفجر8
با حضور سردار حاج علی فضلی
(نفرچهارم نشسته از سمت چپ)
شهید حاج جعفر_جنگروی
(نفر سوم نشسته از سمت راست) و
دیگر مسئولین لشکر۱۰سیدالشهداء
اردوگاه کوثر
بهمن ۱۳۶۴
#شهید_جعفر_جنگروی
#سردار_علی_فضلی
#لشکر_10_سید_الشهداء
@yousof_e_moghavemat
کتاب صوتی " لوطی و آتش" اثر رحیم مخدومی
( مجموعه ۵ داستان از زندگی سردار شهید #حسن_باقری)
با صدای #رامین_پور_ایمان
#لوطی_و_آتش
#رحیم_مخدومی
#دفاع_مقدس
📗#معرفی_کتاب📗
کتاب "لوطی و آتش" به قلم رحیم مخدومی روایت داستانی از پنج فراز زندگی استراتژیست دفاع مقدس؛ شهید «غلامحسین افشردی» یا همان «حسن باقری» است.
کتاب شکل داستانی دارد و در پنج بخش تنظیم شده که با نثری روان و زیبا مخاطب را به خود جذب می کند.
لوطی و آتش بخشی از ماجرای جنگ را در خلال زندگی یک سردار بازگو می کند که می تواند برای نسل آینده بسیار مفید و تاثیرگذار باشد.
نکته مهمی که در مورد این کتاب به نظر می رسد این است که لوطی و آتش از معدود کتابهایی است که در قالب و شیوه ای داستانی به زندگی یک شخصیت پرداخته است
و در این گونه کاملا موفق بوده و در واقع این ابتکار نویسنده داستان است.
نویسنده کتاب رحیم مخدومی از سابقه خاطره نویسی که داشته است کمک گرفته و به گونه ای خاطره را با داستان آمیخته است که خواننده مرز میان واقعیت و تخیل را درهم می آمیزد.
پنج داستان این کتاب به ترتیب عبارتند از :
لوطی و آتش
تنهاترین سرباز
لباس گشاد رئیس جمهور
بیسکوییت انفجاری
صدای ژنرال
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_شهدایی
#شهید_حسن_باقری
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
خداوند ؛
امروز از ما
همت و اراده و
شهادت طلبی می خواهد ...
فرمانده لشکر ۱۷ علیبنابیطالب
شهید مهدی زینالدین
#استوری_شهدایی
#شهید_مهدی_زین_الدین
#لشکر_17_علی_بن_ابیطالب
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سردار_دلها
خاطرات حاج قاسم سلیمانی🌷
🎥 لحظاتی از گفتگوی سالهای اخیر
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
#شهید_موسی_رجبی:
در برخورد با دیگران تواضع منحصربه فرد و اهمیت فراوان به لقمه ی حلال و احترام کامل به اعضای خانواده به خصوص تسلیم محض در برابر پدر و مادر و بوسیدن دستان والدینش از شاخص ترین خصوصیات ایشان بود و در اینکه ولی فقیه، نایب امام زمان است تردیدی نداشت. درسال 84 باخانواده ای مذهبی درتهران وصلت کرد و درشب نیمه ی شعبان پیمان ازدواج بستند که ثمره ی این ازدواج دو پسر ولایی به نام های محمدعرفان ۱۲ ساله و امیرعلی ۸ ساله است.
شهید بزرگوار موسی رجبی از نیروهای مردمی و جهادی ساکن اسلامشهر تهران بودند که داوطلبانه به یاری نیروهای جبهه مقاومت اسلامی مستقر در سوریه پیوستند.
و سرانجام در روز پنج شنبه 31 خرداد سال 97 در حالیکه روزه بوده به همرزمش میگوید خواب دیدم شهید میشوم . غسل شهادت میکند و بعد از انکه روزه خود را با افطار باز میکند و نماز میخواند به درجه رفیع شهادت نائل میشود. شهید موسی رجبی می گفت خوش به حال شهید حججی ، شهدا همه پیش خداجایگاه خاصی دارن اما اگه شهید بی سر بشی یعنی امام حسین هم به نوکری قبولت کرده مثل اربابت شهید بشی خیلی لذت داره.
پیکر شهید موسی به مشابه مولایش امام حسین (ع) بی سر شد و دو تا از انگشتهای دستش و همونایی که انگشتر مینداخت قطع شد..
#آشنایی_با_شهدا
#مدافع_حرم
@yousof_e_moghavemat
🌸حدیث روز چهارشنبه🌸
#کمال_عقل
🌺عن الامام الحسین علیه السلام:
《لا یُکمَلُ العَقلُ اِلّا بِاتِّباعِ الحَق اَلاتَرَونَ اَنَّ الحَق لا یُعمَلُ بِه وَ الباطِل لا یُتَناهی عَنه》
عقل جز به پیروی از «حق» کمال نمی یابد آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل نهی نمی شود؟🌺
بحارالانوار،ج۷۸ص۱۲۷
#حدیث_امام_حسین
@yousof_e_moghavemat
امامخمینی(ره) :
من همواره به خلوص و صفای بسیجیان
غبطه میخورم و از خدا میخواهم
تا با بسیجیانم محشور گرداند ...
#امام_خمینی
#هفته_بسیج
@yousof_e_moghavemat
🔺کلام شهید
من پاسدارم و پاسدار بودنم محدود به جمهوریاسلامی ایران نیست و در هر کجای دنیا مظلوم و مستضعفی باشد که به او ظلم میشود حاضرم این جـان ناقابل خـود را تقـدیم ڪنم و در دفـاع از مظلـوم و فرمـان امامم فدایـی شوم و خونم پای دین، فرامین الهی و فرمان امام سیدعلی خامنهای حفظ الله ریخته شـود، باشد که مسیری گـردد برای آینـدگان.
#شهید_حمیدرضا_فاطمی_اطهر
سمت راست
#شهید_قاسم_سلیمانی
سمت چپ
@yousof_e_moghavemat
🌺امام موسي كاظم عليه السلام می فرمایند :
در ميزان الهي نيست عمل و چيزي، سنگين تر از ذكر #صلوات بر محمّد و اهل بيتش (صلوات الله عليهم اجمعين).
ما فِي الْميزانِ شَيْيءٌ أثْقَلُ مِنَ الصَّلاةِ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمّد.🌺
الكافي، جلد 2، صفحه 494
#حدیث_امام_موسی_کاظم
🖤وفات حضرت فاطمه معصومه عقیله بنی هاشم را به همه ی دوستداران آن بانوی بزرگ تسلیت عرض مینماییم🖤
@yousof_e_moghavemat
#شهیدانه
✍️شهید آوینی: «خون» با حسین پیمان «ریختن» بسته است، «سر» با حسین پیمان «باختن»
شهید همت(سمت چپ عکس): حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست میدارم
شهید سلیمانی(سمت راست عکس): امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
💎💎💎 پاداش زیارت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام در قم
1) عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ، وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِينَةُ، وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ، وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ، وَ سَتُدْفَنُ فِيهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي تُسَمَّى فَاطِمَةَ، مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ. (بحار الأنوار، ج102، ص267 به نقل از تاریخ قم)
حضرت صادق عليه السلام فرمود: برای خداوند، حرمی است و آن مکّه است. برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله حرمی است و آن مدینه است. برای امیراالمؤمنین علیه السلام حرمی است و آن کوفه است. و براي ما حرمي است و آن، قم است. به زودي زني از فرزندان من در آن جا دفن ميشود که نامش فاطمه ميباشد. هر کس او را زيارت کند، بهشت براي او واجب می شود.
2) عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ:إنَّ زِيَارَتَهَا تَعْدِلُ الْجَنَّة. (بحار الأنوار، ج102، ص267 به نقل از تاریخ قم)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: (ثواب) زیارت فاطمه دخت موسی علیهماالسلام، برابر با بهشت است.
3) عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: أَلَا وَ إِنَّ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ، أَلَا وَ إِنَّ قُمَّ الْكُوفَةُ الصَّغِيرَةُ، أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا إِلَى قُمَّ، تُقْبَضُ فِيهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَى، وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِيعَتِي الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ. (بحار الأنوار، ج60، ص228 به نقل از مجالس المؤمنین قاضی نورالله شوشتری)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: آگاه باشید که برای امیرالمؤمنین علیه السلام، حرمی است و آن حرم، کوفه است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک است. آگاه باشید که از هشت در بهشت، سه در آن به قم باز مى شود. زنى از فرزندان من در قم از دنیا مى رود که اسمش فاطمه بنت موسى علیهماالسلام است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت مى شوند.
4) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قالَ: إِنَّ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُمَّ، وَ سَتُدْفَنُ فِيهَا امْرَأَةٌ مِنْ أَوْلَادِي تُسَمَّى فَاطِمَةَ، فَمَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ. قَالَ الرَّاوِي: وَ كَانَ هَذَا الْكَلَامُ مِنْهُ قَبْلَ أَنْ يُولَدَ الْكَاظِمُ عَلَيْهِ السَّلَامُ. (بحار الأنوار، ج60، ص216-217)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: برای ما حرمی است و آن حرم، شهر قم است. به زودی در آن شهر زنی از اولاد من دفن می شود که نامش فاطمه است. پس هرکس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود. راوی گفت: کلام آن حضرت در زمانی بود که هنوز، حضرت کاظم علیه السلام به دنیا نیامده بود.
5) عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ زِيَارَةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى علیهاالسلام، قَالَ: مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ. (كامل الزيارات، ص324)
از حضرت رضا علیه السلام از زیارت حضرت فاطمه معصومه علیه السلام سؤال شد. فرمود: هرکس او را زیارت کند، بهشت برای او خواهد بود.
6) عَنْ سَعْدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام قَالَ: يَا سَعْدُ! عِنْدَكُمْ لَنَا قَبْرٌ. قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ! قَبْرُ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى علیهماالسلام؟ قَالَ: نَعَمْ، مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ. (بحار الأنوار، ج102، ص266)
حضرت رضا علیه السلام به سعد فرمود: ما نزد شما قبری داریم. سعد گفت: فدایت شوم، قبر فاطمه دخت موسی علیهما السلام را می فرمایید؟ حضرت فرمود: بله، هرکس در حالی که به حقّ او عارف است، وی را زیارت کند، بهشت برای او خواهد بود.
7) حضرت رضا علیه السلام فرمود: هرکس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در رى یا خواهرم را در قم زیارت کند که ثواب زیارت مرا در مى یابد. (زبدة التّصانیف-تألیف ملا حیدر بن محمد خوانساری (م 1050 قمری) ، ج 6، ص 159)
8) قال الرّضا علیه السلام: مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ کَمَنْ زَارَنى. (ناسخ التواریخ-رحلی، ج 3، ص 68)
حضرت رضا علیه السلام فرمود: هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسى است که مرا زیارت کرده است.
9) عَنِ ابْنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: مَنْ زَارَ قَبْرَ عَمَّتِي بِقُمَّ، فَلَهُ الْجَنَّة. (كامل الزيارات، ص324)
حضرت جواد علیه السلام فرمود: هرکس عمّه مرا در قم زیارت کند، بهشت برای او خواهد بود.
🖤وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها را به تمام دوستداران ایشان تسلیت عرض می نماییم🖤
#حدیث
@yousof_e_moghavemat