.
📝 متن خاکریز خاطرات ۷۴
✍ دغدغهی جالب و تأملبرانگیز یک رزمنده در آستانهی شهادت
#متن_خاطره
میگفتند استاد دانشگاست و فلسفه درس میداده. ترکش پایش رو قطع کرده و خونریزی شدیدی داشت. کسی هم نمیتوانست کاری انجام بده. با همون حالش بهم گفت: «این بیسکویتها که توی صبحگاه میدادند ...» با خودم فکر کردم بیسکویت میخواد چیکار توی این وضعیت؟ ادامه داد: « من یکبار یکیاش رو بردم برا دخترم، اشکال نداره؟ » پرسیدم: مگه سهمیهی خودت نبوده؟ جواب داد: آره!!! گفتم إنشاءالله که اشکال نداره ... انگار منتظر همین جواب من بود ...
📚 منبع: روزگاران۱«کتاب خاطرات» ، صفحه ۴۴
#بیتالمال #رزق_حلال #استاد #دانشگاه #تربیت_فرزند #روزی
@yousof_e_moghavemat
📝 متن خاکریز خاطرات ۲۱۲
🌺 پدری که اینگونه شهیدپروری کرد...
#متن_خاطره
پدرِ قربانعلی با روحانیِ روستا خیلی ارتباط داشت. کتاب حقالیقین « اثرِ علامهی مجلسی» رو از ایشون میگرفت و میآورد خونه. همهی بچه ها رو هم دورِ خودش جمع میکرد ، و احادیثِ اخلاقیِ کتاب رو براشون میخواند. شخصیتِ معنوی و اخلاقِ جامعِ شهید قربانعلی عرب که زبانزدِ بچه های جنگ بوده و هست ، در همین جلسات و با ذکر نورانیِ روایاتِ اهلبیت(ع) شکل گرفت.
.
🌹خاطرهای از زندگی سردار شهید قربانعلی عرب
✍منبع: کتاب أین عمار ، صفحه ۱۸
#شهیدعرب #حدیث_خوانی #تربیت_فرزند #مبلغ #روحانی #خودسازی #دیگرسازی
@yousof_e_moghavemat
#خاکریز _خاطرات.
🌸 ایده ی جالبِ شهید دکتر محمد علی رهنمون برای تربیت فرزند👆🏻
#انس_با_قرآن #تربیت_فرزند
#شهیدرهنمون #سحرخیزی
@yousof_e_moghavemat
روش #تربیت_فرزند به سبک #شهدا
#شهید_مجید_محمدی
#مدافع_حرم
🖊(استاد دانشگاه)
در تربیت بچه ها به هیچ وجه اجبار و تندی نبود و همراه با محبت زیاد این تربیت اتفاق می افتاد.
ریحانه رو با محبت و نوازش برای نماز بیدار می کرد.
اگه کاهلی در انجام واجبات از بچه ها میدید، غیر مستقیم اقدام میکرد. یا میبردشون بیرون و در بین صحبتهاش، اشاره ای میکرد. یا اگه در تلویزیون سخنرانی بود، صداشون میزد که بیان.
بحث در مورد اون مسأله راه می انداخت و از بچه ها نظر میخواست.
یا به پسرا میگفت بیاین سرکلاس من در دانشگاه بشینین. بچه ها گاهی میرفتن. خیلی خوششون میومد. یعنی هیچ وقت مستقیم به بچه ها تذکر نمی داد.حتی هیچ وقت جلو من به بچه ها تذکر نمیداد. شخصیت بچه ها رو حفظ میکرد.
در مورد پوشش به بچه ها با مهربونی نصیحت میکرد ولی اگه بچه ها گاهی قبول نمیکردن، مجید اصلا سماجت و برخورد تند نمیکرد
مثلا برای ریحانه با هم میرفتیم خرید. بهترین لباس مهمونی رو میخرید.
برای مهمونی زنونه حتی لباس ازاد براش میخرید. که اونجا نیازهاش برآورده بشه.
خیلی خوب برخورد میکرد. این جوری خود ریحانه در مهمانی که مرد بود خودش رعایت میکرد یا مثلا برای خرید که میرفتم بهم میگفت ریحانه رو با خودت ببر تا یاد بگیره با مرد فروشنده چطور باید صحبت کنه.
☘ ریحانه منو که میدید، یاد میگرفت که نباید تو مغازه بخنده
🌀 به روایت : همسر شهید
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat