eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
289 دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
😉 🌯 یک شب مهدی دیر به خانه آمد. تا رسید منزل، بابا حسابی او را کتک زد. وقتی آمدیم زیر کُرسی، دیدم مهدی نه تنها ناراحت نیست، بلکه دارد می‌خندد. گفتم: چرا می‌خندی؟ داری بابا رو مسخره می‌کنی؟ خیلی بی‌ادبی! گفت: نه آبجی! تو نمی‌دونی چی شد؟ گفتم: چی شد!؟ گفت: من امرو یه چیزی خوردم به اسم که خیلی خوشمزه بود. گفتم: از کجا پول اوردی!؟ گفت: با پولی که بابا واسه کرایه ماشین داده بود، یه ساندویچ خوردم. بعدم مجبور شدم کل مسیرو پیاده بیام. این شد که دیر رسیدم خونه و کتکم خوردم. امّا اون ساندویچِ خوشمزه به این کتک‌خوردنه می‌ارزید. گفتم: پع چرا واسه ما نیاوردی؟ گفت: دفعه دیگه پیاده میام، پولشو واسه تو ساندویچ می‌خرم. 🥰 ❤ 👈 به نقل از خواهرِ سردار ؛ فرمانده‌ی تیپ یکم عمّار ملقّب به منبع: کتاب ، صفحه ۳۶ با کمی اختصار. @yousof_e_moghavemat
🥺 «...یک بار رفته بودم هنرستانی که مهدی درس می‌خواند؛ هنرستان دکتر ناصری، در منطقه بود. وقتی رئیس هنرستان را دیدم، به من گفت: آقای محترم! نذارید این بچّه بیاد هنرستان. میاد اینجا و بچّه‌ها رو می‌بره . خودش که دیگه درس نمی‌خونه هیچ، نمی‌ذاره بچّه‌های دیگه هم درس بخونن. البته عیبی نداره، ولی من می‌ترسم توی تظاهرات کشته بشه. حیفه، بچّه‌ی درس‌خون و با استعدادیه.» ¤ به نقل از پدر گرامی سردار دلیر سپاه اسلام ؛ فرمانده‌ی غیور تیپ یکم عمّار از . 👈 منبع زیرنویس: کتاب ارزشمند و خواندنی ، نوشته‌ی گل‌علی بابایی و حسین بهزاد، صفحه ۳۷ 📸 منبع عکس: سایت مشرق نیوز. @yousof_e_moghavemat
📚 تا جایی که بضاعت مالی‌اش اجازه می‌داد، از مراکز انتشاراتی معتبر تهران نظیر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، انتشارات بعثت، نشر صدرا و واحد تبلیغات حزب‌ جمهوری اسلامی، آثار مفید نویسندگان و اندیشمندان مذهبی و انقلابی کشور را خریداری و آن‌ها را در سطح منطقه‌ی لواسانات، بین علاقمندان توزیع می‌کرد. مادر ارجمندش درخصوص اشتیاق شدید مهدی به ترویج فرهنگ اسلامی از طریق توزیع کتب مذهبی می‌گوید: «...اصلاً از فردای پیروزی انقلاب، تمام زندگی این بچّه خلاصه شده بود در کتاب و کتاب و کتاب. خیلی به کتاب‌های علاقه داشت. مخصوصاً وقتی بعد از شهادت ایشان، امام گفت که من تمام آثار او را تایید می‌کنم. البته بیشتر از تمام کتاب‌ها، به علاقه داشت. دائم می‌دیدیم به هر دوست و آشنایی که می‌رسد، کتابی به او هدیه می‌دهد؛ کتاب‌های مذهبی...» 💎 منبع زیرنویس: کتاب ارزشمند و خواندنی ؛ سرگذشت‌نامه‌ی فرمانده تیپ یکم عمّار سردار به اهتمام گل‌علی بابایی و حسین بهزاد، صفحه ۴۴. @yousof_e_moghavemat
😊 📚 «...یادم هست آن روزها، دخترعمه‌اش در آمریکا درس می‌خواند. یک روز دیدم مهدی نشست و خیلی باحوصله، نامه‌ای برای او نوشت و بعد یک جلد قرآن و یک جلد مفاتیح‌الجنان را با تعداد دیگری از کتب مذهبی، همراه آن نامه بسته‌بندی کرد و برایش به فرستاد. می‌دیدم که چقدر خوشحال است!... به من گفت: اگر یک چنین کتاب‌هایی در آمریکا رواج پیدا کند، برای اسلام و ما، خیلی مفید است. پرسیدم: چطور مادر جان؟ گفت: اسلام دین فطرت و منطق است، دینی که خدای آن به قلم سوگند یاد کرده، خب مردم آمریکا هم فطرت دارند و انسانند و اهل منطق. ما با قرآن و کتاب‌های مکتبی‌مان خیلی راحت می‌توانیم آن‌ها را با اهداف انقلاب‌مان آشنا کنیم.» 👈 به نقل از مادر شهید، برگرفته از کتاب ارزشمند و خواندنی ؛ سرگذشت‌نامه‌ی فرمانده تیپ یکم عمّار از شیر کوهستان؛ سردار (سمت راست تصویر) ، صفحه ۴۴ ٢٧_حضرت_محمد_رسول_الله_ص_تهران @yousof_e_moghavemat