#دوبرادر
به نقل از برادر شهید
من و احمد در اخلاق رفتار خیلی شبیه به هم بودیم.چون احمد برادر بزرگترم بود برای من الگوی نمونه،معلمی مهربان و استادی دلسوز بود .علی رغم اینکه در برخی موارد مانند نحوه زندگی نظرهایمان با هم فرق داشت ولی تلاش میکردیم که ایده ها و نظر هایمان نزدیک به هم کنیم ما بسیار به هم علاقه داشتیم وبه یکدیگر وابسته بودیم در زندگی سعی میکردیم که باعث ناراحتی همدیگر نشویم و اگر مشگل یا سوء تفاهمی پیش می آمد خیلی زود معذرت خواهی میکردیم البته احمد هرگز مرا تنها نمیگذاشت و از من دور نمیشد و همیشه حواسش به من بود از من میخواست که همیشه همراهش باشم و من نیز عاشق همراهی با احمد بودم همه جا در کنار احمد بودم هر جا میرفت با او میرفتم در جمع دوستان ،در مراسم های مختلف ،در فعالیت های اجتماعی و هرجا که احمد حضور داشت من نیز بودم .
منبع: کتاب ملاقات در ملکوت
نویسنده: مهدی گودرزی
#شهید_احمد_مشلب
سمت راست و برادر گرامی شان
#حزب_الله
@yousof_e_moghavemat
#وصیتنامه_شهید
حضرت صاحب الزمان خدا به شما صبر دهد ؛
زیرا که ایشان منتظر ماست نه اینکه ما منتظر ایشان باشیم...
جملاتی از وصیت نامه
#شهید_احمد_مشلب
#حزب_الله
@yousof_e_moghavemat
معنویت
......احمد عادت های قشنگ زیادی داشت که یکی از عادات حضور همیشگی در مسجد برای نماز جماعت بود به کوچک ترین دستورات دین اهمیت میداد و به آنها عمل میکرد، در خصوص هیچ حکمی از دستورات دین بی اعتنا و کاهل نبود. به نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد. در دل شب بیدار میشد و نماز شب میخواند.
راوی مادر شهید
منبع:کتاب ملاقات در ملکوت
نویسنده: مهدی گودرزی
#شهید_احمد_مشلب
#حزب_الله
@yousof_e_moghavemat
الگوی برتر
.....او میگفت حیای دختران باید همانند حضرت زهرا و غیرت پسران همانند حضرت عباس باشند و در همه حال به من سفارش میکرد که حجاب خود را حفظ کنم و ظاهری اسلامی و پوشیده و اخلاقی پسندیده داشته باشم او میگفت :«الگوی تو باید حضرت زهرا و حضرت زینب باشند»......
منبع:کتاب ملاقات در ملکوت
نویسنده:مهدی گودرزی
#شهید_احمد_مشلب
#حزب_الله
@yousof_e_moghavemat
شـهـدا از خۅاݕ
ۅ خۅراڪ افتادند
تا دنیا #خۅابماݩ نڪند...
ۅ ایݩ اسٺ معناے مردانگے...
اے ڪاش مردانہ
قدر مردانگے هایشاݩ را بدانیم...
شهـــدا_بهترین_رفیقـ_هرزماݩ...
#شهید_احمد_مشلب
#حزب_الله
#اللهم_ارزقنا_شهادت_فی_سبیلک
@yousof_e_moghavemat
🍃روزی برای تحویل یک امانتی به شهر”تبنین” رفته بودیم. در راه برگشت، صدای اذان آمد.
احمد گفت: کجا نگه می داری تا نماز بخوانیم؟
گفتم: ۲۰دقیقه ی دیگر به شهر می رسیم و همانجا نماز می خوانیم.
🍃از حرفم خوشش نیامد و نگاه معناداری به من کرد و گفت: من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه دیگر زنده باشم! و نمی خواهم خدا را درحالی ملاقات کنم که نماز قضا دارم. دوست دارم نمازم با نماز #امام_زمان (عج) و در همان وقت به سوی خدا برود.
#شهید_احمد_مشلب🌷
#حزب_الله
@yousof_e_moghavemat
شهید به قلبت نگاه میکند
اگرجایی برایش گذاشتـه باشی
مےآید
می ماند
لانـه میکند
تـا شهیدت کـند ...🕊💌
#اللهم_الرزقنا_شهادت
#شهید_جهاد_مغنیه
سمت راست
#شهید_احمد_مشلب
سمت چپ
#حزب_الله
@yousof_e_moghavemat
💠🍃💠🍃💠
روزی مشغول فوتبال بودیم که ناگهان یکی از اعضای تیم حریف ناخواسته سنگی روی پای احمد انداخت، بااینکه عمدی نبود معذرتخواهی نکرد و چهره حق به جانب گرفت و طلبکار شد،
احمد نزدیک آن جوان شد و گفت: اگر از من اشتباهی سرزده مرا ببخش.
من که حسابی از کار احمد متعجب شده بودم به او اعتراض کردم،
احمد به من نگاهی کرد و گفت: این برادر من است و یک روزی میرسد که همه ی ما زیر یک پرچم قرار میگیریم و آن روز به خاطر این اختلاف بیهوده چه جوابی به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بدهم؟
بعد حدیث امام علی علیه السلام را گفت که می فرماید: بدترین توشه برای آخرت، ستم بر بندگان خداست.
#شهید_احمد_مشلب
#حزب_الله
@yousof_e_moghavemat
عهد احمد مشلب که سریع به اجابت رسید
احمد وقتی سوریه بود، با دوستانش عهد بسته بود که بعد از جنگ با هم به کربلا و مشهد بروند و به دوستانشان می گفت: آرزویی جز شهادت ندارم . یک هفته بعد از این عهد، احمد به درجه ی شهادت نائل شد.🕊
راوی یکی از همرزمان شهید
#شهید_احمد_مشلب
#حزب_الله
@yousof_e_moghavemat
🌹 #سالروز_شهادت 🚩
۱۰ اسفند ۱۳۹۴
سالروز شهادت رزمنده مخلص و باصفای #حزب_الله
مدافع حرم اهل بیت علیهم السلام
#شهید_احمد_مشلب 💖
♥●•٠·˙کلامی از #شهید :
◥[خـدا، بـہ صاحبالزمـان صبـر دهـد.
زیـــرا او منتـظـر مـاسـت
نہ این ڪہ مـا منتـظـر او بـاشیم.
هـنگـامی میشـود گفت منتظـریـم
ڪہ خـود را اصـلاح ڪـنیم.]◣
#شهدای_مدافع_حرم
#شهید_مدافع_حرم
#شهدای_اسفند_۴۰۱
#شهیدان
#شهدا
@yousof_e_moghavemat